توسل به امام رضا و معجزۀ امام رضا (ع)
زهی دمادم به بوی زلفت مذاق من خوش، دماغ من تر
مرا زمانی مباد بیرون، خیالت از دل، هوایت از سر
زلال وصلت شراب کوثر، حریم کویت فضای جنت
بلای هجرت عذاب دوزخ، شب فراقت صباح محشر
تویی بتان را شکسته رونق، گل از تو برده هزارخجلت،
گلی تو اما گل سخنگو،بتی تو اما بت سمنبر
به دور حسنت شده فسانه، به بت پرستی ، هزار مؤمن،
به تیغ عشقت، بریده الفت، به طاعت بت، هزار کافر
دل از توبیخود،توفارغ از من،ز هجرمردم ،چه چاره سازم؟
نه با من الفت، تو را مناسب، نه بی تو طاقت، مرا میسر
نکرده رحمی به چشم پرخون،به جان محزون،
ز ما نهفتی
دو لعل خندان، دو زلف پیچان، دو چشم فتّان،دو روی زیور
بدان امیدی که بازآیی، بماند ما را در انتظارت:
دو دست در دل، دوپای درگل، دوچشم در ره، دوگوش بر در
تویی ربوده ز عاشقانت به دلربایی نموده هردم:
لب دُرافشان، دُر درخشان، قد خرامان، خط معنبر
منم گزیده ره ملامت،به دور حسنت شده فسانه:
به چشم گریان،به جسم عریان،به جان سوزان، به حال مضطر
ز روی سرعت سرشک گلگون، به روی زردم بریده صد جو
چو می نویسد بیان حالم، صحیفه ای را کشیده مسطر
تویی کشیده به صیدهر دل، به قصد هر سر به زجرهر تن
به بی وفایی،ز غمزه تیری، ز عشوه تیغ و ز ناز خنجر
مرا فتاده به فکرآن رخ، به یاد آن قد، به بوی آن خط
به بی قراری،دلی پر آتش ،سری به بالین،تنی به بستر
بسوخت اختر ز آتشی کان، برآمد از دل، شب فراقت
کنون فلک را شده است زینت ، شراره ی آن به جای اختر
چنین که درمن زشمع رویت،فتاد آتش،کشید شعله
چنین که اشکم ز شدت غم،نمود طغیان،گذشت ازسر
اگر نیابد نم سرشکم، مدام نقصان، ز آتش دل،
وگر نریزد همیشه آبی،بر آتش دل،ز دیده ی تر
ز سیل اشکم به نیم قطره، برآید ازجا، بسیط غبرا
ز برق آهم به یک شراره، بریزد از هم، سپهر اخضر
ز برق آه جهانفروزم، تو راست شامی، چو صبح روشن
ز هجر زلف سیاه کارت، مراست روزی، به شب برابر
ز درد عشقت ضعیف و زارم، به چاره سازی کسی ندارم
امیدوارم که برگشاید، گره ز کارم، امام اظهر
امام برحق، ولی مطلق، امین قرآن، گزین انسان،
امیر مردان ،شه خراسان ،علی موسی بن جعفر
#فضولی #ملامحمدفضولی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7