بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل_مناجات
#امام_حسین_علیه_السلام
هروقت بوده است غم ما زیادتر
دست کرامتت شده پیدا زیادتر
چشم امید ما به عطا و محبتت
قبلا زیاد بوده و حالا زیادتر
ای خوشبهحال و روز گدایی که در طلب
دستش به سمتت آمده بالا زیادتر
وقت اجابت است دل شب، به این دلیل
دارد اثر دعای سحر ها زیادتر
عاشق حسین بود که در امتحان عشق
گفتی: بس است؟ گفت: خدایا زیادتر...
روز حساب گریهی بسیار میکند
چشمی که نیست در غم آقا زیاد، تر
این دائمالبکایی ما بیسبب نبود
مادر نوشت روزی ما را زیادتر
بیهوده نیست شوق دل ما به کربلا
دیوانه مایل است به صحرا زیادتر
در این حرم مگر چه خبر شد که کعبه هم
خواهان نداشتهست از اینجا زیادتر
از اهلبیت قول شفاعت گرفتهایم
اما امید ماست به زهرا زیادتر
#مجتبی_خرسندی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب زیارتی ارباب عشق
کربلایم دیر دارد میشود
روز را شب می کنم با درد بی بال و پری
هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری
ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش
آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری
نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر
روزگار عاشقی یعنی همین در به دری
گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم
هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى
کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن
بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری
یا ولی الله، کارم لنگ گوشه چشم توست
رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری
نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین
آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری...
تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم
چشم من هر بار می افتد به معجر، روسری
پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت
حنجرت را ریش ریشش کرد آخر خنجری
نعل تازه ساختند و بر تنِ تو تاختند
پشت و رویت را یکی کردند از خیره سری
مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد
برد همراه خودش انگشت را انگشتری
بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند
ساربان آهسته تر داری مگر سر مى برى
زجرهای زجر این ضرب المثل را باب کرد:
صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری”
گروه یا مظلوم
✍شاعرین آل الله
#ابراهیم_لآلی #امیر_علوی #ایمان_دهقانیا #حسین_زارع_زاده #رضا_حسین_زاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
ملک دلم همین که به نام حسین شد
عبدی گناهکار غلام حسین شد
آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه
تا که به اذن فاطمه رام حسین شد
قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام
شیرین ترین کلام، کلام حسین شد
«با یک سلام صبح به ارباب بی کفن »
روزم پر از جواب سلام حسین شد
یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من
قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد
یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من
حرفش دوباره حرف مرام حسین شد
نوکر از آب خوردن خود آب می شود
بین دو نهر؛ آب، حرام حسین شد
#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_امام_حسین
کفاف داد اگر عمر من به ماتم تو
دعا بکن که بمیرم به زیر پرچم تو
بهشت را وسط سینه تو می یابد
کسی که در همه عمرش شده ست آدم تو
به سوز دل به دلم چای این حسینیه گفت
که دم به دم نفسش زنده است از دم تو
حدیث چشم ترم در عزات این گونه است
گیاه خشک که وابسته شد به شبنم تو
چه می توان بنویسد بشر ز نام تو چون
غدیر رفته به قربان اسم اعظم تو
ربیع الاول و ثانی، رجب و شعبانم
همه فدایی یک روز از محرم تو
چه خوش شبیه پدربذل و بخششی داری
به دست دیگری افتاده است خاتم تو
خوشا اصابت سر بر اصالت محمل
خوشا که سر زند از خواهر مکرم تو
مصیبت همه اولیا یکی است ولی
امان ز ماتم تو، الامان ز ماتم تو
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قله ی توحید ما آتشفشان زینب است
کهکشان ها نقطه ای از آسمان زینب است
قبل خلقت امتحان پس داده مثل مادرش
امتحان فاطمه در امتحان زینب است
آنهمه جود حسن شد باعث ایثار او
روزی اجداد ما از آب و نان زینب است
بانی هر کاروان در اربعین ها فاطمه است
سفره های اربعینی چیدمان زینب است
جان ما قابل ندارد در دفاعِ مکتبش
تا قیامت جان شیعه در امان زینب است
شد جسارت ها به او، بی خانمان شد بی حسین
پس رقیه تا ابد بی خانمان زینب است
او نمازش را نشسته خواند، اما خم نشد
یاحسینِ سینه زنهایش اذان زینب است
جای پوشیه گرفته آستین بر صورتش
گیسوی عباس بر نی، سایه بان زینب است
بی علمدارش به سوی کاخ دشمن می رود
لرزه بر آن کاخ، تنها در توان زینب است
آنچه دیده از جفای شمر و خولی یکطرف
سر میان تشت، پیش دیدگان زینب است
گفت ای که بر حسینم، چوبدستی می زنی
بر لب زخمش نزن! صاحب زمان زینب است
رضا دین پرور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1737021373410_-2147483648_-210209.ogg
1.21M
نوحه حضرت زینب(س)
سبک سنتی خیلی زیبا...
🏴🏴🏴🏴🏴
😭😭😭😭😭
السّلام عَلی دختر خيرُ النساء
زینت شمس عالَم علیِ مرتضی
قهرمان زنان در زمین و زمان
واحسینا واحسینا (۲)
یا حسین یا حسین دوباره بر لب بوَد
مُوسِم ماتم حضرت زینب بوَد
ذکر ما شد همه تسلیت فاطمه
واحسینا واحسینا (۲)
گشته تبیین گرِ نهضت کرب و بلا
دیده راس حسین میان تشت طلا
السّلام السّلام دخت خیرُالانام
واحسینا واحسینا (۲)
کاروان حسین را همه جا یاوری
عمّه ی حجّت اِبن الحسنِ العسکری
دل پریشان تو دیده گریان تو
واحسینا واحسینا (۲)
🏴🏴🏴🏴🏴
😭😭😭😭😭
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دعای اَمِّ داوُد و انتظار فرج
-------
لا اِلهَ اِلّا هُو ذُوالْجَلالِ وَالْاِکْرام
عاشق رخ یارم ، عاشقم ولی گمنام
یا مُغیِث و یا مُغْنِی بی قرارم ادرکنی
بی تو دل پُر آشوب و با تو دل شود آرام
یا جَواد و یا باری ، سوزم از فراق آری
معتکف اگر بودم جویمت در این ایّام
یا سَمیع و یا باعِث یا حَکیِم و یا وارِث
منتظر تو را شیعه منتظر تو را اسلام
أَیْنَ صاحِبُ الْبُرهان خسته ام من از هجران
عاشق جگر خونی می دهد تو را پیغام
هم فراق تو در دل هم وصال تو بر دل
مانده ام دو دل آیا می رسم به آن هنگام
خوانده ام به اشک و آه اِنَّما یُریِدُاللّه
کی پس از غم هجران وصل خود کند اعلام
عاشقی خزان ، غمگین تا رسد گل یاسین
خوانده سوره طاها خوانده سوره اِنْعام
تا نفس به تن باقیست آشنای من ساقیست
مست عشق او دارد بهر وصل او الزام
آمده کنون یارب روز ماتم زینب
ماتمی که مرغ دل از غمش فتد در دام
با که گویم این غم را این حدیث ماتم را
برده دشمنش او را در میان خاص و عام
بعد کربلا ای دل همرکابِ با محمل
غرق غم فَرا رویش شهر کوفه بود و شام
تا رسد به سامانش بین بی قرارانش
«یاسر» شکسته دل می برد مدامش نام
محمود تاری «یاسر»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام زمان ( عج ) ، و اعمال اُمّ داوود
---------
تو را بجویم من همیشه در عالَم
تو را ز حق خواهم ز « بِسْمِکَ الْاَعْظَمْ »
تجسّم عدلی به « قائِماً بِالْقِسْط »
عدالت محضی به عالَم و آدم
ز « اَلَّذیِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ »
کسی همانندت نیافتم من هم
عزیز جان مولا صفای دل بازآ
شده ز هجرانت دو چشم من زمزم
تمام عمرِ خود پی تو می گردم
به جویمت هر جا بخوانمت هر دَم
کجا به دنبالت بگردم ای آقا
بیا که جان من به لب رسد کم کم
جوانی ام بگذشت اگر نظر داری
سفید شد مویم ، وَ قامتم شد خم
بیا بیا مولا نظر به ما فرما
به عمّه ات زینب به آن خزان از غم
به آن دلاور زن که در اسارت هم
نشد ز دست او دمی رها پرچم
من و غم و اندوه ازین مصیبت آه
نشسته در چشمم ازین عزا شبنم
ز یک طرف هجران ، ز یک طرف ماتم
امان ازین هجران امان ازین ماتم
اگر شود «یاسر» ازین عزا دل خون
ارادتی دارد به عترت خاتم
محمود تاری «یاسر»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با امام زمان (عج)، در دعای ام داوود و شهادت حضرت زینب کبری (س)
-------
داغ هجران تو زد شعله به جانم آقا
بی تو دلگیرتر از فصل خزانم آقا
آب ، آتش زده بر قلب صبورم چون شمع
شعله دارد به درون ، اشک روانم آقا
تازه از راه رسیدم مددی کن تا من
دامن از گرد گناهان به تکانم آقا
معتکف باشم و احرام وصالت بر تن
پرده بردار و بده چهره نشانم آقا
ام داوود دعایی ست پر از نور امید
تو بیا نور امیدی بچشانم آقا
" صدق الله " پس از صبر ظفر می آید
طی شده هجر رسد وصل گمانم آقا
نیست مانند تو مولا که مرا دریابد
" الذی لیس کمثله "..... به زبانم آقا
بار سنگین فراق تو چنان است که نیست
در فراق تو دگر تاب و توانم آقا
دل هوایی شده تا روی تو بیند برگو
از چه راهی دل خود را برسانم آقا
سومین روز که من معتکف کوی توام
از غم هجر بیا و برهانم آقا
ناله از داغ غم زینب کبری دارم
مثل ابر از غم او اشک فشانم آقا
در اسارت چه گذشت آه به زینب مولا
حجم این داغ نگنجد به بیانم آقا
با نفس های پر از ناله ی او از این داغ
خون به دل دارم و در آه و فغانم آقا
می خورد تیر غمش بر جگرم چون "یاسر"
من ازین تیر بلا همچو کمانم آقا
محمود تاری «یاسر»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با امام زمان (عج)، در دعای ام داوود و شهادت حضرت زینب کبری (س)
-------
داغ هجران تو زد شعله به جانم آقا
بی تو دلگیرتر از فصل خزانم آقا
آب ، آتش زده بر قلب صبورم چون شمع
شعله دارد به درون ، اشک روانم آقا
تازه از راه رسیدم مددی کن تا من
دامن از گرد گناهان به تکانم آقا
معتکف باشم و احرام وصالت بر تن
پرده بردار و بده چهره نشانم آقا
ام داوود دعایی ست پر از نور امید
تو بیا نور امیدی بچشانم آقا
" صدق الله " پس از صبر ظفر می آید
طی شده هجر رسد وصل گمانم آقا
نیست مانند تو مولا که مرا دریابد
" الذی لیس کمثله "..... به زبانم آقا
بار سنگین فراق تو چنان است که نیست
در فراق تو دگر تاب و توانم آقا
دل هوایی شده تا روی تو بیند برگو
از چه راهی دل خود را برسانم آقا
سومین روز که من معتکف کوی توام
از غم هجر بیا و برهانم آقا
ناله از داغ غم زینب کبری دارم
مثل ابر از غم او اشک فشانم آقا
در اسارت چه گذشت آه به زینب مولا
حجم این داغ نگنجد به بیانم آقا
با نفس های پر از ناله ی او از این داغ
خون به دل دارم و در آه و فغانم آقا
می خورد تیر غمش بر جگرم چون "یاسر"
من ازین تیر بلا همچو کمانم آقا
محمود تاری «یاسر»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با امام زمان ( عج ) در اعتکاف
-------------
اعتکاف این است ؛ مانند بهار دیگری
کز دل ما می برد صبر و قرار دیگری
معتکف گشتم که گویم با امام خویشتن
غیر دیدارت ندارم انتظار دیگری
گرچه می سوزم میان شعله های اشک خویش
می زند هجران ولی بر دل شرار دیگری
این شمایید ای امید نا امیدان پیشِ رو
این منم خونین جگر با شام تار دیگری
هر کسی دارد برای خویشتن یاری ولی
جز شما ما را نباشد هیچ یار دیگری
دوست دارم در کنارم باشی و من هم به شوق
در کنارت باشم امّا نی کنار دیگری
می رسانم خویش را در جاده های انتظار
تا که بنشیند به رخسارم غبار دیگری
جاده های انتظار از قتلگه تا خیمه هاست
آن که دارد عاشقان بی شمار دیگری
می رود جانم به سمت تربت شش گوشه ای
آن که همپایش نمی گردد مزار دیگری
می روم تا که بسوزم بهرِ زینب هر زمان
آن که مانندش نباشد داغدار دیگری
هست هفتاد و دو گل پرپر به پیش چشم او
این همه گل را ندارد لاله زار دیگری
در میان قتلگه زینب رسید و گفت آه
پیکر بی سر ندارد غمگسار دیگری
دیده ی زینب فقط لبریز خون گردیده بود
جز دو چشم او نبود آئینه دار دیگری
همچو «یاسر» آمدم تا برگزینم کار عشق
غیر ازین دیگر ندارم کار و بار دیگری
محمود تاری «یاسر»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با زبان عامیانه
«ویژه اعتکاف دانش آموزی»
#مناجات
#اعتکاف
#امداوود
لحظات آخره ، دلم گرفته بخدا
حالا امشبو کجا حرف بزنم باهات آقا
توی روزگاری که نارفیقی شده زیاد
مهربونیات همیشه توی خاطرم میاد
مادرم از روز اول منو دستو سپرد
پدرم با عشق تو ، نون سر سفرمون آورد
پدرم اگر چه خیلی وقتا حسرت می کشید
اما از هیچ کسی جز ، خودتو منت نکشید
منم حالا اومدم فقط به تو رو بزنم
گناها رو از دلم ، با گریه جارو بزنم
میدونم خیلی جاها به حرفتو گوش ندادم
آخرش هم چوب میخوردم توو گناه میفتادم
حالا امروزو میخوام ، یه قولایی بهت بدم
قید هر چی که تو رو ازم جدا کنه ، زدم
قول میدم همیشه خادم تو هیات بمونم
قول میدم قدر زیارتا رو بیشتر بدونم
قول میدم تو روضه هات ، شبیه بارون ببارم
هرجا کارم گیر کنه اسم حسینو میارم
قول میدم شبای جمعه ، رو به کربلا بشم
یه سلام بدم به آقا ، جزو زائرا بشم
قول میدم تو روضه ها همیشه ناله بزنم
وقتی کربلا میخوام ، رو به سه ساله بزنم
به فدای دختری که تنش از تبش میسوخت
توی خیمه ها کنار عمه زینبش میسوخت
فدای یتیمی که گم شده توو بیابوونا
کتکش میزدن هر موقع صدا میزد بابا
حسیــن روشنازاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7