eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
612 عکس
154 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌷 فروغ دیده و دل‌هاست مسلم سفیر یوسف زهراست مسلم امیر بی‌سپاه شهر کوفه چو مولایش علی تنهاست مسلم 🌷🌷🌷
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🥀 ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته ام سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین میان خندة عدو بهر تو گریه می کنم بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین تیر به چلة کمان، کمان به دست حرمله میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین پرده کنار رفته و می نگرم به دخترت نه معجرش بُوَد به سر، نه گوشواره یا حسین 🌾🌾🌾🌾🌷🌷🥀🥀
سَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ وَ جَمِيعِ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الزَّاكِيَاتُ الطَّيِّبَاتُ فِيمَا تَغْتَدِي وَ تَرُوحُ عَلَيْكَ يَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ سلام فرشتگان مقرّبش و انبياى مرسلش و امامان برگزيده اش و بندگان شايسته اش و همه شهيدان و صدّيقان و درودهاى پاك و پاكيزه در آنچه مى آيد و مى رود، بر تو باد اى مسلم بن عقيل بن ابي طالب و رحمت و بركات خدا بر تو باد! 📙📙📙
شعرزبانحال حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام) خطاب به امام حسین(علیه السلام) : چقدر فاصله دارد سر من و سر تو خدا کند که بیفتد دوباره محضر تو به راه آمدن تو نشسته دلخسته فراز دارالأماره سر کبوتر تو اگر که نامه نوشتم بیا، پشیمانم میا که کوفه گرفته بهانۀ سر تو میا که نقشه کشیدند مردمان یهود برای بردن خلخال پای دختر تو میا که نیزه فروشان شهر، می خوانند دعای رزق به پای گلو و حنجر تو میا که نعره کشان سوی تو روانه شدند برای هلهله پیش علی اکبر تو عمود آهن و نیزه فراهم آوردند برای فرق علمدار و چشم حیدر تو میا که حرمله دارد سه شعبه می سازد برای بوسه گرفتن ز حلق اصغر تو ✉️✉️✉️✉️
📜📜📜پس متحيّرانه در كوچه هاى كوفه مى گرديد و نمى دانست كه كجا برود ...طوعه بر در خانه به انتظار او ايستاده بود، جناب مسلم چون او را ديد نزديك او تشريف برد و سلام كرد، طوعه جواب سلام گفت، پس مسلم (علیه السلام) فرمود: يا اَمَةَ اللّهِ اِسْقني ماءً. مرا به شربت آبى سيراب کن، طوعه جام آبى براى آن جناب آورد، چون مسلم(علیه السلام) آب آشاميد آنجا نشست ، طوعه ظرف آب را برد به خانه گذاشت و برگشت ديد آن حضرت را كه جلوی در خانۀ او نشسته گفت : اى بندۀ خدا! مگر آب نياشاميدى ؟ فرمود: بلى . گفت : بر خيز و به خانۀ خود برو، مسلم(علیه السلام) جواب نفرمود، دوباره طوعه كلام خود را اعاده كرد همچنان مسلم(علیه السلام) خاموش بود تا دفعۀ سوم آن زن گفت : سُبْحان اللّه ، اى بنده خدا! بر خيز به سوى اهل خود برو؛ چراکه بودن تو در اين وقت شب بر در خانۀ من شايسته نيست و من هم حلالت نمى كنم ، مسلم(علیه السلام) بر خاست فرمود: يا اَمَة اللّه ! من در اين شهر، خانه و فامیل و يارى ندارم، غريب و سرگردانم آيا ممكن است به من احسان كنى و مرا در خانۀ خود پناه دهى و شايد من بعداً پاداشی دهم ،عرض كرد قضيّۀ شما چيست ؟ فرمود :من مُسلم بن عقيلم كه اين كوفيان مرا فريب دادند و از ديار خود آواره كردند ودست از يارى من برداشتند و مرا تنها و بى كس گذاشتند 📜📜📜📜📜📜
📖📖📖مقتل: نقل شده كه مسلم بن عقيل (علیه السلام) دخترى سيزده ساله داشت كه با دختران امام حسين (علیه السلام) زندگی می کرد و شبانه روز با ايشان مصاحبت داشت ، وقتی امام حسين (علیه السلام) خبر شهادت مسلم (علیه السلام) را شنيد دختر مسلم (علیه السلام) را ‍خواست و با او چنان با مهربانی صحبت کرد که دختر مسلم (علیه السلام) عرض كرد: يا بن رسول اللّه ! با من مهربانی بى پدران و عطوفت يتيمان می نمائی مگر پدرم مسلم را شهيد كرده اند؟ حضرت (علیه السلام) نتوانست طاقت بیاورد و شروع به گريه کرد و فرمود: اى دختر! ناراحت نباش، اگر مسلم (علیه السلام) نباشد من پدر تو هستم و خواهرم مادر تو و دخترانم خواهران تو و پسرانم برادران تو هستند. دختر مسلم (علیه السلام) فرياد زد و به شدت شروع به گریه کرد و پسرهاى مسلم (علیه السلام) عمامه شان را برداشتند و گریۀ شدید کردند و اهل بيت (علیهم السلام) در اين مصيبت با ايشان همراهی كردند و به سوگوارى پرداختند و امام حسين (علیه السلام) از شهادت مسلم (علیه السلام) سخت غمگین شد. 🏷🏷🏷🏷📁
📌زمزمه آه شب غمم سحر ندارد كسی ز من خبر ندارد نـالۀ مـن اثـر ندارد وای وای آه من و در و دیــوار كوفه رفتم سر بازار كوفه گـرید به حالم دار كوفه وای وای از بس زدم صدایت دیگر نفس ندارم طنـاب دار كوفه باشد در انتظارم حسین میا به كوفه ** آه من از سر دار العماره با تو بگویم یابن ثاره بـا خــود مَـیـاور گاهواره وای وای آه از شیر خواره گفتگو بود حرف از سپیدی گلو بود گلوی نـازكتر ز مـو بود وای وای اینجــا نصیب اصغر غم میشود حسین جان سرش به روی دوشت خم میشود حسین جان حسین میا به كوفه ** آه كوفه بُود چشم تماشا تا كه بیاید ماه لیلا صحبت بُود از اربـاً اربـا وای وای آه ای تو مرا دلدار و دلبر یا كه میا با علی اكبر یا با خودت عبا بیاور وای وای هر جا كه میروم من حرف از جوان لیلاست تیر و كمـان به فكر آرام جان لیلاست حسین میا به كوفه ** آه جانم ز غم رسیده بر لب شد روز مهمان تیره چون شب در كوچه هستم یـاد زینب وای وای آه بی تو دل من تنگ تنگ است كوفه میا كوفه دو رنگ است بــر روی بـام كوفـه سنگ است وای وای من بوده ام از اول پابوس تو حسین جان هستم فقط بیــاد ناموس تو حسین جان حسین میا به كوفه
✳️ زمینه ✳️ چشمام ، مثه ابر ِ بهاره - دل ِ من بيقراره نيا به سمت ِ كوفه - كوفه وفا نداره برگرد – زينبت آواره مي شه برگرد – دخترت بي چاره ميشه برگرد – غارت گوشواره مي شه برگرد - اينجا پر از تيغ و نيزه ست برگرد – كوفه پر از چشم ِ هرزه ست مولا – ميا كوفه يابن الزهرا روي ، بام ِ دارالعماره - تن ِ مسلم روی داره نيا به سمت ِ كوفه – كوفه وفا نداره برگرد – كاشكي نامه نمي دادم برگرد – يا حسين بشنو فريادم برگرد – تشنه لب از پا افتادم برگرد – كه علي اكبر جوونه برگرد – بهار كوفي خزونه مولا – ميا كوفه يابن الزهرا □□□□□□□□
❇️نوحه❇️ با وفا و بصیر ، عاشقی بی بدیل السّـلام علی ، مسـلم بن عقیـل السّـلام ای سفـیر هدایـت ای شکوه استقـامت یا حسین بوده تسبیح لبهای تو تا صبح شهادت یا حبیبی حسین یابن زهرا ****** بسم رب العزیز ، بسم رب الجلیل منم ای کوفیـان ، مسـلم بن عـقیل مسلمی که به راه حسین خود دل از کف داده باشد مـرگ در راه حـق آرزوی مـردم آزاده باشـد یا حبیبی حسین یابن زهرا ❌❌❌❌❌❌❌❌