#فلسطین_مظلوم #مقاومت_اسلامی
#طوفان_الاقصی
شکوه غیرت سربازهای صف به صف زیباست
نوشتن از غیوران همیشه جان به کف زیباست
به هر گوشی که شد از سیلی فرعونیان سنگین
همین فریاد خونخواهی چنان آوای دف زیباست
به هر دفعه که سنگی می شکافد قلب شیطان را
جرس فریاد می دارد نشستن بر هدف زیباست
جوانی بر زمین افتاد نذر یک وجب از خاک
در آغوش وطن تصویر فرزند خلف زیباست
همان اندازه که آیات قهر حضرتش تلخ است
قسم بر حق تعالی وعده های لاتخف زیباست
از آئین خمینی تا امام از نوع موسی صدر
طریق پایداری بزرگان سلف زیباست
" حماس"ی که حماسه آفریند دیدنی باشد
یقینا "اورشلیم" غرق در شور و شعف زیباست
امامش را به زیر تیغ نفروشد اگر ؛ حُسن است
که در چشم زمین همواره آدم با شرف زیباست
مدد از کدخدایان کسر شان هر مسلمان است
مدد خواهی فقط از شهسوار لوکشف زیباست
به ذوق و شوق زوار فلسطینی می اندیشم
قطاری چون قطار مسجدالاقصی_نجف زیباست
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
===============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
زخمی شود وقتی بگیرد پر به دیوار
افتاده نقش لاله ای پرپر به دیوار
زبری آجرهایش اشکم را در آورد
زُل میزنم با چشم های تر به دیوار
مادر نباشد بچه ها خانه خراب اند
من که ندارم بعد از این باور به دیوار
وقتی به کوچه دست بابا بسته باشد
از غصه تکیه میکند مادر به دیوار
اندازه ی یک بار شیشه فاصله داشت
اما رسید از ضربه ی پا در به دیوار
همسایه ها دیدند که خونابه میریخت
از پهلوی صدیقه ی اطهر به دیوار
من قبل مسجد رفتن مان خواب دیدم
در کوچه مادر می خورد با سر به دیوار
گل بود با سیلی گلابش را گرفتند
مانده ست از عطر خوش کوثر به دیوار
وقتی رسد دستش به بازوی شکسته
سر می گذارد لاجرم حیدر به دیوار
فردای بعد از مادرم دیدم که بابا
دارد سیاهی میزند دیگر به دیوار
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
(نامهی منظوم متخلف ثانی به معاویه علیه اللعنه)
این نامه را به جوهر کینه نوشتهام
از روزهای خوب مدینه نوشتهام
روزی که اختیار، به دست سقیفه بود
روزی که چشممان به رَدای خلیفه بود
هم، فکر غصبِ حق علی بود در سرم
هم بود " ابوعُبیدهی جراح " یاورم
غیر از علی و فاطمه همراهمان شدند
اهل مدینه لشکر خودخواهمان شدند
گفتم بدون مایه فطیر است کارمان
بی مرتضی و فاطمه گیر است کارمان
از این جهت روانه شدم سمت خانهاش
گِرد آمدیم پشت درِ آشیانهاش
پشتِ سرم مهاجر و انصار آمدند
حتی به یاریام در و دیوار آمدند
هر لحظه لحظه بیشتر و بیشتر شدیم
در پیش چشم فاطمه سیصد نفر شدیم
گفتم علیِّ خانهنشین را خبر کنید
مثل بقیه بیعت بی دردسر کنید
گفتم که ختم غائله در دست حیدر است
بیعت، علی اگر نکند کار ابتر است
آمد صدای فاطمه از پشت در به گوش
میگفت از امامت و حقِّ پسرعموش
حکم ولایتِ ازلی را به ما نداد
یک تار موی شخص علی را به ما نداد
گفتم به حال خویش نباید رها شود
وقتش رسیده شعلهی آتش به پا شود
در بین دود، فکر علی بود فاطمه
همواره گرم ذکر علی بود فاطمه
گرم حمایت از علیاش عاشقانه بود
تنها علاجِ کار، فقط تازیانه بود
کاشانهاش همینکه پُر از بوی دود شد
با تازیانه بازویِ زهرا کبود شد
این سو مغیره گرم بگو و بخند شد
آن سو صدای نالهی زهرا بلند شد
چیزی نمانده بود فضا ملتهب شود
با گریههای فاطمه دل منقلب شود
اما علی و شوکتش آمد به خاطرم
شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرم
"تیغِ دو دم" به خاطرم آمد چهکار کرد
اهل قُریش را به مصیبت دچار کرد
پس با تمام کینه و بُغضی که داشتم
آنجا همه توان خودم را گذاشتم
بر سینهی زمین و زمان دستِ رد زدم
بر دربِ نیمهسوخته محکم لگد زدم
طوری لگد زدم که همان پشت در نشست
طوری لگد زدم پس از آن پهلویش شکست
طوری زدم که داغ دلش بیشتر شود
طوری لگد زدم که علی بی پسر شود
حتی کنار ضربهی سنگین کاریام
مسمار درب سوخته آمد به یاریام
ریحانهی رسول که رنگش پریده بود
داغیِ میخِ در، نفسش را بُریده بود
یک ضربه روزگارِ علی را سیاه کرد...
سیلی زدم به فاطمه حیدر نگاه کرد...
✍ #علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
همیشه حسّ تغزل به نفع شاعر نیست
همیشه این قلم شاعرانه قادر نیست
همیشه دفتر من حاوی مخمس نیست
غم نهفته به اشعار من مشخص نیست
پس از مرور غم و غصه های تکراری
سروده ام به هوایت، ولیکن اجباری
برای قصه ی بهمن چکامه ای دارم
میان مثنوی ام درد نامه ای دارم
زمانه بر سر جنگ است یا حبیب الله
دلم برای تو تنگ است یا حبیب الله
بیا ببین جریان های اختلافی را
بیا ببین اثر ندبه های کافی را
بیا ببین که شکستیم اصل وحدت ها
بیا ببین چه نکردیم بین هیئت ها
بیا ببین که مسلمان کشی به راه افتاد
برادری که به دستان ما به چاه افتاد
بیا بیا به تماشا هوای سازش را
ببین تعرض تلخ پس از نوازش را
یزید معرکه بر رخ نقاب می گیرد
مقدسانه وضو از شراب می گیرد
بیا که بیعت با اجنبی حلال شدست
بیا که خون شهید تو پایمال شدست
بیا که بشنوی حالا نه غزه، لبنان را
نظاره کن سر و جانم فدای ایران را
چه سایه ها ز سر ما یکی یکی کم شد
نبوده ای که ببینی چه با "مقدم" شد
دوباره نام شهیدی به کوی و برزن هم
خبر شدی که شبی احمدی روشن هم ...
بر این لوای بنی صدرمان رجایی نیست
به جز سرای شهادت دگر سرایی نیست
کنار سفره ی ما عمروعاص را دیدی؟
میان حلقه ی فتنه خواص را دیدی؟
بیا بگو که هماره بصیر باید بود
کنار رهبر خود سر به زیر باید بود
بیا دوباره بخوان کلُّ یومٍ عاشورا
بیا دوباره بخوان کلُّ أرض، کرببلا
بگو که فصل جدید و بهار بیداری است
میان غزه و سوریه کربلا جاری است
بیا بگو که علی زمانه ام تنهاست
بگو امیر خوارج جسور و بی پرواست
بگو که راه تعامل ز ابتکار عدوست
بگو که رهبر فرزانه استخوان به گلوست
بیا دوباره بگو از بصیرت عمار
بیا دوباره بخوان أین میثم تمّار
بیا بگو که امان نامه شرّ خنّاس است
خوشا به حال هر آنکه ز نسل عباس است
همین که بعد تو دارم ولی، خدا را شکر
شدم ملازم سید علی، خدا را شکر
گذشته آب جفا دیگر از سرم سید!
از این گلایه هر ساله بگذرم سید!
دلم هوای تو کرده هوای چشمانت
هوای مرثیه و شانه های لرزانت
دلم هوای جماران دیگری کرده
هوای روضه ی گودال "کوثری" کرده
✍ #علیرضا_خاکساری
🏷 #اشعار_آغاز_دهه_فجر_انقلاب_اسلامی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_ولادت
#امام_زمان_عج_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#جمهوری_اسلامی_ایران
ای دوست اگرچه همه جا عطر بهار است
این رایحهی خوش، همه از جانب یار است
این عطر مسیحاست که از راه رسیده
از یمن قدومش همهجا غنچه دمیده
پیچیده به هر دشت، شمیم گل نرگس
گلها همه سرمست نسیم گل نرگس
سبزی و طراوت هم اگر در چمن ماست
از برکت هر نغمهی یابن الحسن ماست
این گلپسر فاطمه یک پارچه نور است
نوروزِ همه منتظران، روز ظهور است
دل میبَرَد و محض همین دلبری آمد
آیینهی حُسن حَسَنِ عسکری آمد
زیبایی او را نه فقط ماه ندارد
جز او احدی در دل ما راه ندارد
او نیز همانند عمویش علی اکبر
در ظاهر و باطن بشود شبه پیمبر
این را به تواتر قلم شیعه نوشتهست
مهدیست که طاووس اهالی بهشتست
مهدیست گل سرسبد عالم خلقت
مهدیست همان منجی مشتاق هدایت
مهدیست که خود شأن نزول نعمات است
تنها فرج مصلح کل، راه نجات است
تنها نه فقط جمعه که سرتاسر هفته
از غربت محضاش دل تقویم گرفته
افتاده به دلها ولی الله میآید
بد راه نده در دلت؛ از راه میآید
ما باورمان است که موعود به زودی
با ذکر علیاً ولیُ الله میآید
ای کاش که شعبان بشود ماهِ ظهورش
ای کاش بگوید که همین ماه میآید
::
هجران زده اما همه سرشار امیدیم
ما ملت خودساختهی قرن جدیدیم
ما در دلمان غصهی تحریم نداریم
در پیش ستمگر سر تعظیم نداریم
آن نکته که در صدر خبرهای جهان است
آوازهی بیداری اسلامیمان است
همواره خدا حفظ کند رهبرمان را
با خطبهی خود ساخت همه باورمان را
در جبههی تبیین همه مشتاق جهادیم
یک موی علی را به معاویه ندادیم
تیغ دو دم ما همهجا پا به رکاب است
دشمن غلطی هم بکند، خانه خراب است
ما عزت خود را همه مدیون رضاییم
ما ملت ایران همه ممنون رضاییم
المنّةُ لله که خدا در نظر ماست
دست کرم ضامن آهو به سر ماست
همچون پدری مشفق و رحمان و عطوف است
ما میهنمان بیمهی آقای رئوف است
ما سفرهی دل پیش کسی باز نکردیم
جز او به کسی حاجتی ابراز نکردیم
اصلاً به تقلای من و تو چه نیاز است
عمری درِ این خانه به روی همه باز است
ما هیچ نگفتیم، خودش خوب عطا کرد
با دست خودش کرببلا قسمت ما کرد
حرف دلمان را بهخدا گفت مؤید
از شیوهی الطاف رضا گفت مؤید
"تا گوهر اشکم سر بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
دیدم همهجا بر در و دیوار حریمش
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید "
✍ #علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
با یاد و نام #امام_خمینی_ره
لحظه لحظه عُمر خود را خرج حضرت میکنم
جز حرم جایی روم، احساس غربت میکنم
حاجت خود را اگر یک شب بگیرم میروم
"لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم"
گریهی در روضهاش یعنی همان خیرالعمل
اشک میریزم برای او، عبادت میکنم
راه او یعنی همان "إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيل"
بچههایم را بدین گونه هدایت میکنم
حولهی احرام من شال عزای روضههاست
حاجی کرببلایم، قصد قربت میکنم
دور ششگوشهاش ذکر تلبیه سر میدهم
من خدا را زیر آن قبه زیارت میکنم
در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
استخوانی پیش پایم هم بیندازد بس است
من به یک لقمه از این سفره قناعت میکنم
حب مولایم برای من ملاک دوستیست
من فقط با دوستدارانش رفاقت میکنم
زینت امروز روضه، خونِ "زین الدین"هاست
از شهیدان هم میان روضه دعوت میکنم
با محرم، با صفر، اسلام جاوید است و بس
یادی از نطق امامِ پیرِ امت میکنم
امتداد روشن "هیهات من الذله" را
در میان روضهها هرشب روایت میکنم
باز هم از جنس عهد مسلم و حرّ و حبیب
با حسینِ عصر خود تجدید بیعت میکنم
هم خودم، هم بچههایم، هم پدر، هم مادرم
هرچه دارم را فقط خرج ولایت میکنم
من به امید اجابت روز و شب با سوزِ دل
در قنوت خود تمنای شهادت میکنم
آمدم امشب بخوانم از شهید کربلا
روضه خوانش هستم و ذکر مصیبت میکنم
با سلام گریه دار "یا لثارات الحسین"
هرشب از مهدی زهرا کسب رخصت میکنم
زینب و کرب و بلا، مرثیهای مکشوفه است
به خود آقا قسم دارم رعایت میکنم
روضههایش میبرد دل را به سوی کربلا
"بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا "
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کلامش نور، فعلش خیر، نامش دلنشین باشد
دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد
یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست
علیِ سوم و دست خدا در آستین باشد
هوالاول، هوالاخر، هوالظاهر، هوالباطن
رضا آئینهی فضل امیرالمؤمنین باشد
"رضی الله عنهم و رضوا عنه است" شأن او
به قرآن بهترین مصداق آیات مبین باشد
حدیث سلسله پای دلم را قرص و محکم کرد
ولای حضرتش تنها مرا حصن حصین باشد
شبیه تک تک اجداد خود باب نجاتم شد
نخی از ریشهی سجادهاش حبل المتین باشد
به جز او چه کسی با حُسن رفتار و صمیمیت
سر هر سفره با جمع غلامان همنشین باشد؟!
کجا رد میکند از محضر خود سائلانش را
کسی که دامنش باب الحوائج آفرین باشد
ادب شرط قدم برداشتن در نزد آقاییست
که دربان حریمش حضرت روح الامین باشد
شکوه بارگاهش را که دیدم با خودم گفتم
بهشتی هم اگر روی زمین باشد همین باشد
از اینجا دل به سوی آسمانها راه پیدا کرد
حریمش مهبط الوحی و به نوعی مهد دین باشد
تلاقی میکند اینجا نگاه سائل و سلطان
چرا که آستاناش نقطهی عطف زمین باشد
گره وا میشود از کارها با یک "امین الله"
به قدر یک سر سوزن اگر در دل یقین باشد
اگر مولا سراغم را نگیرد روز وانفسا
بدون شک حسابم با کرام الکاتبین باشد
منِ بد را ضمانت میکند جای تعجب نیست
تعجب میکنم روزی اگر که غیر از این باشد
همیشه وقت پابوسی تمام ترسم از این است
مبادا این زیارت... این سلامِ آخرین باشد
کسی از عهدهی مدح و ثنایش بر نمیآید
همیشه سهم بیت آخر من نقطه چین باشد...
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
خادم شاه خراسان مزد خدمت را گرفت
وقتی از آقایش امضای شهادت را گرفت
هرکسی عیدی گرفت از محضر شمس الشموس
او هم از مولای خود قول شفاعت را گرفت
شک نکن با پای دل رفتهست تا پایین پا
در مسیر ورزقان، اذن زیارت را گرفت
بی گمان خدمتگزار خلق بودن نعمت است
از ولینعمت شبی توفیق خدمت را گرفت
آن که دستانش دخیل پنجره فولاد بود
دستگیری کرد و دست بی بضاعت را گرفت
بارها فرمود: مدیون امام هشتمام
خادم این آستان از خود منیت را گرفت
در مسیر بندگی آنقدر تقوا پیشه کرد
تا خدا از سینهاش حب ریاست را گرفت
در میان پیروان مکتب سیدعلی
بیشتر از هرکسی پشت ولایت را گرفت
از منادیهای وحدت بود و یار رهبرش
موعد فتنه، گریبان دوئیت را گرفت
یک تنه شد خار چشم مفسدین محتکر
نبض آقازادههای اهل غارت را گرفت
مرد میدان بود و از چنگ اجانب بارها
با زبان دیپلماسی حق ملت را گرفت
ارمغان آورد عزت را برای میهنم
بعد برجامی که از ما شأن و شوکت را گرفت
وعدهی صادق محقق شد به لطف همتش
از وحوش منطقه، افسار قدرت را گرفت
میشود جان داد در راه امام عصر خود
میتوان از دست مهدی اذن رجعت را گرفت
حاج قاسم میرسد امشب به استقبال او
او که از شاه خراسان مزد خدمت را گرفت
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
خادم شاه خراسان مزد خدمت را گرفت
وقتی از آقایش امضای شهادت را گرفت
هرکسی عیدی گرفت از محضر شمس الشموس
او هم از مولای خود قول شفاعت را گرفت
شک نکن با پای دل رفتهست تا پایین پا
در مسیر ورزقان، اذن زیارت را گرفت
بی گمان خدمتگزار خلق بودن نعمت است
از ولینعمت شبی توفیق خدمت را گرفت
آن که دستانش دخیل پنجره فولاد بود
دستگیری کرد و دست بی بضاعت را گرفت
بارها فرمود: مدیون امام هشتمام
خادم این آستان از خود منیت را گرفت
در مسیر بندگی آنقدر تقوا پیشه کرد
تا خدا از سینهاش حب ریاست را گرفت
در میان پیروان مکتب سیدعلی
بیشتر از هرکسی پشت ولایت را گرفت
از منادیهای وحدت بود و یار رهبرش
موعد فتنه، گریبان دوئیت را گرفت
یک تنه شد خار چشم مفسدین محتکر
نبض آقازادههای اهل غارت را گرفت
مرد میدان بود و از چنگ اجانب بارها
با زبان دیپلماسی حق ملت را گرفت
ارمغان آورد عزت را برای میهنم
بعد برجامی که از ما شأن و شوکت را گرفت
وعدهی صادق محقق شد به لطف همتش
از وحوش منطقه، افسار قدرت را گرفت
میشود جان داد در راه امام عصر خود
میتوان از دست مهدی اذن رجعت را گرفت
حاج قاسم میرسد امشب به استقبال او
او که از شاه خراسان مزد خدمت را گرفت
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی
#خادم_الرضا
هم پیک اجل از آسمان آمده بود
هم رزق شهادت از جنان آمده بود
یک وعده از آن سه وعده را جبران کرد
"خورشید" خودش به ورزقان آمده بود
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 #خادم_الرضا
روی دست دوستان، سمت خراسان میروی
آخرین بار است که پابوس سلطان میروی
حولهی احرامی از جنس کفن داری به تن
موسم حج آمده، حج فقیران میروی
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_خمینی_ره_مدح
از نخل بی سر آنْقَدَر سرو و صنوبر ساخت
تا عزت امروزهی ما را مقدر ساخت
آوازهاش در کوچه و پس کوچه پیچیده
از خاک مرده، این مسیحا کوهی از زر ساخت
دیروز دلها تحت تأثیر کلامش بود
با منبر خود مادَرانی "کاوه" پرور ساخت
میراثدار او بسیج چند میلیونیست
با میثم و مقداد و حجر و حمزه لشگر ساخت
چشمان او دنبال تقریب مذاهب بود
از شیعه و سنی برای هم برادر ساخت
پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت
این عارف بالله شهری حیرتآور ساخت
دنیا مرید مکتب "طیب" سرشت اوست
سربازهایی مثل حر، پاک و مطهر ساخت
مشکل گشای خط شکنهای دو کوهه شد
با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت
دامان او مهد تمامیِ شهیدان بود
صیاد و زین الدین و چمران و هنرور ساخت
در روضههای آتشین کوثری هربار
آهی کشید از دل، جماران را معطر ساخت
ما نه، پدرهامان ولی با چشم خود دیدند
اعجاز روح الله یک ایران دیگر ساخت
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
با یاد و نام #امام_خمینی_ره
لحظه لحظه عُمر خود را خرج حضرت میکنم
جز حرم جایی روم، احساس غربت میکنم
حاجت خود را اگر یک شب بگیرم میروم
"لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم"
گریهی در روضهاش یعنی همان خیرالعمل
اشک میریزم برای او، عبادت میکنم
راه او یعنی همان "إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيل"
بچههایم را بدین گونه هدایت میکنم
حولهی احرام من شال عزای روضههاست
حاجی کرببلایم، قصد قربت میکنم
دور ششگوشهاش ذکر تلبیه سر میدهم
من خدا را زیر آن قبه زیارت میکنم
در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
استخوانی پیش پایم هم بیندازد بس است
من به یک لقمه از این سفره قناعت میکنم
حب مولایم برای من ملاک دوستیست
من فقط با دوستدارانش رفاقت میکنم
زینت امروز روضه، خونِ "زین الدین"هاست
از شهیدان هم میان روضه دعوت میکنم
با محرم، با صفر، اسلام جاوید است و بس
یادی از نطق امامِ پیرِ امت میکنم
امتداد روشن "هیهات من الذله" را
در میان روضهها هرشب روایت میکنم
باز هم از جنس عهد مسلم و حرّ و حبیب
با حسینِ عصر خود تجدید بیعت میکنم
هم خودم، هم بچههایم، هم پدر، هم مادرم
هرچه دارم را فقط خرج ولایت میکنم
من به امید اجابت روز و شب با سوزِ دل
در قنوت خود تمنای شهادت میکنم
آمدم امشب بخوانم از شهید کربلا
روضه خوانش هستم و ذکر مصیبت میکنم
با سلام گریه دار "یا لثارات الحسین"
هرشب از مهدی زهرا کسب رخصت میکنم
زینب و کرب و بلا، مرثیهای مکشوفه است
به خود آقا قسم دارم رعایت میکنم
روضههایش میبرد دل را به سوی کربلا
"بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا "
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
مبدأ که باشد طوس، مقصد کاظمین است
در آسمانها هم زبانزد کاظمین است
هر جا که بوی تو میآید کاظمین است
با این حساب، امروز مشهد کاظمین است
وقتی که محو دیدن باب الجوادیم
انگار اصلاً زائر باب المرادیم
مهر و محبت، حلم و بخشش، جود و رحمت
در جان تو کرده تجلی بی نهایت
شاعر میافتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامهی سبز امامت
پاکی، زلالی، مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه! رئوف بن رئوفی
بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل میبری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس، ای شاهزاده
از کودکی هستی بزرگ خانواده
وقتی علیِ اکبرِ مولایِ مایی
یعنی تو هم خَلقاً و خُلقاً مصطفایی
علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایهی امید بودی
راه نجات از ورطهی تردید بودی
نُه ساله اما مرجع تقلید بودی
خورشیدزاده! ماه پیشت رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته
نُه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام آسمان را
دادی به ما از صُلب خود صاحب زمان را
عمری مسلمانهای اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم
معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه میگذارد احترامت
یحی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخنهای تو بنویسم قیامت
با احتجاجت فتح خیبر کردی آن روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی آن روز
چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات! اباجعفر! نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی
با یک نگاه تو "موفق" میشوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق میشوم من
سرچشمهی مهر و عطوفت، کوه احساس
بیرون زند از حجرهات عطر گل یاس
بر روضههای فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری آقا مثل عباس
مشتاق انجام امور ناتمامیم
ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم
با سفرههایت هرکسی که آشنا شد
بیرون نرفت از روضهات، حاجتروا شد
هر جا که آمد نام تو دارالشفا شد
با ذکر تو آجیلمان مشکلگشا شد
عطری دگر بر هفته داده چارشنبه
ماییم و ختم یا جواد چارشنبه
نحن موالیکم بزهرا یابن سلطان!
یا سیدی! اُنظر اِلینا یابن سلطان!
ما را سفارش کن به بابا یابن سلطان!
روضه مهیا شد بفرما یابن سلطان!
گنبد به روی دوش خود پرچم گرفته
بابا برایت مجلس ماتم گرفته
::
عمری میان روضههایت گریه کردیم
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم
تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم
شهری به پای رفتن تو غصه خورده
همسایه از همسایهی خود ارث برده
از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت
تنها نه بال و پر، تمام پیکرت سوخت
تو سوختی از غصه، قلب مادرت سوخت
از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت
ای وارث درد حسن، خون بر دلت شد
وقتی شریک زندگیات قاتلت شد
شکر خدا سَرنیزه و تیر و کمان نیست
بر سینهی تو رد پایی از سنان نیست
در دست ام فضل دیگر خیزران نیست
انگشترت دیگر به دست ساربان نیست
شکر خدا دیگر به دنبال سَرِ تو
از دشمنت سیلی نخورده دختر تو
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
خوشا بحال دلی که به دلبری برسد
به سفرهی کرم ذرهپروری برسد
همه رعیت ارباب میشویم اما
غلام باادب اینجا به برتری برسد
کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد
به یک اشاره ی آقا به سروری برسد
اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست
در آخرت به مقامات بهتری برسد
به نیم قطرهی اشک محبتش ندهد
اگر خوشیِ دو عالم به نوکری برسد
شبیه فطرس درمانده غصهای دارم
نشستهام که مگر پَر...نه...شهپری برسد
ز "قال باقر علیه السلام " مست شود
اگر کسی به فیوضات منبری برسد
کسی که بر کرمش افتخار میکردند
اگر نبود خلائق، چه کار میکردند!؟
::
دلی شکسته و بغضی شکستهتر دارد
دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد؟!
همیشه مجلس روضهش پر تلاطم بود
حسین گفتن او مزّهای دگر دارد
مرور خاطرهها کار هر شب آقاست
چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد
چقدر پیر شده، خم شده، شکسته شده
به خاطر غم و غصهست، خب اثر دارد
چقدر این شب آخر به مادرش رفته
میان نافلهاش دست بر کمر دارد
لهوف از غم یک صبح تا شبش گفته
کجا کسی ز غم و غصهاش خبر دارد!؟
میان این همه ارثی که از پدر برده
اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد
همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است
چرا که روضهی گودال زیر سر دارد
غروب روز دهم را نمیبرد از یاد
شبیه خیمه شده، آه شعلهور دارد
به یاد کودکیاش از رقیه میخواند
چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد...
همین که خار نشسته به پای او کافیست
خدا کند که دگر زجر دست بردارد
میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی
ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد
در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد
گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
کمیت قافیه لنگ و زبان شاعر لال
چرا که وصف امام است در قصیده محال
صدای پای مسیحا حیات میبخشد
به عشق او فوران کرده ذوقِ رو به زوال
چه خوب جهل ندارد محلی از اعراب
چه خوب از اینکه میآید جواب هر چه سؤال
به حکمت کلمات امام خورده گره
"کلام" و "فلسفه" و "منطق" و "اصول" و "رجال"
ولو ولیِ خدا را به احتجاج کشی
"ابوحنیفه" که باشی، نمیرسی به کمال
ز "قال باقر علیه السلام" فهمیدم
دمش به حوزهی علمیه میدهد پر و بال
رواست گر بنویسد جناب "شیخ صدوق"
برای رحمت بی منتش دوباره "خصال"
خلاصهی غزل من به قول "شیخ اجل"
بس است عشق گرانمایهی محمد و آل
دم حرم متحول شود دل سنگم
چه شد مدینهی من، ای محول الاحوال!؟
به دوش خود بکشم حسرت بقیعش را
چه میشود که خدا روزیام کند امسال
ببار چشم که تنها به داد ما برسد
میان قبر همین چند قطره اشک زلال
به حشر لطمه زنانش چه آبرومندند
فروختند ز داغش جمال را به جلال
به آیه آیهی قرآن قسم نمیآید
به طفل بی سپر پنج ساله "قدّ هلال"
غروب عصر دهم با دو چشم خود میدید
تمام روضهی مکشوفه را... برای مثال:
کنار اهل حرم دید دست پُر برگشت
حرامزادهی ذی الجوشن از ته گودال
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
انگار در بهشت خدا پا گذاشتیم
وقتی قدم به مجلس آقا گذاشتیم
در این حسینیه شهدا صف کشیدهاند
اینجا مقدس است که ما پا گذاشتیم
با وحدت عقیده به کثرت رسیدهایم
اینجا بجای واژهی "من"، "ما" گذاشتیم
شور و شعور ناب حسینی خویش را
در خیمهی عزا به تماشا گذاشتیم
زانو زدیم اگرچه در این روضهها ولی
دل را میان کرببلا جا گذاشتیم
"سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است"
ما نیز سر به دامن صحرا گذاشتیم
"باز این چه رستخیز عظیم است" در حرم
گویا قدم به محشر کبری گذاشتیم
امشب هر آنکه آمده مهمان مسلم است
حتی خود حسین پریشان مسلم است
دلدادهای بخاطر دلدار میرود
"پیک امام " و "محرم اسرار" میرود
ترسی در او ز فتنهی إبن زیاد نیست
با غیرت و شکوه علیوار میرود
او نیز شیر بیشهای از نسل هاشمیست
تا قلب فتنه "مسلم کرار "میرود
در یک نگاه کوفه ابوالفضل دیگریست
با شوکت و جلال علمدار میرود
مسلم نگو بیا و بگو میثم حسین
آن میثمی که خود به سرِ دار میرود
کوچه به کوچه شهر دو صدگونه فرقه را
در جستجوی یار فداکار میرود
مثل عموش خسته از اوضاع روزگار
مثل عموش دست به دیوار میرود
بر دختران آل علی گریه میکند
هر ساعتی که بر سر بازار میرود
مسلم اگرچه گرم نماز عشای خویش
کوفی سراغ درهم و دینار میرود
خولی سراغ کعب نی و تازیانه و ...
اشعث سراغ نیزهی بسیار میرود
تیر سه شعبهی دگری میکند شکار
بازار کوفه حرمله هربار میرود
دارد سنان به شهر برای خریدنِ
سرنیزهای شبیه به مسمار میرود
با نام و یاد حضرت زهرا توان گرفت
بالای بام دارالاماره زبان گرفت
جز گریه بر غریبی تو راه چاره نیست
بر ظلمهای کوفه توان نظاره نیست
از این به بعد ماه تمام حمیده باش
وقتی که آسمان شبش را ستاره نیست
اول شهید راه توأم، راضیام حسین
"در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست"
قاضی شریح خون تو را هم مباح خواند
جز حکم قتل صبر تو روی مناره نیست
جز تازیانه بر کمر هر پیاده و ...
جز تیغ تیز بر کمر هر سواره نیست
این مسلخی که دور و بر کوفه دیدهام
جای سپیدی گلوی شیرخواره نیست
اینجا کفن برای تو پیدا نمیشود
جز بوریا برای تنی پاره پاره نیست
إرجع الی مدینه... پدر مادرم فدات
إرجع الی مدینه... مجالی دوباره نیست
شرمندهام که نامه نوشتم بیا حسین
شرمندهام که نامه نوشتم بیا حسین
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#انتخابات
#شعر_پایداری
در هر نفس مبارزه فصل الخطاب ماست
فتح المبین، روایتی از فتح باب ماست
اصلاح کار در گروِ میلِ مردم است
این وعدهی خداست که حکم کتاب ماست
با رأی خویش، بانی خلق حماسهایم
در جمعهای که جلوهای از انقلاب ماست
با تفرقه مقابله کردیم؛ بی گمان
"وحدت" حریف دشمن حاضرجواب ماست
کوری چشم مزدبگیرانِ کدخدا
"مهدی آلِ فاطمه" عالیجناب ماست
دلبستهی سیاست کاخ سفید نه
"دلدادهی امام زمان" انتخاب ماست
جشن ظهور یار که رؤیای صادقهست
چشم زمان به ساعت تأویل خواب ماست
✍ #علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
طراوت همهی روضهها ! امام زمان !
شبی به روضهی ما هم بیا امام زمان
فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است
همیشه باخبر از حال ما امام زمان!
به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت
کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان !
فراق توست سرآغاز درد بی درمان
که جز ظهور ندارد دوا، امام زمان !
شکستن دل مولایمان خدا نکند
خدا کند که بمانیم با امام زمان
قسم به پای پر از آبله حلال کنید
اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان !
شنیدهایم همه بخشش از بزرگان است
ببخش محض رضای خدا امام زمان !
قیامت و دل قبر و زمان جان کندن
به دادمان برس این چندجا امام زمان !
سلامِ سینه زنان را به جد خود برسان
اگر روانه شدی کربلا امام زمان!
تو را به جان علی اکبر امام حسین
بده حوالهی پایین پا امام زمان !
به گریه کردن هر لحظهی تو گریه کنیم
به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان !
روال اشک تو یک روز میکشد ما را
نکش به روی سر خود عبا امام زمان!
کنار علقمهای یا کنار گودالی
کجای کرببلایی؟ کجا امام زمان ؟
امام کرببلا شد به لطف نیزه و تیر
هزار و نهصد و پنجاه تا " امام زمان "
#علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
طراوت همهی روضهها ! امام زمان !
شبی به روضهی ما هم بیا امام زمان
فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است
همیشه باخبر از حال ما امام زمان!
به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت
کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان !
فراق توست سرآغاز درد بی درمان
که جز ظهور ندارد دوا، امام زمان !
شکستن دل مولایمان خدا نکند
خدا کند که بمانیم با امام زمان
قسم به پای پر از آبله حلال کنید
اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان !
شنیدهایم همه بخشش از بزرگان است
ببخش محض رضای خدا امام زمان !
قیامت و دل قبر و زمان جان کندن
به دادمان برس این چندجا امام زمان !
سلامِ سینه زنان را به جد خود برسان
اگر روانه شدی کربلا امام زمان!
تو را به جان علی اکبر امام حسین
بده حوالهی پایین پا امام زمان !
به گریه کردن هر لحظهی تو گریه کنیم
به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان !
روال اشک تو یک روز میکشد ما را
نکش به روی سر خود عبا امام زمان!
کنار علقمهای یا کنار گودالی
کجای کرببلایی؟ کجا امام زمان ؟
امام کرببلا شد به لطف نیزه و تیر
هزار و نهصد و پنجاه تا " امام زمان "
#علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
طراوت همهی روضهها ! امام زمان !
شبی به روضهی ما هم بیا امام زمان
فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است
همیشه باخبر از حال ما امام زمان!
به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت
کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان !
فراق توست سرآغاز درد بی درمان
که جز ظهور ندارد دوا، امام زمان !
شکستن دل مولایمان خدا نکند
خدا کند که بمانیم با امام زمان
قسم به پای پر از آبله حلال کنید
اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان !
شنیدهایم همه بخشش از بزرگان است
ببخش محض رضای خدا امام زمان !
قیامت و دل قبر و زمان جان کندن
به دادمان برس این چندجا امام زمان !
سلامِ سینه زنان را به جد خود برسان
اگر روانه شدی کربلا امام زمان!
تو را به جان علی اکبر امام حسین
بده حوالهی پایین پا امام زمان !
به گریه کردن هر لحظهی تو گریه کنیم
به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان !
روال اشک تو یک روز میکشد ما را
نکش به روی سر خود عبا امام زمان!
کنار علقمهای یا کنار گودالی
کجای کرببلایی؟ کجا امام زمان ؟
امام کرببلا شد به لطف نیزه و تیر
هزار و نهصد و پنجاه تا " امام زمان "
#علیرضا_خاکساری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اربعین_حسینی
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست
جای من هم در میان هیئت جامانده هاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
" از حرم جا مانده ای " هم صحبت جامانده هاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشه ی صحن و سرایت ؛ حسرت جامانده هاست
کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست
در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام
عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست
شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر
ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم این عادت جامانده هاست
من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند
هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد اقا نوبت جامانده هاست
دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب از غربت جامانده هاست
تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد
تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست
مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند
این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست
حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین
حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست
" صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست
طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند
شاعر: #علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_مدح
ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی
مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی
"ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند
چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی
هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست
وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی
از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی
بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی
میروی عکس همه با دست پر از خانه ات
رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی
خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی
در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی
هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت
شد متمول گدای آن حوالی مجتبی
حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده
سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی
بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی
با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی
من حبیبک؟ من امیرک؟ من امامک؟ بی گمان
تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی
"بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم
ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی
ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد
مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی
خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست
شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی
کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت
بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی
نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو
عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی
جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است
با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی
چشمه های نور از شعر تو جاری میشود
روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی
دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر
بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی
به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی
هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی
گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق
مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی
صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است
زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی
غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است
گریه داری با همین قد هلالی مجتبی
این همه موی سپید تو حکایت میکند
کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی
پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم
در خور شان ات ندارم شعر عالی مجتبی
شاعر: #علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کلامش نور، فعلش خیر، نامش دلنشین باشد
دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد
یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست
علیِ سوم و دست خدا در آستین باشد
هوالاول، هوالاخر، هوالظاهر، هوالباطن
رضا آئینهی فضل امیرالمؤمنین باشد
"رضی الله عنهم و رضوا عنه است" شأن او
به قرآن بهترین مصداق آیات مبین باشد
حدیث سلسله پای دلم را قرص و محکم کرد
ولای حضرتش تنها مرا حصن حصین باشد
شبیه تک تک اجداد خود باب نجاتم شد
نخی از ریشهی سجادهاش حبل المتین باشد
به جز او چه کسی با حُسن رفتار و صمیمیت
سر هر سفره با جمع غلامان همنشین باشد؟!
کجا رد میکند از محضر خود سائلانش را
کسی که دامنش باب الحوائج آفرین باشد
ادب شرط قدم برداشتن در نزد آقاییست
که دربان حریمش حضرت روح الامین باشد
شکوه بارگاهش را که دیدم با خودم گفتم
بهشتی هم اگر روی زمین باشد همین باشد
از اینجا دل به سوی آسمانها راه پیدا کرد
حریمش مهبط الوحی و به نوعی مهد دین باشد
تلاقی میکند اینجا نگاه سائل و سلطان
چرا که آستاناش نقطهی عطف زمین باشد
گره وا میشود از کارها با یک "امین الله"
به قدر یک سر سوزن اگر در دل یقین باشد
اگر مولا سراغم را نگیرد روز وانفسا
بدون شک حسابم با کرام الکاتبین باشد
منِ بد را ضمانت میکند جای تعجب نیست
تعجب میکنم روزی اگر که غیر از این باشد
همیشه وقت پابوسی تمام ترسم از این است
مبادا این زیارت... این سلامِ آخرین باشد
کسی از عهدهی مدح و ثنایش بر نمیآید
همیشه سهم بیت آخر من نقطه چین باشد...
✍ #علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کلامش نور، فعلش خیر، نامش دلنشین باشد
دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد
یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست
علیِ سوم و دست خدا در آستین باشد
هوالاول، هوالاخر، هوالظاهر، هوالباطن
رضا آئینهی فضل امیرالمؤمنین باشد
"رضی الله عنهم و رضوا عنه است" شأن او
به قرآن بهترین مصداق آیات مبین باشد
حدیث سلسله پای دلم را قرص و محکم کرد
ولای حضرتش تنها مرا حصن حصین باشد
شبیه تک تک اجداد خود باب نجاتم شد
نخی از ریشهی سجادهاش حبل المتین باشد
به جز او چه کسی با حُسن رفتار و صمیمیت
سر هر سفره با جمع غلامان همنشین باشد؟!
کجا رد میکند از محضر خود سائلانش را
کسی که دامنش باب الحوائج آفرین باشد
ادب شرط قدم برداشتن در نزد آقاییست
که دربان حریمش حضرت روح الامین باشد
شکوه بارگاهش را که دیدم با خودم گفتم
بهشتی هم اگر روی زمین باشد همین باشد
از اینجا دل به سوی آسمانها راه پیدا کرد
حریمش مهبط الوحی و به نوعی مهد دین باشد
تلاقی میکند اینجا نگاه سائل و سلطان
چرا که آستاناش نقطهی عطف زمین باشد
گره وا میشود از کارها با یک "امین الله"
به قدر یک سر سوزن اگر در دل یقین باشد
اگر مولا سراغم را نگیرد روز وانفسا
بدون شک حسابم با کرام الکاتبین باشد
منِ بد را ضمانت میکند جای تعجب نیست
تعجب میکنم روزی اگر که غیر از این باشد
همیشه وقت پابوسی تمام ترسم از این است
مبادا این زیارت... این سلامِ آخرین باشد
کسی از عهدهی مدح و ثنایش بر نمیآید
همیشه سهم بیت آخر من نقطه چین باشد...
✍ #علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7