بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
یاکه دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت
یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت
جای دیگر را برای زندگی میخواستیم
آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت
خُرد میگشتیم زیر آسیای دشمنان
زیر دستاساش دو دنیا را اگر زهرا نداشت
در وصیتهای مفقودالاثرها خواندهام
تلخ میشد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت
گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا
آفرینش بود بی معنا اگر زهرا نداشت
فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت :
وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت*
پنچ نوبت فاطمه رو بر خودش میایستاد
بود بی جلوه خدا زهرا اگر زهرا نداشت
از علی خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست
عشق بود و عشق و بس اما ، اگر ، زهرا نداشت
فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد
مرتضی یک نیمه بود اینجا اگر زهرا نداشت
هیچ فتحی را نمیدید آذرخشِ ذوالفقار
در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت
در میان رزمها پشتش به زهرا گرم بود
داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت
کار دنیا را ببین کارش بهدستِ فاطمه است
وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت
کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی
بی پیمبر میشکست آقا اگر زهرا نداشت
دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود
یک علی و آنهمه حاشا اگر زهرا نداشت
حرصها خالی شد و پهلوی مادر را شکست
بچهها میسوختند آنجا اگر زهرا نداشت
دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد
وامصیبت شامِ عاشورا اگر زینب نداشت...
*هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا....
(حسن لطفی)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#فاطمیه 🔹یار علی🔹
#حضرت_فاطمه_علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
...پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند
این هر سه یک نورند و دارای سه اسماند
در اصل، یک روح مجرّد در سه جسماند
این بضعۀ طاهاست بلکه روح طاهاست
مرضیّه، زهرا، فاطمه، روحی فداهاست...
این آسمانِ آسمانها در زمین است
محکمترین رکن امیرالمؤمنین است...
مقصود حق در سورۀ کوثر جز او کیست؟
دخت رسول و همسر حیدر جز او کیست؟
تو کیستی افلاکی افلاکیانی
کز لطف و رحمت همنشین با خاکیانی
فردوس، مسکینِ در کاشانۀ توست
بارِ ولایت همچنان بر شانۀ توست...
آدم چو در امواج غم نام تو را گفت
ذات الهی توبۀ او را پذیرفت
تو کیستی؟ که ذات پاک بینیازت
نازد به اوج بینیازی بر نمازت
تو کیستی؟ که عقل کلّ گوید فدایت
یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت...
تو کیستی؟ که وحی جوشد از پیامت
بعد از نبی، جبریل گشته همکلامت
تو کیستی؟ که روز و شب ختم نبوّت
کرده زیارت خانهات را پنج نوبت
تو آفتابی و جهان دریایِ نورت
تو نخل نوری، قلب احمد کوهِ طورت
تو عصمة اللّهی و ما غرق گناهیم
تو چشم حقّی، ما اسیر یک نگاهیم
تو بیکران دریای رحمت، ما حُبابیم
تو مهری و ما ذرّههای بیحسابیم
روز قیامت روز وانفساست فردا
ای وای بر آنکس که بیزهراست فردا
ای وای بر آنان که عهدت را شکستند
هنگام استمدادِ تو ساکت نشستند...
باید بگویم فاطمه یار علی بود
تا پای جان تنها طرفدار علی بود
شیعه جدا از آل پیغمبر نگردد
یک گام از راهی که رفته برنگردد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_مهدوی_فاطمی
یکی از مواردی که از امامی به امام دیگر می رسه مابقی هیزم های پشت دره تا برسه به دست منتقم، تا بیاد و انتقام مادر علیهماالسلام رو بگیره😭
#هیزم
#شعله
#آتش_خیام
#تنور
#خاکستر_داغ
#کوی_یهودی
الغوث،طاقت دل شیعه تمام شد
داغ فراق حضرت دلبر، مدام شد
یارب بیا دگر فرجش را رقم بزن
صبر تمام منتظرانش تمام شد
شد موی ما سپید و ببین که دعای ما
با اضطرار، خواهش ِ درک ِامام شد
شد قلب شیعه خون و فقط وعده ی ظهور
بر درد هجر منتظران التیام شد
بنگر هنوز منتقمت گریه می کند
صبح و مساء مراد دلش، انتقام شد
از لحظه ای که وارث هیزم شده ست او
دیگر خوشی به سینه ی پاکش حرام شد
آن هیزمی که آتش بیت علی شده
حالا دلیل روضه ی هر صبح و شام شد
هیزم کجا و خانه ی زهرای مرضیه
آن جا که قلب احمد ِ خَیْرُالاَنام شد
هیزم کجا و خانه ی حیدر که جبرئیل
با صد اجازه وارد آن با سلام شد
آن خانه ای که نوکر آن شاه عالم است
مریم کنیز خانه و سلمان، غلام شد
بیتی که بی اجازه؛ مَلَک، واردش نشد
حالا بدون اذن، در آن ازدحام شد
غربت همین که پشت در ِخانه،طاهره
با ثانی حقیر و لعین، هم کلام شد
لعنت به آن که با لگدش، دنده ای شکست
تا وقت مرگ، داغ علی مستدام شد
احمد کجاست تا که ببیند به بیت وحی
با تازیانه دختر او، احترام شد
سی سال درد حیدر کرّار این شده:
هیزم بیار ِمعرکه، صاحب-مقام شد
آن شعله ای که شد شرر قلب مرتضی
در کربلا شراره ی اهل خیام شد
هیزم به کوفه، بین تنوری رسید و بعد
شعله کشید و داغ شرربار ِ شام شد
در کوچه ها رسید به عمّامه ی امام
اسباب بغض و کینه ی اشرار بام شد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چشمه ی زمزم
ای خوشا آن کس که دم از آل پیغمبر زند
دست خود بردامن صدیقه ی اطهر زند
باز گردد بررُخش درهای جنّات نعیم
هرکه دراین آستانه حلقه ای بردر زند
هرکه این جا چشم خود را چشمه ی زمزم کند
دربهشت آرزوها ساغر از کوثر زند
آن که دربزم عزای فاطمه اشکی نریخت
روز واویلا دو دست خویش را برسر زند
نزد زهرا قدسیان خاکسترش را می برند
هرکه چون پروانه این جا درشرر پرپر زند
بشکند دستی که با یک ضرب سیلی ازجفا
بر رخ یاس علی ،او رنگ نیلوفر زند
ازحساب خود «وفایی» غم ندارد روز حشر
مُهر خود را گرکه زهرا پای این دفتر زند
#سیدهاشم_وفایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کوه مصیبات
آتش افتاده به جان همه اما چه شده؟
همه جمعند در خانه ی مولا چه شده؟
آسمان ناله زدو گفت درآن جا چه شده؟
فاطمه پشت افتاده خدایا چه شده؟
دودی از آتش آن در به سماوات رسید
گل یاس نبوی را چه جراحات رسید
به فلک ناله ای از مادر سادات رسید
که خبر داشت که درعالم بالا چه شده؟
آسمان دید که برعرش طنین افتاده
شعله بربال وپر روح الامین افتاده
غنچه پرپر شده وگل به زمین افتاده
وای فضه توبگو پهلوی زهرا چه شده؟
فضه میگفت که از چشم گهربار بپرس
من نگویم چه شده از درودیوار بپرس
فاطمه روی زمین است زمسمار بپرس
آه مسمار درخانه دراین جا چه شده؟
درهیاهو که همه فتنه گران همدستند
ناگهان آتش و بیداد بهم پیوستند
عده ای دست علی را به طنابی بستند
بی حیا مردم بی شرم شمارا چه شده؟
گرچه مأمور به صبراست تواناست علی
دربر کوه مصیبات شکیباست علی
خیزای فاطمه ازجای که تنهاست علی
خیزازجا وببین حرمت مولا چه شده؟
نظر گل به سوی خرمنی ازخارافتاد
مثل آتش به دل اهل ستمکار افتاد
بازوی فاطمه با ضربتی ازکار افتاد
یارتنهای علی در براعدا چه شده؟
به خداوند ،گل لم یزلی زهرا بود
درشب غربت وغم نورجلی زهرا بود
تا که جان به تن یار علی زهرا بود
ای «وفایی» چه بگویم گل طاها چه شده؟
#سیدهاشم_وفایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ياس نبوی
ای كه انسيّه ای ومهرمُجسّم داری
برتراز آدمی و جلوه ی آدم داری
كعبه ی عصمتی و قبله ی ايمان و اميد
در زلال نگهت چشمه ی زمزم داری
عالمه،فاضله وانسيّه الحورایی
فخربرهاجرو برساره ومريم داری
چشمه ی خيركثيری وسپهرحسنات
بارش رحمتی و فيض دمادم داری
يازده آينه ازنورتوتابنده شد ند
مركزنوری واشراف برعالم داری
تاكه دين دست خوش فتنه وكينه نشود
درره دين همه جاعزم مصمّم داري
هيچ كس چون تونكرده است حمايت زعلی
دردل ازغُربت اوحجله ی ماتم داری
غاصبان رابه سراشيبی بن بست كشاند
ماجرائی كه ازآن كوچه ی پُرغم داری
گل ياس نبوی هستی وعمرت چون گل
غم بسيار ولی زندگی كم داری
سيرتاريخ گواهست كه ای ياس كبود
فاطميّه نه همين بوی محّرم داری
ای «وفایی»غم مادرچه ملال انگيزاست
دربغل ازغم او زا نوی ماتم داری
#سیدهاشم_وفایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سخت_شده
السلام علیک یا فاطمة الشهیده
لحظه های آخر😭😭😭
حیدر بِنِگر که بودنم سخت شده
با این همه درد، ماندنم سخت شده
از بس که نمانده نا دگر در تن من
بر روی زمین نشستنم سخت شده
شرمنده که پیش تو زمینگیر شدم
در پای تو هم پاشدنم سخت شده
از همسر رو گرفته ات، خرده مگیر
با روی کبود، دیدنم سخت شده
اندوه گران فاطمه غربت توست
بر داغ تو غصّه خوردنم سخت شده
دشمن به بهانه ی عیادت آمد
بر دشمن من نمردنم سخت شده
از فضّه کمک گرفته ام پیش عدو
چرخاندن کلّ گردنم ،سخت شده😭
با این همه زخم در تنم، آه؛ علی
با دست تو غسل دادنم سخت شده
ای محرم بی کس و غریبم،حیدر
در قبر ،نهادن تنم سخت شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#درد_می_کشم
السلام علیک یاشهیده یا مظلومه
یافاطمة الزهرا علیهاالسلام
از آه ِ شام تا سحرت درد می کشم
از درد پای تا به سرت درد می کشم
در هر قدم که می روی وناله می کنی
از دست های بر کمرت درد می کشم
شد درب خانه روضه ی باز نگاه من
از خون مانده روی درت درد می کشم
لالایی شبانه ات آتش زده به دل
از جای خالی پسرت درد می کشم
در بین کوچه یک تنه یار علی شدی
از خاطرات پر شررت درد می کشم
دیدم که بست راه تو را بغض مرتضی
از سخت بودن گذرت درد می کشم
وقت نزول کعب نی و بارش غلاف
از بازوان بی سپرت درد می کشم
وقتی که راز تلخ نقاب تو فاش شد
از ردّ مانده بر نظرت درد می کشم
در وقت لمس جای کبودی به پیکرت
از زخم های بال و پرت درد می کشم
عُمر دراز ِ بعد تو شد درد حیدر و
از داغ عُمر مختصرت درد می کشم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
با که گویم قبلهگاه وحی را آذر زدند
با لگد بیت امیرالمومنین را در زدند
تا که فهمیدند زهرا داغدار مصطفاست
آمدن با شاخه هیزم به زهرا سر زدند
بین دشمن فاطمه تا شال حیدر را گرفت
با غلاف تیغ روی بازوی مادر زدند
ناکسان دیدند تا دستان حیدر بسته شد
بیهوا بر پهلوی صدیقه محکمتر زدند
بیشتر قلبم به یاد زینب کبری شکست
مادری را دسته جمعی پیش یک دختر زدند
یک نفر نه شرم دارم واقعا از گفتنش
چل نفر در بین کوچه بر تن کوثر زدند
#محمود_اسدی_شائق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
nariman-panahi-madare-mazloom(128).mp3
6.67M
سبک:بادمخالف وزید(حاج محمودکریمی)
این مداحی را حاج نریمان پناهی خوندن:
مادر مظلومه ام♫៛◉৳
شدی به غم مبتلا♫៛◉৳
روی تو گشته کبود♫៛◉৳
در وسط کوچه ها♫៛◉৳
خونابه میریزه از پهلوی تو رو زمین♫៛◉৳
از اثر اون لگد♫៛◉৳
محسن تو شد فدا♫៛◉৳
حال و روزت خیلی ناخوشه♫៛◉৳
رفتنت زینبو میکشه♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
تو را قسم دیدمت♫៛◉৳
به اشک بابا نرو♫៛◉৳
این سفر آخرو بیا و تنها نرو♫៛◉৳
زلف پریشونمو بیا و شونه بزن♫៛◉৳
اگه بری بعد تو میمیره دیگه حسن♫៛◉৳
این روزا میسوزه بین تل♫៛◉৳
میگه نزن نامرد زیر لب♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
شدی به غم مبتلا♫៛◉৳
روی تو گشته کبود♫៛◉৳
در وسط کوچه ها♫៛◉৳
خونابه میریزه از پهلوی تو رو زمین♫៛◉৳
از اثر اون لگد♫៛◉৳
محسن تو شد فدا♫៛◉৳
حال و روزت خیلی ناخوشه♫៛◉৳
رفتنت زینبو میکشه♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
و را قسم دیدمت♫៛◉৳
به اشک بابا نرو♫៛◉৳
این سفر آخرو بیا و تنها نرو♫៛◉৳
زلف پریشونمو بیا و شونه بزن♫៛◉৳
اگه بری بعد تو میمیره دیگه حسن♫៛◉৳
این روزا میسوزه بین تل♫៛◉৳
میگه نزن نامرد زیر لب♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳
#درآمد
#همایون
#سبک #وقت_جدایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مداحی آنلاین - گل چادر گلدارت - کریمی.mp3
3.47M
پر تب و تابه دل بی قرارم اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم
گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده
گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده
نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن
آی تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه
شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس
پر اشک سکوت تو پر گریه قنوت تو کنج این قفس
بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن
ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان
چه کم دارد این زندگانی بمان
گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده
نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن
ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سخته به والله برای مادرت بشی یه روز پرستار.mp3
5.48M
(سخته به والله برای مادرت بشی یه روز پرستار روزای زندگیت بشه مثل شب تار ببینی هی دست میزاره به روی دیوار)3 شبهامون بی ستاره ابر چشما میباره حال مادر خرابه باز دوباره {(کار دنیا رو ببین مادر ما خورده زمین)2 کبود چشمای ترش بابا شده خونه نشین}2
دل پریشونم ، کاری ازم بر نمیاد برای مادر میمیرم آخرش منم کنار بستر نکنه که دیگه شده روزای آخر دست رو بازو میگیره دست پهلو میگیره چند وقته از بابامون رو میگیره نفسش در نمیاد چرا غمش سر نمیاد الهی واسش بمیرم صدای مادر نمیاد {(کار دنیا رو ببین مادر ما خورده زمین)2 کبود چشمای ترش بابا شده خونه نشین}2
بعد تو مادر ، میمون ِ روی قلبمون یه زخم کاری خاک رو چادرت میشه یه یادگاری همه چشا برات میشه ابر بهاری بابا تابوت میسازه وای از تشیع جنازه از زخم تو میریزه خون تازه (نفس آخرمه خاک عزا رو سرمه)2 (غمی که رو دوش باباست تابوت مادرمه)2
{(کار دنیا رو ببین مادر ما خورده زمین)2 کبود چشمای ترش بابا شده خونه نشین}2
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نماهنگ زخم دل.mp3
3.72M
#نماهنگ
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی محمد اسداللهی
زخم دلم بهتر نمیشه
حیدر اون حیدر نمیشه
زخم سرم هر چی که باشه
زخم میخ در نمیشه
زخم پهلوی زن پا به ماه
نکنه هنوز نشد رو به راه
روضه هاشو گفتم هر شب به چاه
پشت در افتاده بود بی گناه
کشتنش اما میگفتن که خودش مرد
خودش حتما یه روز محکم به در خورد
خودش خورده به جایی چشم و گونش
خودش آتیش گرفت لابد تو خونش
ای وای من ای وای من زهرا ...
از بعد تو گفتم همیشه
این خونه اون خونه نمیشه
سی ساله شاید بعد دستاش
محاسنم شونه نمیشه
روضه میخوندی همش با حسین
بگو من غریب ترم یا حسین
زنده بودم پیش چشمای من
زنمو زدن اما حسین
زینبو اهل حرم دل نگرانند
حسین تا هست زن ها در امانند
حسین تا هست خیمه روبراهه
غم ناموس بعد از قتلگاهه
تنها شدی و جنگیدی تنها ابی عبدالله
کشتن تو رو مقابل زن ها ابی عبدالله
لب میگزیدی و شدی مأیوس ابی عبدالله
کشتن تو رو با غصه ناموس ابی عبدالله
سید مظلوم حسین جانم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۳ دسامبر، ۲۰.۱۲.mp3
5.48M
#زمزمه_فاطمیه
#روضهیِ_کوچه_امام_حسن_علیه_السلام
خودم شکسته کمرم امّا .....
شدم عصایِ مادرم زهرا
آوُردی تو چی به سرم دنیا
از تو چه سیرم از تو چه سیرم
یه دنیا غم تویِ دلم دارم
بیقرارِ دیدههایِ تارم
روضهخونِ یه تیکّه گوشوارهَم
دارم میمیرم دارم میمیرم
خودم دیدم تو کوچه محشر شد
گرگی که روبهرو با کوثر شد
یه جوری سیلی زد که مضطر شد
تنش میلرزید
پیچیده بود چادری دورِ پاش
مطمئنم که نمیدید چشماش
لگد زدن اونقدر به پهلوهاش
رو خاکا خوابید
وای مادرم وای مادرم مادر /۴/
سینهیِ من مخزنالاسراره
من میدونم چرا چشاش تاره
دستاش رویِ پهلو و دیواره
دیدم که بد زد دیدم که بد زد
یه بیحیا دو دستی سیلی زد
یکی میگفت حرفایِ خیلی بد
فلانی از راه با شتاب اومد
چند تا لگد زد چند تا لگد زد
تیشه زدن با کینه بر ریشه
غرورِ من تو کوچه لِه میشه
خوُرد شده با لگد بارِ شیشه
میونِ روضه
کسی که راهِ ما رو میبنده
به گریههامون داره میخنده
نفس که زد از کنارِ دنده
باز خون میریزه
وای مادرم وای مادرم مادر /۴/
#حسین_ایمانی
🎤استاد مهری فخر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#زمزمه
#حضرت_زهرا
مداح:#پرندوش
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
خورشید قلب حیدر،بهر تو بی قرارم
خواهشم از تو این است،مرو تو از کنارم
مرو مرو یا زهرا۴
صفای خانه ی من،فاطمه جان تو هستی
ببین علی غریب است،روح و روان تو هستی
مرو مرو یا زهرا۴
دلخسته همسر من،مرو تو از بر من
یا فاطمه نگه کن،بر دیده ی تر من
مرو مرو یا زهرا۴
آرام جان حیدر،روح و روان حیدر
با گریه ی تو از تن،رفته توان حیدر
مرو مرو یا زهرا۴
بمیرم از برایت،غمگین و خسته ای تو
با دل غم گرفته،پهلو شکسته ای تو
مرو مرو یا زهرا۴
ای یاور و حبیبم،بنگر که من غریبم
در خانه از غم تو،بی صبر و بی شکیبم
مرو مرو یا زهرا۴
ای گل باغ حیدر،غم تو کرده آبم
با دیدن روی تو،رفته توان و تابم
مرو مرو یا زهرا۴
یا فاطمه گواهی،تویی تمام هستم
می میرم از جدایی،اگر روی ز دستم
مرو مرو یا زهرا۴
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹تسبیحِ گریه🔹
توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟
قلم قناری گنگیست در سرودن او..
چه دختری، که پدر پشت بوسهها میدید
کلید گلشن فردوس را به گردن او
چه همسری، که برای علی به حظّ حضور
طلوع باور معراج داشت دیدن او
چه مادری، که به تفسیر درس عاشورا
حریم مدرسۀ کربلاست دامن او
بمیرم آن همه احساس بیتعلق را
که بار پیرهنی را نمیکشد تن او
دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد
پیام میچکد از چلچراغ شیون او
از آن ز دیدۀ ما، در حجاب خواهد ماند
که چشم را نزند آفتاب مدفن او
📝 #غلامرضا_شکوهی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹آینۀ روشن خدا🔹
علی که آینۀ روشن خدای تو بود
همیشه آینهاش روی حقنمای تو بود
حدیث قدسی لولاک معتبر سندیست
که هرچه کرد خدا خلق، از برای تو بود
به خشت خشت سرایت بهشت حسرت بُرد
که توتیای ملک گردِ بوریای تو بود
ملک حضور تو را در نماز عاشق بود
ولیک شیفتهتر از ملک، خدای تو بود
ز پا نشست علی تا تو راه میرفتی
که دید دوش حسین و حسن عصای تو بود
نگاه بیرمقت با علی سخن میگفت
زبان دردِ دلت در نگاههای تو بود
به خانۀ دل او، نور داد و دلگرمی
جوابِ گرمِ سلامی که با صدای تو بود
ز گریهات همه هستی به گریه میافتاد
همین نه شهر مدینه پر از نوای تو بود
📝 #علی_انسانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹یار علی🔹
...پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند
این هر سه یک نورند و دارای سه اسماند
در اصل، یک روح مجرّد در سه جسماند
این بضعۀ طاهاست بلکه روح طاهاست
مرضیّه، زهرا، فاطمه، روحی فداهاست...
این آسمانِ آسمانها در زمین است
محکمترین رکن امیرالمؤمنین است...
مقصود حق در سورۀ کوثر جز او کیست؟
دخت رسول و همسر حیدر جز او کیست؟
تو کیستی افلاکی افلاکیانی
کز لطف و رحمت همنشین با خاکیانی
فردوس، مسکینِ در کاشانۀ توست
بارِ ولایت همچنان بر شانۀ توست...
آدم چو در امواج غم نام تو را گفت
ذات الهی توبۀ او را پذیرفت
تو کیستی؟ که ذات پاک بینیازت
نازد به اوج بینیازی بر نمازت
تو کیستی؟ که عقل کلّ گوید فدایت
یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت...
تو کیستی؟ که وحی جوشد از پیامت
بعد از نبی، جبریل گشته همکلامت
تو کیستی؟ که روز و شب ختم نبوّت
کرده زیارت خانهات را پنج نوبت
تو آفتابی و جهان دریایِ نورت
تو نخل نوری، قلب احمد کوهِ طورت
تو عصمة اللّهی و ما غرق گناهیم
تو چشم حقّی، ما اسیر یک نگاهیم
تو بیکران دریای رحمت، ما حُبابیم
تو مهری و ما ذرّههای بیحسابیم
روز قیامت روز وانفساست فردا
ای وای بر آنکس که بیزهراست فردا
ای وای بر آنان که عهدت را شکستند
هنگام استمدادِ تو ساکت نشستند...
باید بگویم فاطمه یار علی بود
تا پای جان تنها طرفدار علی بود
شیعه جدا از آل پیغمبر نگردد
یک گام از راهی که رفته برنگردد
📝 #غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید محمد قاضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*نمیدونم وضع چه جور شد، علی عبایش را روی فاطمه انداخت کسی ناموس خدا را نبینه مادر ما باردار بود، مادر ما پشت دیوار بو.د درسته حتماً نمیدونستند.. اما کربلا را چی بگم.. دیدن حسین یه بچه رو دستش گرفته..صدا زد حرمله! چرا جواب حسینو نمیدی؟ گفت: امیر پدر را بزنم یا پسرو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی بچه رو نمیبینی؟ برای اینکه دلت بیشتر آماده بشه مختار میگه حرمله بگو ببینم کجا دلت برا حسین سوخت؟ گفت مختار من با حسین تو یه محله زندگی میکردیم تو کوفه، هر موقع از در بیرون میاومد ابهت حسین جوری بود نمیتونستیم بنشینیم جلوی پای حسین بلند میشدیم اصلاً معروف بود حسین جلال و جبروت داره.. اما مختار وقتی تیر به گلوی پسرش زدم دیدم حسین به هم ریخته، دیگه هیچ کاری نمیتونست بکنه، هی به آسمان نگاه میکرد هی به بچه نگاه میکرد ..*
لالایی گلم لالا
مهتاب اومده بالا
موقع خوابه حالا...
اما نه به زیر خاک..
*انقدر این روضه، این مصیبت سخته. ندایی اومد حسین ناراحت نباش الان یه مرضعه قرار دادیم بچهات را داره شیرش میده. عجیبه، تنها جایی که نوشتند ندا اومد اینجا بود. اما اینجا حسین را آرومش کردند. میخوام بگم خدا !حسین آروم شد میخوام بگم اما یه مادری تو خیمهها منتظره.. دم در خیمه دید حسین داره میاد..*
پدر در پشت خیمه دم گرفته
سرش را با تنش با هم گرفته
علی عادت به انگشت عمو داشت
به جایش تیر را محکم گرفته
لالایی گلِ مریم
میبری ز دلها غم
قد که میکشی کمکم
اما نه به زیرِ خاک
من خود به دل خاک نمودم بدنش را
یادم نرود گریه و ناخن زدنش را
آن تیر که زد حرمله خیر ندیده
نگذاشت ببینم به سخن آمدنش را
«صلی الله علیک یا اباعبدالله»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•مدینه شهر نبی...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید محمد قاضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةࣲ مُّزۡجَىٰةࣲ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡكَيۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَجۡزِي ٱلۡمُتَصَدِّقِينَ"
مدینه شهر نبی تربت چهار امام
به نقطه نقطه خاکت سلام سلام
اگرچه ساکت و آرام میرسی به نظر
دلی نماند که گیرد به یاد تو آرام
چراغ کل جهانی و مسجدالحرام دلی
که بر طواف حریم تو دل برده احرام
سزد که نام شریف تو بر زبان آرم
به حرمت سخنم انبیاء کنند قیام
*مدینه میدونی چرا اینقدر دوستت دارم؟ انشاالله با هم بریم مدینه مخصوصاً سحرهای مسجد پیغمبر یه حال دیگهای داره ..*
دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی
سلام بر تو که آرامگاه زهرای
*مدینه قبر مادرمون اونجاست دوستت دارم*
شرار غم ز وجودم زبانه میگیرد
ز گریه مرغ دلم آب و دانه میگیرد
نه آرزوی بهشتم بوَد، نه شوق وطن
دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
به هر نشانه گذر کرده با هزار نگاه
سراغ از آن حرم بینشانه میگیرد
*کجاست قبر مادر ما لذا وظیفه شیعه است هر موقعی رسید مدینه گنبد خضرای پیغمبر را دید اولین سوالش این باشه یا رسول الله! بعد از شما یه دختر بیشتر باقی نمانده بگو ببینم قبرش کجاست یا رسول الله؟ ایام فاطمیه است رفقا، بذارید صدای نالههاتون بمونه شاید سال دیگه نباشیم. میگن مرحوم علامه طباطبایی دم باب جبرئیل یه مرتبه خورد زمین شروع کرد گریه کردن. گفتن آقا جان چی شد یه مرتبه زمین خوردی؟ فرمود: همینجا بود مادرم را زدندش ببین یه عالم چه جوری روضه میخونه همین جا بود جسارت به مادرم کردند.*
سلام باد به شهری که نام روح فضایش
به هر دلی که شکسته است خانه میگیرد
سلام باد بر آن داغ دیده بانویی
که عرض تسلیت از تازیانه میگیرد
*سلام به اون خانمی که اومد پشت در صدا زد ما داغداریم ما هنوز داغدار بابامون هستیم. یه خانمی که بارداره پشت در بیاد، شما ناله بزنید من این روضه رو بخونم اگه بین در و دیوار قرار بگیره اول بچهاش را میکشند، بعد مسمار کار خودش را میکنه، کار به جایی رسید صدا زد فضه بیا..نکنه علی ببینه. قرآن میگه وقتی خدا حصرت عیسی را به مریم داد یه ندایی اومد:"وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبࣰا جَنِيࣰّا" وضع حمل کرده لذا میخواد بگه کسی که وضع حمل کرد همه نیرویش میره لذا گفت این درخت را تکون بده، هُزِّيٓ: اهتزازه، تکون بده، رُطَبࣰا جَنِيࣰّا، مریم رطب را خورد یه مقدار نیرو گرفت اما مادر ما یه مرتبه چهل نفر از روی در آومدن جلو، متوجهی من چی دارم میگم یه خانمی که بچهاش را کشتند باید دورش را بگیرند اما هی از روی در رفتند..،
تو بین شعله رفتی و من گل گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•ای گلِ زیر گِلم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای گُل زیر گِلم، یا زهرا
به تو خوش بود دلم، یا زهرا
رفتی و ترک عزیزان کردی
جمع ما را، تو پریشان کردی
مَحرم راز علی، باز بیا
راز دل تا کنم اِبراز بیا
خبر داری سر تو چاه میکنم؟ خبرداری دیگه نمیتونم حرفام رو به کسی بزنم؟
ماندهام بیکس و تنها، چه کنم؟
دور از فاطمه آیا، چه کنم؟
*مثل دیشبی سلمان میگه دیدم در خونه ام رو میزنند. نصفه های شب در رو باز کردم دیدم دو تا آقازاده هستند.سلمان! بابام میگه بیا.. الان وقتشه.. اگه میخوای کمک علی کنی بیا. بالاخره پیرمرده .معمولا بچه داغ ببینه میدوه، اما پیرمرد نمیتونه بدوه ..درِ خونه رو که باز کرد دنبال این دوتا آقازاده بره خونهٔ زهرا ؛بچه ها میدویدند .سلمان به نفس نفس افتاده بود گفت : «بچه ها آروم من نمیتونم پا به پای شما بیام.»سلمان هرجوری میتونی بدو بیا بابامون داره میمیره چطور مگه ؟ تو خبر نداری تا ما اومدیم بیاییم دو بار کفن مادر رو عوض کرده.وقتی اون نانجیب زد تو صورت مقداد؛ مقداد افتاد رو خاک ..بلند شد گفت :به من سیلی زدی عیبی نداره، اما نمیدونم با زهرا چه کردی ؟؟!! هی دیشب خون میزد از زخمها بیرون، علی هی کفن عوض میکرد ...*
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فکر کن زهرا نشسته در میان خانه اش
منتظر تا از درآید حضرت جانانه اش
سفره ای آراسته با قرص نانی و نمک
در کفش دارد سند زهرا ز میراثش ، فدک
مرتضی می آید و زهرا به استقبال او
کودکان با شوق میگیرند زیر بال او
فاطمه گوید فدک را پس گرفتم یا علی
آن فلانی گفت که مشکل ندارم با علی
با حسن می آمدم کوچه قرق شد بهر من
احترامم داشتند اینجا تمام مرد و زن
باد حتی بین کوچه بر سر و رویم نخورد
گرد و خاک کوچه ها بر چادر و مویم نخورد
آتش آوردم اجاق خانه را روشن کنم
جامه ای آورده ام تا تو بیایی ، تن کنم
گرم بازی بود مولا جان من ، اینجا حسین
با حسن بودند مردانم کنار زینبین
فضه هم میپخت نان ، من هم کمک حالش شدم
گفت و گو کردیم ما جویای احوالش شدم
در زدند و پشت در رفتم ندیدم هیچ کس
غیر سائل که طلب میکرد یک فریادرس
باز کردم در ، در این خانه مسماری نداشت
آنطرف دیوار بود و هیچ آزاری نداشت
حرمتم بر جا و پایی بر در خانه نخورد
خاطرت آسوده آسیبی به ریحانه نخورد
آمدی دیدی پرستو هم از اینجا پر نزد
فتنه ای از مردم یثرب به جانم سر نزد
از تو ممنونم که بیت خوب و امنی داشتی
از تو ممنونم که غم را از دلم برداشتی
کاش میشد تا بگویم این سخن ها را علی
حیف دستت بسته بود و ناله ام شد یا علی
استخوان سینه ام زخم است و رویم شد کبود
پشت در افتادم و بر یاری ام یاری نبود
زخم دارم بر تن و در من توان آه نیست
در وجود فاطمه جز ناله جانکاه نیست
شرمگین هستم شدم با تو رفیق نیمه راه
میشوی تنهای تنها محرم راز تو چاه
چند روزی زینبم شانه نخورده موی او
تار میبینم علی جان چهره دلجوی او
چند روزی میشود گریم به آه و شور و شین
چند روزی میشود آبی ندادم بر حسین
چند روزی میشود در آتش و سوز تبم
نیست جز عجل وفاتی ذکر دیگر بر لبم
میروم دیگر از این بیت و از این شهر بلا
وعده دیدار ما مظلوم عالم ، کربلا
#داریوش_جعفری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شعر_راضی
تکمیل شعر ناتمام استاد محمد حسن زاده رحمت الله علیه توسط جمعی از شاعران اهلبیت علیهم السلام
《زیر باران نگاهت چشمها تر می شود》**
پیش تو دریا شدن قطعا مُقَدَّر می شود ۱
هر غلامی آخرش از دستِ اربابش گریخت
هرکسی اربابِ ما را دیده ، نوکر می شود ۲
عمرِ هر کس با خیالی سر شد و صد شکر که ...
عمر ما با شوق وصلِ کربلا سر می شود ۳
یا محول نرگس چشم تو حوِل حالنا
حال من خوب است اما با تو بهتر می شود ۴
کعبه گِردِ کربلا می گَردد و حَظ می بَرَد !
یک قدم در راهِ تو با حج برابر می شود ۵
《با تنفس در حرم حال و هوای قلب ها》
《از تمامِ لحظه های عمر ، بهتر می شود》**
هر سری از سروران و هر دلی از دلبران
چون به این مِی خانه آید ، کوبه ی دَر می شود ۶
هرکهعمری چون "حسن زاده " دم از مولا زند
همنشینِ فاطمه در روزِ محشر می شود ۷
شک اگر داری بیا بر نیزه های حق ببین
هرکه با او مانده از کلِ جهان ، سر می شود ۸
این که میدانم "حسن زاده" است مهمانِ حسین
داغِ فقدانش برایم باز کمتر می شود ۹
رحمتِ الله بر عشاقِ اربابم حسین
خادمِ درگاه او در عرش ، سرور میشود ۱۰
باز هم شبهای جمعه سهمِ ما از کربلا
بیتی از بی تابیِ زهرای اطهر می شود ۱۱
روضه از گودال میخوانم ، از آن اوقات که
پیش چشمِ مادری ، فرزند ، پرپر می شود ۱۲
نیزه و شمشیر ها سهمِ برادر شد همه
در اسارت بودن اما سهمِ خواهر می شود ۱۳
من هوای روضه کردم ارباً اربا شد دلم
روضه خوانم ، روضه ی من داغِ اکبر می شود ۱۴
خوش قد و بالا به میدان رفت فرزندت ولی...
اکبری که در عبا برگردد اصغر می شود ۱۵
نامِ زیبایِ حسین بنِ علی آمد ، یقین
این غزل از بهترین اشعارِ دفتر می شود ۱۶
سروده شده به همت شاعران اهلبیت علیهم السلام :
۱ #محسن_ناصحی
۲ #علی_اصغر_شاهسنایی
۳ #مهدی_حکیمیان
۴ #محمد_خبازی
۵ #محمد_علی_کاروان
۶ #سید_سعید_نصر
۷ #علی_خامسی_پور
۸ #حسین_صادقی
۹ #سید_حسن_رستگار
۱۰ #سید_حسن_رستگار
۱۱ #الهام_باقری
۱۲ #یونس_وصالی
۱۳ #یونس_وصالی
۱۴ #محسن_ناصحی
۱۵ #محسن_ناصحی
۱۶ #سعید_علامه
ابیاتِ ستاره دار ، سروده شده توسط شاعر اهلبیت علیهم السلام ، استاد حسن زاده رحمت الله علیه می باشند
نثار روح شاعر با اخلاص اهلبیت علیهم السلام ، استاد محمد حسن زاده رحمت الله علیه ، صلواتی بفرستید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7