eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا مھـــ🕊ــــدے قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم یکی باز کم است این همه آب که جاریست نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است
هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده ایم ما چه رحمت هایی از آقای رحمت دیده ایم بیشتر نام تو روی بچه های ماست چون بیشتر از هرکسی از تو محبت دیده ایم چشم تو اسلام شد ما نیز تسلیمش شدیم در نگاه تو کرامت بی نهایت دیده ایم از یهودی ها عیادت کردی ازماهم بکن با چه شوقی شب به شب خواب عیادت دیده ایم تو امینی پس دل ماهم امانت پیش تو سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیده ایم سیرمان کن باهمان یک تکه نان سفره ات از همان رزق کمت هم خیر و برکت دیده ایم سیزده خورشید دیگر جلوه خورشید توست مصطفی را ماهمه در چند نوبت دیده ایم اسم زیبای تورا گفتیم و گفتی یاعلی از شما جز گفتن از حیدر به ندرت دیده ایم دختر مظلومه ات امشب سه جا دارد عزا او مصیبت دیده پس ماهم مصیبت دیده ایم شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم بر او محبت می کند پیغمبر اکرم ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم با دست خود مزد تمام سینه زن ها را امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم با "کُلُّنا واحد" که فرمودند پس محشر ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم ! سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟؟؟ فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله آتش مجسم می شود بعد از رسول الله روزی صحن پاک چشم مادر سادات باران نم نم می شود بعد از رسول الله مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله حتی بلای جان زهرای عزادارش مسمار در هم می شود بعد از رسول الله تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن قنفذ مصمم می شود بعد از رسول الله خورشید روی حضرت حوریه تاریک از سیلی محکم می شود بعد از رسول الله دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله مثل مدینه کربلا هم می شود بلوا قحطی آدم می شود بعد از رسول الله پنجاه و اندی سال شام هر شب زینب اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله مقتل ببیند زینت دوش پیمبر را هی از تنش کم می شود بعد از رسول الله سرتابه پایش را محمد بوسه باران کرد افسوس درهم می شود بعد از رسول الله بین دو نهر آب نحرش می کنند آخر دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد در روضه های روضه خوانها حرف معجر شد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آنکه با غمزه‌‌های گفتارش درس‌آموزِ صد مدرّس بود در نفس‌های آخرِ عمرش قلم و کاغذی طلب بنمود چون که می‌خواست مردمِ دینش نشوند از مسیر حق، گمراه خواست در آخرین وصیت خویش بنویسد: "علی ولی‌الله" ناگهان از میان جمعیت محضر حضرت رسول‌الله یک نفر _آن‌که دانی و دانم_ گفت "ان الرجل لیهجر"... آه او که آیات را نمی‌فهمید گفت قرآن برای ما کافی‌ست او نفهمید که کلام رسول جز کلام خدای سبحان نیست آن رسولی که گفت: ای مردم! یک امانت زِ من کنار شماست اجر پیغمبریِ من، تنها احترامِ به دخترم زهراست چند روزی گذشت... مردی که بر نبی بست تهمتِ هذیان او که قرآن برای او بس بود حمله‌ور شد به کوثر قرآن کوچه آماده، هیزم آماده یک نفس مانده بود تا آتش داد زد: ای اهالیِ خانه یا که بیعت کنید یا آتش... همه گفتند: فاطمه آنجاست گفت: فضه، حسن، علی، یا او، هرکسی پشت درب این خانه‌ست طعمه‌ی آتش است حتی او همه گفتند: محسنش پس چه؟ گفت: فرقی نمی‌کند اصلاً باید این خانه را بسوزانم مرد باشد میانِ آن یا زن چند لحظه سکوت کرد و سپس چند گامی سوی عقب برگشت همه گفتند: منصرف شده است همه گفتند که بخیر گذشت ناگهان باز سمت خانه دوید لگدی زد به در...خدا!... مادر فاطمه بی‌سپر...خدا!... محسن در شده شعله‌ور...خدا!...مادر شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 سالروز جانگداز رحلت پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و شهادت جانسوز سبط النبی حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) تسلیت باد
📣 فریاد تبیین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی / فعالان جبهه فرهنگی انقلاب صحنه‌آرایی جدید جبهه حق و باطل را تشریح کردند؛اکنون، تکلیف چیست؟ 🔺 قلب امت اسلامی آکنده از مصیبت است. هتک حرمت های بسیاری رخ داده است که جان دادن از غم آنها رواست. جبهه‌ی باطل که ابتدا قرآن بر نیزه کرده بود، نقاب افکند و قرآن سوزاند و توهین‌ها بر تمام مقدسات روا داشت. 🔺 اکنون که نقاب از چهره‌ی گرگ‌ها، کنار رفته و دلهای مردم مومن، مصیبت زده شده است، آیا میتوان نشست و نخروشید؟ آیا میشود سکوت پیشه کرد تا کفتاران تجزیه طلب، سلاح به دست گیرند و با ترساندن مردم، پرچم مقدس لا اله الا الله و بیرق زیبا و با عظمت و افتخار جمهوری اسلامی ایران را به آتش بکشند؟ 🔺 در شرایط امروز، این به میدان آمدن مردم اگر همراه با جهاد تبیین نباشد، اثرش بسیار کوتاه و گذرا خواهد بود. جهاد تبیین، ماهیت اصلی تنازع ما با غرب و جبهه استکبار است؛ باید برای آن تجهیز شد. هیات‌ها، در این برهه، نقشی ویژه و تاریخ‌ساز دارند؛ چه در جهاد تبیین و چه در به میدان آوردن مردم. 🔺 با این جهاد تبیین مردمیِ تمام عیار، میتوان در این جنگ بزرگ، در برابر امپریالیسم رسانه‌ای، مقاومت کرد و سر تسلیم فرود نیاورد و با نصرت‌های الهی، غلبه را رقم زد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا آفتاب روی نبی در حجاب شد دل ها ز داغ ماتم عظمی کباب شد گرد عزا به چهره افلاکیان نشست از آه فاطمه دل ذرات آب شد وقتی سه روز جسم نبی روی خاک بود دنیا به فرق اهل محبت خراب شد بعد از کناره گیری امت ز اهل بیت قوم امین مکه دچار عذاب شد آیا عذاب بدتر از اینکه پس از رسول بی حرمتی به گفته ی مالک رِقاب شد؟ آیا عذاب بدتر از اینکه به ظلم و جور دست گره گشای علی در طناب شد؟ آیا عذاب بدتر از اینکه به دست قهر در خانه هم عزیز علی در نقاب شد؟ از فتنه ای که حرمت خیر النسا شکست پامال، دین حضرت خیرالمَآب شد در التهاب آتش در ازدحام ظلم گلواژه ی کتاب رسالت گلاب شد زهرا غریب شد علی از او غریب تر حتی دگر سلام علی بی جواب شد ای وای آنکه حرمت ختم رسل نداشت بعد نبی به جای نبی انتخاب شد آنکس که داشت بر لب خود "حَسْبُنا کتٰاب" مشمول لعنت ابدی کتاب شد ای خوش به آن زمان که بگویند از حجاز آن نور چشم فاطمه پا در رکاب شد شاعر: حجت‌الاسلام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت ببخش آقا که کم بودیم عمری مرثیه خوانت پراز دردم ولی درد من اصلا جسم خاکی نیست بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت فقط یا رحمة للعالمین یک گوشه چشمی کن کویرم خاک بی خیرم منو امید بارانت مرا همسفره ی یک وعده نان خشک خود گردان که طعنه میزند برهر ضیافت تکه ی نانت برای تا خدا رفتن بدستان تو محتاجم بکش دستی سرم شاید شدم یکروز سلمانت گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد به هرکس میرسد بی شک و شبهه لطف و احسانت من اعجاز تو را دیدم میان لحظه هایی که.. عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت چه اُنسی با حسن داری که باهم سفره وا کردید میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت... شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شروع واقعه " اِنَّ الرَّجُل لَیَهجُر " بود دهان طعنه پر از ظلمت و تنفر بود نداشت در سر خود چشم دیدن حق را که لاعلاج ترین درد او تکبر بود نبود غیر حسد در دل خدانشناس و شرک و جاهلیت میوه اش تمسخر بود نبود مستحق ناسزا شنیدن ها کسی که گفته ی او مثل وحی در خور بود شکسته بود دلی از عناصرالابرار سقیفه ای که در انصاف سست عنصر بود به پاس مزد رسالت زدند فاطمه را به زعم لات و هبل بهترین تشکر بود نداشت فرق زیادی اگر که با شمشیر... غلاف قنفذ وحشی بی حیا پر بود حسن شمرد پس از رفت و آمد دشمن یکی دو تا نه چهل رد پا به چادر بود دو ضربه خورد پس از بی هوا کتک خوردن به روی صورت مادر نشان آجر بود نبود علت قتل حسن دو جرعه ی سم که قاتل پسرش روضه ی تحیر بود شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7