eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
59 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
پای تن مجروح زهرا با سر افتاد از دست این غم، خون ز چشمانِ تر افتاد در زیر بارِ این مصیبت کوه خم شد تدفین مظلومه به دوش حیدر افتاد می‌شُست جای بوسه‌های مصطفی را بند کفن تا بسته شد، پیغمبر افتاد درهم شده اوضاع و احوالِ عوالم وقتی که حورا بین دیوار و در افتاد  فضه شهادت می‌دهد در این نود روز هر جا زمین افتاد مادر، دختر افتاد این روزهای آخری از شدت درد خیلی غریبانه میان بستر افتاد تا آسمان‌ها صوت الرحمن او رفت روی زمین آیه به آیه کوثر افتاد او بار شیشه داشت و می‌زد مغیره قنفذ رسید از راه و شیشه آخر افتاد شانه به شانه با اجل همراه می‌شد سایه به سایه مرگ با زهرا در افتاد از جنگ برگشته علی یا از سرِ قبر؟! پشت سرِ تابوت مردِ خیبر افتاد... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب است و هفت نفر در سکوت می‌خوانند «به عزت و شرف لا اله الا الله» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیر آمدم...، دیر آمدم...، در داشت می‌سوخت هیئت میان "وای مادر" داشت می‌سوخت دیوار دم می داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛ منبر داشت می‌سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت یاد حسین افتادم آن‌شب آب می‌خواست ناصر که آب آورد، سنگر داشت می‌سوخت آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود؛ اصغر داشت می‌سوخت سربند یازهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می‌سوخت باید به یاران شهیدم می‌رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می‌سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می‌سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت دَرِ این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فراق تو بر دل شرر می‌گذارد شب غصه را بی سحر می‌گذارد به سوداي روي تو اي ماه زهرا! دلم در شب خود قمر می‌گذارد اگر تو بيايي ولي من نباشم، چه داغی به روی جگر می‌گذارد من آن طفل نامهربانم كه سر را، به دامان لطف پدر می‌گذارد كنار تو در روضه‌ها گريه كردن روی اشک‌هايم اثر می‌گذارد عزادار زهرا! دل غُصه‌دارت شبي تلخ را پشت سر می‌گذارد صداي نفس‌های مردي می‌آيد كه دارد به ديوار سر می‌گذارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دستی از راه رسید و به رُخت جا انداخت پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت یک‌نفر که دلش از بُغض علی می‌جوشید ضربه‌ای زد به درِ خانه و دَر را انداخت آتشی را به در "خانه‌ی آب" آورد و بین دیوار و درِ سوخته دعوا انداخت ضربه‌ی پایِ دَر و بی ادبی‌هایِ غلاف بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت گره انداخت به کار همه دنیا آن‌که، ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت در قیامت جلوی چشم همه می‌اُفتد آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جهان افتاده از پا و علی از پا نیفتاده شکسته قامت هفت آسمان، اما نیفتاده شکسته ساقه‌ی یاس کبود، اما بگو «اسما» نگاه باغبان بر صورتش آیا نیفتاده؟! علی آیینه‌ی خاک است و زهرا مادر آب است پس این آتش به جان حضرت دریا نیفتاده لگد، تهدید، سیلی، تازیانه، هیزم و آتش در این فهرستِ خونین، هیچ ظلمی جا نیفتاده چگونه آب را با آب می‌شویند؟! نه! جز اشک، از اوجِ آبشاران بر تن دریا نیفتاده من از تفسیرهای سوره‌ی «زلزال» می‌ترسم بگیرد «فضه» ای‌کاش آسمان را، تا نیفتاده! همین که ماهِ کامل پشت در روی زمین افتاد نمی‌دانم چرا خورشید ازآن بالا نیفتاده چهل جنگاور وحشی‌تر از کفتار در آن سو در این سو بر زمین جز مادری تنها نیفتاده تفاوت دارد اینجا با زمینِ کربلا، یعنی کسی اینجا نیفتاده؛ کسی آنجا نیفتاده در این بیت از گریزی کربلایی ناگزیرم، آه... که هرگز اتفاقی مثل عاشورا نیفتاده نباید بی طهارت از حدود کربلا رد شد مگر اکبر تنش بر کل این صحرا نیفتاده؟! عمو جان هست! پس لشکر هنوز از هم نپاشیده علم از دست‌های خسته‌ی سقا نیفتاده بنازم چشم زیبابینِ زینب را که می‌فرمود: به عالم اتفاقی این چنین زیبا نیفتاده... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رسید صاعقه و شیشه‌ی گلاب شکست شب از در آمد و پهلوی آفتاب شکست چه شعله بود که از شش جهت به باغ افتاد چه زمهریر، که در چشم غنچه خواب شکست ورق ورق نفس آیه‌های قرآن سوخت حریم امن دعاهای مستجاب شکست چقدر غمزده پرسید: بهتری مادر؟ چقدر قلبِ حَسَن بعد این جواب شکست برای این‌که سر غم به چاه بگذارد شکست، قامت نخل ابوتراب شکست ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز هم دل، بی قرار روضهٔ مادر شده باز حرف صورت و سیلی و میخ در شده بازهم آتش به جان ما رسیده از دری کز غم سوزاندنش چشم دو عالم، تر شده حرف، حرف بغض و کینه از علی بوده فقط آتشی کز کینه، پنهان زیر خاکستر شده فاطمیه شد، مرور خاطرات درد و داغ علت کون و مکان، تنها و بی یاور شده فاطمیه شد که دل بر منبر اندوه و اشک روضه‌خوانِ رنج‌های دخت پیغمبر شده مهدیِ صاحب زمان دارد به لب شور و فغان آسمان ازاین مصیبت خاکِ غم بر سر شده بین آتش سوخت زهرا، تا علی مانَد فقط سوره‌ی کوثر فدایِ ساقیِ کوثر شده ای علی! مظلوم عالَم! جان فدای غربتت بعد زهرا خود بگو از غنچه‌ی پرپر شده غیر تو مظلوم و غیر فاطمه مظلوم‌تر، نیست در عالَم، غمت از هر غم افزون‌تر شده کی به پایان می‌رسد شب‌های بی مهتاب تو وعد‌ه‌ی دیدارتان درعالم دیگر شده * * دوستت دارم اگرچه روسیاهم روسیاه لطفت امّیدِ منِ شرمنده در محشر شده ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بیا بیا گل زهرا! عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر که سائلم و نوکر همیشگی‌ام فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست قسم به مادر و آن احتجاج حیدری‌اش دوام خدمت ما با دعای مادر توست ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست بیا که با تن خونین، هنوز منتظر است... که انتقام تو تنها دوای مادر توست... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دنیاست چو قطره‌ای و دریا، زهرا کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟ قدرش بوَد امروز نهان چون دیروز هنگامه کند و لیک، فردا زهرا خالق چو کتاب خلقت انشا فرمود، عالم چو الفبا شد و معنا، زهرا طاها و علی دو بی‌کران دریایند وآن برزخ ما بین دو دریا، زهرا بر تخت جلال از همه والاتر بر مسند افتخار، یکتا زهرا در آل کسا محور شخصیّت‌هاست مابین اَب و بَعل و بنیها، زهرا او سرّ خدا و لیلةالقدر نبی‌ست خِیر دو سرا، درخت طوبی، زهرا سرسلسله‌ی نسل پیمبر، کوثر سرچشمه‌ی نور چشم طاها، زهرا تنها نه همین مادر سبطین است او فرمود نبی: اُمّ ابیها، زهرا! هنگام شفاعت چو رسد روز جزا کافی‌ست برای شیعه، تنها زهرا حیف است «حسانا» که در آتش سوزد آن شیعه که وردِ اوست: زهرا، زهرا ✍مرحوم استاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ياری ز که جويد؟ دلِ من يار ندارد يک مَحرم و يک رازنگهدار ندارد! با ديدن سوزِ دلِ من در چمن و باغ با داغ دل لاله، کسی کار ندارد بايد سر و کارش طرف چاه بيفتد يوسف که در اين شهر خريدار ندارد از گريۀ پنهان علی در دل شب‌ها پيداست که دل دارد و دلدار ندارد در گلشن آتش‌زده‌ی عصمت و ايثار پَرپَرشدن غنچه که انکار ندارد با فضه بگوييد بيايد که در اين باغ نيلوفر بيمار، پرستار ندارد بر حاشيه‌ی برگ شقايق بنويسيد: گل، تاب فشارِ در و ديوار ندارد ✍استاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صفا نداشت زمین و زمانه قبل از تو جهان نبود چنین بی کرانه قبل از تو پدر نداشت میان نگاه طعنه‌زنان برای زندگی خود بهانه قبل از تو  علی نداشته در لحظه‌های دلتنگی به زیر لب غزلی عاشقانه قبل از تو فدک میان زمستان سردمهری‌ها فسرده بود و نمی‌زد جوانه قبل از تو پرندگان جهان را نبود مصداقی برای "آتش در آشیانه" قبل از تو تمام عمر، مدینه ندیده بود به خود  شکوهِ غربتِ دفنِ شبانه قبل از تو کجاست قدر تو و قبر تو؟! نمی‌دانیم! زمین ندیده چنین بی نشانه قبل از تو * * تو می‌روی و در این بی کسی، که خواهد زد؟!  به زلف زینبِ دردانه شانه بعد از تو تو می‌روی و در این آشیان سوخته‌ات که می‌دهد به حسین، آب و دانه بعد از تو؟! میان این همه راهی که رو به توست، حسن... شدست خون‌جگر از راهِ خانه بعد از تو به روی قلب علی تا همیشه‌ی تاریخ نشسته داغِ غمی جاودانه بعد از تو ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7