گر چه با تقدیر ناچار از مدارا کردنم
عشق اگر حق است، این حق تا ابد برگردنم
تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی
پیلهای پیچیده از غمهای عالم برتنم
بر سر این سرو، آخر برف هم منت گذاشت
دست زیر شانهام مگذار! باید بشکنم
من که عمری دل برای دوستان سوزاندهام
حال باید دل بسوزاند برایم دشمنم
گر چه از آغوش تو سهمی ندارم جز خیال
بوی گیسوی تو را میجویم از پیراهنم
عاشقی با گریه سر بر شانه یاری گذاشت
از تو میپرسم بگو ای عشق! آیا این منم؟
#فاضل_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
یا علی! در عشق تو هستم سراپا بی قرار
مهر تو افتاده در جان و دل من بی شمار
تا ابد در محضر پاک تو خوانم این شعار
(لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار)
#دلنشین_شالی #عید_غدیر #امام_علی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
وی جملهٔ خلق را ز بالا و ز پست
آورده به فضل خویش، از نیست به هست
بر درگه عدل تو، چه درویش و چه شاه
در خانهٔ عفو تو، چه هشیار و چه مست
#افضل_الدین_کاشانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
چه خوش باشدنگاهم روی زیبای توباشد
سرِ صبح چشمِ من ،غرقِ تماشای تـو باشد
چه خوش باشد کبوتر با کبوتر ، باز بـا بــاز
پَـرِ پـروازِ من ، بسـته به پـرهای تو بـاشد
#ابوالفضل_شمسی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
أحببتك رغم أني لا أحتضنك ولا أراك دوما، أحببتك لأني كتبت بك، وقرأت لك، وضحكت من أجلك، وتغيرت لأجلك، أحببتك وأنت بعيد...
دوستت داشتم با وجود اینکه تو را به آغوش نکشیدم و تو را همیشه نمیبینم
دوستت داشتم چون برایت نوشتم و برایت خواندم و بخاطرت خندیدم و بخاطر تو تغییر کردم
تو را دوست داشتم در حالی که دور بودی...
#محمود_درويش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست
عاشق بی سر و سامانم و تدبیری نیست
از غمت سر به گریبانم و تدبیری نیست
خون دل رفته به دامانم و تدبیری نیست
از جفای تو بدینسانم و تدبیری نیست
چه توان کرد پشیمانم و تدبیری نیست
شرح درماندگی خود به که تقریر کنم
عاجزم چارهٔ من چیست چه تدبیر کنم
نخل نوخیز گلستان جهان بسیار است
گل این باغ بسی ، سرو روان بسیار است
جان من ، همچو تو غارتگر جان بسیار است
ترک زرین کمر موی میان بسیار است
با لب همچو شکر تنگ دهان بسیار است
نه که غیر از تو جوان نیست، جوان بسیار است
دیگری اینهمه بیداد به عاشق نکند
قصد آزردن یاران موافق نکند
مدتی شد که در آزارم و میدانی تو
به کمند تو گرفتارم و میدانی تو
از غم عشق تو بیمارم و میدانی تو
داغ عشق تو به جان دارم و میدانی تو
خون دل از مژه میبارم و میدانی تو
از برای تو چنین زارم و میدانی تو
از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز
از تو شرمندهٔ یک حرف نبودم هرگز
#وحشی_بافقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
گفتم: چشمم، گفت: به راهش میدار
گفتم: جگرم، گفت: پر آهش میدار
گفتم که: دلم، گفت: چه داری در دل
گفتم: غم تو، گفت: نگاهش میدار
#ابوسعید_ابوالخیر #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
خون شهید پاسدار خاک میهن است
من با حمایت از شهدا رأی می دهم
ایران ابهتش به همه رأی ملت است
من نیز با خلوص و وفا رأی می دهم
هر دم بلا رسد ز منافق ز اهل کفر
من هم برای رفع بلا رأی می دهم
ما ملت شهادت و اخلاص و عزتیم
من هم برای عزت ما رأی می دهم
ای هموطن تو هم به وطن خدمتی بکن
من هم به اقتدار شما رأی می دهم
#شعر #ارسالی_مخاطب #انتخابات
📜 @sheraneh_eitaa
عارفه دهقانی تیر ماه ۱۳۶۸ در تهران متولد شد. وی دارای مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی شاخۀ ادبیات حماسی از دانشگاه تهران است. او بهعنوان منتقد ادبی با ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری میکند و در عرصه ویراستاری و خطاطی نیز فعالیت دارد. «آخر شخص مفرد»، «آیینهکاری» و «زلف ضریح» دربردارندۀ اشعار او است.
#معرفی_شاعر #عارفه_دهقانی
📜 @sheraneh_eitaa
طوفان بودیم، ساحلی رام شدیم
ما را خواندیّ و صاحبِ نام شدیم
چون زلف تو، آشفته و درهم بودیم
در سایه ی ابروانت آرام شدیم
در شادی و غم، صدایِ ما را داری
بی واسطه، ردِّ پای ما را داری
گفتیم که بی هوایت آواره شویم!
گفتی همه جا هوای ما را داری
غم های زمانه ام که بی حَد باشد،
یا آب و هوای دل من بد باشد،
در تَق تَقِ این قطار ، حَل خواهد شد
وقتی حرکت به سمتِ مشهد باشد!
تا عکسِ دلارای تو در قاب افتاد
در قلبِ ستاره ها تب و تاب افتاد
از مهرِ تو، چشمِ آسمان روشن شد
از شوق، دهانِ ابرها آب افتاد
#عارفه_دهقانی #شعر #امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی دختری که مشکل قلبی داشت اما با توسل به امام رضا علیهالسلام مشکلش حل شد.
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از سیدمحسن
‼️‼️مانتو و عباهای دُرسان مختص
همه بانوهایی که دغدغه لباس پوشیده و زیبا دارن👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
😌بیاین که میخوام کانال اصلیش رو بهتون معرفی کنم
🔴انواع مانتوی پوشیده و عبا و #چادر_مشکی
🔴مستقیم از تولیدی با ضمانت مرجوع و تعویض 😱
و مناسبترین قیمت به دلیل #نذر_فرهنگی
🛍فروشگاه حضوری تهران و کرج
اگه استایل شیک و پوشیده میخوای بزن رو لینک♨️
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
آن روز با تو بودم
امروز بی توأم
آن روز که با تو بودم
بی تو بودم
امروز که بی توام با توأم...
#حمید_مصدق #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آنها که کهن شدند و اینها که نُوَند
هر کس به مراد خویش، یک تک به دوند
این کهنهجهان، به کس نمانَد باقی
رفتند و رویم ، دیگر آیند و روند
#خیام #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
د آمده رشک بهشت، سرتاسر
به یمن مولد مسعود موسی جعفر
امام کلّ اعاظم، ولی حقّ کاظم
که کظم غیضش یادآورد ز پیغمبر
به جعفر بن محمّد عطا شده پسری
که بوده است به پیر خرد هماره پدر
هزار موسی عمران فدای آن موسی
که بود گوشة حبسش ز طور نیکوتر
امام هفتم، کز هشت خلد و نُه افلاک
رسد نداشکه ده عقل را تویی رهبر
خدیو هستی کز یک اشارهاش آید
قدر به جای قضا و قضا به جای قدر
چراغ دودۀ احمد که دیدة دل را
فروغ اوست به هر صبح و شام روشنگر
به عزم طوف حریم مقدّسش دارند
هماره قافلۀ دل، به کاظمین سفر
چگونه وصف امامی کنم که در قرآن
خدای عزّ و جلّ آمدش ثنا گستر
شرف بس است همین خاک پاک ایران را
که زیر سایة فرزند اوست این کشور
گرفته شهر قم از دخت او شرف آنسان
که خاک پاک مدینه ز دخت پیغمبر
بود بهشت خراسان، ز مقدم پسرش
چنانکه خاک نجف راست فیض از حیدر
اگر ولاش نباشد، عبادت ثقلین
به صاحبش ندهد سود در صف محشر
گدای درگه اویند اسفل و اعلی
رهین منّت اویند ز اصغر و اکبر
هم اوست باب حوائج هم اوست باب مراد
مراد و حاجت خود را بگیر از این در
خوش آن غبار که بر خاک او رسید و نشست
خوش آن نسیم که از کوی او نمود گذر
خوشا دلی که بگردد به گرد تربت او
خوشا کسی که بگیرد مزار او در بر
زمام سلطنتم گر دهند، نستانم
مرا خوش است گدایی به کوی آن سرور
اگر به جههۀ خورشید پای بگذارم
گمان مبر که از این آستان بگیرم سر
ز اهلبیت نگردد جدا دلم آنی
جدا کنند اگر جان هماره از پیکر
چراغ بزم عزای حسینیان «میثم»!
مه جمال منیرش بود به ماه صفر
#غلامرضا_سازگار #شعر #امام_موسی_کاظم
📜 @sheraneh_eitaa
الهی !
تو آنی که خود گفتی
و چنانکه خود گفتی، چنانی
پس عظیم شأنی و بزرگ احسانی
عزیز سلطانی، دیان ومهربانی
هم نهانی و هم عیانی
دیده را نهانی و جان را عیانی
من سزای تو ندانم و تو دانی...
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات_نامه
📜 @sheraneh_eitaa
پاگشا کن صبح من را با نگاهت دلربا
لطف کن بر من بتاب و سوی آغوشم بیا
تابش چشمان تو نور است و بر دردم دوا
من به قربان تو و آن چشم همچون کیمیا
#امیرعباس_خالق_وردی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
ترین عبد خدا موسی بن جعفر
حق است هرکس هست با موسی بن جعفر
ما بنده و آقای ما موسی بن جعفر
محتاجها گویند یا موسی بن جعفر
در پای جودش اغنیا محتاج هستند
قربانیش در ماه حج حجاج هستند
مستیم مست باده باب الحوائج
هستیم ما دلداده باب الحوائج
قربان خانواده باب الحوائج
آقاست آقا زاده باب الحوائج
با بچه هایش صاحب سرمایه هستیم
با مشهد و شیراز و قم همسایه هستیم
بال ملائک هست فرش زیر پایش
ایزد مسخّر کرده هستی را برایش
هستند در ایران ما فرزندهایش
معصومهاش آمد به دنبال رضایش
انوار او تقسیم شد بر مشهد و قم
او را زیارت میکنم در مشهد و قم
او آیت عظمای آیات خدا بود
شب تا سحر گرم مناجات خدا بود
مات رخش شد عرش او مات خدا بود
واضح ترین تصویر از ذات خدا بود
او جلوه رب بود اما بندگی کرد
انسان کامل بود و ساده زندگی کرد
«والکاظمین الغیض»، صبرش حد ندارد
خوب است و در بین صفاتش بد ندارد
در مومنینش یک نفر مرتد ندارد
در صحبتش با خادمان «باید» ندارد
خاری رَوَد در پای فرزند عزیزش
اخمی نخواهد کرد بر روی کنیزش
تابوده این بوده ست «آقا؛ تو، گدا؛ من»
مدح تورا گفتن کجا آقا کجا من؟
تو جان بخواه و مابقی کار با من
بدکاره آمد محضرت شد پاک دامن
با دیدنت ذکر خدا ورد لبش شد
از تو سرودن کار هر روز و شبش شد
تو آمدی از عرش بر دامان مادر
دست تو را دادند بر دستان مادر
مثل طلای خالص است ایمان مادر
جان امام کاظم است و جان مادر
وقت ولادت مادرت تکبیر میگفت
این عالمه بهر زنان تفسیر میگفت
#آرش_براری #شعر #امام_موسی_کاظم
📜 @sheraneh_eitaa
عشق بازی کار هر شیاد نیست
این شکارِ دامِ هر صیاد نیست
عاشقی را قابلیت لازم است
طالب حق را حقیقت لازم است
عشق، از معشوق اول سر زند
تا به عاشق، جلوه دیگر کند
تا به حدی که بَرَد هستی از او
سر زند صد شورش و مستی از او
شاهد این مدعی خواهی اگر
بر حسین و حالت او کن نظر...
#ناصرالدین_شاه_قاجار #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
طوفان میان قلب مواج تو برپاست
هر قطره یِ شور آفرینت مثل دریاست
رد می شویم از خشم نیل و موج هایش
وقتی عصای قدرت تو دست موساست
ای هم وطن با استواری گام بردار
رای من و تو انقلاب دوم ماست
با دشمنان هر روز در جنگیم و این بار
خط مقدم پای هر صندوق آراست
ما مرد میداندار پیکار و جهادیم
این سرزمین عمری ست مهد آرمان هاست
باید به استقبال خورشید جهان رفت
وقتی تمام ترس شب از صبح فرداست
#فرزانه_قربانی #شعر #انتخابات #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
باران هم اگر میشدی ،
در بین هزاران قطره
تو را با جام بلورینی میگرفتم
میترسیدم
چرا که خاک هر آنچه را که بگیرد،
پس نمیدهد...
#جمال_ثریا #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
علی صالحی با نام اصلی علیپناه در سحرگاه اولین روز فروردین سال 1334 خورشیدی در دل طایفهی بختیاری پا به این دنیا گذاشت. او در مَرغابِ سیدصالح بهدنیا آمد، سرزمینی که رشتهکوههای زاگرس آن را محصور کردهاند، جایی میان مسجدسلیمان و ایذه.
در دوران کودکی یکی از دلخوشیها و سرگرمیهای سید علی صالحی به گفتهی خودش، غرق شدن در افسانهها، قصهها، متلها و خاطرات بزرگترها بود و با اینکه در سال 1341 در مسجدسلیمان به دبستان سعدی رفت اما پیش از آن، پدرش خواندن و نوشتن را به او آموزش داده بود.
سید علی صالحی از دوران دبستان شعر مینوشت و به قول خودش یک دفتر فیلینشان پر از شعر داشت و شعرهایش را هم فقط برای برادر بزرگش فرهاد میخواند. او در سال 1347 وارد دبیرستان 25 شهریور مسجدسلیمان شد و در همان دوران با نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و مهدی اخوان ثالث آشنایی بههم زد و با پدیدهای حیرتانگیز بهنام شعر نو آشنا شد. اگرچه به اعتراف خودش، تا مدتها نمیتوانسته بپذیرد که قداست شعر کلاسیک را مخدوش کند.
سید علی صالحی اذعان میکند که در سال 1349، اولین شعر جدیاش متولد شد. در سال بعد، اشعارش در رادیو آبادان و اهواز معرفی شدند. سالی که در آن اشعار سید علی صالحی با کمک ابوالقاسم حالت در نشریهی بومی شرکت نفت به چاپ رسید و این شاعر نوپا مفتخر به حمایت مهدی اخوان ثالث از شعرهایش شد.
در سال 1353 اشعارش مورد استقبال روزنامهها قرار گرفت. در همان سال با تعدادی از همنسلانش جریان «شعر موج ناب» را به راه انداختند. جریانی که قصد داشت تحولی تازه در شعر سپید ایجاد کند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی از حامیان تهرانی این جریان بودند و در نشریات معتبر ادبی به معرفی جنبش موج ناب پرداختند.
در اردیبهشت 1358 سید علی صالحی در 24 سالگی برای همیشه به تهران مهاجرت کرد.
در سال 1356 به عنوان برندهٔ جایزهٔ فروغ فرخزاد در شعر اعلام میشود. در سال 1357 صالحی از گروه «موج ناب» فاصله میگیرد. او در این باره گفتهاست: «حس میکردم همه ما شاعران موج ناب داریم شبیه هم میشویم…»
#سیدعلی_صالحی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
از صبحهای دور از تو نگویم
که مانند است به شب
که مانند است به اوجِ چلهی زمستان
ابدی جان
هر شب
غمت در دل است و عشقت در سر
و هر صبح
عشقت در دل و خاطرهات در سر
طلوع کن صبحم را
که عمریست بی خورشید
روزهایم شب می شود
و بی مهتاب
شبهایم روز
#شعر #سیدعلی_صالحی
📜 @sheraneh_eitaa