eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
618 عکس
156 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
ضبط کن ای چرخ فریاد مرا بشنوید آیندگان داد مرا "ناسپاسان، دخت احمد را زدند" فاش می گویم محمد را زدند آنچه بیداد خزان با یاس کرد درد آن را باغبان احساس کرد در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر از چه جای حیدر آمد پشت در دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده بر دفاع شوهرش فردی ندید بین آن نامرد ها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیش مرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علیست در هجوم دشمنان یار علیست آن که باشد مرد این سنگر منم اولین قربانی حیدر منم چشم پوشیدم زجان خویشتن ای مغیره هر چه می خواهی بزن این در کاشانه این پهلوی من این غلاف تیغ این بازوی من گر برآید شعله از کاشانه ام یا که گردد قتلگاهم خانه ام گر رود از ضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند بر گوش من گر شوم با کوه آتش رو به رو یا رود مسمار در قلبم فرو "گر رسد در پشت در، جان بر لبم" افتم از پا پیش چشم زینبم گر شوم در لحظة سقط جنین از جفای دشمنان نقش زمین باز می گویم به آوای جلی یا علیّ و یا علیّ و یاعلیّ ✍️غلامرضاسازگار (بخشی از یک مثنوی بلند)
معنای «واویلا» و «واویلتا» که در عزاداری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد چیست؟ «واویلا»؛ صوت مرکب است و از قطعات (وا + ویل + ا) تشکیل شده است. این کلمه، کلمه افسوسی است برگرفته از زبان عربی که در نوحه و ماتم استعمال می‌کنند. لفظ «وا» حرف ندبه است و ندبه به معنای نوحه ماتم و «ویل» به معنای افسوس و اندوه و «الف» برای مد صوت است که در حالت ندبه در آخر الفاظ پیدا می‌کنند. همچنین به معنای: «ای وای!»، «دریغا!» و «حسرتا!» است. «واویلا» و «واویلتا» تفاوتی از لحاظ معنا ندارند و هر دو اصطلاحی هستند که در زبان عرب رایج است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹طواف🔹 در حریم خانه ماندی اعتکاف این است این سوی مسجد شعله‌ور رفتی، مصاف این است این خطبۀ تو واژه واژه ذوالفقار دیگری‌ست جلوۀ آن تیغ پنهان در غلاف، این است این از امام از کعبه گفتی، بستی احرام دگر بی‌امان دور علی گشتی! طواف این است این رو گرفتی پیش نابینا، حیا آن است آن نیمه‌شب تابوت می‌خواهی، عفاف این است این می‌رسد روزی که چشم آسمان روشن شود بر مزارت کعبه می‌گوید مطاف این است این ✍️سیدمحمدجوادشرافت
ای ماه بگو راز گل یاسمنش را! تا وا نکند از تن گل پیرهنش را هان ای ملک از آب بهشتی به گل افشان تا غسل دهد یاسِ کبود چمنش را هان ای ملک این طاهره انسیۀ حوراست! با حله‌ای از نور بپوشان بدنش را این درد کمی نیست که خورشید ولایت شب دفن کند نیمۀ خاموش تنش را کر بود مگر شهر که دریای بلاغت با چاه بگوید ز غریبی سخنش را آن چاه چه می کرد ز غمنالۀ مولا با سنگی اگر قفل نمی‌زد دهنش را ای مونس غم های علی بعد تو حیدر پیش که برد سینۀ بیت الحزنش را یا فاطمه برخیز که تا با تو بگوید مولای غریبان غم تنها شدنش را امروز در این غمکده غوغای غریبی ست همراه خود آورده حسین و حسنش را بگذار گل و راز دلش بسته بمانند تا منجی عالم بنماید وطنش را! ای چشم ترم خانه بپرداز که چندیست! حس می کنم از عطر سحر آمدنش را «کوثر» جگرم سوخت ز مظلومی زهرا زین بیش مگو قصۀ درد و محنش را ✍️محمد قولی میاب«کوثر»
در این زمانه کسی نیست جز تو یار علی بمان وگرنه خزان می شود بهار علی پس از تو این دل پر درد را کجا ببرم که نیست جز تو کسی یار و غمگسار علی تو ای شفیعۀ محشر تو ای یگانۀ صنع بر آر دست و دعا کن به حال زار علی پس از تو ای گل درهم شکستۀ حیدر گمان مبر که دمی بشکفد عُذار علی بر این همه غم جانکاه و داغ دوری تو چگونه صبر کند قلب داغ دار علی پس از تو یاد تو و گریۀ شبانۀ من پس از تو خاک تو و روی شرمسار علی چگونه خست فلک جان پاک زهرا را چگونه بست فلک دست اقتدار علی چه شد صلابت آن روزهای جنگ و جهاد کجاست شعشعۀ تیغ ذوالفقار علی من از حوادث دیوار و در نمی گذرم مگر خدای کند داوری به کار علی حدیث یاس از این بیشتر مگو «کوثر» که رنگ خون شده چشمان اشک بار علی ✍️محمد قولی میاب«کوثر»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از باغ دلم ای گل پژمرده، مرو با این همه زخم و تن ِ آزرده، مرو تا خانه دویده حیدرت از مسجد با صورت خود، علی زمین خورده، مرو (عبدالمحسن)
ای معجرت نجابت! و ای چادرت حجاب! در پرده مانده از رخ ماه تو آفتاب ای محور "لِیُذهِبَ عَنکُم"! وضو بگیر دستی ببر به آب و ببخش آبرو به آب بی پرده رو به آینه کن، قبله را ببین هرچند نیست آینه را تابِ بازتاب لبریزِ مهربانی تو می‌شود پدر وقتی تو را به "ام ابیها" کند خطاب از صبر توست عزت اسلام و اهل بیت از اشک توست آبروی عترت و کتاب گرچه شکست بازوی انسیه با غلاف با آنکه بسته بود یدالله با طناب کی فاطمه سکوت کند در خروش ظلم؟ کی موج خسته می‌شود از قهر پیچ و تاب؟ وقتی ز آه فاطمه لرزید عرش و فرش در حیرتم چه شد، که نشد آسمان خراب! :: مولا سؤال کرد که ای مَحرم علی! آخر چرا برابر من می‌زنی نقاب؟ مولا سؤال کرد و در آن غسلِ نیمه‌شب معلوم شد سؤال علی نیست بی جواب! ✍️
📆 ۱۶ ، روز گرامی باد.