هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
• بخش دوم
#محمد_حسین_رحیمی در ساعت دوم محفل، نوسروده ای با ردیف «هیچ» داشت که تقدیم شده بود به حاج قاسم سلیمانی. بیتی از آن غزل زیبا این بود:
ما نسل قاسم با غرور امروز می گوییم:
جمهوری اسلامی ایران و دیگر هیچ
#محمد_روحی از تصنیف سرایان جوان، اثری در فضای مناسبت رجب خواند که حال و هوای دوستان را عوض کرد و نم اشک را به گونه ها نشاند...
یا من یعلمُ ضمیر الصّامتین...پاکم کن پاکم کن، بار گناهمو نبین...
جناب #علی_اصغر_نوری نیز در ادامه، تصنیف زیبایی با موضوع علی اصغر علیه السلام خواند که دوستان، بند آن را تکرار و همخوانی کردند
جناب #مشکی_باف غزلی آزاد خواندند با مطلع:
عمری که رفت در پی دیدار روی عشق
آسان گذشته است به لطف سبوی عشق
جناب #حجه_الاسلام_علی_مقدم به بیان نقد و بررسی غزل پرداختند و از جایگاه کژتابی سخن به میان آمد که گاهی حواس شاعر نیست اما سمت و سوی کلام به نحوی پیش می رود که مخاطب چیز دیگری برداشت می کند. مقالات عدیده ای هم در باب کژتابی است که دوستان می توانند استفاده کنند و من جمله آن ها کتاب کژتابی های ذهن و زبان اثر دکتر بهاءالدین خرمشاهی است.
شاعر بعدی #ابولفضل_عصمت_پرست بود که با یک شعر متفاوت در فضای ترانه به طبع آزمایی پرداخته بود، ترانه ای با این ابیات:
از این دنیای بی رحمی که دارم
دلم بدجور میسوزه به حالم
میخوام گریه کنم اما نمیشه
خجالت می کشم از سن و سالم
#رضا_وکیل_آذر به عنوان حسن ختام محفل، اثری خواندند با این مطلع:
گر راه من افتد به ضریح تو برآنم
یک بوسه دهم چندبرابر بستانم
@anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
تداعی میکند ابروی او نازک خیالی را
منظّم می کند گیسوی او آشفته حالی را
تجلی کرد و از یک جلوه اش عالم پدید آمد
خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را
نجف رفته چه داند حال ما دور از نجف ها را
چه داند اهل دریا ، حس و حال خشکسالی را؟!
مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او
به گریه جلب میسازد گدا لطف موالی را
به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک آوردن
کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را
خجالت از عبادت بیشتر مقبول می افتد
به جای فعل از ما میخرد این انفعالی را
به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم
سلیمان نیز از صحن علی بردست قالی را
اگر ساقی تو باشی ، جان فدای جام میسازم
که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را
علی و عالی و اعلی ، علی و عالی و اعلی
که معنا میدهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟!
برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است
تقبل کن ز لطف از ما همین اشعار لالی را
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
۳۰شوال ۱۴۴۲
نجف ، حرم امیرالمومنین علیه السلام
@ASI_khorasani
علی مقدم
#یاامیرالمومنین_حیدر_مدد 🌷چه خوب از آب در آمد🌷 مگر که باز رُخت از پسِ نقاب در آمد؟ و یا که صبح
یا علی جان💚
همین که خَلقِ دو چشمت تمام گشت، خدا گفت:
مبارک است مبارک! چه خوب از آب در آمد...
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
آن روز چقدر آسمان زیبا بود
باران امید، هر کران پیدا بود
شب، کفش نپوشیده فراری شد و رفت
خورشید هنوز در هواپیما بود
#مسعود_یوسف_پور
#دهه_فجر
@anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
یاعلی
در حیرتم چگونه به رویت عرق نشست
خورشید را که دیده که شبنم نشین شود؟!
آری بدیم و لایق صدها عتاب ، لیک
حیف از جبین توست مُنقّش به چین شود
#عاصی_خراسانی
میخواستم بگویمش امّا گریستم
آری، همیشه بارِ زبان را کشید چشم...
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
یا علی مدد
قصیده واره اخلاقی علوی
رها کن غم صورت ظاهری را
قبا کی بپوشاند این لاغری را ؟!
به کهنه لباست بسازی ، خدایت
نصیبت کند سُندُس و عَبقَری را
نه هر کس که بالا رود ، گشت بالا
نه هر منبر ارزش دهد منبری را
به سجده سر از سِرّ حق دربیاری
به پستی نهاده خدا مهتری را
به گردن بیانداز طوق خدا را
همان ذات از عیب و پستی ، بری را
به باطن چه داری ؟ که فردای محشر
نخواهد خرید از تو بازیگری را
خودت را سبک کن ز دنیا ، که مرگت
بگیرد ز تو آنچه که میبری را
"تَخَفّف" اگر قصد داری که "تَلحَق"
بنازم پر و بال این بی پری را
عمل در قیامت به تو بازگردد
به دقّت ببین آنچه که میخری را
سرت عاقبت خاک راه است اینجا
برون کن ز سر خوی خیره سری را
سرت را فقط خاک پای علی کن
که آنجا ببینی فقط سروری را
غلام علی هر که شد میتواند
به زیر آورد چرخ نیلوفری را
قلم میزنم در ثنایش مگر که
به جا آورم شیوه ی چاکری را
بگیرم دوات از خود آب کوثر
قلم سازم اینبار بال پری را
قلم بشکند زیر بار جمالش
چسان گویم آن صولت حیدری را؟!
نباشد توان سخن پیش نطقش
نه فردوسی و سعدی و انوری را
فقط دل به مهر علی داده و بس
نخواهیم غیر از علی ، دیگری را
مجو از خسان ، حُبّ شاه ولا را
که گوهر خوش آید فقط گوهری را
به اعجاز قرآن تو را میشناسم
کجا التفاتی کنم ساحری را ؟!
وزیر است هارون فقط بعد موسی
نخواهیم گوساله ی سامری را
شده طالب حُسنِ تو ماه و انجم
مکن رد ز دکّان خود مشتری را
به خطبه لبی تر نما تا خطیبان
بفهمند معنای نازک تری را
به جز تو که مصداق والصابرون ی
که داد آبرو معنی صابری را ؟!
قسیم جزا و ثوابی به محشر
خدا داده در دست تو داوری را
بکش ذوالفقار و بفهمان به دشمن
تفاوت بُوَد سحر و پیغمبری را
من از تو طلب دارم آقا خودت را
مکن سدّ راه من انگشتری را
مگر اشک ما دست ما را بگیرد
مگیر از دو چشمان ما این تری را
گناهان من سد راهم شد آخر
بیا برکن این قلعه ی خیبری را
غرض ، گفتن از مدح مولاست ما را
وگرنه نمیخواستم شاعری را
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
@ASI_khorasani
علی مقدم
یا علی جان💚 همین که خَلقِ دو چشمت تمام گشت، خدا گفت: مبارک است مبارک! چه خوب از آب در آمد... #عاصی
لطف دوست شاعر و خطاط عزیزم آقای تراب زاده
هدایت شده از علی مقدم
یاعلی
با غیر بگو : ثواب در دست علیست
دنیاست سراب و آب در دست علیست
چرخاندن ذوالفقار در جای خودش
چرخاندن آفتاب در دست علیست
#عاصی_خراسانی
#رباعی
هدایت شده از علی مقدم
قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام :
"من یمت یرنی"
از طرح ابروان تو محراب میکشم
از روی دلربای تو مهتاب میکشم
لایق نبوده ام که به چشمم ببینمت
منّت برای دیدنت از خواب میکشم
با یای نام خویش بیا صیدمان نما
عمریست انتظار ز قلّاب میکشم
از شوق "من یمت یرنی" اختیار وار
حنجر به روی خنجر قصاب میکشم
یک بار نام غیر تو بر این زبان گذشت
یک عمر میشود که دهان آب میکشم
#عاصی_خراسانی
غزل قدیمی
@ASI_khorasani