eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
تو آمدی و نفس داده ای سحر به هوا تو خنده کردی و هی ریختی شِکر به هوا که بی تو زندگی هیچ کس نمی گیرد چه قدر رفته ای آقا از این نظر به هوا زمین به عشق تو خارج شد از مدار،نگو برای دیدن تو خاک گشته سر به هوا به جای ماه بگیرند اگر بیندازد تورا ز شوق رسیدن شبی پدر به هوا به ذهن هیچ گدایی نماند منّت تو نمانده چونکه ز بال و پری اثر به هوا رسید قصه به آن جا که سرخ شد خاک و؛ کشید آتش زرد دری شرر به هوا چه قدر زود پُر از دود بود یک کوچه بدون آن که کند یک نفر نظر به هوا شبیه بیشتر روزها در آن جا هم چه خوب بود اگر خورده بود در به هوا بلند گشت ولی پایشان برای دری و رفت سرزده دست چهل نفر به هوا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. تصور کن امامی دور تو مأمور هم باشد به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد درون خانه با ناموس خود باشی و جز اینها به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد به غیر از هتک حرمت در میان ناسزاهایش به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد تصور کن که در برخوردٍ با ماهی که در سجده ست به جز توهین به دستش حکم از منصور هم باشد تصور کن که حالا این تصورهای شرم آور برای آدمی از جنس خاک و ‌نور هم باشد تصور کن امام صادق است و بر سکوت و صبر به رغم لشکر شاگردها مجبور هم باشد به جز تصویر میخی داغ در چشم امام ما در آن تصویر حالا چکمه ای در دور هم باشد چه خواهد شد اگر آتش بگیرد درب و بعد از آن کسی که هی لگد را می زند مغرور هم باشد به روی ساقه ی زردش دو چندان می شود دردش اگر آن که لگد را می زند منفور هم باشد برای خود نه٬ می گرید برای مادرش زهرا بساط گریه پشت «در»اگر که جور هم باشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در حرم نه،زائرت دارد اقامت در بهشت قیمتی تر می شود با تو عبادت در بهشت روز محشر نه،به تأیید زیارت نامه ات می کنی از زائران خود شفاعت در بهشت از زیارت نامه ات فهمیده ام این راز را هرکسی خوانْد از تو،خواهد رفت راحت در بهشت هرچه می خواهم عنایت می کنی یکباره،چون؛ زود خواهد شد دعاها استجابت در بهشت خوش به حال خادمانت که چنان خیل مَلَک پیش تو هستند هی مشغول خدمت در بهشت صبح می آیم نمی‌گویم که کِی دل می کَنم چون که معنایی نخواهد داشت مدّت در بهشت خوش به حالش مسجد اعظم گواهی می دهد اینچنین دارد «بروجردی» عمارت در بهشت خوش به حال کفتر صحنت که دائم پیش توست فرق دارد داستان های حسادت در بهشت ساعتی در زیر درب ساعتت محو توام گرچه بی معنی ست با این فرض ساعت در بهشت بین حوض صحن افتاده ست عکس گنبدت گوییا افتاده اینجا عکس جنت در بهشت معتقد هستم فقط با «اِشْفَعی لی فاطمه» می کنی بعد از قیامت هم قیامت در بهشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام کل گنبدهاست گر تَحْتُ الْحَنَک دارد که در پشت سرش معصومه فوجی از ملک دارد جهان را می کند روشن ولی با نور این گنبد یقین دارم به نور افشانی اش خورشید شک دارد جهان کوچکی دارد ولی از هر نظر کامل که زیر گنبدش هم چرخ دارد هم فلک دارد کسی که مبدأ میل جهان را می دهد تغییر برای طعم این تغییر،دریایی نمک دارد اگر که این همه گلدسته دارد معنی اش این است به زُوّار گرفتارش فقط قصد کمک دارد حریمش عُشِّ آل الله گشت و هرکه او را خواند یقینا روی لب یا لَیْتَنا کُنّا مَعَک دارد کریمه،عالمه،یا ساجده یعنی که این خانم فقط با چارده معصوم فصل مشترک دارد یکی با دیدن گنبد یکی با بوسه بر مرقد برای زائرانش نسخه های تک به تک دارد منم در زیر پای زائرانش خسته و بی تاب اگر دیدی که سنگی در حرم قدری تَرَک دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سپاه پلکهایش چند لشکر را تکان می داد علی با خطبه خوانی قلب منبر را تکان می داد به وقت زُهد سلمان را کرم می کرد و حاتم را؛ عیار راستگویی اش اباذر را تکان می داد خودش نه پلک بر هم می زد و اینگونه بی پیکار دل هر مالکی مانند اشتر را تکان می داد به یک ضربه سرش را می بُرید از تن به آسانی به سختی آن که وقت جنگ پیکر را تکان می داد و جبرائیل درسش را به حیدر چون که پس می داد علی بن ابیطالب فقط سر را تکان می داد همیشه بعد دیدار علی از بس تحیُر داشت یکی باید می آمد دوش قنبر را تکان می داد میان گرد و خاک جنگ تا او را ببیند هم علی بود آن که از جایش پیمبر را تکان می داد نه در دنیا دل ما را که نام مرتضی قطعاً به وقت مرگ هم اعضای نوکر را تکان می‌داد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درحنجره اش صدای تو می شکند مردی که فقط برای تو می شکند در خورده به پهلوی تو اما بی بی پهلوی علی به جای تو می شکند شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم با رسول الله،زهرا نسبتش معلوم نیست در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست روضه یعنی داستان مادری در اوج خود چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی حضرت فِضه دلیل لُکنتش معلوم نیست ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست یادم آمد موقع سجده به مُهر کربلا فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نمی جنگید تا اینکه بجنگد شیر ما در جنگ که با شمشیر خود می داد دشمن را شفا در جنگ سه تا شمشیرِ می کرد استفاده حیدر کرار هم از ابرو و هم از ذوالفقار خود جدا در جنگ و درس جان گرفتن را به عزرائیل می فهماند همینکه دشمنش را با رجز می زد صدا در جنگ و حیدر چون که می غُرید و می زد بر دل لشکر به جای ابر پُر بود آسمان از دست و پا در جنگ دوتایی یک سپاه از هرنظر تکمیل می گشتند اگر می بُرد همراه خودش عباس را در جنگ دهانش را گشوده ذوالفقارش تا کمر یعنی؛ به میدان آمده یک وحشی خوش اشتها درجنگ همینکه دست بالا برده و شمشیر چرخانده هوا چون دشمن حیدر کم آورده هوا در جنگ چنین تیغ علی گر بشکفد درمان هر دردی ست که باشمشیر خود می داد دشمن را شفا در جنگ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر آنکه آمده را رهگذر تصور کن چهل نفر همه را شعله ور تصور کن ببند چشم و ببین چکمه ای بلند شده و بعد فاطمه را پشت در تصور کن برای اینکه بفهمی چطور شد روضه فضای حادثه را تنگ تر تصور کن برای خاطر محسن بیا و حیدر را برای دفعه پنجم پدر تصور کن و بعد حادثه را تا به کربلا برسان کنار عمه ولی همسفر تصور کن برای این زن تنها که ام کلثوم است به وقت جنگ عمو را پسر تصور کن برای آنکه بفهمی کی است این خانم فرشته را به لباس بشر تصور کن علی و فاطمه و زینب و حسین و حسن خلاصه کن همه را یک نفر تصور کن کنار زینب کبری به هر فراز و فرود از این به بعد علیِّ دگر تصور کن از این به بعد هر آنجا که می زنند او را کنار زینب کبری سپر تصور کن پس از حسین بمیرم مخدراتش را به مجلسی همه را در خطر تصور کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن دختر دومی ِحضرت حیدر بودن صدق الله العلی نام پدر بود و چنین آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن ام کلثوم شدن اینهمه مظلوم شدن شاهد میخ، چهل مرد، لگد، در بودن شاهد میخ،چهل مرد،لگد،در،فریاد بعد هم شاهد یک عمر به بستر بودن جزو آموختگان وصیت نامه ی او جزو تشییع کنان تن مادر بودن پشت تابوت به همراه حسین و زینب جزو آن چندنفر در شب آخر بودن درشب قدر به نوعی و به شکلی شب تشت ام کلثوم...بگو زینب دیگر بودن دختر فاطمه و عمه ی طفلان اما عزتش این بشود:خواهر خواهر بودن می کند خم کمرش را همه ی عمر فقط لحظه ای عمه ی دلواپس اصغر بودن می کند خم کمرش را به خدا درآنی روی تل گریه کنان محو برادر بودن چکمه ای آمد از آن سو واز این سو شد باب در هیاهوی حرم دست به معجر بودن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روشن تر است این پسر از ماه،صورتش گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته معلول خیره ست به دقت به علتش ماه تمام اول ماه رجب رسید قد قامت الصلوة به قد و به قامتش شد اولین محمد بعد از پیامبر آمد ز دست های علی هم نبوتش چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش پلکش دلیل روز و شب است و به این دلیل باید که کوک کرد زمان را به ساعتش در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است خاص است قهر حجت و عام است رحمتش از شرق تا به غرب جهان،نه بزرگتر قلب من و تو است حدود حکومتش قارون اگر شود همه ی عمر چون گداست در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین باید که غبطه خورد به شکل سیادتش بوده علی اگرچه پسرخوانده ی نبی گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش از این مسیر رفته به زهرا شباهتش همبازی رقیه و دلواپس عمو شد شرح روضه مدت عُمر امامتش در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم در اصل شرح روضه فقط بوده علتش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آقای من روشن تر است این پسر از ماه،صورتش گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته معلول خیره ست به دقت به علتش ماه تمام اول ماه رجب رسید قد قامت الصلوه به قد و به قامتش شد اولین محمد بعد از پیامبر آمد ز دست های علی هم نبوتش چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش پلکش دلیل روز و شب است و به این دلیل باید که کوک کرد زمان را به ساعتش در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است خاص است قهر حجت و عام است رحمتش از شرق تا به غرب جهان،نه بزرگتر قلب من و تو است حدود حکومتش قارون اگر شود همه ی عمر چون گداست در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین باید که غبطه خورد به شکل سیادتش بوده علی اگرچه پسرخوانده ی نبی گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش از این مسیر رفته به زهرا شباهتش همبازی رقیه و دلواپس عمو شد شرح روضه مدت عُمر امامتش در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم در اصل شرح روضه فقط بوده علتش تا روضه ی حسین شود زنده، نُه امام مسموم هم شوند می ارزد به قیمتش  مهدی رحیمی زمستان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7