فراق امام زمان🍃
دلم می خواست هر شب جمعه
با امام زمان کربلا باشم
به دنبال یوسف نرجس
در بدر توی کوچه ها باشم
مرا کشته درد شیدایی
امان از این عشق و رسوایی
یا اباصالح
دلم می خواست قبر گمشده را
با امام زمان می شدم زَوار
اباصالح روضه می خواند و
می زدم من سر بر در و دیوار
به یاد آن صورت نیلی
که خورده بود از عدو سیلی
یا اباصالح
دلم می خواست گوشۀ حرمت
با امام زمان روضه می خواندم
که یک صبح جمعه با مهدی
در کنار بقیع ندبه می خواندم
رقیه بود و علی اصغر
سکینه بود و علی اکبر
یا اباصالح
دلم می خواست یک دعای فرج
قسمتم می شد وادی عرفات
به هنگام مردنم می شد
آب غسل من آب شط فرات
پیمبر بود و گل طاها
علی بود و همسرش زهرا
یا اباصالح
دلم می خواست قسمتم می شد
یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و
ساعتی دور بچه ها باشم
کنم پیدا دست سقا را
ببوسم من اشک زهرا را
~~~~~~~~`بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا اباصالح #شعر_سبک_مرثیه_مداحی #امام_زمان_عج #شب_جمعه
امروز بزرگترین صدقه برای مداحان چیست؟
مقام معظم رهبری:
تأکید میکنم به برادران عزیز مدّاح -و اگر خواهرانی در این صراط مشغول کار هستند- که این همیشه در نظر شریف و در ذهنتان باشد که شما فرهنگسازید، باید فرهنگسازی بکنید؛ باید کاری بکنید که یک فکر درست، یک کار لازم به صورت واضح در ذهن مردم، در دل مردم منعکس بشود و پایدار بماند؛ این کار، بزرگترین عبادت است، بزرگترین صدقه است و انشاءالله خدای متعال شما را کمک خواهد کرد.(۱۳۹۸/۱۱/۲۶)
#مقام_معظم_رهبری
#صدقه
#ماه_صفر
#مداحان
مرثیه حضرت رقیه(سلام الله علیها)
به یزید گفتند: یکی از دختران امام حسین(علیه السلام) پدر را در خواب دیده گریه میکند و پدرش را میخواهد؛ گفت:بروید و سر پدرش را برایش ببرید؛ او کودک است و تشخیص نمیدهد؛ از طرفی شب است، شاید آرام بگیرد.
کودکی را که پدر در سفر است
دائماً چشم امیدش به در است
هرصدایی که ز در میآید
به گمانش که پدر میآید
گفت:الان پدرم مرا در آغوش گرفته بود، الان در خواب دیدم پدرم مرا میبوسید؛ دست نوازش به سرم میکشید؛ عمه جان من بیپدری ندیده بودم، مدتی است پدرم را نمیبینم.
اسلام سفارش کرده انسان به یتیم محبت کند؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:«انا و کافل الیتیم کهاتین فی الجنه»انگشتان مبارک را کنار هم گذاشت و فرمود:کسی که یتیم را کفالت کند من و او در بهشت مثل این دو انگشت با هم هستیم؛ این قدر دربارۀ یتیم سفارش شده است؛ اما چه میگذرد بر یتیمی که یک وقت نگاه کند و ببیند سر بابا را مقابلش گذاشتهاند. زن ها تماشا میکنند؛ آقا علی بن الحسین(علیه السلام) نگاه میکند، این بچهها هم نگاه میکنند؛ رقیه روپوش طبق را کنار زد؛ یک قدری خیره خیره به سر بابا نگاه کرد، بعد دست برد و سر بابا را برداشت به سینه چسبانید و صدا زد:«یا ابتا من الذی ایتمنی عل صغر سنی؟من الذی قطع وریدک؟»بابا چه کسی مرا یتیم کرده؟چه کسی رگهای گردنت را برید؟«لیتنی کنتُ قبل هذا الیوم عمیاءً»ای کاش من کور شده بودم و سربریدهات را نمیدیدم!
من به فدای سر نورانیات سنگ جفا شکسته پیشانیات
بسکه دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله
به روی من ز بس زده خصم دون ز سیلیاش گشته رخم نیلگون
همین طوری که با پدر حرف میزد یک مرتبه دیدند رقیه ساکت شد؛ خرابه تاریک است، زنها به حال خود مشغول گریه بودند؛ با خود گفتند: شاید خوابش برده؛ زینب(سلام الله علیها) جلو آمد و رقیه را تکان داد ناگاه دید:«لقد فارقَ روحُهَا الدنیا»روحش از بدنش مفارقت کرده است.»(نظری منفرد، 1391، 234)
نظری منفرد، علی، (1391). در سوگ آل الله، قم:جلوه کمال.
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مرثیه
#روضه
هدایت شده از دکترمجیدطاهری
زمزمه و زمینه🎤
امام حسن مجتبی (علیه السلام)
سلام آقا. عزیز حضرت زهرا
حسن جانم. فدای غربتت آقا
رو اسم تو . دارن سینه زنا غیرت
بااسم تو . بهم میریزه هرهیات
حسن جانم
ببین حالا. یه تشتی روبروتونه
خون دلها. بجاتو روضه میخونه
جگرپاره. بریز بیرون همه حرفات
میگن کوچه . چرا می لرزه دست و پات
حسن جانم
پیشه زینب لبات غرقه به خون میشه
لب خونی عذابه خواهرت میشه
یه تشت اینجا یه تشتم میبینه تو شام
یزیده مست میده بر اهل بیت دشنام
حسن جانم
شراب می خورد باچوبش روی لب میزد
شکست دندون صدای فاطمه اومد
نبود عباس ببینه محشری برپاست
یکی پاشد ز دخترها کنیزی خواست
حسن جانم
✍️قاسم نعمتی
باحذف
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#زمینه
#زمزمه
#امام_حسن_علیه_السلام