eitaa logo
شیخ شوخ 😅✌️
7.2هزار دنبال‌کننده
825 عکس
949 ویدیو
22 فایل
♨️دین رو طنزآلود یادبگیر 😉 ارتباط با مدیر کانال: @mahdiizadi ___ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2705457589C0e3c2bb274 ____________ تبادل کانال های +7K _________
مشاهده در ایتا
دانلود
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط اون لبخند آخر ❤️👌😊 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
۷ بهمن
شیخ شوخ 😅✌️
این لبنانی ها معلومه حرف امام رو خوب باور کردن😅✌️ 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ‏امروز همه معادلات سیاسی و محاسبات مادی، مقهور مردم مؤمن و مخلص جنوب لبنان شد که ارتش غاصب صهیونیست را به چیزی نگرفتند و با ایثار و اطمینان به وعده الهی، جانهای خود را به میدان بردند. 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
۷ بهمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم خوبه جیگر داشته باشه😅 وقتی حرکت امروز لبنانی‌ها رو دیدم👌 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
۷ بهمن
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه سوال اگه الان از مستکبرین عالم سوال کنید دوست دارید چه کسی الان نباشه، کیو انتخاب میکنن؟! 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
۸ بهمن
عیدتون مبارک 💐
۸ بهمن
کسی هست عیدی بده؟😅
۸ بهمن
توفیق شد همراه طلاب یزد داریم میریم اردوی راهیان نور... اولین اردوی راهیان نور خانوادگی 😅 میریم که داشته باشیم... با روایت سفر البته اگه شرایط اجازه داد در خدمتتون هستیم😊
۹ بهمن
✅روایت 🔹قسمت اول آخرین بار هفت سال پیش در اولین روزهای ازدواج بچه های دانشگاه پیشنهاد داده بودند که من و همسرم به عنوان پشتیبان گروه خواهران در اردوی راهیان نور دانشجویی شرکت کنیم که چند روزی قبل از اردو، مشکلی پیش آمد و نشد همراه‌شان برویم.😢 حالا بعد از ۷ سال به جای دو نفر، ۵ نفره عازم شدیم...😊 حتما سخت هم خواهد بود، به قول استاد پناهیان میریم که داشته باشیم😅🤦‍♂ سالی که نکوست از بهارش پیداست! پیامک آمده ساعت ۶:۳۰ صبح پایانه باشید.🚌 ساعت ۶:۳۵ ماشین روشن می‌شود... ساعت ۷:۲۰ آقای برزگری زنگ می‌زند! آقای ایزدی کجایی؟ در حالی که در ماشین را قفل میکنم میگویم پارکینگ هستم و تا دو دقیقه دیگر میرسیم... ساعت ۷:۳۰ به همراه ماشینِ صبحانه میرسیم!🤦‍♂ بعضی‌ها میگویند باید همه چیز سروقت باشد و دقیق👌 خب اگه دقیق بود ما می‌رسیدیم بیایم راهیان نور و بعد روایت بنویسم؟!😅 پس بعضی جاها خودمان باشیم بهتر میشود! این جملات را، هم جدی بگیرید هم نه... راوی در دلش میگوید اینها چیست که میگویی اِی وِی! بگذریم... خوشحال از اینکه نباید جواب ۴۰ نفر دیگر را روز قیامت بدهیم که ما می‌خواستیم ۶:۳۰ برویم و شما دیرآمدید و نشد برویم و ناراحت از این که فقط ۴ صندلی آن ته اتوبوس روی موتور باقی مانده یکی یکی صندلی نشینان را زیرچشمی براندازی میکنیم و به سمت انتهای راهروی اتوبوس سمت چپ حرکت می‌کنیم که شاید آشنایی هم پیدا شد که متاسفانه عملیات با شکست رو به رو شد و کسی آشنا نیست... 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
۱۰ بهمن
راننده اتوبوس جوانی حدودا سی و چند ساله است که بعدا از حرفهایش میفهمم رفته اند تهران زندگی میکنند... عاشق و دلباخته‌ی خارجی هاست و از بچه هایی‌ست که نظرشان این است موسی به دین خود و عیسی به دین خود و احترام به عقاید 😅 سر همین اعتقادش با آخوندها هم مشکلی ندارد و مداحی و دعا هم که پخش میکنیم همکاری میکند! با یکی از طلبه ها صحبت میکرد... میگفت ماشین فقط ماشین آمریکایی!✋ میگفت ماشین آمریکایی خراب بشو نیست و یکی‌شان را سالها داشته و یادش نمی‌آید تعمیرگاه رفته باشد👌 ادامه‌ی بحث میرسد به اینجا که دایی‌اش در تعمیرگاه ماشین آمریکایی مشغول بوده ... پرسیدم حاجی مگه ماشین آمریکایی خراب میشه که تعمیرگاه داشته باشه؟😅😉 ✅روایت 🔹قسمت دوم 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
۱۰ بهمن
از یزد دو اتوبوس زائر داریم و در این اردو سرجمع ۱۷ اتوبوس از استان های مختلف به هم ملحق می‌شویم ابرکوه اتوبوس می‌ایستد برای استراحت که خانمم، خانم شیخ حسین را می‌بیند. اتوبوس بغلی هستند، مشهد مسابقه والیبال طلاب بوده و فکر کردم هنوز باید در مسابقات باشد، اما حالا که اینجاست احتمالا همان مرحله گروهی تیم یزد با بازی‌های درخشان از صعود بازمانده و ارزش‌هایش کم نشده که اینقدر زود برگشته‌اند... نماز ظهر خودش را میبینم، شیخ حسین شکاری، حدسم درست است و تز صعود بازمانده‌اند! در ادامه مسیر نزدیکی‌های یاسوج برف بارید و مردم مشغول برف‌بازی...☃️ و حال بنگر به حال و روز بچه‌های برف ندیده‌ی ما که در یزد جز خاک ندیده اند😅 فاطمه اصرار میکند که برویم برف بازی!⛄️ بابا به راننده بگو وایسه یه دقیقه بریم برف بازی 🤦‍♂ میگویم نمی‌شود ماشین که برای ما نیست. گریه‌اش میگیرد و حالا حسنا هم به جرگه‌ی برف خواهان اضافه می‌شود! هر چه هم جلوتر میرویم مردم کنار جاده با هیجان و شور و شعف بیشتری برف‌بازی می‌کنند و صدای خواهش ها و گریه‌ها بالاتر می‌رود ... سرآخر با قول اینکه وقتی برگشتیم با ماشین خودمان می‌آییم همینجا پیش برف‌ها راضی می‌شوند... خدایا تو شاهد باش 😅 و برفت را به خاطر اینکه پدری شرمنده‌ی فرزندش نشود بر سر یزد بباران!!🤲 🔺آقا در یک ماه آینده هر برفی تو محدوده یزد بیاد بدونید به خاطر گریه‌های بچه های ما و دعاهای مخلصانه‌ی اینجانب می‌باشد😅 ✅روایت 🔹قسمت سوم 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
۱۱ بهمن