12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
#محمدحسین_ملکیان
#جهادتبیین
#امام_رضاعلیه_السلام
#ایران
#جمهوری_اسلامی
یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشه مردم، غم نان نه
شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران
به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه
کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه
سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه
یکی فریاد میزد شرمتان باد آی دژخیمان!
به سمت ما بیندازید تیر، اما به ایوان نه
یکی فریاد سر میداد بر پیکر سری دارم
که آن را میسپارم دست تیغ و بر گریبان نه
برای او که کشتن را صلاح خویش میداند
تفاوت میکند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
کلاه پهلوی هم کمکم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه!
گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفتهایم "آری"
به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه"
کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد
اگرچه قدرت ما میشود تحریم، کتمان نه
دفاعِ از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلآویو است، تهران نه!
شاعر:محمدحسین ملکیان
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
کتاب منبرخوانی و ساختارهای شناختی حاصل کلاسی با این عنوان در خانۀ مداحان است، هنرجویان از الگوی منبر
﷽
باسلام به اطلاع دوستان می رساند جهت تهیه سه جلد کتاب مداحی تخصصی: آواز،منبرخوانی،تاریخ (که توضیح آنها در بالا آمده) از امروز می توانید به بنده در ایتا به همین شماره پیام دهید.
باتشکر
۷۵
پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود
مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود
یاد باد آن صحبتِ شبها که با نوشین لبان
بحثِ سِرِّ عشق و ذکرِ حلقهٔ عُشّاق بود
پیش از این کاین سقفِ سبز و طاقِ مینا بَرکِشند
مَنظَرِ چشمِ مرا ابرویِ جانان طاق بود
از دَمِ صبحِ ازل تا آخرِ شامِ ابد
دوستی و مِهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
بر درِ شاهم گدایی نکتهای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بِنْشَستَم خدا رزّاق بود
شعرِ حافظ در زمانِ آدم اندر باغِ خُلد
دفترِ نسرین و گُل را زینتِ اوراق بود
#حافظ
بدرقه راه امام خامنه ای - در سفر به مشهدالرِّضا(ع)، از تهران تا خراسان
---------
می روی سمت خراسان از همه جان می بری
جان ما را تا خراسان غرق توفان می بری
دیده ایم اشک شما را ، این بود ما را یقین
کوله باری از ارادت در خراسان می بری
از نبودت بی گمان دلگیر گردد شهر ما
گرچه جانها را به دنبالت گل افشان می بری
می روی تا که بهار آغاز گردد در زمین
گوییا همراه خود صبح بهاران می بری
جان خود را کرده ایم اهدا به مولای رئوف
هدیه ی ما را شما در نزد سلطان می بری
از خراسانِ رضا باد صبا با ما بگفت
عاشقانِ خویش را گیسو پریشان می بری
می روی امّا نه تنها ، در قفا بنما نظر
یک جهان دل را به همراهت به میدان می بری
گفته ایم از ما شما دل برده اید آقا ولی
آنچه بردی دل نباشد ، شمع سوزان می بری
از گلاب ناب قمصر هم تو بهتر ای عزیز
یک بغل با خویشتن عطر شهیدان می بری
زعفرانِ قائنات افتد ز رونق ، چون شما
یک سبد گل زیر چترِ سبزِ باران می بری
غیر جانِ عاشقانت نیست ای سالار عشق
آنچه همراهِ خودت از شهر تهران می بری
بارها دیدم شما را در رکوع و در سجود
نزد مولایت رضا چشمان گریان می بری
با تضرُّع می گذاری صورت خود را به خاک
از خدای بی نیاز اینگونه فرمان می بری
در کنار مَضْجَعِ مولا علی موسی الرِّضا
درد ما را هم شما از بهرِ درمان می بری
«یاسر» از فیض نفس های سحر فهمیده است
این شما هستید ما را در گلستان می بری
**
محمود تاری «یاسر»
رباعی
در حب علی هر که کمر عمدا بست
از شعلۀ نار «عاد من عادا» رست
از چاه ضلالت نرهی تا نزنی
در حبل متین«وال من والا» دست
منبع:جُنگ عبدالکریم مداح، به سال 849هجری قمری
"اطلاعیه آزمون مداحان جدید عتبات عالیات"
ثبت نام از فردا (یکشنبه) تاریخ ۲۸ اسفندماه الی ۲۸ فروردین بمدت یکماه در سایت azmoon.hajj.ir
لطفا اطلاع رسانی فرمایید.
غزل امام زمان (عج)
ای مستجاب هر دو جهان ربنای تو
ما عاقبت به خیر شویم از دعای تو
خورشیدو ماه و جان و جهان بی تو هیچ یک
جایی به دل ندارد و خالی است جای تو
در راه جمعه ای است که از مشرق حرم
پر میشود به گوش خلایق صدای تو
ای (طلعت رشیده) مگو (لن ترانی) ام
یک عمر بوده آرزوی من لقای تو
منت کشیدن از در این خانه آبرو است
مولای من تویی و منم بی نوای تو
بازار یوسف است و من و دست خالی ام
آورده ام شکسته دلی را برای تو
تنها نگاه ما سوی این خانواده است
ای آخرین امید جهان ، جان فدای تو
مولا قسم به بازوی خونین کربلا
مولا قسم به علقمه و گریه های تو
ای زائر بهشت حسینی چه میشود
ما هم شویم همسفر کربلای تو
#امام_زمان_عج
#یابن_الحسن
شاعر:میثم مومنی نژاد
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
گمان مدار که نام تو بردن عادت ماست
نسیم یاد تو در هر سحر عبادت ماست
زمین به زیر قدمهای تو سر افراز است
سلامت تو ... به جان همه...سلامت ماست
اگر که، عمر جهان هم ،تمام گردد باز
ندارد آنچه تمامی همین ارادت ماست
کنار خانه ی چون تو کریم بی منت
دری دگر بزنم....باعث خجالت ماست
چو طفل اشک دگر راستگو نمیبینم
بیا بپرس که این شاهد صداقت ماست
قسم به ضامن آهو که زائران توایم
ظهور طلعت تو بهترین زیارت ماست
قسم به ساقی لب تشنه ای که دستانش
به دست مادر تو برگه ی شفاعت ماست
در اولین شب جمعه مرا به همراهت
ببر به کرببلایی که عین جنت ماست
ببر به کرببلا و بخوان که یا جداه
هنوز داغ لب تشنه ات مصیبت ماست
#امام_زمان_عج
شاعر:میثم مومنی نژاد