eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
612 عکس
154 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان(عج) کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید کسی که نسل او را می شناسد، خوب می داند که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می آید همان تیغی که برقش می شکافد قلب ظلمت را همان دستی که ما را می دهد پیوند می آید همه تقویم ها را گشته ام، میلادی و شمسی نمی داند کسی او چندِ چندِ چند می آید جهان می ایستد با هرچه دارد روبروی او زمان می ایستد، بوی خوش اسپند می آید ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله علی را گرچه بعضی بر نمی تابند، می آید بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهب ها برای بیعتِ با او نمی آیند می آید برای یک سلام ساده تمرین کرده ام عمری ولی می دانم آخر هم زبانم بند می آید بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می آید به در می گویم این را تا که شاید بشنود دیوار به پهلوی کبود مادرم سوگند می آید! ✍️محمدحسین ملکیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاعر:فاضل نظری موضوع:امام علی (علیه‌السلام) گونه:مدح و منقبت قالب شعر:غزل وزن:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن ————————- به تعداد نُفوس خلق اگر سوی خدا راه است همان‌قدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است قلندرها و درویشان و حق‌گویان و عیّاران! من از راهی خبر دارم که ذکرش قل‌هوالله است ندارم آرزویی جز مقام عشق ورزیدن که از دل آخرین حبّی که بیرون می‌شود، جاه است... سکوتی سایه افکنده‌ست همچون ابر بر صحرا شب آرام است و نخلستان پر از تنهایی ماه است کسی با چاه راز رنج خود را باز می‌گوید چه تسبیحی‌ست این؟! آه است، این آه است، این آه است نمی‌خوانم خدایش گرچه از اوصاف او پیداست که هم بر عیب ستّار است، هم بر غیب آگاه است به سویش بس‌که مردم چون گدا دست طلب دارند جوانمردان بسیاری گمان دارند او شاه است به «سلطان جهان»، «شاه عرب» گفتند و عیبی نیست به هر تقدیر دست لفظ، از توصیف کوتاه است
ای دم تو نفخۀ احیای من وز دم تو دمدمه در نای من شیفتۀ تو دل شیدای من تا شدی از لطف تو مولای من بر همه شد فرض تولای من (ناد علیاً علیاً یاعلی) در دل من غیر تو دلدار نیست جز تو در این دایره دیّار نیست هر دل از این راز خبردار نیست لایق این گوهر شهوار نیست هرکه نشد غرقۀ دریای من (ناد علیاً علیاً یاعلی) روی تو چون جلوه در آفاق کرد جلوه در آیینۀ عشاق کرد طاقت عشاق تو را طاق کرد گرنه جهان را به تو مشتاق کرد از چه جهان واله و شیدای توست (ناد علیاً علیاً یاعلی) گر تو نبودی غرض آدم نبود آدمی اندر همه عالم نبود پیش کس اسلام مسلّم نبود زمزمه از کعبه و زمزم نبود این هم امواج ز دریای توست (ناد علیاً علیاً یاعلی) جز تو به کس سرّ حقیقت که گفت؟ غیر تو بر جای نبی کس نخفت لعل تو بس گوهر معنی که سُفت وز تو بسی چهره که چون گل شکفت سرو سهی سایۀ بالای توست (ناد علیاً علیاً یاعلی) ————— گزینش و ترکیب دو مسمط از شاعران:روحانی کرمانی-شیخ غلام‌علی شیرازی(حکیم) با افزودن ذکر هم‌خوانی:(ناد علیاً علیاً یاعلی) از کتاب درّۀ نجفی، ص77-75
روضه حضرت علی ع ای در سفینۀ دو جهان ناخدا علی ممسوس در حقیقت ذات خدا علی یار و برادر و وصی و نفس مصطفی باب نبوتی و ابوالاولیا علی در بدر،بدرِ بدری و در قدر، قدرِ قدر هم هل اتی است مدح تو هم لافتی علی خون مطهر تو زپیشانی ات چو ریخت بخشید تا ابد به شهادت بقا علی السّلامُ عَلَیکَ یا اَمینَ اللهِ فی اَرضِه وَ حَجّتَهُ عَلی عِبادِه اَلسّلامُ عَلَیکَ یا اَمیرَالمُؤمِنین[1] زخم سرت همین که به شمشیر خنده زد شمشیر ناله زد ز جگر گفت یا علی فهمید داغ فاطمه را نیست التیام شمشیر داد، زخم دلت را شفا علی ا...ی مظلوم...
امام رضا(علیه السلام) این خریداران یوسف‌، دست پُر آورده‌اند من تهی‌دستم چرا بیهوده قیمت می‌کنم؟ تا نسوزد بی‌گناهی از شرار آهِ من می‌روم از جمع بیرون، با تو خلوت می‌کنم تا نصیب من شود توفیق ترک معصیت چشم خود را چشمۀ اشک ندامت می‌کنم تا نگردد در مقام عرض حاجت، ‌ناامید با دل خود بعد از این اتمام حجت می‌کنم یک قدم تا آسمان مانده‌ست از شهر بهشت من زغفلت آرزوی باغ جنت می‌کنم می‌روم سمت «مصلّی»، می‌رسم تا «پنج‌راه» یعنی از پایین پا قصد زیارت می‌کنم گر که زنگ ساعتِ صحن تو بیدارم کند توبه در باقی عمر ازخواب غفلت می‌کنم گر که دستم را بگیری، مثل خُدّام حرم بعد از این خدمت به قدر استطاعت می‌کنم بس که تو زود آشنایی ای امام مهربان من کجا در محضرت احساس غربت می‌کنم؟ «یک سلامم را اگر پاسخ بگویی، می‌روم لذتش را با تمام شهر، قسمت می‌کنم» تا بریزم گاهگاهی سرمه در چشم غزل من به گرد راه زوّارت قناعت می‌کنم تا بماند قصۀ صیاد و آهو جاودان بی‌پناهان را به پابوس تو دعوت می‌کنم در کنار پنجره فولادتان با اشک چشم می‌نویسم «یا علی» و رفع زحمت می‌کنم ✍🏻محمدجوادغفورزاده(شفق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمضان سفرۀ خاص است که بگشودم من خود در آن دعوت عام از همه بنمودم من رحمتم فیض مدام است ولی در رمضان بر عطا و کرم خویشتن افزودم من بهتر از من که بُوَد تا که به او روی کنی ؟ که همه مکرُمت و مرحمت و جودم من ای گنه کار پشیمان شده! با توبه بیا که درِ توبه به رخسار تو بگشودم من گر چه جرم تو زیاد است ولی چیزی نیست پیش بس خلقِ گنه کار که بخشودم من اهل عالم همه خشنودی من می طلبند ای گناه کار! ز برگشت تو خشنودم من گرچه دیری است پذیرای توام؛ از این هم زود تر منتظر آمدنت بودم من ✍️مرحوم سیدرضاموید
سلام الله علیها يا خديجة الغَرّا ! ای رسول خدای را همدم در حریم رسالتش مَحرم کهکشان است در رهت مشعل آفتاب است بر گُلت شبنم اوّلین زن تویی که قامت بست در نمازِ پیمبرِ خاتم یار احمد شدی که تا نشود یک سرِ موی، از سرِ او کم همسرت کیست؟ بهتر از عیسی دخترت کیست؟ برتر از مریم دامنت جای زهره ی زهرا که بُوَد نور نیّر اعظم مکه و صخره های سُتْوارش طائِف و نخل های سر در هم، عاشق بردباری ات همه جا شاهد جان فشانی ات همه دم بُد ز تیغ علی و ثروت تو که شد این گونه امرِ دین محکم زخم پاهای سنگ خورده ی او یافت از دستِ لطفِ تو مَرهم سربلند از شهامت تو صفا اشک ریز از مصائبت زمزم به علیّ و محمّد و زهرا اِشفَعی يا خديجةَ الغَرّا ! خیمه ی عشق را عمود تویی صفت مهر را نِمود تویی در کنار تمامی رحمت مظهری بر تمام جود، تویی فاطمه گوهر وجود بُوَد مخزن گوهر وجود تویی اولین زن که از لبان رسول سخن وحی را شنود تویی اولین زن که با رسول خدا به رکوع آمد و سجود تویی با سلام پیمبری، به رخش اولین کس که در گشود تویی مادری که چهار قابله اش آمد از اسمان فرود تویی آن که با جبرئیل در هر وحی آمدش از خدا درود تویی مُنعِمی را که با تهی دستی کردگارش بیازمود تویی آن که در خانه بود و یک دم هم غافل از رهبرش نبود تویی باغبانی که شد گل یاسش بین دیوار و در کبود تویی به علیّ و محمّد و زهرا اِشفَعى يا خديجةَ الغَرّا ! ای خریدار جان پیغمبر! همسر مهربان پیغمبر! احترام تو را نداشت کسی در میانِ زنان پیغمبر در حیات و مَمات تو نفتاد نام تو از زبان پیغمبر ای چراغ همیشه ی تاریخ در صف دودمان پیغمبر! به وجود تو افتخار کنند همه جا خاندان پیغمبر هستی خویش را فدا کردی در ره آرمان پیغمبر چشمه ی لطف حق، به تو بخشید کوثرِ جاودان پیغمبر تا نهم بار دیگر ای مادر! جبهه بر آستان پیغمبر، به علیّ و محمّد و زهرا اِشفَعى يا خديجةَ الغَرّا! ✍️مرحوم سیدرضاموید 📌نکته:صفت ((غراء)) كنايه از عظمت و جلال است.
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) قصیده‌واره 🔹عصمت🔹 حسودِ حُسن تو برگ گل است، شبنم هم اسیر عصمت تو آسیه‌ست، مریم هم زِ هر دمت همه سر می‌رود عصارهٔ وحی که با رسول خدا همسری و همدم هم تو کیستی؟ جبل النورِ خانهٔ احمد چو نور، روشنی و مثل کوه، محکم هم همین بس است ز شأنت که دخترت زهراست فدای دختر تو عالم است و آدم هم قسم به آب! که تو خاستگاه تطهیری گواه پاکی تو کوثر است، زمزم هم تویی تو سنگ صبور رسول آینه‌ها برای درد دلش مَحرمی و مرهم هم تو لایق لقب اُمّ مؤمنین هستی رکاب دین نبی را نگین خاتم هم کلید قلب نبی دست توست، با این گنج دگر نیاز نداری به اسم اعظم هم فقط نه گرد بیابان سِتُردی از رخ یار که پاک کرده‌ای از روی مصطفی غم هم.. برای یاریِ دین، مال دادی و جان نیز به محضر کرم تو گداست حاتم هم به شرح حال رسول و بتول بعد از تو فغان کم است، تأسف کم است، ماتم هم پس از تو فاطمه دیگر غریب ماند غریب فقط نه فاطمه، بلکه نبی اکرم هم ✍️محمودحبیبی کسبی باحذف یک بیت