#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#ولادت
#مربع_ترکیب
قسم به آب..، به روز نخستِ پیدایِش
قسم به باد..، به طوفانِ عاصیِ سَرکِش
قسم به خاک..، به آن کوههای بی جنبش
قسم به شعلۀ خورشید، وقت هر تابش
دلیل خلقت ربّانی جهان آمد
بگو به اهل زمین، صاحبُ الزَّمان آمد
زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت
قلم به دست گرفتی، دل مُرَکَّب رفت
نفس کشیدی و بادصبا..، مؤدَّب رفت
دمی که پرده گرفتی ز چهرهات..، شب رفت
به یُمن طَلعَت رویِ تو میکنم خیرات
به آخرین سحرِ آلِ صُبحدم صلوات
نسیم، عطر تو را هر کجاست، میجوید
تو آن گُلی که زمانِ بهار میروید
خوشا مشامِ تَری که «وصال» میبوید
به قول خواجۀ شیرازمان که میگوید:
«به حُسنِ خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد
به یارِ یکجهتِ حقگزارِ ما نرسد»
چه یوسفیست که هجرش کشیدنی باشد!
غم فراق ظهورت چشیدنی باشد
چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد
علی علیِ لب تو شنیدنی باشد
به عشق ذکر تو، ذاکر شویم..، میچسبد
نجف کنار تو زائر شویم میچسبد
نیازِ اهل یقین را شکوه ناز، تویی
برای قبلۀ توحیدیان نماز، تویی
دری که سمت خداوند گشته باز، تویی
قسم به بیتِ خدا، فارس الحجاز تویی
به کعبه تکیه بده صبح روز سروریات
سرم فدای دم ذوالفقار حیدریات
تمام میشود این هجر ناتمام آقا
به احترام تو دنیا کند قیام آقا
فقیر سفرۀ تو میشوم مدام آقا
کریم زادۀ نسل حسن، سلام؛ آقا
شبیه جد کریمت، سخاوتت علنی است
کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی است
کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست
نگاه آبیِ تو بی کرانۀ دریاست
فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست
محبت تو شبیه محبت زهراست
شبیه فاطمه پُر دامنهست شوکت تو
چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو
صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم
تپش..، تپش..، ضربانِ چهارده معصوم
ای آخرین جریانِ چهارده معصوم
عزیزِ فاطمه جانِ چهارده معصوم
تویی که منتقم خون فاطمه هستی
به داستان خداوند، خاتمه هستی
برای نوح، دمت ساحلی به دریا شد
مسیح، ذکر تو را بُرد کور، بینا شد
خلیل با مدد تو بلای بتها شد
ولایت تو عصایی به دست موسی شد
شروع نقطۀ توحید هر قیام، تویی
رسولهای اولوالعزم را امام تویی
به شعله میکشدم آن غم شبافروزم
شبیه شمع، سحرهای هجر میسوزم
هنوز چشم به فصل وصال میدوزم
تویی مُحول الاَحوالِ عید نوروزم
نوید آمدن تو پیام امّید است
برای شیعه زمان ظهور تو..، عید است
برای قفل ظهورت، کلید بودم کاش
میان لشکر عشقت، شهید بودم کاش
منم همان که به یارش رسید بودم کاش
شبیه شیخِ مفیدت، مفید بودم کاش
چقدر دل به هوسها سپرد نوکر تو
به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو
برای دفع بلا هر زمان که لازم هست
به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست
هنوز سینۀ سنگین من مقاوم هست
میان شاهرگم خون حاج قاسم هست
اگرچه رفت علمدار..، این علم برجاست
به روی شانۀ ما بیرق خدا بالاست
#بردیا_محمدی
♦️باحذف چند بند برای استفاده بهتر هنرجویان عزیز
#شعرامام زمانی رمضان
#چهارپاره
#پنجاره
#مستزاد
رمضان سر زد از دیار خدا
بی خود از خویش گشته باور من
بس که زیباست حال هر سحرش
رحمتش باز شد برابرمن
می خورم غصه از نبودن یار
تاگشودم به چشم، مصحف عشق
گفتگوها ز آیه ها برخاست
کلمات خدا غزل خوانند
انتظار از میانشان پیداست
بلکه پیدا کنم نشانیِ دوست
روزها روزه ها به شوق حضور
با لب خشک تا دم دیدار
یک به یک می روند پیوسته
سر شود روزهای فصل بهار
از نسیمم خبر نیامد باز
رمضان است کوچه کوچۀ شهر
خانه هامان شده خدا آباد
بوی حلوای سفرۀ افطار
می تراود به لحظۀ میعاد
انتظاراست قوت سفرۀ من
نان داغی گرفتم از نانوا
که شود داغ لحظه لحظۀ من
لقمه ای را که بر دهان بُردم
تازه آغاز شد بهانۀ من
سر افطار روضه ها دارم
سفرۀ اول است حاج قاسم
هست پهلوی ربنای ما
دم افطار، خنده های او
شد قبولی هر دعای ما
خواستم مثل او شوم سرباز
حال خوبی ست حال من گویا
مشک چشمم به علقمه رفته
تاشود پر ز اشک با تعجیل
سوی عباس، فاطمه رفته
شد مهیا ظهور جانانم
باید از کربلا بگویم تا
گل نرجس به سوی ما آیی؟
ازبیابان نینوا گویم
به گلستان روضه تا آیی؟
تا دم مرگ روضه می خوانم
ماه میهمانی است از اول
با ابوحمزه می شوم همراه
دست در دست او شوم بلکه
برسد تا خود خدا یک آه
فَرَجَت را به ناله می خواهم
✍️مجیدطاهری
۱۳۹۹/۰۲/۰۵
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤شعر رمضان
آیات نصر.pdf
حجم:
929.8K
📕 «آیات نصر»
اشعار برگزیده در تجلیل از سید مقاومت
شهید سیدحسن نصرالله
«آیات نصر» دربردارندۀ گزیدهای از اشعار شاعران انقلاب است که در تجلیل از سید مقاومت شهید سیدحسن نصرالله و مقاومت مردم لبنان سروده شده است.
این کتاب که به صورت الکترونیکی عرضه میشود؛ شامل بیش از ۵۰ شعر در قالبهای غزل، قصیده، مثنوی، چارپاره، مربعترکیب و رباعی است.
امید است ایندست تلاشهای شاعران دغدغهمند، گامی در جهت پیشبرد اهداف جبهۀ مقاومت باشد و مورد قبول درگاه الهی قرار گیرد.
🌐 shereheyat.ir/node/6165
✅ @ShereHeyat
مناجات
خداروشکر که زندهام، دارم میبینم
که مهمون ماه تو شد دل حزینم
بازم شبا میام تو مجلس مناجات
کنار سفرهی محبتت میشینم
منو قبول کن، ای خدای من
آغوشتو وا کن برای من
نگاه نکن به اون همه عصیان
(نگاه بکن به گریههای من)۲
الهی العفو، ای خدای من ... *
یه ساله که منتظر ماه تو هستم
به دامن مغفرتت بلنده دستم
اومدم اعتراف کنم یه عمره که من
خوردم نمک اما نمکدونو شکستم
بیا ولی ردم نکن حالا
کجا رو دارم برم از اینجا
به سفرهی جود تو محتاجم
(که مهمون جوادم این شبها)۲
الهی العفو، ای خدای من ...