eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
436 ویدیو
31 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
سیاه زلفم ‌اگر ، علّتش جوانی نیست ز آتش جگرم دود بر سرم بنشست ||||
جز گوشه ایوان ‌تو ، دل بند ندارد صد شُکر دلم غیرِ تو دلبند ندارد از پندِ جهان خسته و دربندِ تو هستم آری اثرِ بندِ تو را ، پند ندارد از عارف و عامی همه دل داده به زلفت زنجیر کسی اینهمه دربند ندارد با یک ‌مژه ات صید نمودی دل ما را صیادْ چنین تیر هدفمند ندارد یک‌ چشم بُوَد مُحیی و یک چشم مُمیت است چشمان کسی اینهمه ترفند ندارد ای موعظه از آن لب تو قند مکرٌر شیرینی گفتارِ تو را قند ندارد   هنگامه خلقِ تو ، «تبارک»‌ به خودش گفت بهتر ز تو ‌در خَلقْ ، خداوند ندارد در وقت دعا گفت نبی هم «بعلیٍ» او ‌پیش خدا غیر تو سوگند ندارد از انفسنا گفتنش اینگونه عیان شد جانش به کسی غیر تو پیوند ندارد تشبیه‌ کنم‌ ذات علی را به چه جز حق آری چه ‌بگویم‌ که همانند ندارد با نام تو ‌ما آمده با نام تو رفتیم جز اسم تو را گوش خوشایند ندارد |||| @ASI_khorasani
"عاصی" برو بر در "علی" که او بر همه کس بُوَد "مُقدّم" @ASI_khorasani
غزلی تقدیم به پیامبر مهربانی برس به دادِ دلم ، گشته ام خراب ، محمد بریز در قَدحِ خالی ام شراب ، محمد فدای نازکیِ طبع و شیوه ی سکناتت نمی رسد به زُلالیِ خُلقَت آب ، محمد همیشه گرم گرفتی به نوکران و ضعیفان نمی رسد به قَدِ لطفت آفتاب ، محمد تمام آدم و عالم ، اسیر حُسنِ جمالت برات جامه دریدست ماهتاب ، محمد گُل احتیاج ندارد به بوی مُشک و گلابی زدی به خود که معطّر شود گلاب ، محمد تلالو نگهت روشنی ده مَه و انجُم به شامِ تارِ منِ گمشده ، بتاب محمد به روز حشر شفاعت کنی چنانکه "فتَرضی" در آن شلوغیِ مَحشَر مرا بیاب محمد برای دلبری از تو ، خدا به لیله الاسری نموده است به صوتِ علی خطاب محمد علیست جانِ محمد به حکم "اَنفُسَنا"، پس عجیب نیست بگویم "ابوتراب محمد" به روی کفّه ی میزان به روز حشر نباشد گران تر از صلوات شما ثواب ، محمد عصر روز ۱۷ ربیع الاول ۱۴۴۲ (میلاد رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلّم) ۱۳ آبان ۱۳۹۹ @ASI_khorasani @ali_moghddam
علی مقدم
غزلی تقدیم به پیامبر مهربانی برس به دادِ دلم ، گشته ام خراب ، محمد بریز در قَدحِ خالی ام شراب ، م
تمام آدم و عالم ، اسیر حُسنِ جمالت برات جامه دریدست ماهتاب ، محمد گُل احتیاج ندارد به بوی مُشک و گلابی زدی به خویش معطّر شود گلاب ، محمد
دنیا به اهل خویش ترحّم نمی کند آتش امان نمی دهد آتش پرست را
به روی هرچه گشودیم چشم غیر از دوست به جان او که ستم بر نگاه خود کردیم
🌹هدف نزدیکتر گردد🌹 اگر که یک دم این لب از لب معشوق تر گردد یقینا ذکر خشک زاهدان هم بی اثر گردد به بازار شکر رحمی کن و لب وا مکن از هم که از شیرینی آن لب ، سیه رویِ شکر گردد حُبابیم و نَفَس ما را به سوی مرگ میراند نَفَس اینجا ز فَرطِ سُستی ما پرده در گردد بیا برگرد از غفلت ، هنوزت یک نفس باقیست مگر در خواب خوش بینی که عمر رفته برگردد تو را با دست خالی ، قد بلندی ها چه می ارزد؟! کجا قدِّ بلندِ سرو ، مانند ثمر گردد؟! قَدَم خم گشت از عصیان ، نیَم نومید از وصلش کمان چون بیشتر خم شد ، هدف نزدیکتر گردد ۱۷ آبان ۱۳۹۹ _ ۲۱ ربیع الاول ۱۴۴۲ @ASI_khorasani @ali_moghddam
بله‌، حکومت دجّال‌های یک‌چشم است‌ و تا ظهور ، سواران عوض نخواهد شد مرا چه کار به نصب امیر و عزل وزیر؟ که خر، خر است و به پالان عوض نخواهد شد
هدایت شده از علی مقدم
🌺فروختیم🌺 در پیش چشمهات سپر را فروختیم خونین جگر شدیم ، جگر را فروختیم در دست ما نهاد خدا مِهر و ‌ماه را مهرِ تو را خریده ، قمر را فروختیم کالا اگر گران بشود بایدش فروخت دیدیم ‌سر گران شده ، سر را فروختیم صد شُکر در معاملهٔ بوسه و شِکَر ما بوسه را خریده ، شِکَر را فروختیم ما را نبود میلِ رهایی ز دامِ تو خود در قفس نشسته و پر را فروختیم
افتاده به یک کنار می شویندم با گریه و زار زار می شویندم از بس که سیاه کرده ام اعضا را قبل از کفنم سه بار می شویندم @ASI_khorasani
قدم خمید ز داغت ، ز چشمت افتادم نمی خرند عصایی که تاب بردارد @ASI_khorasani
علی مقدم
افتاده به یک کنار می شویندم با گریه و زار زار می شویندم از بس که سیاه کرده ام اعضا را قبل از کفنم س
تا مرگ گرفت دست ما را از ما بربود هست ما را شُستیم دهان ز باده اما او دید دو چشم مست ما را امروز به روی ما میاور آن پاسخ در الست ما را با خاک مگر که پاک سازی این جانِ هوا پرست ما را نوریم و بیا به حُسن بنگر زیباییِ در شکست ما را جز آه که قامتش بلند است یاری نگرفت دست ما را ۱۶/خرداد/۱۳۹۸
ببند پنجره را ، گرد و خاک می آید چه بهره برده ای از چشمِ باز در اینجا؟! . . . . قال النبي صلى الله عليه وآله: غضوا أبصاركم ترون العجائب چشمانتان را بپوشانید تا عجائب عالم را ببینید. . .  قال الصادق عليه السلام:  ان البصر لا يغض عن محارم الله إلا وقد سبق إلى قلبه مشاهدة العظمة والجلال. چشم از حرام پوشیده نمیشود مگر اینکه مشاهده جلال و عظمت پروردگار به قلب فرد سبقت میگیرد. @ASI_khorasani
علی مقدم
ببند پنجره را ، گرد و خاک می آید چه بهره برده ای از چشمِ باز در اینجا؟! . #عاصی_خراسانی #علی_مقدم .
دو دست خویش نمودی دراز در اینجا ولی نبود به غیر از مَجاز در اینجا درِ بهشت به روی تو بسته خواهد بود اگر نداشته ای رویِ باز در اینجا اگر خیال حکومت بر آن جهان داری تمام هستی خود را بباز در اینجا ز سرفرازی خود بین چاه افتادی که جز فرود ندارد فراز در اینجا کِشند پادشهان روز حشر نازت را اگر نکرده ای عرض نیاز در اینجا ببند پنجره را ، گَرد و خاک می آید چه بهره بُرده ای از چشمِ باز در اینجا؟ اگر که سایه طوبی طلب کنی عاصی به غم بسوز و به کم هم بساز در اینجا ۱۲/ذی القعده/ ۱۴۴۰ @ASI_khorasani
بگو به اشک ز چشمت حجاب بردارد بگو که راه دراز است و آب بردارد همان نَمی که به پیشانی اش نشسته بس است بگو به یار که دست از گلاب بردارد @ASI_khorasani
عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید میسّر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
🌹غریبه راه نمیداند ، آشنا لنگ است🌹 دوباره باز به کارِ دلم دوا لنگ است اجابتی نرسد هر کجا دعا لنگ است نه شوق نام مرا میکِشد نه خوف از ننگ چگونه سوی تو آیم که هر دو پا لنگ است کسی نبود مرا تا دیار تو ببرد غریبه راه نمیداند ، آشنا لنگ است به راه آمده بودم به چاه افتادم ببین که بخت من خسته تا کجا لنگ است لبم به هیچ مُربّا نکرده میل به جز لبی که طعم خوشش بِه ز طعم بالنگ است صفر / ۱۴۴۱ آبان / ۱۳۹۸ @ASI_khorasani
هدایت شده از عرفان امین
38.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸مروری بر زندگی علامه طباطبایی سرآمد اخلاق و فلسفه ▪️رهبر معظم انقلاب : سخنان و شناخت زندگی اینها یکی از شفا بخش ترین چیزهایی است که به انسان آرامش و روشنایی می‌دهد. ☑️@erfan_amin |پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
به خواب رفته شب انگار زیر گیسویت دریده سینهٔ صبح از سپاه مژگانت ز چاک پیرهنت بویی از بهشت آید کدام‌ گل مگر افتاده در گریبانت؟!
علی مقدم
یاحیدر هر کس بر آستان تو سر بر زمین شود در چشم آسمان و زمین برترین شود وقتی ابوتراب تویی ، خاکِ
در حیرتم چگونه به رویَت عرق نشست خورشید را که دیده که شبنم نشین شود؟! تنها تویی یَدُاللَه و جز دست های تو دستی نبود لایق آن آستین شود