eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
618 عکس
156 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
8 سرمطهّرامام حسین(ع) نوشتم اول خط باسمه‌ تعالی سر بلند مرتبه پیکر بلند بالا سر قسم به معنی "لا یمکن الفرار از عشق" که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رأیت الا تن به آسمان بنگر! ما رأیت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه مبادا کفن مبادا سر (سیدحمیدرضا برقعی )
9 ذکرامیرالمؤمنین علی(علیه السلام) مرا درتن بود تا جان، علی گویم علی جویم چه در پیدا چه در پنهان, علی گویم علی جویم به کامم تا زبان باشد، زبان تا در دهان باشد به هر لفظ و به هر عنوان، علی گویم علی جویم نخواهم جز علی دینی، نه جز آئینش آئینی به هردم از سر ایمان، علی گویم علی جویم زمهرش مست وحیرانم، غم وشادی نمی دانم چه در باغ وچه در بستان,علی گویم علی جویم من آن مرغ شب آویزم، به ذکر او سحر خیزم همه شب با هزار افغان، علی گویم علی جویم (موافق)
10 حضرت زینب(س)و فرزندان سلام باد به اسطورۀ حیا زینب یگانه آینۀ عصمت خدا زینب شکوه صبر علی در قیام عاشورا قوام قائمۀ عشق کربلا زینب امید پردگیان حریم آل الله به رزمگاه حسین و به خیمه ها زینب ندید آن همه غم را به غیر زیبایی که داشت در همه جا تکیه بر خدا زینب به نور دیدۀ زهرا و مرتضی و نبی دو نور دیدۀ خود داد رونما زینب (سید رضا مؤید)
11 مرثیۀ حضرت علی اکبر(علیه السلام) گفتم که فکر لحظۀ برگشتنت کنم غرق گل و ستاره همه دامنت کنم ای هدیۀ بزرگ من، از دوست خواستی با دست خود روانه سوی دشمنت کنم برگشتی از میانۀ میدان یگانه گل تا من دوبار، گریه پیِ رفتنت کنم حالا ز بس که زخم، تنت را گرفته است من مانده ام چگونه کفن بر تنت کنم آهسته آمدم به سویت طاقتم نبود با چشم خود نگاه به جان کندنت کنم (محمد سعید میرزایی)
12 مصائب حضرت زینب(س)(شام غریبان) هجوم ناگهان و وای زینب به سوی کاروان و وای زینب تن آقا به روی خاک عریان بدون سایه‌بان و وای زینب شنیده شد صدای مادری که نشسته قد کمان و وای زینب دوباره دست‌هایی را که بستند دوباره ریسمان و وای زینب شب و صحرا و آتش، طفل و معجر امان و الآمان و وای زینب (حاج مرتضی طاهری)
13 در مسیرکوفه و شام حال اطفال خود ای پیش رو قافله بین گردن سلسله ای ، بسته به یک سلسله بین به سر خار مغیلان، به ره شام بلا دل شکسته همه را پای پُر از آبله بین ای که نزدیک تر از جان به تنی، زینب را! مدّ آهی به میان من و خود فاصله بین گه سرت را به سنان بینم و گاهی به تنور زنده ام باز، مرا صبر نگر، حوصله بین سر بازار سر ماه بنی هاشم را اندر این مشغله در محفل ما، مشعله بین (جودی خراسانی)