eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
یکباره ریخت باده و ساغر شکسته شد شیخ الائمه حرمتش آخر شکسته شد آتش گرفت بار دگر خانه ی علی شاید به ضربه ی لگدی در شکسته شد بین نماز بر سر و رویش که ریختند... ... گویا نماز سبط پیمبر شکسته شد ای کاش می گذاشت که عمامه سر کند خیرالعباد بین همه سرشکسته شد یک روز بین کوچه علی را کشیده اند حالا غرور حضرت جعفر شکسته شد جز ناسزا نمی شنود از زبانشان در بین راه حرمت مادر شکسته شد باید قسم مگر بخورد؟! صادق است او در مجلسی که قیمت گوهر شکسته شد یک پیر مرد، پای پیاده، به روی خاک قدی خمیده داشت که دیگر شکسته شد سیلی به خانواده ی او خورد؟ نه نخورد اصلا سر کسی سر معبر شکسته شد؟ پای پیاده در پس مرکب دوید و گفت عمه رقیه ام چقدر پرشکسته شد در کربلا به ناله ی محزون سه ساله گفت: "سقا که رفت حرمت معجر شکسته شد بابا نگاه کن که چنان زجر زد مرا دندان من شبیه تو دلبر شکسته شد" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قامت آسمان خم است امشب دل عالم پر از غم است امشب از دو دیده به وسعت دریا خون ببارم اگر کم است امشب چشم کم سوی مادرم زهرا خیسِ باران نم نم است امشب داغ سنگین سینهء زهرا مثل داغ محرّم است امشب هر کسی روضه آمده حتماً نامه دارد که محرم است امشب خانهء پیرمرد شهر نبی هدف سیل ماتم است امشب دست بسته که برد آقا را باز خون کرد قلب زهرا را باز هم قصّهء در و آتش ماجرای کبوتر و آتش باز امشب به یاد می آید واژه های در و پر و آتش مثل آن روزهای دلتنگی قصّهء تلخ مادر و آتش حیدر و چشم های بارانی مانده در کار همسر و آتش پیرمرد و سر نپوشیده چشم از غصّه ها تر و آتش در مدینه در و پر و آتش کربلا ، خیمه ، معجر و آتش زخم های دلش امانش برد دم آخر عطش توانش برد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ششم امامِ غریبی که جود کارش بود مدینه باز هم امروز بی قرارش بود اگرچه آخرِ عمری غریب و تنها شد ولی دقایق آخر پسر کنارش بود ملائکه همه پوشیده‌اند رخت عزا برون ز هجره اجل هم در انتظارش بود نبود در وسطِ آتشِ جفا جایش کسی که عالم هستی در اختیارش بود شکست حُرمتِ ریشِ سفید او افسوس به مجلسی که فقط آه، غم‌گسارش بود سه بار دشمنِ دون حمله کرد بر قتلش پیمبر آمد و اینجا خلاصه یارش بود ولی حسین خودش بود و نیزه و شمشیر که خواهرش نگران بود و داغدارش بود رسید شمر و سرش را برید و بر نی زد همان دقیقه که ارباب، احتضارش بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است هواي شعر براي بقيع دلگير است نفس كشيدن بين غبارها سخت است سرودن از حرم بي مزارها سخت است چگونه شعر بگويد دلي كه مي گيرد الا بقيع! چرا شاعرت نمي ميرد قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است در آستان رضا آشيانه داشته است چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش به راحتي بنشيند ميان ايوانش ولي بقيع، بهشتي ست با چهار مزار بقيع مژده سالي ست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبر غريب از چهارده معصوم فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام به يك سلام شوي زائر چهار امام ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز سلام از عمق دل ديده اي كه پُر ابر است به مادري كه بدون حرم نه بي قبر است اگر سلام تو آتش به سينه ات افروخت از آن دري ست كه روزي ميان آتش سوخت مرا ببخش! نمي خواهم آتشت بزنم چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم ز هرُم شعله ي در ياس را كه پژمردند در آن هجوم علي را به ريسمان بردند ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود از آن غروب غم انگير چند سال گذشت كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت مدينه همدم اندوه دودمان علي ست و باز شاهد مردي ز خاندان علي ست... ...كه باز آمده آتش در آستانه ي او هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند تصورش چقدر سخت مي شود اي واي بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي كسي نگفت مگر پيرمرد بردن داشت؟! تن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟! ميان گريه ي آرام او بلند نخند به دست بي رمقش لااقل طناب مبند ميان سينه ي او روضه ي مدينه به پاست طنين روضه اش از واي مادرش پيداست عزيز فاطمه را بي اراده مي بردند همه سواره و او را پياده مي بردند دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود به ني مقابل چشمش سر بريده نبود اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به لطف کُرسی درس تو جَعفری شده ام من از دعای شما بوده "حیدری" شده ام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
CQACAgQAAxkDAAFq9UZij1XLGAsOhJdM0YsFW6psx4mJTQACpAYAAjf2SFONRQLOESealCQE.mp3
2.13M
🏴 (ع) ♨️تعجب امام صادق(ع) از عمل افرادی که بخاطر چهار تا عمل دست و پا شکسته خودشونو گم میکنن 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
هدایت شده از  تبلیغات پر بازده هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زایمان اولم رو شدم ، فکرشو بکن بعد یه سزارین میشه طبیعی به دنیا آورد؟😳 . دلم میخواست بچه دومم رو به دنیا بیارم ولی نمی‌دونستم اصلا امکانش هست یا نه ! . بعد از آشنا شدن با این کانال فهمیدم که به راحتی بعد سزارین میشه طبیعی زایمان کرد🍏 دارن از سراسر ایران اونم با هر شرایطی که بخواییم 💚 یک بارداری و یک زایمان موفق رو باهاشون تجربه کنید 🌹 برای اطلاعات بیشتر فیلم رو حتما ببینید. بزن رو لینک 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2317877334Ccc25bcc165
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام محبوب بی مثالم،مهدی جان اینکه هر صبح به من اذن سلام میدهی ، نه از لیاقت من که از لطف و کرامت توست . من در آفتاب یاد تو می بالم ،قد می کشم و برگ و بار می گیرم... چگونه اینهمه محبت تو را جبران کنم؟