#یا_اباعبدالله_ع🌷
عالم بہ عشق روے تو بیدار مےشود
هر روز عاشقان تو بسیار مےشود
وقٺے سلام مےدهمٺ در نگاه من
تصویر ڪربلاے تو تڪرار مےشود.
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_چهارم #محرم🥀
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔
بچه #شیعه باید همه شهدای #کربلا و مرام شونو بشناسه
هر شب یک شهید را در کانال بصیرت معرفی میکنیم با هشتگ #شهدای_کربلا
🚩 شهید سوم: #زهیر بن قین ... فرمانده سپاه راست امام حسین علیه السلام
سلام بر زهیر و همسرش که او را حسینی کرد..
#محرم #عاشورا #شهدای_کربلا
CQACAgQAAxkDAAF01FRi6AdPN2c8Hn8SlEwvDrXtu26bzgAC_gcAAk0bEVL8NwPZyWNeNCkE.mp3
8.8M
🔳 #زمینه #شب_چهارم #محرم
🌴من شب بیدارم دولت دربارم
🌴از حسین سرشارم من خودم دلدارم
🎤 #محمود_کریمی
👌 #پیشنهاد_ویژه
•°🌱
#قرار_عاشقی
#سلام_به_ارباب✋🏻
ای بادصبا برسون به حسین«علیهالسلام»
سلآم برحسین«ع»
سلآم از راه دور
سلآم ای کربلآ
سلآم ای نینوا
سلآم ای خآمسِ آل عبا
#جان_عالم_به_فدای_تو_شود♥️🌱
#اللهم_ارزقنا_کربلا💚🍃
#طفلان_حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#غزال
بهار آورده
ببین دو شاخه گل نو نوار آورده
به افتخار علی
برای یاری تو ذوالفقار آورده
دوتا پسر ها را
فقط برای همین روز بار آورده
حسین غصه نخور
درخت سیب عقیله انار آورده
یکی به حرمله گفت
بیا که زینب کبری شکار آورده
چه پیر شد زینب
از این زمانه بی رحم سیر شد زینب
تن تو را تا دید
برای لطمه زدن ناگزیر شد زینب
تو غیرت اللهی
چه خوب شد که ندیدی اسیر شد زینب
اسیر شد زینب
اسیر چشم صغیر و کبیر شد زینب
مگر چه شد در شام
چه شد که یک شبه صد سال پیر شد زینب
و بعد بزم شراب
چقدر خسته دل و گوشه گیر شد زینب.
شاعر: #محمود_یوسفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#طفلان_حضرت_زینب_س_شهادت
#غزال
ذکر هر دم زینب
ذکر آزادگی عالموآدم زینب
زائر کربوبلاست
هرکسی گفت دمادم زینب
شانهاش یکدم هم
خم نشد از غم عالم زینب
مادرم گفت بگو
دم شادی و دم غم زینب
میشود سالبهسال
بانی اشک محرم زینب
سایهات از سر ما
تا قیامت نشود کم زینب
شیر نر آوردهست
دوپسر نه دوسپر آوردهست
لشکری را با خود
در شکوه دونفر آوردهست
کوکب بیت علی
با خودش شمسوقمر آوردهست
در دل کربوبلا
نخل ایثار ثمر آوردهست
پای قربانی عشق
حاصل خون جگر آوردهست
این دوقربانی را
با چهشوقی به سفر آوردهست
شد به میدان عازم
دوتن از ایل و تبار هاشم
عون، اکبر شده است
پس محمد شده مثل قاسم
دست خالی رفتند
شیر شمشیر ندارد لازم
دارد از قلب خطر
بانگ تکبیر میآید دائم
در فنون رزمی
هردو هستند حسابی عالِم
آه از آن ساعت که
برنگردند به خیمه سالم...
دوکبوتر پرپر
لاله خشکید و صنوبر پرپر
نوههای زهرا
پیش چشم تر مادر پرپر
غنچهها چیده شدند
غنچه شد با دم خنجر پرپر
سرشان روی نی و
در دل خاک دوپیکر پرپر
یادش آمد زینب
یاس شد در پس آن در پرپر
فاطمه افتاد و
شد دل فاتح خیبر پرپر
شعر از گروه ادبی #یاقوت_سرخ
انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#طفلان_حضرت_زینب_س_شهادت
خلوت شده دور و برت جانم فدایت
ای جان زینب، جان طفلانم فدایت
فرزند ها هستند بی شک جان مادر
من جان برایت هدیه آوردم برادر
ای کعبه ی من رنجشی از زائرت نیست؟
قربانیان من قبول خاطرت نیست؟
افسوس، من، از این دو گل بهتر ندارم
باید برایت عاشقانه سر بیارم
آه ای سلیمان هدیه ای ناچیز دارم
از هدیه ام حالی غرور انگیز دارم
در پیش مادر سربلندت می کنم من
عون و محمد را پسندت میکنم من
بر قامت این کودکان حق پرستم
با دست های خود لباس رزم بستم
از نیزه ها بر جانشان باکی ندارم
از کینه ی شمر و سنان باکی ندارم
شرط مواسات من است این جان خواهر
باید به خون غلطند این دو مثل اکبر
شاید که کارت با عدو بالا نگیرد
بگذار تا فرزند من جایت بمیرد
حتی تن این ها اگر شد ارباً ارباً
هرگز نخواهی دید اشک خواهرت را
من از همین دم دست از آنها کشیدم
از تو نه اما از پسرها دل بریدم
بر آسمان نیزه ها باید نشینند
بهتر که عصر غارت ما را نبینند
وقتی که دست مادر آنجا بسته باشد
خوب است چشم غیرتی ها بسته باشد
بهتر که جولان سنان ها را نبینند
بر صورت مادر نشان ها را نبینند
آنجا که دست و پای طفلانت بسوزد
آنجا که معجرهای طفلانت بسوزد
بر ناقه های بی حجاب افتاده باشیم
آنجا که در بزم شراب افتاده باشیم
باشد که در خیرات نان آنها نباشند
دروازه ی ساعات را آنجا نباشند
بهتر مرا با چادر پاره نبینند
در کوچه های شام آواره نبینند
تا دور بینم از سرت سنگ بلا را
نذر سپر کردم برایت بچه ها را
تا سنگ ها شان سمت این دو سر بیافتد
شاید سرت از نیزه ها کمتر بیافتد
شاعر: #حسن_کردی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#طفلان_حضرت_زینب_س_شهادت
تا ناله ات زبانه میانِ حرم کِشَد
آهِ توشعله بر همهی پیکرم کِشَد
آخر غمِ غریبی تو می کُشد مرا
بارِ غریبی تو دو چشمِ ترم کِشَد
لازم نکرده رو بزنی بر حرامیان
شمشیر بهرِ یاری تو لشگرم کِشد
دارو ندارِ خواهرِ خود را قبول کن
مگذار ،کار، بر قسمِ مادرم کشد
این دو زنسلِ حیدر واز خونِ جعفرند
خیلِ سپاهِ مِنّت تو دلبرم کشد
وقتی صدا زدند که«ابناءِ زینبیم»
دستِ غرور شانه به بال وپرم کشد
من فاطمه نژادم و ناموسِ حیدرم
ای وای اگر که کار ،به مویِ سرم کشد
مثلِ مدینه کرببلا ،زیر ورو کنم
دستم اگر گِرِه ز نخِ معجرم کشد
یک چشمه ای زغیرت حق را ببین حسین
صوتِ علی حجاب بر این حنجرم کشد
بیرون نیامدم که مبادا به یک نگاه
خجلت ز اشک دیدة من دلبرم کشد
بی کس شدی ولی تو بزرگِ قبیله ای
جانم فدایِ تو ،تو عزیزِ عقیله ای
حالا که مادرِ دوشهید است خواهرت
گردیده رو سپید دگر پیش مادرت
رخصت اگر دهی نگذارم در این دیار
کم گردد ای عزیز دلم موئی از سرت
با نجمه یادِ ناله ی لیلا کنیم ما
فرزندهایِ ماهمه قربانِ اکبرت
اذنِ جهاد گر بدهی ای امیرِ عشق
طوفان به بپا کنم چو علمدارِ لشگرت
با گوشه ای زچادرِ خود پاک می کنم
هر قطره ای که می چکد از دیده ی ترت
کمتر نیَم به جان تو از مادرِ وهب
شمشیر می کشم دمِ خیمه برابرت
پروانه زاده ترس ندارد ز سوختن
جاری بُود میانِ رگم خون مادرت
امروز من به روی تو این غم نیاورم
فردا توهم سراغ نگیری ز دخترت
شاعر: #قاسم_نعمتی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#طفلان_حضرت_زینب_س_شهادت
اِنَّ کَمَن زارَ العَلی مَن زار زینب
عالم نمی بیند دگر تکرار زینب
تاریخ جای صبر زینب می نویسد
معنا گرفت ایثار از ایثار زینب
با دست بسته باز کرد از دست ما بند
پر شد زمین از عزت سرشار زینب
یکبار حتی سایه ی او را ندیده
همسایه ی دیوار به دیوار زینب
چشم زمان در غیر او هرگز نبیند
این حجم حسن خلق از رفتار زینب
مریم مقدس شد اگر در بین زن ها
در عالم زر بوده خدمتکار زینب
پشت همه لرزید با یک اسکتوایش
دشمن هلاک نحوه ی پیکار زینب
هم میشود قبله نمای ما عقیله
هم قبله ی ما کعبه ی سیار زینب
هرکس نمک گیرش شود اخر شهید است
چشمان ما بر سفره ی پربار زینب
چشمان ما بر لطف و احسان عقیله
دستان ما بر دامن سالارزینب
با این که خودگرمی بازارحسین است
عون و محمد گرمی بازار زینب
ماهی دریا هم برایش گریه کرده
وقتی فلک دارد سر آزار زینب
از نور چشمانش به سختی چشم پوشید
جانسوز یعنی غربت بسیار زینب
با هر چه می شد در دل میدان بریدند
بال و پر از دو جعفر طیار زینب
باید تمام روضه را از سر بخواند
مرثیه جانسوز است اگر مادر بخواند
بیرون زند خواهر اگر از قلب اردو
در بین میدان میکند خشمش هیاهو
مانند زهرا می زنم بر اب و اتش
دختر فقط از مادرش می گیرد الگو
افتاده اند از شوق جان دادن برایت
امروز محسن های زینب در تکاپو
عون و محمد را کفن کردم برایت
سرباز تو هستند در قحطی نیرو
قاسم فدایی تو باشد عون من نه ؟؟
زینب چه کم دارد مگر از نجمه بانو
با دست خود راهی شان کن سمت میدان
قبل از قسم بر فاطمه و پهلوی او
از پا می اندازد مرا این داغ اما
در پیش تو دستی نمی گیرم به زانو
بگذار از موی محمد گیرد اخنس
بسته ست وقتی جان تو تنها به یک مو
مثل تو یاد مادرم کردم همین که
بیرون کشیدی نیزه را از بین پهلو
داغ جوان دیدی منم دیدم عزیزم
دارم پریشان میکنم در خیمه گیسو
بهتر که فردایی نباشند و نبینند.
از مادرشان شمر می گیرد النگو
بهتر که فردایی نباشند و نبییند
از کعب نی دارم نشانی روی بازو
غرق خجالت می کشی بر سر عبا را
می آوری تا خیمه خواهرزاده ها را
شاعر: #علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از کانال حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
گروه های ویژه محرم در واتساپ
گروه اول👇🏻
https://chat.whatsapp.com/BmkzUzumuQDGE1gJbRjZ2g
گروه دوم👇🏻
https://chat.whatsapp.com/I818mRaXWSS4n75e7C6fYE
گروه سوم👇🏻
https://chat.whatsapp.com/LLsnAT6FHmr9aMPsZopjn3
گروه چهارم👇🏻
https://chat.whatsapp.com/FvIABU36wl63SvMm88CZrs
نشر بدید🖤🏴