3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضربالمثل کردی
فرستادی به قربانگاه اسماعیلهایت را
همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
چه شیری دادهای شیران خود را که شهادت را
درون کامشان شیرینتر از شهد و عسل کردی
***
رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد
به تیغ اشک خود، اعرابشان را بیمحل کردی
محسن رضوانی
غزل۵۸۰
خوش آن که از دو جهان گشت بی نیاز اینجا
گرفت دامن آن یار دلنواز اینجا
مبین دلیر در آن چشم های خواب آلود
که چشم بسته کند صید، شاهباز اینجا
کسی میانه اهل جنون علم گردد
که بادبان کند از پرده های راز اینجا
به آستان خرابات سرکشی مفروش
که بیست حج پیاده است یک نماز اینجا
ترا که راه به سنگ محک بود فردا
مکن ملاحظه از بوته گداز اینجا
اگر به سایه بید احتیاج خواهی داشت
در آن جهان، علم آه بر فراز اینجا
نسیم رحمت حق گر چه عقده پردازست
بکوش و غنچه دل ساز نیم باز اینجا
در انتظار تو، از جوی شیر، چشم بهشت
سفید گشت، مشو آشیان طراز اینجا
در بهشت برین گر گشاده می خواهی
مکن به مردم محتاج، در فراز اینجا
در آفتاب قیامت نمی شوی بیدار
چنین که چشم تو بسته است خواب ناز اینجا
به گفتگو نتوان اهل حال شد صائب
خموش باش و سخن را مکن دراز اینجا
(صائب)
غزل۵۸۴
فکنده ایم به امروز کار فردا را
ازین حیات چه آسودگی بود ما را؟
نگاه دار سر رشته تا نگه دارند
که می زنند به سوزن لب مسیحا را
به چشم ظاهر اگر رخصت تماشا نیست
نبسته است کسی شاهراه دلها را
اگر ز ابروی همت اشارتی باشد
تهی کنیم به جام حباب دریا را
خدا سزا دهد این اشک گرم را صائب
که شست از نظرم سرمه تماشا را
(صائب)
📚اهمیت مقدمه در مداحی
در خدمت حاج محسن طاهری بودیم و ایشان خاطرات مداحی خود را در یکی از دعوتها به کرمانشاه و در حاشیۀ دعوت، به زندانِشهر تعریف میکردند، به این صورت که در مجلسی که با تعداد زیادی از مسئولین و زندانیان در سولۀ ورزشی زندان، برگزار میشد، ابتدا با عبارات مناجاتی، شروع به خواندن بعضی فرازهای دعای کمیل کردند و حال شنوندگان که خوب آماده شد، سپس به مرثیهخوانی پرداختند و بسیار برای آنان، حال خوشی ایجاد کرد.
♦️از گذشتههای دور، رسم مداحان و مجالس نیز همین بوده که بلافاصله وارد مرثیهخوانی نمیشدند؛ زیرا باید ابتدا فضای مناسبی تدارک شود تا توجه حاضرین متمرکز گردد و بدون در نظر گرفتن این مهم، نمیتوان توقع داشت که نتیجۀ خوبی حاصل شود و اشک و گریهای نصیب مشتاقان شود.
🏷 مقدمهها باید متناسب با موضوع مجلس باشد؛ مثلاً در مجلس فوق، چون حال حضار، توأم با پشیمانی از خطا و گناه بوده، لذا از عباراتی متضمن عفو و بخشش به درگاه الهی بهره گرفته شده است.
♦️ در مجالس عمومی و ختم، از پندیات استفاده میشود که جریان هدف از زندگی که قرب الیالله است را متذکر میگردد.
🌸 در اجتماعی که اعضای آن، بیشتر با محبت اهلالبیت(علیهمالسلام) مأنوس هستند، باید از مقدمهای استفاده کرد که این مسئله را اوج و تعالی بخشد و در ضمن، شگفتیبخش نیز باشد.
🏷در مقدمهها باید چند عامل را نیز رعایت نمود:
1ـ اشعار و عبارات را بسیار فصیح و واضح خواند.
2ـ به کلمهکلمهای که خوانده میشود توجه نمود و بطور سطحی از آنها نگذشت.
3ـ اگر لازم است بعضی از جملات و مصراعها، دوباره تکرار شود.
4ـ گاهی برای تشریح یک موضوع، نیاز است تا داستان و واقعهای تعریف شود که شنونده کاملاً در جریان قرار بگیرد.
5ـ به یک موضوع، باید با حوصله پرداخت و با عجله و با پرشهای ناگهانی به موضوعات دیگر ورود ننمود.
6ـ بعضی اشعار، جریانِ مقدمه تا حصول نتیجه را بخوبی ترسیم نمودهاند، لذا برای آنانکه میخواهند از انتخابها و مهندسیِ دیگران در این مهم بهره گیرند اشکالی ندارد که از آن اشعار استفاده نمایند و اجازه دهند مسیرِ شعر، آنها را با خود همراه نماید.
7ـ اگر قرار است از مقدمهها نتیجه گرفته شود، باید نتیجهها بسیار مرتبط با مقدمه باشد؛ مثلاً در این شعر از شاعر اهلالبیت(علیهمالسلام) آقای سیدرضا مؤید، مشاهده میشود که نتیجۀ تقریباً مناسبی گرفته شده است:
من خارم و به سایۀ گل جا گرفتهام
وین رنگ و بو ز صحبت گلها گرفتهام
پروانهام که سوختهام در طواف شمع
شمعم ز اشک دیدۀ خود پا گرفتهام
آن ذرهام که راه به خورشید بردهام
آن قطرهام که جای به دریا گرفتهام
آن شاهدم که شهد ولایت چشیدهام
آن بندهام که دامن مولا گرفتهام
سنگم ولی ز برق تبرّا شکفتهام
خاکم ولی فروغ تولا گرفتهام
یک عمر در عزای عزیزان گداختم
این درس را ز لالۀ صحرا گرفتهام
جز آستان عشق دگر نیست درگهی
من هر چه را که دارم از آنجا گرفتهام
این عشق چیست وین همه غوغا خدای را
از اهل درد حل معما گرفته ام
منت پذیر لطف حسینم که سالهاست
دامان او به دست تمنا گرفتهام
پر میزند دلم به سوی مسجدالحرام
کانجا سراغ مهدی زهرا گرفتهام
دیدم که مادر از همه کس مهربانتر است
افکنده دست و دامن زهرا گرفتهام
از خرمن محبت محبوبۀ خدای
یک چند توشه خوشۀ عقبا گرفتهام
منت خدای را که (مؤید) به روزگار
جا در صف سلالۀ طاها گرفتهام
در این مثال مشاهده میشود که ابیات اول، مقدمۀ خوبی برای ابیات پایانی که نتیجه است میباشد.
✍دکترمجیدطاهری
9بهمن1399
🔻امام كاظم عليهالسلام:
رَجُلٌ مِن أهلِ قُم يَدعُو النّاسَ إلَي الحَقِّ يَجتَمِعُ مَعَهُ قَومٌ كَزُبَرِ الحَديِدِ
🔅 مردي از قم مردم را به حق فرا ميخواند و گروهي استوار چون پارههاي آهن پيرامون او گرد ميآيند.
📚 بحارالأنوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶
•┈┈••✾••┈┈•
🔺دهه مبارک فجر، ایام به ثمر رسیدن مجاهدتها و جانفشانیهای مردان وزنان آزاده ایران سرافراز و کلید گشاینده درهای فتح و پیروزی به روی ملت بزرگ ایران است که با رهبری پیامبرگونه امام خمینی (ره) «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی» را به ارمغان آورد.
🔶دهه فجر انقلاب اسلامی و چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران گرامی باد.
کانون فرهنگی آموزشی ولایت
بخشی از بیانات مهم رهبرمعظم انقلاب در دیدار مداحان
۱۵بهمن۱۳۹۹
مدّاحی؛ یک پدیدهی هنری ویژه و منحصر به فرد
بپردازیم به مسئلهی مدّاحی؛ مدّاحی یک پدیدهی هنری ویژه و منحصربهفرد است که ما هیچ جا شبیه این نداریم. البتّه در کشورهای غربی و غیرغربی، کنسرت و جلسات مانند آن دارند امّا با مدّاحی زمین تا آسمان فرق دارد. اداره کردن هیئت، اداره کردن مدّاحی، یک چیز فوقالعاده است؛ خوشبختانه بهترین و بیشترین نمونهاش هم در کشور ما است؛ البتّه در بعضی از جاهای دیگر هم اندکی کمتر از اینجا وجود دارد لکن خوشبختانه نمونهی عالی آن در کشور ما است. این جامعیّت، این نفوذ رسانهای، این رواج اجتماعی و مردمی که این هنر ویژه دارد، در هیچ جای دیگر به این شکل وجود ندارد.
اوّلاً مدّاحی ترکیبی است از چند هنر: هنر شعر، هنر نغمهپردازی، هنر مدیریّت جلسه و جلسه را اداره کردن، سخن را به اعماق جان مستمع با سلیقهها و ابتکارهای شخصی رساندن، صدای خوش؛ این یک بخش از کار است که جنبهی هنری مدّاحی است. جنبهی دیگر، جنبهی محتوایی است؛ ترکیبی است از اندیشه، عاطفه و احساسات، اطّلاعات معارفی، اطّلاعات تاریخی، آگاهیهای اجتماعی و آشنایی با نیاز مخاطبان. شما ملاحظه کردید در همین چند موردِ برجستهی امروز که خوشبختانه مدّاحیهای بسیار خوبی بود، نگاه به مسائل جهان، نگاه به مسائل کشور، آمیختهی با مفاهیم دینی و اسلامی، برای مدّاح مثل آب روان، آن چنان آسان و در اختیار است که این، برجستگی این کار را در این زمینه هم نشان میدهد.
موضوع کار مدّاح، عالیترین موضوعات یا یکی از عالیترینِ موضوعات است؛ چون موضوع کار مدّاح، ستایشگری نمونههای برجستهی عالَم وجود است، یعنی محمّد و آل محمّد (صلوات الله علیهم)، و تکرار درس آنها، تکرار یاد آنها؛ یعنی شما در کاری که انجام میدهید یاد این بزرگواران را مرتّباً تکرار میکنید، نمیگذارید از یادها برود؛ احساسات را به درس آنها، سخن آنها، شیوهی زندگی آنها متوجّه میکنید؛ چه در مورد ولادتشان، چه در مورد شهادتشان؛ بنابراین موضوع کار مدّاح یکی از برجستهترین موضوعات است.
یک کار مهمّ دیگر، فرهنگسازیای است که شما انجام میدهید؛ یعنی همین زنده کردن یاد و نام ائمّه (علیهم السّلام) و پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)؛ خود این، یک فرهنگسازی در جامعه و ترویج اندیشههای بلند این بزرگواران است که این بسیار خوب است؛ این یعنی گسترش دادن الگوی زیست نبوی و علوی و فاطمی؛ این الگوی زیست آنها را شما با کار خودتان [گسترش میدهید]. بنابراین مسئلهی مدّاحی مسئلهی بسیار مهمّی است و پدیدهی برجسته و باارزشی است و خوشبختانه رو به رشد هم هست؛ یعنی همین طور روزبهروز این پدیده در کشور ما رو به گسترش است.
چند توصیه به مدّاحان عزیز: ۱) جدّیّت در فرهنگسازی، ترویج و گستردن مبانی فکری و فرهنگی اسلام
من چند توصیه به شما مدّاحان عزیز دارم که این آخرین عرایض من است. توصیهی اوّل این است که این وظیفهی بزرگ و سنگینی را که عرض کردیم، جدّی بگیرید؛ وظیفهی فرهنگسازی، وظیفهی ترویج، وظیفهی گستردن مبانی فکری و فرهنگی اسلام را جدّی بگیرید؛ این بسیار مهم است؛ اساس کار شما این است؛ محور کار را این قرار بدهید. این توصیهی اوّل که فکر و پند و معرفت و بصیرت را با همین ابزارِ هنریِ برجسته منتشر کنید، با مهارتهایی که هر کسی بالاخره ابتکاراتی دارد و مهارتهایی دارد که به کار میزند.
۲) حفظِ قالب مدّاحی و شکل هیئت
توصیهی دوّم این است که قالب مدّاحی و آن شکل مدّاحی حفظ بشود. مدّاحی و مدیریّت هیئت را با بعضی از کارهای مشابهی که اینجا و آنجا انجام میگیرد اشتباه نباید گرفت. قالب مدّاحی باید حفظ بشود؛ از همهی ابزارهای هنری مذکور که عرض کردیم -صدای خوش، نغمهسازی خوش، نغمهپردازی خوب- باید در اینها استفاده بشود، لکن از چیزهایی که بیرون از این قالب مدّاحی است مطلقاً نخواهید استفاده کنید و اجتناب بشود. نگذارید هیئت تبدیل بشود به محیطهای دیگر؛ هیئت، باید هیئت بماند. این هم نکتهی دوّم که انشاءالله عمق این مطلب را مورد توجّه قرار خواهید داد.
۳) اتقان در سخن و گسترش مطالعات معارفی و تاریخی
توصیهی بعدی اتقان است؛ سعی کنید سخنِ متقن گفته بشود. آنچه باید گفته بشود، چه سیره، چه تاریخ، چه مطالعات معارفی و توحید و امثال اینها، چه ذکر مصیبت، با اتقان گفته بشود؛ یعنی سخن متقن و محکم و متین گفته بشود. این البتّه در مورد شعرایی که برای مجالس مدّاحی شعر میسرایند بیشتر صدق میکند؛ آنها هم بایستی مطالعات معارفیشان و تاریخیشان بسیار گسترده باشد و سیره و تاریخ و معارف را درست بشناسند.