ای دوست ز رحمت، دلِ آگاهم ده
در ماه دعا سیرِ الی اللّهم ده
ماه رمضان و ماه مهمانی توست
در محفل مهمانی خود راهم ده
اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ
💠 حلول ماه مبارک رمضان تبریک و تهنیت باد.
#ماه_رمضان
#کانال_شعر_سبک_نکات_مداحی
﴿آدرس های ما در فضای مجازی﴾
♦️اینستاگرام
@majide_taheri
♦️تلگرام
https://t.me/sher_sabk_maddahi
♦️ایتا
https://eitaa.com/sher_sabk_maddahi
♦️سایت کانون فرهنگی ولایت
Www.vmadahi.ir
♦️سایت انتشارات طاماه
Www.taamaah.ir
♦️وبلاگ آموزش مداحی
Www.amoozeshmaddahi.blogfa.com
♦️مجالس مجیدطاهری
https://eitaa.com/joinchat/2062811379C11af63ce94
♦️اشعارمجیدطاهری
https://eitaa.com/joinchat/3851813558C9b3f122bc2
♦️انتشارات طاماه(کتاب های آموزش مداحی)
https://eitaa.com/joinchat/897778361Cbc2fb75cf3
♦️پیام از طریق ایتا جهت آموزش مداحی
09905286200
♦️♦️♦️♦️♦️
♦️تماس مستقیم جهت آموزش مداحی و دعوت مجالس
09121838268
#حاج_مجیدطاهری
غزل شب عید
🌷امید بسته ایم و به خورشیدمی رویم
ما دل شکسته ایم و به امید می رویم
🌷سنگی که دوستانه به این ره فکنده اند
شد چون ستاره ای که درخشید می رویم
🌷گفتند هرکه خون به دلش شد گذرکند
در دل چه لاله هاست که روئید می رویم
🌷در راه یک ندا که منادا شدیم ما
آن نور مشرقی که بتابید می رویم
🌷با دوستان هیئتی ِ گریه کن شبی
این چشم ها که خوب بگرئید می رویم
🌷تا صبح می رویم به قلبی پر از نشاط
نیت زیارتست و شب عید می رویم
🌷گفتیم کربلا و الی الله شد نصیب
یک عمر گشت تا که به توحید می رویم
🌷پیرغلام ها که به آنجا رسیده اند
گویند چشم شب که بخوابید می رویم
🌷از هرگناه توبه به شوقش نموده ایم
این شوق تا که خوب بجوشید می رویم
🌷«طاهر» به شوق باغ شهادت بخوان،بدان
صبح بهار، لاله که خندید می رویم
🖋مجیدطاهری
دوبیتی های باباطاهر
وزن:مفاعیلن مفاعیلن فعولن
————————————-
به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم
به دریا بنگرم، دریا تو بینم
به هر جا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا تو بینم
به سر شوق سرِ کوی ته دیرم
به دل مهرِ مه روی ته دیرم
بت من! کعبۀ من! قبلۀ من!
تهیی، هر سو نظر سوی ته دیرم
دلم بیوصل ته شادی مبیناد
به غیر از محنت، آزادی مبیناد
خرابآبادِ دل، بی مَقدم تو
الهی هرگز آبادی مبیناد
غم عشقت بیابون پرورُم کِرد
هوای وصل، بی بال و پرم کرد
به مو گفتی: صبوری کن، صبوری
صبوری طُرفه خاکی بر سرم کرد
یکی درد و یکی درمون پسندد
یکی وصل و یکی هجرون پسندد
مو از درمون و درد و وصل و هجرون
پسندُم آنچه را جانون پسندد
خوشا آنان که سودای تو دیرند
که سر پیوسته در پای تو دیرند
به دل دیرُم تمنای کسانی
که اندر دل تمنای تو دیرند
نمیدونُم دلُم دیوونۀ کیست؟
کجا میگردد و در خونۀ کیست؟
نمیدونم دل سرگشتۀ مو
اسیر نرگس مستونۀ کیست
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما
ما به دنبال تو میگردیم و تو دنبال ما
ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه گم
رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما
خاصه این شبها که ابر و باد و باران با من است
خاصه این شبها که تعریفی ندارد حال ما
کاش در تقدیر ما باشد همه شبهای قدر
کاش حَوِّل حالَناییتر شود احوال ما
این سحرها در زلال ربّنا گم میشویم
این سحرها آسمان گم میشود در بال ما
ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم
ماه با پای خودش آمد به استقبال ما
گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال
تا همه خورشید گردد روزی امسال ما
✍️علیرضا قزوه
﷽
"براي حضرت خديجه صلوات الله عليها"
دلم می خواست امشب اشک، چشمم را خبر می کرد
دلم می خواست دستم خاک عالم را به سر می کرد
دلم میخواست پایم امشب از ماندن حذر می کرد
به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می کرد
دلم می خواست خیس از گریه های ابرها باشم
دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم
بهشتی بازهم از جنس خاکی نازنین آنجاست
مزار پاره های قلب ختم المرسلین آنجاست
یقینا قطعه ای از جنت حق در زمین آنجاست
چرا که مرقد خاکی ام المومنین آنجاست
شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را
به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را
قدم هایت ندیده هیچ گاه از پا نشستن را
نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را
چگونه می توان فهمید اینسان چشم بستن را
به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را
برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود
همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود
الا یا کاشف الکرب محمد سیب لبخندت
سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت
به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت
تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت
جز اینکه خواجه ی لولاک، احمد همسرت باشد
گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد
الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه
الا ای ترتبت تو قبله گاه دیگر مکه
الا ای سایه ی دست کریمت بر سر مکه
یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه
قرار دل! دلم را عاری از هر بیقراری کن
کریمه! باز مهمان آمده پس سفره داری کن
میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت
پر از فریاد بی تابی ست بر لب های خاموشت
صدای گریه ای گویا طنین افکنده در گوشت
ببین زهراست که بی تاب افتاده در آغوشت
نگاهت حس تلخ لحظه های واپسین دارد
وصیت هایت امشب حرف هایی آتشین دارد
گمانم در نگاه دخترت آزار میبینی
و داری خانه ای با آتش بسیار می بینی
کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی
میان پهلوی گل تیزی یک خار می بینی
ببین که دست های تازیانه می رود سویش
همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش
محمدعلي بياباني
#حضرت_خدیجه_س
شور حضرت خدیجه سلام الله علیها
سلام روح القدس سلام رب جلیل
به مادر کوثر و به دختر سلسبیل
چه بانویی در قریش همیشه او بی نظیر
چه همسری بر رسول هماره او بی بدیل
قطره ای از قهر او عذاب طوفان نوح
گوشه ای از مهر او عبور موسی ز نیل
یگانه بانو که بر دو قبله خوانده نماز
سجده به بت کی کند ؟ پیرو دین خلیل
بطن چنین بانویی ظرف امامت شده
از افق او دمید آل نبی را سلیل
بهر طعامش حرا چله نشینی کند
بهر سلامش رطب شهد شود بر نخیل
شاخه ی گل روی دست قابض روح آمده است
پر شده در باغ وحی بوی گلاب و رحیل
رسد به خیرالبشر تسلیت از کردگار
رسد به خیرالنسا تعزیت از جبرئیل
جامه ی پیغمبر است جای کفن بر تنش
نخواست حتی کفن ز روزگار بخیل
نبود بیند دگر که بین دیوار و در
دختر او شد شهید کودک او شد قتیل
نبود تا بنگرد که تشنه ای روی خاک
سنگ خورد بی حساب تیر خورد بی دلیل
نبود تا بنگرد به دست و پای امام
حلقه ی زنجیر ها چگونه بسته دخیل
....
میثم مومنی نژاد
#حضرت_خدیجه_س
بعداز حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با فرزندش چه می کنند: از میِ بغض امیر المؤمنین ساغر زدند
با جسارت تازیانه بر تن کوثر زدند
شاهدم قول من آذاها فقد آذانی است
آن جنایت پیشگان سیلی به پیغمبر زند
مصطفی در باغ جنت دست بر پهلو گرفت
تا لگد بر پهلوی صدیقه ی اطهر زدند
قامت انسیة الحورا چو شد نقش زمین
طایران وحی بسمل وار دورش پر زدند
سینه ی محسن که از ضرب لگد آسیب دید
راست گفتم تیر بر حلق علی اصغر زدند
منبر پیغمبر اسلام وقتی غصب شد
گردن سادات را تا دامن محشر زدند
بود جرم او حمایت از علی آخر چرا
دیگر آن مظلومه را پیش روی حیدر زدند
خواست قلب سخت تر از سنگشان آید به رحم
بغض حیدر یادشان افتاد محکم تر زدند
فاطمه دنبال حیدر بود و دنبال سرش
چار کودک دست خود بر سینه و بر سر زدند
دست ناپاک سقیفه بر جنایت باز شد
تا قیامت کشتن آل علی آغاز شد
✍حسان
#حضرت_زهرا_س
Haj Meysam MotieeShab11Ramazan1398[07].mp3
زمان:
حجم:
19.75M
#زمینه_رحلت_حضرت_خدیجه_س
«به چشم گریون زهرا قسم...»
به چشم گریون زهرا قسم
به اشک و آه مصطفی قسم
به غربتِ آل طاها قسم، نرو
دل دریای غمه، پر از آتیشه
جای خالیِ تو، مگه پر میشه؟!
اگه بری زهرا رو یتیم کردی
اگه بری لبریزِ عذاب میشه
اگه بری این دخترِ چارساله
بدون تو ذرهذره آب میشه
نرو بانوی بیهمتا، نرو آرامش زهرا
............................................
به روشنای این خونه قسم
به لبخندت که درمونه قسم
به چشمایی که بارونه قسم، نرو
با تو بیاثره، غمای دنیا
تنها دلخوشیِ نبی و زهرا
تو بودی که موندی پای دین حق
تُو روزایی که کسی نبود یارم
خدا و رسولش از تو ممنونن
فدای تو همسرِ فداکارم
نرو بانوی بیهمتا، نرو آرامش زهرا
...........................................
به درد سخت جدایی قسم
به لحظههای تنهایی قسم
به اون روزای رویایی قسم، نرو
خاموش میشه دیگه، چراغ خونهم
من تا آخر عمر، برات گریونم
یه کفنِ ساده هم نموند واسهت
دار و ندارِت رو پای دین دادی
همهغما رو به جون خریدی و
پای همهچی تا آخر ایستادی
نرو بانوی بیهمتا، نرو آرامش زهرا
#حمید_رمی
کربلایی حسین طاهری1401012307.mp3
زمان:
حجم:
17.18M
#زمینه_حماسی_حضرت_خدیجه_س
«اول یار دین تویی و بس»
اول یار دین تویی و بس
خاتم رو نگین تویی و بس
زهرا دختر تو بوده پس
امالمؤمنین تویی و بس
تُو عالم از همه سری
چون که صدیقهپروری
خیلی شیرینه گفتنش
مادرخانومِ حیدری
أشهدُ أنّ اُمَّنا زهرا
وَ امَّها خدیجة الکبری
__________________
قلبت به نبی که گره خورد
پیغمبر که دل به تو سپرد
این عشق الهیِ شما
کفر کافرا رو درآوُرد
ایثار تو زبونزده
مثلت دیگه نیومده
سرمایهدارِ مکهای
سرمایهت عشق احمده
أشهدُ أنّ اُمَّنا زهرا
وَ امَّها خدیجة الکبری
___________________
هرکس که رسیده به حسین
میدونه که رفته زیر دِین
مدیونه به تو نوکریشو
ای مادربزرگِ حسنِین
تُو غم تُو شادی با همیم
ما ثروتمند عالمیم
چون از خیر وجود تو
ما عشاق المحرّمیم
أشهدُ أنّ اُمَّنا زهرا
وَ امَّها خدیجة الکبری
#حمید_رمی