#بستر_حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیهالسلام
حضرت زینب سلام الله
روضه حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
چشمهایِ به رنگِ خونَت را
بر پرستارِ خود کمی وا کُن
دلِ من شور میزند بابا
گریههای مرا تماشا کُن
گرچه بستم شکافِ زخمت را
خونِ تازه دوباره میریزد
گرچه بر معجرم گره زدهام
لَختهخون ، پاره پاره میریزد
بعدِ لبخندِ قاتلت بر من
تو چرا خنده میکنی بابا؟
شبِ بی مادریِ ما را باز
این چنین زنده میکنی بابا
واژههایی که خاطرات من است
باز تکرار میکنی هر بار
کوچهیِ تنگ ، خنده و هیزم
میخ در ، دود ، آتش و دیوار
مُردم از روضهخوانیات امشب
سوختم پایِ هر وصیتِ تو
سرِ شب از شکافِ در دیدم
حالِ عباس را زِ نیَتِ تو
دستِ او را گرفتی و گفتی
رو سپیدم کُن ای رشیدِ علی
پیشِ زهرا کُن آبرو داری
آبرویم بخر ، امیدِ علی
جانِ تو ، جانِ خواهرت زینب
ای علمدارِ کاروانِ حسین
حیدرِ بی مثالِ عاشورا
جانِ تو ، جانِ دخترانِ حسین
نکند کودکی شود تشنه
نکند دختری زمین بخورد
نشود با تو خیمهای بی تاب
نکند مادری زمین بخورد
دستهایت اگر زمین اُفتاد
نامِ زهرا به لب بِبر ، جان گیر
بدنت را سپر کُن و بشتاب
خم شو و مشک را به دندان گیر
تشنه لب ، مشکِ آب را به لبِ
کودکِ بی زبان بگیر عباس
تیر وقتی به چشمهایت خورد
مدد از زانوان بگیر عباس
دست وقتی که نیست با صورت
از سرِ زین به خاک میاُفتی
غرق در تیر ، ای کمان اَبرو
به زمین چاک چاک میاُفتی
مادری میرسد به بالینت
دست دارد به رویِ پهلویش
کاش چشمت نبیندش وقتی
جای یک دست مانده بر رویش
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#بستر_حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیهالسلام
زبان حال حضرت زینب سلام الله
در دلم آتشی از داغِ تو برپا شده است
بيشتر از سرِ شب زخمِ سَرَت وا شده است
لَختهخون بسته ببين چادرِ مادر امشب
قامتت سرخ شده ، قامتِ من تا شده است
قاتل از شيرِ تو نوشيده به من ميخندد
يعنی ای كوفه نشين نوبتِ بابا شده است
باز يک گوشه حسن گرم زبان ميگيرد
باز اين خانه پُر از روضهیِ زهرا شده است
ديدم آن روز در آن كوچهیِ باريک چه شد
ديدم آن روز كه يک مُشت مُهَيّا شده است
وای از آن چهره که دیوار غمش را حِس کرد
آه از آن گونه که زخمی به رویَش جا شده است
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#بستر_حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیهالسلام
زبان حال حضرت زینب سلام الله
تا صبح گردِ بسترت آرام میپرم
شاید دوباره بال بگیری کبوترم
شد قسمتم دوباره پرستاریَت کنم
بابا بگویم و تو بگویی که دخترم...
از بس که قطره قطرهی خونات گرفتهام
خون لخته بسته است تمامیِ معجرم
شُکرِ خدا که خونِ سَرَت بند آمده
دیدی چه کرد چادر خاکی مادرم
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل مصیبت_ ۱۹رمضان ضربتخوردن #حضرت_امیر_علیه_السلام
خونِ دل ازسرِتو رویِ زمین می ریزد
یا دلِ دخترِ تو رویِ زمین می ریزد
چـه بلایی به سرِ شیرخـدا آوردند
بی عصا پیکرِتو رویِ زمین می ریزد
خونِ دل می چکدازگوشه یِ پیشانیِ تو
روضه دور وُ بَرِ تو رویِ زمین می ریزد
زخمِ تو بسته شد امّا یک تکان که بُخوری
خونَت از بسترِتو رویِ زمین می ریزد
چشمهایِ تو شده تار شبیه کوچه
باز هم باورِ تو رویِ زمین می ریزد
خون چکیداز سَر وُ یادِ پَرِ یار افتادی
با غلافی پرِ تو رویِ زمین می ریزد
کوفه را دیدی وُ گفتی که نباشد محکم...!!
دخترم معـجرِ تو رویِ زمین می ریزد
بِ عَلیٍّ بِ عَلیٍّ بِ عَلیٖ با ندبه
خونِ چشمِ تَرِ تو رویِ زمین می ریزد
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل_مدح ومرثیه ۱۹رمضان #ضربت_خوردن_حضرت_علی_علیهالسلام
کسی نَبود بفـهمد تورا پس از زهرا
ندیده روزِخوشی مرتضی پس اززهرا
چقـدر آه کشیدی برایِ چاه عـلی
چه روضه هاکه نخواندی شما پس از زهرا
نشسته ای سرِ این سفره تا نمک بُخوری
نمک زدند به زَخمَت چرا؟! پس از زهرا
نَخوان برای من این آیه را که می لرزم
نَخواه مرگِ خودت از خدا پس از زهرا
ندیده ام ولی از خواهرم شنیدم که...
ندیده لَعلِ تو لبخند را پس از زهرا
شنیده ام در وُ دیوار وُ میخ وُ کوچه شدند
تمامِ حرفِ تو این سالها پس از زهرا
به کوچه می روی یا سویِ مسجدِ کوفه!!!
دوباره عرش گرفته عزا پس از زهرا
سرِتو مثلِ پَرِ مادرم شکـسته شود
به پیش چشمِ تَرِ مجتبی پس از زهرا
دوباره بستر وُ بیـمار داریِ زینب
دوباره گریه وُ حمدِ شفاء پس از زهرا
بِمان که کوفه برایِ زَدَن شده حاضر
قـَضا مرا بِـبَرد کـربلا پس از زهرا
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
#رمضان_۹۷
گویم به نجوا - یارب یارب
دارم تمنا - یارب یارب
ای یار محبوب ، نام تو ای خوب
گویم به آوا - یارب یارب
دارم دل شب ، ذکر تو بر لب
نالم به نجوا - یارب یارب
ماندم به هجران ، با این گناهان
تنهای تنها - یارب یارب
اِغفِر ذنوبی، وقت غروبی
یا نیمه شب ها - یارب یارب
ما را ببخشا ، بر حق مولا
بر آهِ زهرا - یارب یارب
توبه شکستم - یارب یارب
بی چاره هستم - یارب یارب
یارب یارب - یارب یارب ....
ای مهربانم - اِغفر ذنوبی
من خسته جانم - اِغفر ذنوبی
وای از گناهم ، بنگر به آهم
ای مهربانم - اِغفر ذنوبی
ای تو پناهم ، من روسیاهم
ای بی نشانم - اِغفر ذنوبی
باشد بیانم ، ذکر لبانم
ورد زبانم - اِغفر ذنوبی
بی تو چه سازم ، ای چاره سازم
خود دِه امانم - اِغفر ذنوبی
دانم که پستم، توبه شکستم
نام تو خوانم -اِغفر ذنوبی
یارب به مولا - یارب یارب
ما را ببخشا - یارب یارب
یارب یارب - یارب یارب ...
ای تو امیدم - ای مهربانم
نور سپیدم - ای مهربانم
دادی بشارت ، بر عفو و رحمت
این شد نویدم - ای مهربانم
همواره ماندم ، جز تو نخواندم
جز تو ندیدم - ای مهربانم
عمری به دوران ، بار گناهان
بر جان کشیدم - ای مهربانم
افتاده برگم ، در وقت مرگم
ذکری شنیدم - ای مهربانم
لحظه ی آخر ، شد حب حیدر
تنها امیدم - ای مهربانم
ما را در این شب - یارب یارب
بخشا به زینب - یارب یارب
یارب یارب - یارب یارب ...
شرمنده اِی یار - توبه شکستم
صد بار و خر بار - توبه شکستم
تو ای خدایم ، گر چه برایم
بودی خریدار- توبه شکستم
دارم خجالت ، با حال غفلت
یک عمر ای یار - توبه شکستم
هستی قرارم ، بنگر که دارم
قلبی گرفتار - توبه شکستم
از تو گسستم ، بی تو نشستم
هستم گنهکار - توبه شکستم
بودم چه بی قَدر ، حتی شب قدر
با روی بسیار - توبه شکستم
ای یار خوبم - یارب یارب
اِغفر ذنوبم - یارب یارب
یارب یارب - یارب یارب...
حالا به سویت - باز آمدم من
بر گفتگویت - باز آمدم من
تو ای خدایم ، گفتی بیایم
دیگر به سویت - باز آمدم من
اوج محبت ، دریای رحمت
بر طوف کویت - باز آمدم من
دارم ز جانان ، امید غفران
با شوق رویت - باز آمدم من
می گیرم آخر ، جامی ز کوثر
بهر سبویت - باز آمدم من
با مهر حیدر ، سوی تو داور
بر جستجویت - باز آمدم من
نام تو خوانم - یارب یارب
ای مهربانم - یارب یارب
یارب یارب - یارب یارب ...
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#امام_علی_علیه_السلام
بیا و از دل ما هم عبور کن مهدی
بیا و قلب مرا پر سرور کن مهدی
به انتظار تو عمری نشسته ام آقا
کتاب عمر مرا یک مرور کن مهدی
مرا که عاجزم از درک بودنت مولا
به ذهن کوچک من هم خطور کن مهدی
قسم به فاطمه ای منجی همه عالم
به خاطر دل زهرا ظهور کن مهدی
برای آن که همیشه به یاد تو باشم
ز غیر خود دل من را تو دور کن مهدی
برای آن که شوم زنده در دل قبرم
بیا ز روی مزارم عبور کن مهدی
ز داغ جدِّ غریبت علی به سر زده ایم
در این عزا دل ما را صبور کن مهدی
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
#رمضان_۹۷
#شب_قدر
هنگامه ی مهمانی است ، رخصت مددی حیدر
این مه مهِ رحمانی است ، رخصت مددی حیدر
هنگام مناجات است ، این روح عبادات است
دل سوی سماوات است ، رخصت مددی حیدر
نام تو وصول عشق، هم اذن دخول عشق
ای رمز قبول عشق ، رخصت مددی حیدر
ما سائل جانانیم ، در کوی تو مهمانیم
تا در رمضان مانیم ، رخصت مددی حیدر
ای قبله ی مستانه ، ای کعبه ی جانانه
ای صاحب این خانه ، رخصت مددی حیدر
ای یاور و غمخوارم ، هستی همه دم یارم
تا جان به تو بسپارم ، رخصت مددی حیدر
در ماه خدا خواهیم ، ما شوق دعا خواهیم
ما حب و ولا خواهیم ، رخصت مددی حیدر
دادم قَسمت مولا، بر غربتت ای آقا
برما نظری فر ما ، رخصت مددی حیدر
ما محو مَهِ بدریم ، ما سائل بی قدریم
خواهان شب قَدریم ، رخصت مددی حیدر
ای لیله ی قدر حق ، ای حقِّ ز حق مشتق
ای فرق سرت منشق ، رخصت مددی حیدر
ای روح همه قرآن ، عرش و حرمِ رحمان
بهر تو کم است این جان ، رخصت مددی حیدر
جز تو ز همه سیرم ، ذکر تو رو می گیرم
بر پای تو می میرم ، رخصت مددی حیدر
بهر شب احیایم ، با ذکر تو می آیم
شد یا علی آوایم ، رخصت مددی حیدر
ای یاد تو ذکر الله ، ای نام تو باب الله
حیدر بِکَ یا الله ، رخصت مددی حیدر
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
شگفتا کرامات ماهی تمام
چه ماهی که خورشید صبح است و شام
چه ماهی که فرزند اُم القُری
چه ماهی که لبخند بیت الحرام
چه ماهی چه مردی سلامٌ علیه
چه مردی چه ماهی علیهالسلام
چه حُسن شروعیست ماه رجب
چه حُسن ختامیست ماه صیام
همه عمر او یک نماز است و بس
سکوتش قعود و خروشش قیام
دم از حق زده دم به دم تیغ او
اگر در مصاف است اگر در نیام
چه ژرف است آری چه ژرف و شگرف
کلامُ الامیرِ امیرُ الکلام
در اوصاف آن حسن بیخاتمه
رسید این ترنم به حسن ختام
به لب دارم این نغمه را دم به دم
به سر دارم این سایه را مستدام
امیری حسینٌ و نعم الامیر
امامی علیٌ و نعم الامام
#سیدمحمدجواد_شرافت
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_علی علیهالسلام
#قصیده_واره
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
دستِ حق و زبانِ حق و چشمِ حق، بهحق
آیینۀ خدای تعالی، علی علی
نامت دوای درد و کلامت شفای دل
استادِ ذو فنونِ مسیحا، علی علی
آموزگارِ عشق گریبان درید و گفت:
دردا و حسرتا و دریغا علی، علی
شیخان و زاهدان و فقیهان و مفتیان
حق حق علی علی، یا مولا علی علی
یک شمّه از کلامِ تو شد چشمه، موج موج
یک چشمه از سکوتِ تو دریا، علی علی
دنیا هنوز نام تو را میبَرد مدام
دنیا هنوز محو تماشا: علی، علی
دنیا هنوز تشنۀ شمشیرِ عدلِ توست
آن تلخترْ شرابِ گوارا، علی علی
دیگر علی ندید به خود خاک و، دید اگر
پیش از تو بود حضرت زهرا علی، علی
یکچند بود حضرت زهرا انیس تو
یکعمر... آه، تنها تنها علی علی
دستِ عقیل سوخت که گویند دشمنان
«با دوست هم نکرد مدارا علی»، علی
گفتیم «در نمازش...» گفتند «در نماز؟
او هم نماز میخواند آیا؟ علی؟ علی؟»
ما ماندهایم و معرکه، ما ماندهایم و تیغ
ما ماندهایم و صف به صف اعدا، علی علی
ای خطِ نورِ لمیزلی، تا ابد بتاب
دیروز را بریز به فردا، علی علی
من با زبان خاک چگونه بخوانمت؟
بالانشینِ عالمِ بالا، علی علی
دنیای بیتو تودۀ خاکیست بیخدا
بعد از تو خاک بر سرِ دنیا، علی علی
تنها، غریب، تنها، حتی میانِ ما
حتی در این مراسمِ اِحیا، علی علی...
#امید_مهدی_نژاد
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
روی زمین نگذاشتی شبها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت
در جمع مردم با تبسم مینشستی آه
اما نگفتی با کسی جز چاه از آهت
در بین نخلستان عرق میریختی هر روز
تا شب کمی خرما و نان باشد به همراهت
رؤیای زیبایی برای هر یتیمی بود
بین خرابه نیمهشبها چهرۀ ماهت
محراب کوفه شاهد راز و نیازت بود
مولای یا مولای نجوای سحرگاهت
هر چند طوفانی میان سینهات جاریست
آرامشی دارد توکلت علی اللّهت
شهری کمیلت میشود با هر فرازی از
یا نور و یا قدوسهای گاه و بیگاهت
امروز هم دنیا به مردی چون تو محتاج است...
#رضا_خورشیدی_فرد
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ضربت_خوردن_حضرت_علی (ع)
با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد
تسبیح را بدست گرفت و دعاش کرد
معلوم می شود که نمک گیر زینب است
وقتى بجاى شیر نمک را غذاش کرد
افتاد یاد کوچه و پاى برهنه اش
وقتى مقابلش پدرش گیوه پاش کرد
از بس به وصل فاطمه اش اشتیاق داشت
در خواب بود قاتلش اما صداش کرد
بین دو سجده بود که فرق سر على
مانند ذوالفقار دودم شد...دوتاش کرد
شمشیر تا میان دو ابروى صورتش
طورى نشسته بود نمی شد جداش کرد
می خواست دست و پا زدنش بیشتر شود
شمشیر را میان سرش جابجاش کرد
اى روزگار! آخر على را زمین زدند
باید ازین به بعد جگر را فداش کرد
وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد
وقت خضاب خون سرش را حناش کرد
بین حصیر پاره پدر را حسین برد
تا اینکه از قضا پسرش بوریاش کرد
#علی_اکبر_لطیفیان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7