eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
618 عکس
156 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
مرثیه حضرت رقیه(سلام الله علیها) به یزید گفتند: یکی از دختران امام حسین(علیه السلام) پدر را در خواب دیده گریه می‌کند و پدرش را می‌خواهد؛ گفت:بروید و سر پدرش را برایش ببرید؛ او کودک است و تشخیص نمی‌دهد؛ از طرفی شب است، شاید آرام بگیرد. کودکی را که پدر در سفر است دائماً چشم امیدش به در است هرصدایی که ز در می‌آید به گمانش که پدر می‌آید گفت:الان پدرم مرا در آغوش گرفته بود، الان در خواب دیدم پدرم مرا می‌بوسید؛ دست نوازش به سرم می‌کشید؛ عمه جان من بی‌پدری ندیده بودم، مدتی است پدرم را نمی‌بینم. اسلام سفارش کرده انسان به یتیم محبت کند؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:«انا و کافل الیتیم کهاتین فی الجنه»انگشتان مبارک را کنار هم گذاشت و فرمود:کسی که یتیم را کفالت کند من و او در بهشت مثل این دو انگشت با هم هستیم؛ این قدر دربارۀ یتیم سفارش شده است؛ اما چه می‌گذرد بر یتیمی که یک وقت نگاه کند و ببیند سر بابا را مقابلش گذاشته‌اند. زن ها تماشا می‌کنند؛ آقا علی بن الحسین(علیه السلام) نگاه می‌کند، این بچه‌ها هم نگاه می‌کنند؛ رقیه روپوش طبق را کنار زد؛ یک قدری خیره خیره به سر بابا نگاه کرد، بعد دست برد و سر بابا را برداشت به سینه چسبانید و صدا زد:«یا ابتا من الذی ایتمنی عل صغر سنی؟من الذی قطع وریدک؟»بابا چه کسی مرا یتیم کرده؟چه کسی رگ‌های گردنت را برید؟«لیتنی کنتُ قبل هذا الیوم عمیاءً»ای کاش من کور شده بودم و سربریده‌ات را نمی‌دیدم! من به فدای سر نورانی‌ات سنگ جفا شکسته پیشانی‌ات بسکه دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله به روی من ز بس زده خصم دون ز سیلی‌اش گشته رخم نیلگون همین طوری که با پدر حرف می‌زد یک مرتبه دیدند رقیه ساکت شد؛ خرابه تاریک است، زن‌ها به حال خود مشغول گریه بودند؛ با خود گفتند: شاید خوابش برده؛ زینب(سلام الله علیها) جلو آمد و رقیه را تکان داد ناگاه دید:«لقد فارقَ روحُهَا الدنیا»روحش از بدنش مفارقت کرده است.»(نظری منفرد، 1391، 234) نظری منفرد، علی، (1391). در سوگ آل الله، قم:جلوه کمال.
📚نکات مداحی آموزش معارف قرآن کریم و ادعیۀ مأثور در مداحی اگر به نوعی باشد که تأثیر قرآن و ادعیه در شعرشاعران آیینی که در حوزۀ مداحی سروده‌اند مشخص گردد و اساتید، این تأثیر را آموزش داده و نمود آن را بیشتر مشخص سازند، سبب ارتقاء سطح محتوایی مداحی می‌گردد.«مرحوم آهی(از اساتید مداحی)معتقد بود صرفاً صور خیال، صناعات لفظی، ادبی و معنوی، شعر را زیبا نمی‌کند و در بحث اشعار آیینی باید به آیات و روایات توجه داشت»(بهتویی، 16فروردین1400)
📚نگاهی به پیشینۀ آموزش مداحی اهل‌البیت(علیهم‌السلام) نشان می‌دهد که درگذشته، آنچه مورد آموزش قرار می‌گرفته علوم و تجارب ادبی، از سوی اساتیدی بود که خود اغلب شاعر بودند و یا با حفظ کردن اشعار طولانی، به مهارتی در شعر رسیده بودند که می‌توانستند اشعار را نقد نمایند."علی آهی" از اساتید و شاعران این حوزه گفته است:«آن موقع این سبک و سیاق نبود که دستگاه‌های موسیقی را به مداح یاد بدهند؛ استاد، هر کسی را با توجه به استعدادش راهنمایی می‌کرد؛ صدایمان و سبکمان به درد خودمان می‌خورد؛ اگر می‌خواستیم تقلید از سبک کس دیگری بکنیم به زمین می‌خوردیم؛ آن موقع فقط اشکالات شعری را از ما می‌گرفتند؛ وگرنه نوع خواندن هرکسی خاص خودش بود...»(آهی، 1392، 12) و به نظر می‌رسد هم‌اکنون این دیدگاه صحیحی می‌تواند باشد و هرقدر رویکرد ادبی و شعری نسبت به موسیقی بیشتر می‌شود سطح انحرافات پایین‌تر می‌آید. در حال حاضر، دکلمه‌خوان‌ها که از آواز استفاده نمی‌نمایند و با شعر، مجلس خویش را مدیریت می‌کنند و مداحانی که اتکای آنها بیشتر بر شعر است تا آواز، بسیار موفق‌ترند و اساتید، می‌توانند کمک بیشتری در جهت تأثیربخشی بر مجالس به آنها بنمایند. در قدیم آنچه استاد از مداح انتظار داشت خواندن اشعار بود؛ آهی می‌گفت:«...ما تشویق می‌شدیم به شعر حفظ کردن و شعر را نزد استاد بردن و خواندن در مجالس؛ آن‌جا هم می‌خواندیم و ایرادمان را می‌گرفتند و اصلاح می‌کردیم. ما از ده سالگی شروع کردیم به مداحی و الان نزدیک هفتاد و دو سال هست که مداح هستیم و نزدیک به پنجاه و دو سه سال هم هست که شعر می‌گویم»(همان،10) او که هنرجویان بسیاری را در این راه تربیت کرد، سالها فقط با خواندن اشعار در مجالس به مداحی اهل‌البیت(علیهم‌السلام)می‌پرداخت؛ آهی می‌گفت:«ما از قدیم تا الان همۀ منبرمان را با شعر اداره می‌کردیم؛ مگر اینکه بخواهیم دوکلمه بگوییم که بین دو مطلب در شعر ربطی بدهیم»(همان،13)
📚شور و حال در مداحی اساتید اعتقاد داشتند مداح باید رسانه‌ای باشد که اعتقادات را توسط شعر به مردم می‌رساند و قرآن کریم و احادیث ائمه(علیهم‌السلام) را در قالب شعر به مردم منتقل نماید و شور و حالی که با ریتم و آهنگ بوجود می‌آید کم فایده است. "مهدی ماه‌رخسار" از اساتید می‌گفت:«مجلسی که فقط شور و حال داشته باشد گذراست و مجلسی که شعور داشته باشد ماندگار است؛ به شرط اینکه مداح یا منبری از فرمایشات ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) بهره ببرد و شعر پر مغز و با محتوا بخواند...بایستی شاگردی بزرگان علم و ادب را بکند؛ کم نیستند از این بزرگواران. طرف نباید با گوش دادن نوار مداح شود؛ باید با استادان و بزرگان علم و ادب نشست و برخاست کند و پای درسشان شاگردی کند.»(ماه‌رخسار، 1392، 35)
📚آموزش معنی شناسی اشعار انتخاب اشعار، مهم بود تا شعری خوانده شود که پر معنی و تأثیرگذار باشد؛ به این دلیل، فردی که به عنوان استاد شناخته می‌شود، باید اهل دقت باشد و ارزش اشعار را بشناسد؛ ماه‌رخسار می‌گوید:«ما استادانی داشتیم که سالها کار کرده بودند. اشعاری که انتخاب می‌کردیم برای آن‌ها می‌خواندیم تا بگویند که این شعر خوب است و آن را حفظ کنیم، الان دیگر بعد از سال‌ها کارکردن، تقریباً خودم به این تشخیص رسیده‌ام که این شعر به درد مردم می‌خورد یا نه، بیشتر معنی شعر برایم مهم بوده، نظر رهبری هم این است که شعر پرمغز و جهت دار باشد؛ البته خیلی روی آهنگ و ریتم اشعار تخصص نداشته و ندارم، بیشتر شعر برایم مهم است که بر دل شنونده اثر کند، "آقای ثابت" شعری گفته بود با این ابیات که: تو سر دادی که سر در پیش نامردان فرو ناید تو جان دادی که جان هر دو عالم را کنی احیا ... من این شعر را سالهای قبل از انقلاب در حضور رهبری خواندم و ایشان مرا تحسین کردند. یا این بیت: اسیری عیالت را چنین تفسیر عقل آمد که ای انسان ز پای خویش بند بردگی بگشا خب این اشعار یک دنیا حرف دارند؛ همیشه و برای همۀ نسل‌ها تازگی دارند.»(همان، 37)
مرثیۀ کوتاه امام حسین(علیه السلام) ... هوای گرم و دل زار و التهاب عطش غم برادر و هجر عیال و داغ پسر الا چه بود سبب از چه رو چرا به چه جرم چه بود جرم و خطا، کاین جفا شدش کیفر بفرقه‌ای که از ایشان چنین خطا سر زد مدام لعن خدا باد تا صف محشر ✍️بخشی از شعر مدرس اصفهانی
تقلید و ختم خوانی.m4a
زمان: حجم: 8.95M
آیا برای پیشرفت در مداحی تقلید کنیم؟ مراحل ختم خوانی
جهت همخوانی و زمزمه در کاروانهای پیاده روی اربعین =============== نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا دوباره کربلا غوغا شد ماتم زینب کبری شد واویلا واویلا واویلا من پی ات کوچه گردی کردم خسته از دشمن نامَردَم زینبت زینب سابق نیست یک جهان درد دل آوردم واویلا واویلا واویلا سر به خاک بلا بگذارم خیزو کن چاره ای دلدارم گرفته دست خود برپهلو مادرم آمده دیدارم واویلا واویلا واویلا زنده شد خاطراتم اینجا چیده شد روی نیزه سرها زیر و رو شد تنت با چکمه وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا بوسه از حنجرت یادم هست نگاه مادرت یادم هست عبا ؛انگشتر و پیراهن غارت پیکرت یادم هست واویلا واویلا واویلا شام پر ماجرا را دیدم وادی بی حیا را دیدم مجلسی که خودت می دانی سر و تشت طلا را دیدم واویلا واویلا واویلا خواهرت ببین تنها مانده اسیر موج غمها مانده تو‌ مزن به رویم جان من رقیه خرابه جا مانده واویلا واویلا واویلا روضه خوانت خرابه جان داد پای راس تو از پا  افتاد آنقدر بوسه زد لبهایت عاقبت شد زغمها آزاد واویلا واویلا واویلا خبر داری که دیدم آزار شد چهل منزل این غم‌تکرار باورت می شود جان من!!! راهم افتاده بین بازار واویلا واویلا واویلا هرچه آمد سرم را دیدی چون هلالی زِ نِی تابیدی دیدمت برزمین افتادی بسکه برنیزه ها  چرخیدی واویلا واویلا واویلا
واحدخوزستانی یا حسین آن که دل از غیر تو بُبرید، منم آن که لاجرعۀ می مهر تو نوشید منم آن که از شوق به هنگام ولادت چون شمع عوض گریه در آغوش تو خندید منم آن که با پرورش مادر و تعلیم پدر تربیت یافته در مکتب توحید منم آن که همراه تو آمد به صف کرب و بلا پا به پای تو صمیمانه بکوشید منم آن که خون شد دلش از محنت ایّام ولی جامۀ صبر به تن بهر تو پوشید منم روز عاشور به هنگام وداع آخر آن که پروانه صفت دور تو گردید منم آن که جا از پی یک بوسه به اعضات ندید خم شد و حنجر خونین تو بوسید منم آن که چون لانۀ زنبور ز شمشیر ستم جسم عریان تو آغشته به خون دید منم نشنیده ست کسی از سر بُبریده سخن آن که صوت ملکوتی ز تو بشنید منم آن که در بزم یزید بن معاویۀ پست قد علم کرد و سخن گفت و نترسید منم جنگ با اسلحه کار تو و یاران تو بود آن که با تیغ زبان بعد تو جنگید منم نظر مرحمتی کن تو به (ژولیده) که گفت یا حسین! آن که دل از غیر تو بُبرید منم ✍🏻مرحوم ژولیده نیشابوری