⚫️««« شور »»»⚫️
من که سه سالم خمیده شد تنم بابا حسین حسین
پی سرتو من که سینه زنم بابا حسین حسین
هرشب و هر صبح با لگد خوابم وبیدار
می میرم و زنده میشم روزی هزار بار
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابایی خواب تو دیدم، کجایی بابا بابا
پاشدم از خواب سرتو دیدم بابایی بابا بابا
اون بالا بالایی و من روی زمینم
خم شو تا اون صورت پر خون وببینم
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابا جون گم شدم عمه هم نبود بابا بابا
اومد یه نامرد جوری زد که شدم کبود بابا بابا
می کشید از پشت موهامُ میزد باباجون
پشت سرم درد میکنه بی حد باباجون
وای وای وای وای
✍️ایمان غلامی
بایک اصلاح
#شعر_و_سبک_مداحی
#آموزش_مداحی
#مرثیه
#شور
🏴««« شور »»»🏴
*امشب به جمع ما یتیمان سر زدی/اگر چه با سر آمدی
ای میهمان یک شبه خوش آمدی
اگرچه لاله گون شده جمال تو/جلوۀ نور سرمدی
ای میهمان یک شبه خوش آمدی
بدون ِ تو خزون شده بهارم/بابا ببین دیگه جونی ندارم
سر ِ تو رو، رو دامنم میذارم۲
آه و واویلا...عزیز زهرا ۳
*شام غمم نداره گوییا سحر/گرچه شدم خونین جگر
شرمنده ام از عمه زینب ای پدر
در زیر ضرب تازیانۀ عدو/شد خواهرت به من سپر
شرمنده ام از عمه زینب ای پدر
تو روی نی،مارو نظاره کردی/قلب من و از غصه پاره کردی
با غربتت من و بیچاره کردی۲
آه و واویلا...عزیز زهرا...۳
یادش به خیر بودی برام یه همزبون/ای روشنای آسمون
می بوسیدی من و بابای مهربون
یادش به خیر ای خوبیات زیاد تر از/تمومی ِ هفت آسمون
می بوسیدی من و بابای مهربون
حالا ببین نیلی رخم ز کینه/زنده شده خاطرۀ مدینه
خاطرۀ ضرب غلاف و سینه۲
آه و واویلا...عزیز زهرا۳
✍️امیرعباسی
#شعر_و_سبک_مداحی
#آموزش_مداحی
#مرثیه
#شور
زمان:
حجم:
349.7K
شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها)
سبک العطش کودکان
نیمۀ شب کودکی گر چه بود غرق خواب
اشک ز چشمش چکد از غم بزم شراب
دیده به چشمش لب خون شده از قحط آب
کودک ششماهه و ناله و اشک رباب
کرب و بلا زنده گشته است
در چشمی ،که ز غم ،خسته است
با دل خون، نام بابا، برده بر لب
وا ابتا ،وا ابتا ،وا ابتا
----------
گشته خرابه پر از نالۀ طفل غمین
کز دم پر سوز او گشته فلک دل حزین
آه دلش خون کند دیدۀ اهل زمین
کرده حرام خواب خوش بر همه قوم لعین
شد ویران از آهش نقشه ها
اندازد بر تن ها رعشه ها
با دل خون، نام بابا، برده بر لب
وا ابتا ،وا ابتا ،وا ابتا
--------
✍️محمد حسین علیرمضانی
🎤مداح میثم علیرمضانی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
هفتم صفر
نوحه شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام)
زمینه🎙
مدینه گریه کن بامن که من تنهای تنهایم
زسوز سینه می سوزم ولی در فکر زهرایم
غریبم من...
بیاور طشتی ای خواهر که در سینه جگر سوزد
چنان سوزم که در آتش دل جن و بشر سوزد
غریبم من...
بیا خواهرحلالم کن مرا دیگر نمی بینی
گلی از گلشن رویم در این عالم نمی چینی
غریبم من...
دگر چشمم نمی افتد به روی قاتل مادر
دلم چون شمع می سوزد بر احوال دل مادر
غریبم من...
به یاد آرم زمانی را که غم ما را محک می زد
مغیره مادر ما را در آن کوچه کتک می زد
غریبم من...
فراموشم نمی گردد صدای ناله ی مادر
به پشت در صدا می زد چه آمد بر سر حیدر
غریبم من..
فراموشم نمی گردد که شد رخسار او نیلی
که پیش چشم من ثانی بزد بر روی او سیلی
غریبم من...
من آن شمعم که غربت دور من پروانه می باشد
زغمهایی که من دیدم فلک دیوانه می باشد
غریبم من...
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#امام_حسن_علیه_السلام
#هفتم_صفر
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
زمان:
حجم:
115.9K
هدایت شده از دکترمجیدطاهری
امام حسن مجتبی(علیه السلام)
زمینه
کریم آل الله پاره جگر شد آه
مسموم زهر همسر شد بیجرم و بیگناه
عمری کرده عطا
خورده او صد جفا
کن نظر ای خدا...مظلوم حسن
واویلا واویلا...مظلوم حسن
یارب چه تقدیر است بدن پر از تیر است
تشییع یک مظلوم است این چه سخت و دلگیر است
امام و مقتدا
رفته سوی خدا
کشیده صد بلا...مظلوم حسن
واویلا واویلا...مظلوم حسن
زینب زند بر سر نالان شده خواهر
دوطشت پرخون را بیند از جگر و از سر
یا گرید برطاها
یاکه بر مجتبی
یا که بر سر جدا...ای بی کفن
واویلا واویلا...مظلوم حسین
✍️مجیدطاهری
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#زمینه
هدایت شده از دکترمجیدطاهری
کریم آل الله.m4a
زمان:
حجم:
3.57M
هدایت شده از دکترمجیدطاهری
امام حسن مجتبی(علیه السلام)
مرثیه🍃
واقعاً چقدر باید بر مظلومیت کریم اهل بیت(علیهمالسلام) گریست که در خانه نیز امنیت نداشت! خانه و همسری که باید محل آرامش و امنیت هر مردی باشد....امام کاسۀ آب یا شیری از جُعده گرفت و نوشید و هنگامی که احساس مسمومیت نمود، نگاهی به جعده انداخت و فرمود:«ای دشمن خدا مرا مسموم کردی! به خدا که دیگر همسری چون من نخواهی یافت و آن فاسق به عهد خویش با تو وفا نخواهد کرد!...در اطراف بالین امام(علیهالسلام) برادران و خواهران و فرزندان وی جمع بودند؛ حضرت گاه نگاهی به حسین(علیهالسلام) گاه به زینب(سلامالله علیها) گاه به عباس(علیهالسلام) و فرزندانش که به زودی یتیم میشدند میانداخت...اثر زهر در بدن امام(علیهالسلام) چنان کاری بود که وقتی حال وی به وخامت گذاشت طشتی آوردند و حضرت لختههای خون را برگرداند. با اینکه در پیرامون او برادران، برادرزادهها و بستگان بودند خواهر تحمل این وضع را نداشت. مادرانِ با محبتی چون امالبنین(سلاماللهعلیها)، ام سلمه(سلاماللهعلیها) و عمهها همچون صفیه(سلاماللهعلیها) بودند که او را دلداری دهند؛ اما غروب عاشورا در کربلا در کنار جسم برادرش حسین(علیهالسلام) هیچ کس نبود که زینب(سلاماللهعلیها) سر بر سینۀ او گذارد و گریه کند...
شد از غم دو طشت دلم طشت پر زخون
خون جگر مدام فرو ریزد از عیون
در حیرتم به زینب مضطر چه ها گذشت
آن دم که اوفتاد نگاهش برآن دو طشت
یک طشت را زخون جگر دید لالهگون
یک طشت را بدید در آن ریش پُر زخون
یک طشت را بدید پُر از پارۀ جگر
یک طشت را بدید در آن رأس چون قمر
(صغیر اصفهانی)
📓(قهرمانی نژاد، 1389، 127)
قهرمانی نژاد شایق، بهاءالدین، (1389). مصائب اهل بیت(علیهمالسلام)، روضههای صحیح اهل بیت(علیهمالسلام)، تهران:بینالملل.
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه