eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
این روزها شب وسحرت طول می کشد حتی دقیقه در نظرت طول می کشد تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت در پیش چشم های ترت طول می کشد از کنج خانه تا دم در غصه می خورم از بس که راه مختصرت طول می کشد اینگونه پیش گر برود ای کبوترم درمان زخم های پرت طول می کشد با هر قدم که تکیه به دیوار می دهی از بین کوچه ها گذرت طول می کشد بگذر از این محله که در وقت حادثه تا مجتبی شود سپرت طول می کشد تنگ غروب می رسی و درک می کنم درد دل تو با پدرت طول می کشد گیرم به گریه دخترت آرام شد ولی آرام کردن پسرت طول می کشد گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست افسوس ..قصه جگرت طول می کشد تو می روی و تازه شروع غم من است گفتم به بچه ها سفرت طول می کشد گودال بود و روضه ی تو مادرانه بود مادر چقدر ذبح سرت طول می کشد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جز گُل که می فهمد غم پرپر شدن را در آتشی از کینه خاکستر شدن را زهراست آنکه نوح و ابراهیم و عیسی مدیون او هستند پیغمبر شدن را لحظه به لحظه با تمام عشق آموخت زهرا به فرزندان خود حیدر شدن را نالایقم اما خدا را شکر، چشمم در روضه دارد افتخار تر شدن را در عالم زر هر که چیزی از خدا خواست ما هم طلب کردیم از او نوکر شدن را با شوق خاک پای زهرا می شوم تا پیدا کنم شایستگی زر شدن را وقتی که زهرا در میان کوچه افتاد حس کرد حیدر داغ بی لشکر شدن را با کینه در می زد به خود می گفت باید از او بگیرم لذت مادر شدن را دریا به حال چشم هایت گریه می کرد سجاده هنگام دعایت گریه می کرد آن روز آتش شرمسار چادرت بود آن روز میخ در برایت گریه می کرد وقت قنوتت دست تو بالا نمی رفت افلاک با هر ربنایت گریه می کرد وقتی علی را سوی مسجد می کشاندند جبریل آنجا پا به پایت گریه می کرد جای تو خالی بود در گودال اما زینب غریبانه به جایت گریه می کرد پروانه ای روی مزارت عاشقانه در حسرت صحن و سرایت گریه می کرد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دریغ از درد و داغِ بیکرانه که غم از دل زند هر شب جوانه مدینه من سؤالی از تو دارم چه کردی با علی در آن زمانه؟ چه کردی که علی در نیمه ی شب که می شد سوی نخلستان روانه چه کردی با علی تا رازِ خود را به نخل و چاه گوید محرمانه چرا باید که قبرِ یاسِ پرپر بماند تا همیشه بی نشانه چرا مولای ما مظلوم و تنها بماند سالها در کنجِ خانه چه کردی تو؟ بگو با جانِ زهرا در و دیوار بود و تازیانه مگر روزِ خدا پایان گرفته؟ که مولا غسل داد او را شبانه! 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی مرهمی بهرت بیارم..یارباشم یک شبی حق بیماراست ناله سرکند بی اضطراب ناله کن..تا که منم غمخوار باشم یک شبی خواهشا!چیزی طلب کن تا علی کاری کند هیچ میدانی نشد پر کار باشم یک شبی بستری بیمار من!تا کی سکوت و اختفا؟ صحبتی..تا محرم اسرار باشم یک شبی پشت در که می رسم حالم دگرگون می شود کاش من‌ هم کشته ی مسمار باشم یک شبی درد بسیاری کشیدی در میان خلوتت پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با دست عشق روی گِل شیعه کار شد شیعه به مهر فاطمه سرمایه دار شد بر آستان فاطمه هر کس که سر سپرد حق بر دلش نوشت که والا تبار شد بی او کسی به فهم عبادت نمی رسد هر کس گدای فاطمه شد رستگار شد از هر چه داشتیم در این غم سرا فقط اشک عزای فاطمیه ماندگار شد زهرا که جای خود به بزرگی او قسم ما را گدای فضه شدن افتخار شد وقتی که جبرئیل امین هم کلام اوست سلمان برای ما چقدر اعتبار شد نه سال با رضای علی خانه دار بود یک روز هم برای علی ذولفقار شد بویی نبرده بود از اسلام بی گمان آنکس که درب خانه اش آتش بیار شد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آهی غریب خیمه زده در صدای تو عجّـل وفات می‌شنوم در دعای تو گـیرم نگفته‌ای که چه شد، با شنیده‌ها دارم هلاک می‌شوم از ماجرای تو از من فقط دلی‌ست که لبریز خون شده افسوس زخمی است ولی جای جای تو جز اشک و ناله مرهم دیگر نداشتم مرهم ز عشق و عاطفه سازم برای تو من زنده‌ام علیِّ تو باشم، فقط همین بگـذار تا نفس بکشم در هـوای تو «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرچند دیگر خسته ای از زندگانی راهی اگر دارد بمان خیلی جوانی حتی هنوزم با نگاه نیلی خود غمهای عالم را ز دوشم می تکانی خورشید چشمت را رها از چادرت کن این روزها مثل کسوف ناگهانی من با سکوتت انس میگیرم شما هم با درد پهلو سعی کن پیشم بمانی تسبیح هم می افتد از انگشتهایت ای جان من اینقدر یعنی نیمه جانی؟ دیوار و در هر روز هنگام عبورم گفتند از تو با زبان بی زبانی از مجتبی پرسید زینب راز کوچه او گفت خواهر بهتر است اینکه ندانی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرنده‌ها همه در باد، تار و مار شدند نگاه‌ها همه از اشک، جويبار شدند مرا ببخش اگر واژه‌های معصومم خبررسان خبرهای ناگوار شدند مرا ببخش اگر روزنامه‌ها امروز گريستند و غريبانه سوگوار شدند كسی مرا برساند به آخرين پرواز رسيده‌ها همه رفتند و ماندگار شدند رسيده‌ و نرسيده هزار واژۀ‌ تلخ برای مرثيه‌ای آتشين، قطار شدند... بيا بنفشه بكاريم دسته دسته كبود برای باغچه‌هايی كه بی‌بهار شدند خبر درشت، خبر سنگدل، خبر اين بود: پرنده‌ها همه در آسمان غبار شدند... 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷تقدیم به سردار شهید از کشته‌اش هم بترسید، این مرد پایان ‏ندارد مُلکی که او دارد امروز، حتی سلیمان ندارد دل‌های ما مُلک او شد، جان‌های ما ‏سرزمینش این سرزمین بهار است، اینجا زمستان ‏ندارد ما التیام از که جوییم؟ ما از که مرهم ‏بخواهیم؟ جز روضۀ فاطمیه، این درد درمان ندارد... ‏صدها سلیمانی اینجا، می‌جوشد از خون ‏پاکت دشمن چرا فکر کرده‌ست خون تو تاوان ‏ندارد؟ ما غرق خشمیم و کینه، آتشفشان‌های ‏دردیم ایمن نباشد از این خشم، هرکس که ایمان ‏ندارد خون ابو مهدی امروز آمیخت با خون ‏سردار یعنی که اسلام اصل است، بغداد و تهران ‏ندارد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 تقدیم به و یاران باصداقتش و و تمامی آنانی که این روزها حماسه‌ای بزرگ را رقم زدند... بارالها سوخت دیگر جان غم‌پروردها ریختند آتش به جان تشنگان، دلسردها درد بی‌دردی به جان عده‌ای افتاده است داد از این بی‌دادها، فریاد از این بی‌دردها روی تخت خویش لم دادند و فرمان می‌دهند مرد را، نامرد را، بشناس در ناوردها بین مردم نرده می‌کارند نامردان دهر مرد بود آن کس که سر را باخت در این نردها کیستی بر صخرۀ ستوار تهمت می‌زنی! ریز می‌بینم تو را ای ریزتر از گردها تیر آرش این زمان در دست حاجی‌زاده‌هاست درد مجنون را بپرس از ما بیابانگردها کاش دور از فتنۀ تکراری تَکرارها روزی مردان نیفتد دست این نامردها دوستان حاج قاسم سرخ رویند و سپید سبزتر خواهند شد از تهمت توزردها! 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سردار_حاجی_زاده_تنها_نیست 🌷 برای شجاعت، صداقت و غربت سردار سر در بغل، باید میان جاده باشی پیش از شهادت هم به خون افتاده باشی حق است خاطرخواهت اسماعیل باشد وقتی به مسلخ این چنین آماده باشی یعنی شهادت‌نامه از دستت نیفتد بی‌وقفه بانگ «اِرجعی» سرداده باشی از دوستان هم بشنوی زخم‌زبان‌ها در عین غربت مثل سرو آزاده باشی تو شیری و جنگاور میدان، طبیعی‌ست در چنگ این کفتارها افتاده باشی دیروز خون‌خواه سلیمانی و امروز سر در گریبان این‌قدر دلداده باشی می‌بینمت با خاتم خونین در انگشت در مظلمه هرچند حاجی‌زاده باشی #محمدحسین_انصاری_نژاد #صلوات 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من! یکروز دیگر است که هستی کنار من.. شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من.. مثل قدیم باز "علی جان" صدام کن دستی بکش به روی دل بی قرار من زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من! افتاده ام‌ به پات!بمان!جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من اسما!برای خانه دوتابوت لازم است.. مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟! تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه حسین سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7