جز خدا را بندگی حيفست حيف
بی غم او زندگی حيفست حيف
درغمش در خلد عشرت چون کنم
ماندگی از بندگی حيفست حيف
جز بدرگاه رفيعش سر منه
بهر غير افکندگی حيفست حيف
سر ز عشق و دل ز غم خالی مکن
بیخيالش زندگی حيفست حيف
عمر و جان در طاعت حق صرف کن
در جهان جز بندگی حيفست حيف
کالبد را پرورش ظلمست ظلم
جان کند جز بندگی حيفست حيف
جان و دل در باز در راه خدا
غير این بازندگی حيفست حيف
اهل دنيا را سبک کن ناتوان
با گران افکندگی حيفست حيف
یارب از عشقت بده شوری مرا
فيض را افسردگی حيفست حيف
@shearosama
#فیض_کاشانی
باران که میبارد
غربتم
لبخند میزند
شبیه ماهیِ تُنگ
که عکسِ دریا را نشانش میدهی
غربت که مرا میکُشَد
باران تند تر میبارد
دلتنگی
ماهی را
در عطش
رها میکند...
تُنگ از دست غربت میلغزد
وَ
میشِکَند
@shearosama
#الهه_فرحی
اوحدی چی میگه:
امشب از پیش من شیفته دل دور مرو
نور چشم منی، ای چشم مرا نور،مرو
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست
تو، که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو
خانهٔ ما چو بهشتست به رخسار تو حور
زین بهشت، ار بتوانی، مرو، ای حور، مرو
امشب از نرگس مخمور تو من مست شوم
مست مگذار مرا امشب و مخمور مرو
عاشق روی توام، خستهٔ هجرم چه کنی؟
نفسی از بر این عاشق مهجور مرو
دل رنجور مرا نیست به غیر از تو دوا
ای دوای دل ما، ار سر رنجور مرو
اوحدی چون ز وفا خاک سر کوی تو شد
سرکشی کم کن و از کوی وفا دور مرو
@shearosama
#اوحدی_مراغه_ای
سحرم دولت بیدار.mp3
3.48M
به به 😍😢
گوش کنید صوت وشعر فوق العاده استاد شهریار رو از زبون خودشون❤️
تقدیم به وجود پراز مهرتون❤️🌹
@shearosama
چه قدر گل کردهام
من که چوب خشکی بودم
آه
تو پیچیدهای بر من
نیلوفرم
@shearosama
#شهاب_مقربین
هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.
اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست.
سالروز شهادتت مبارک قهرمان
۱۳۶۰/۲/۸
@shearosama
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
این عشق آتشین ز دلم پا نمی شود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود.
یا اباصالح المهدی ادرکنی
@shearosama
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
@shearosama
#خیام
هوا کبود شد، این ابتدای باران است
دلا دوباره شبِ دلگشای باران است
نگاه تا خلأ وهم میکشاندمان
مرا به کوچه ببر، این صدای باران است
اگرچه سینهی من شورهزار تنهایی است
ولی نگاه ترم، آشنای باران است
دلم گرفته از این سقفهای بیروزن
که عشق رهگذر کوچههای باران است
بیا دوباره نگیریم چتر فاصله را
که روی شانهی گل، جای پای باران است
نزول آب، حضور دوبارهی برگ است
دوام باغچه در هایهای باران است
@shearosama
#سلمان_هراتی
نگر تا ای دل بیچاره چونی
چگونه میروی سر در نگونی
چگونه میکشی صد بحر آتش
چو اندر نفس خود یک قطره خونی
زمانی در تماشای خیالی
زمانی در تمنای جنونی
اگر خواهی که باشی از بزرگان
مباش از خردهگیران کنونی
@shearosama
#عطار_نیشابوری
منم و گوشه ای و سودایی
تن من جایی و دلم جایی
ای عجب گرچه ماندهام تنها
ماندهام در میان غوغایی
@shearosama
#عطار_نیشابوری