eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
618 عکس
156 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️...شور...❇️ روزی ِ ما میشه ان شاء الله به حقّ حسین/به حقّ حسین2 حرم سفیر کربلا به حقّ حسین/به حقّ حسین2 سفیر ِ غریب نینوا/مُسلم ای یار خون خدا دل ما شده تنگ حرم/اللهم الرزقنا کربلا... اللهم الرزقنا کربلا... زاویۀ مسجد کوفه بهشت دلا/بهشت دلا2 میریم ان شاء الله از کوفه ما به کرببلا/به کرببلا2 گرفته آتیش دلای ما/این دلهای مبتلای ما به دست ِ حضرت مسلمه/برات کرببلای ما اللهم الرزقنا کربلا...3 ان شاء الله هممون جون بدیم برای حسین/برای حسین مثل شهدایی که شدن فدای حسین/فدای حسین هرکسی بر حسین نوکره/واقعاً سالار و سَروَره بر روی چشمامون تربت ِ/بین الحرمین ِ دلبره اللهم الرزقنا کربلا... ❌❌❌❌❌❌❌❌
_حضرت_مسلم(علیه السلام) سید و مولا میا به کوفه یا حسین عزیز زهرا دارم تمنّا میا به کوفه یا حسین عزیز زهرا شمسِ امامت نام تو روی لبمه چه با محبت ببین حسین جان سفیر تو آواره شد به شهر غربت دل من بی قراره آقا وارث ذوالفقاره آقا به سوی این دیار آقا بچه هات رو نیار آقا سیدی یا حسین مولا... * ای نور دیده قرارِ ما همینجا با سرِ بریده گریه کنِ ما مادریه که قامتش شده خمیده نوحه می خونه جون دادی ای عزیز من با لب تشنه شمرِ حرومی میاد برای کُشتنت با تیغ و دشنه عزیزِ مصطفی آقا میشه بر تو جفا آقا یَمِ لطف و وفا آقا ذبیح بالقفا آقا سیّدی یا حسین مولا ❌❌❌❌❌❌❌❌
↙️شور...حضرت مسلم(علیه السلام) ↙️ زد از درخت عاشقی غربت شکوفه آقا میا جان علی اصغر به کوفه کنم با وجودم به سویت اشاره ببین مسلمت را به دارالعماره حسین یابن زهرا... *ای قلب سُکّان فلک یکسر اسیرت شد کوچه گردی عاقبت کار سفیرت ز غم در به در من به قلبم شرر تو قنوت نمازم شده گریه بر تو حسین یابن زهرا... *در بند نامردانم و جان بر لب هستم من غصه دار حال و روز زینب هستم رسد روزگاری که از محنت دل در این کوفه زینب زند سر به محمل حسین یابن زهرا ❌❌❌❌❌❌❌❌
انتقام پهبادی و موشکی می دهد بر باد اسرائیل را پهپادمان می کند نابود این ابلیس را فریادمان تا شود بیتُ الْمُقدَّس پاک از لوث یهود می کند دست خداوند رحیم امدادمان در کنار باغ زیتون فلسطین عزیز بوی پیروزی بگیرد عاقبت شمشادمان موشک سجّیل در پروازی از فتح و ظفر می کند از دام صهیونیست ها آزادمان ما همه نابود می خواهیم اسرائیل را غیر ازین چیزی نخواهد کرد هرگز شادمان باید اسرائیل گردد محو در کُلّ جهان هست از پیر جماران این سخن در یادمان جاودان گردد هر آن کس پیش دشمن ایستاد بیم از دشمن یقیناً می دهد بر بادمان فتح و پیروزی بود با ما درین زیبا نبرد گرچه هفتاد و دو تن باشد همه تعدادمان باید از پهپاد و موشک های ما ویران شود می کند ویرانی صهیون همه آبادمان رو به حق داریم و نام مهدی زهرا به لب ای عزیز فاطمه اکنون برس بر دادمان اقتدار و عزّت ایران ما از رهبر است شد ازو با اقتدار بی نظیر ایجادمان آنچه می بینیم پیش روی خود در این نبرد می فتد «یاسر» به دام ما یقین صیّادمان ** محمود تاری «یاسر»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز تخریب بقیع گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر پریشان است احوال من از حالی پریشان تر مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکی ات قدریست پنهان تر رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می شوی ویران تر و دل از تو ویران تر برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر نقد: در بیت چهارم،《 آن دنیا 》باید اصلاح گردد؛ زیرا نام عالم دیگر را 《دنیا》 نگذاشته اند.
غبار صحن تو بر درد جان دواست بقیع! خرابه‌های تو، باغِ‌ بهشتِ ماست، بقیع! تو هم چو فاطمه در شهر خویش تنهایی غریبی و، همه کس با تو آشناست، بقیع! اگر چه روی به کعبه نماز می‌خوانیم تو قبله دلِ مایی، خدا گواست، بقیع! به آن چهار امامی که در بغل داری برای ما حَرَمت مثل کربلاست بقیع! به یاد چهار پسر، در کنار چار مزار هنوز ناله اُمُّ البنین به پاست، بقیع! علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو که قبرِ گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع؟ هنوز نالۀ زهراست از مدینه بلند هنوز لرزه بر اندامِ مجتبی‌ست بقیع! قوی‌ترین سندِ غربت علی در تو عِذار نیلیِ ناموسِ کبریاست، بقیع! ✍حاج غلامرضاسازگار
آتش بزن ای غم تمام پیکرم را لبریز کن از خون، دل و چشم ترم را ای آه و ناله راه بغضم را بگیرید تا پنجۀ بغضی نگیرد حنجرم را خانه خرابم کرد سیل اشک ، وقتی کردم نظاره تربت پیغمبرم را بگذار تا از غربت زهرا  بکوبم بر پنجره های بقیع او سرم را ای کاش چون پروانه ای در ماتم او آتش بسوزاند همه بال و پرم را اینجا چرا گلچین به گل زد تازیانه این غم شراره زد دل غم پرورم را هرگز نمی بخشم تو را شهر مدینه من در کجا جویم مزار مادرم را آتش مزن بردفتر شعر «وفائی» ای اشک غم، رنگین نمودی دفترم را ✍سیدهاشم وفایی
ای مدینه جلوگاه کبریا ای تجلی گاه انوار خدا ای مدینه ای تو مُشکوی بهشت عطر خاکت خوشتر از بوی بهشت ای زمینت لاله زار اهلبیت ای امین و راز دار اهلبیت ای حریمت قبله گاه اهل دل ای نسیمت با رگ جان متصل ای به گِردَت کعبه ی  دل در طواف خفته در تو اسوه ی  شرم و عفاف در تو خورشید نبوت خفته است درتو ناموس ولایت خفته است نقش هستی نقشی از ایوان توست آب و باد و خاک سرگردان توست ای گلستان گل و آلاله ها ای نیستان تمام ناله ها ای وصیتنامه ی درد علی نخل هایت دست پرورد علی ای مدینه جانِ جان ما توئی آیه های صبر را معنا توئی ناله های مرتضی در گوش توست هستی او خفته درآغوش توست لب گشا از محنت زهرا بگو از غم و درد علی با ما بگو فاش کن آن گوهر ناسفته را راز های گفته و ناگفته را گر که عمری سخت پابند توام چون «وفائی» آرزومند توام ✍سید هاشم وفایی