eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.4هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
59 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
لیله الرغائب رسید ندائی می‌آید از سوی خداوند عطائی می‌آید گاه مناجات تا به وقت سحر است در نمازم شور و عشق الهی می‌آید با دست خالی سوی خداوند می‌رویم از خوان نعمت او طعامی می‌آید برخیز برون رو از خاکستر خویش وقت سجود و اعتکاف است نور خدائی می‌آید ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب، میانِ دردهایت جستجو کن زخمِ عمیقِ زجرهایت را رُفو کن در چشمه‌هایِ بی شمارِ نور و رحمت قلبِ غبار آلوده‌ات را شستشو کن امشب، ملائک، جرعه جرعه می‌ بریزند جامِ دلت، گر بشکند، فکرِ سبو کن امشب، پس از فرسنگ‌ها، هجران از آن یار یک دم نِشین، مستانه با او گفتگو کن من، جز غزل گفتن ندانم سِحر ِ دیگر امشب، به اعجازِ قلم، خواهش از او کن دستت اگر بالا برفت و جام، پُر شد امشب، برایم بهترین را آرزو کن ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بِشْتاب که لیلة الرغائب شده است فائز شده هر کسی که تائب شده است از لطفِ خدا درِ اجابت شده باز خاسر شده هرکسی که غائب شده است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو این غربت که حتی آه دوای غصه‌هایم نیست چرا از من چنین دوری خدای آرزوها کیست؟ میان این همه شادی کمی هم قسمت ما نیست چرا با من نمی‌خندی خدای آرزوها کیست؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب شب لیله الرغائب بود حس راز و نیاز غالب بود هر کسی غرق حاجتش اما صبح جمعه ، امام غائب بود روی ماهش به شب نمی آید دل ما به رجب نمی آید ما که مشغول زندگی خودیم پس نگوییم عجب نمی آید گرم دنیای غصه و دردیم با امام زمان خود سردیم روی لب هاست ، یا "من ارجوه" و در پی "کل خیر " می گردیم غرق در روزگار جنجالی هفته هامان ز جمعه ها خالی شب ، شب آرزو و اما ما غرق در آرزوی پوشالی ندبه هامان فقط تظاهر بود نامه از رو سیاهیم پر بود منتظر با دو چشم خواب آلود ... جمعه ، آقا ، فقط تلنگر بود ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درِ رحمت شده باز و شب جمعه ی رجب شد به امید کرم تو ، دل من به تاب و تب شد شب بخشش ، شب رحمت ، شب لیله الرغائب بر سرِ خوان تو امشب ، آمده بنده ی تائب بِنِگر به سوز و حالم ، تو ببین روی سیاهم شده ام مضطر و خسته ، از همه بار گناهم درِ خانه ات نشستم ، به امید یک نگاهی در بساط و کوله بارم ، نَبُود به غیر آهی این تو و لطف و عطایت این من و حال تباهم این تو و جود و سخایت این منم که بی پناهم از کرم حاجت دل را ، تو بیا روا کن امشب عبد روسیاه خود را تو بیا سوا کن امشب ای خدا بحق حیدر بگذر از جرم و خطایم کربلایی تو عطا کن در جواب گریه هایم شبِ لیله الرغائب شب جمعه ی حسین است از غم کرببلایش دل من به شور و شین است شب جمعه مادری هم ، آمده قامت خمیده صورتش را می گذارد ، روی رگهای بُریده فاطمه با اشک دیده گوید ای نور دو عینم ذَبَحوکَ ، قَتَلوکَ ، یا بُنَیًَ ای حسینم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فریاد عطش... سوختن چلچله‌ها... افتاده میان سر و تن، فاصله‌ها...‌ می‌گفت گلوسوخته بیمارستان: این حرمله‌ها حرمله‌ها حرمله‌ها... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قسم که جان من و تو درون یک تن بود و جان‌مان نخ یک شمع نیمه روشن بود کفن سپیده‌ی صبح من و تو بود انگار و گورجمعی‌مان ناگزیر، میهن بود همان که رج زده بودیم با هزار امید –گلیم خانه‌ی مان– زیرپای دشمن بود زمین به حنجره‌هامان گدازه‌ها می‌ریخت و روی پیکرمان سنگ و تیرآهن بود هوا، هوا خفه‌شد بین ابر‌های سیاه و شیونی که می‌آمد هراس یک زن بود زنی که گیج و پریشان نشست بر آوار زنی که خواهر من بود... مادر من بود به مرگ خیره نماندیم و قهوه نوشیدیم به ناسلامتی هرچه بمب افکن بود من و تو داد زدیم و خدا شنید چه غم؟ که گوش‌های جهان عاجز از شنیدن بود ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه سال‌ها در انتظار ذوالفقار حیدری تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری چو قلعه‌ای چو قلّه‌ای که حتمی است فتح آن همیشه فکر و ذکر ما، همیشه در برابری کبوتران صلح در هوای تو فدا شدند تو در همیشۀ جهان، برای عشق سنگری رواق توست سجده‌گاه خلوت پیمبران و از گلاب اشک‌های انبیا معطری تو دیده‌ای شکوه بی‌مثال مُلک عشق را. ولی بر آن شکوه هم، تو زینتی، تو زیوری چه منزلی! چه خانه‌ای! چه بیت عاشقانه‌ای! که دم به دم، نفس نفس دل از مسیح می‌بری میان طعنه‌های خلق، جان‌پناه مریمی برای هجرتی عظیم، تکیه‌گاه هاجری نماز روی فرش تو عروج می‌کند به عرش بُراق شاهد است از تمام آسمان سری خدا به جبهۀ زمین نوشته‌: «ارث صالحین» تو از زبور قصه را شنیده‌ای و از بری تو حسن مطلعی چنین، تو حسن مقطعی چنان تو قبله‌گاه اولی، تویی که فتح آخری ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کدام خانه در این شهر قتلگاهی نیست کدام حنجره لبریز بغض و آهی نیست شب هراس، شب قتل عام و بمباران شبی که روزنه‌ای وا به صبحگاهی نیست شبی که ماه هم از ترسِ سایه‌ها تا صبح جز انزوای محاقش گریزگاهی نیست شبی که وضعیت قرمزش همیشگی است میان رهگذران تا به مرگ راهی نیست صدای کودکی آهسته، زیر یک آوار به گوش می‌رسد و... گاه هست و گاهی نیست غبار و دود گرفته‌ست آسمانش را تو گویی این شب پیوسته را پگاهی نیست درخت‌ها همه ترکش نشسته بر تنشان بدون زخمِ عطش پیکر گیاهی نیست... به مرگ قطعی وجدان خود رسیده بشر به قلب سنگی او عشق را پناهی نیست در آخرین‌جهش انسان بدل به گرگ شده‌ست و کار گرگ مگر کینه و تباهی نیست گناه آدمی شب سرشت گرگ نماست وگرنه گرگ و شب تیره را گناهی نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e
رسیده سَفر نابودی! رسیده فصل پایانی! چه پاییزی! عجب رعدی! چه بارانی! چه طوفانی! بگو با غاصبان! این خانه صاحب خانه هم دارد! بگو شداد را... رفته‌ است باغش رو به ویرانی! بگو خیبر نشینان را... سپاه مصطفی(ص) آمد! بگو دیگر ندارد سود! سودای پشیمانی! ببین بار دگر شیطان به بند ذلت افتاده به دست ماست باری خاتم ِ سرخِ سلیمانی! حریف لشکر حیدر(ع) نخواهد شد کسی دیگر چه با زور ابوسفیان! چه با تزویر سفیانی! چه عطر آشنایی... یوسفی از راه می‌آید خبر آورده این طوفان... آهای ای قوم کنعانی! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e