خداوندا!شبم را روز گردان
چو روزم بر جهان پیروز گردان
شبی دارم سیاه از صبح نومید
در این شب روسپیدم کن چو خورشید
تویی یاری رس فریاد هر کس
به فریاد من فریاد خوان رس
ندارم طاقت تیمار چندین
اغثنی یا غیاث المستغثین
به آب دیده طفلان محروم
به سوز سینه پیران مظلوم
به بالین غریبان بر سر راه
به تسلیم اسیران در بن چاه
به داور داور فریادخواهان
به یا رب یا رب صاحب گناهان
به دامن پاکی دین پرورانت
به صاحب سری پیغمبرانت
به محتاجان در بر خلق بسته
به مجروحان خون بر خون نشسته
به دورافتادگان از خان و مانها
به واپس ماندگان از کاروانها
به وردی کز نوآموزی برآید
به آهی کز سر سوزی برآید
به ریحان نثار اشک ریزان
به قرآن و چراغ صبح خیزان
به نوری کز خلایق در حجاب است
به انعامی که بیرون از حساب است
به مقبولان خلوت بر گزیده
به معصومان آلایش ندیده
به هر طاعت که نزدیک صواب است
به هر دعوت که پیشت مستجاب است
بدان آه پسین کز عرش پیش است
بدان نام مهین کز عرش پیش است
که رحمی بر دل پرخونم اور
وزین غرقاب غم بیرونم آور
اگر هر موی من گردد زبانی
شود هر یک تو را تسبیح خوانی
هنوز از بی زبانی خفته باشم
زصد شکرت یکی ناگفته باشم
اگر روزی دهی وز جان ستانی
تو دانی هر چه خواهی کن تو دانی
به نوفیق توام زین گونه بر پای
برین توفیق توفیقی بر افزای
من رنجور،بی طاقت عیارم
مده رنجی که من طاقت ندارم
زمن ناید به واجب هیچ کاری
گر از من ناید آید از تو باری
به انعام خودم دلخوش کن ای یار
که انعام تو بر من هست بسیار
ز تو چون پوشم این راز نهانی؟
و گر پوشم تو خود پوشیده دانی
(نظامی گنجوی)
#مناجات
#حدیث_روز
امام على علیه السلام فرمودند :
خداوند روزه را واجب كرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید .
نهج البلاغه ، حكمت 252
@hajmajidetaheri
مناجات
عاشق مشتاق تا آغوش هجران می رود
پابرهنه در پی خار مغیلان می رود
شب به شب سر به بیابان طلب بگذاشتیم
هر که عاشق می شود ، شبها بیابان می رود
گردن معشوق می افتد گناه عاشقان
گر زلیخا بد شود یوسف به زندان می رود
بیشتر مهر پدر را می کند معطوف خویش
طفل در نزد پدر هر وقت گریان می رود
گر ازاینجا سردرآوردیم ما کار تو بود
گله هر جا میرود با میل چوپان می رود
سفره مهمان ندیده نیست در شان کریم
اول ابراهیم ما دنبال مهمان می رود
گیسوی معشوق را با خون دل باید گرفت
آنچه آسان می رسد از راه آسان می رود
من تو را با قیمت جانم بدست آورده ام
هر کجا اسم تو می آید؛ز تن جان می رود
آبروی فاطمه ما را کنارت راه داد
طفل بازیگوش با مادر دبستان می رود
من دوباره گیر کردم ؛ضامن آهوکجاست؟
من دلم تا گیر می افتد خراسان می رود
معجزه یعنی همینکه در میان خانه ات
هر که گریان می شود تا خانه خندان می رود
علی اکبر لطیفیان
با حذف چند بیت
مناجات با خدا
به توبه می کند این افتخار وا دارم
گناهکارم و حُبُّ الحسین را دارم
مرا به حُرّ و زُهیر و بُریر حاجت نیست
که اتصال به گلهای مصطفی دارم
اگر به توشه، ثوابِ عمل ندارم من
ولی به سینه تَولّای مرتضی دارم
اگر دلم، حَرمُ الله است، یعنی که
میان سینه، ضریحی ز کربلا دارم
دلم…دلم…دلم از قتلگاه کمتر نیست
به یا بُنَیَّ قسم، صوت آشنا دارم
ز نالۀ قَتَلوکَ دلم تهی نشود
و ضَجّۀ ذَبَحوکَ مِنَ القَفا دارم
مرا به صوتِ حزینِ سکینه بخشیدند
که از مصائبِ او وامصیبتا دارم
به دستِ بستۀ سجاد و آن دعاهایش
به دستِ باز، به شرمندگی،دعا دارم
تو خالقی که دلی قیمتی به من دادی
من عاشقی که ز عشقت خدا خدا دارم
هزار نغمۀ اَلغَوث از لبم ریزد
دَمی که ذکرِ علمدارِ نینوا دارم
قسم بنام تو یا فاطمه اَغیثینی
که حاجتِ فرجِ مهدیِ تو را دارم
محمود ژولیده
با حذف چند بیت
#آموزش_مداحی_استاد_طاهری
My Recordingمراسم ختم مادر27اردیبهشت98.mp3
زمان:
حجم:
48.34M
مراسم ختم مادر.27اردیبهشت98