ای نور دیده، رهبر آزاده ام!!
لب تر کنی تا پای جان آماده ام
من افتخارم رهروی در راه توست
من عاشقی بی رنگ و رو، دلداده ام
پرچم نماد استقامت بوده است
پرچم اگر سوزد ز پا افتاده ام
دریا دل و همراه با رزمندگان
سیّد علی فرمان دهد"سر" داده ام
دشمن به پا خیزد بداند من همان
فرزند ایران و بسیجی زاده ام
من با شهادت عهد و پیمان بسته ام
من خاک خورده ی جهاد و جاده ام
#فرهاد_کرمی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
برخیز فاطمه!!
بگو علی در گلوی مناره ها
صهبای اذان بریزد
تا مرغان صبح
به تکبیرت اقتدا کنند
برخیز!!
قامت راست کن
سکوت را بشکن و
شب را
رکعت رکعت
به پگاه برسان
تا
در اولین الله اکبر تسبیحت
کوچه ها
بر سر ظلم آوار شود
در سی و سومین الحمدالله
هستی زبان بگشاید
به ستایش
تا
در سی و سومین سبحان الله
جهان به رستگاری برسد
برخیز!!
ای نیکوترین زن
ای تجلّی حق
در آئینه ی عشق
ای یاس!!
از چه رو پژمرده ای...
#فرهاد_کرمی #شعر #فاطمیه #حضرت_فاطمه #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
در آتش کین خانه ی مولا می سوخت
از دودِ به پاخاسته دلها می سوخت
یک لحظه به خود آمده، دیدم به خدا
با محسن خود، فاطمه آنجا می سوخت
#فرهاد_کرمی #حضرت_فاطمه #فاطمیه #ارسالی_مخاطب #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
در دایرهای از آتش
نفسهایت را
صهیون حبس کرده است
شعاع گریههایت
تا کاخ سفید هم
کشیده شده است
و کمان فریادت
تا برلین، کِش آمده است
یکی از همین روزها
جهان را زمین لرزهای بزرگ
زیر و رو میکند
باید فرهنگ آدمها
را باز تعریف کرد
و انسانیت را
در قالبی دیگر ریخت
خون تو رودخانهای است
که تا دریای احمر پیش میرود
نگران ماهیهایت نباش
آنها دوباره نفس خواهند کشید
و پولکهای رنگی
به تن خواهند کرد
این بار
نه تنها خاک تو آزاد میشود
بلکه
مقیاس بزرگی از اقیانوسها
سهم تو میشود...
#فرهاد_کرمی #شعر #علی_العهد_یا_قدس #فلسطین
📜 @sheraneh_eitaa
آب و آتش
دست در دست هم
تو را بر باد دادند
دلتنگ تو هستم
من دست به دامن اشک باشم
یا رو به دریا بنشینم
هر دو آزارم میدهند
این روزها
مثل کشتی به گِل نشستهای هستم
که فرو میروم
به اعماق دردهایم...
#فرهاد_کرمی #شعر #ارسالی_مخاطب #ایران_تسلیت #بندر_عباس #بندرعباس
📜 @sheraneh_eitaa
رخسار تو آبی است
انعکاسی از وسعت آسمان ها
همان که
آرامش محض است
با خورشید الفت دیرینه داری
و غروب تو
پر از خاطرات شیرین من است
امواجها
لبخند تو هستند
که بر پهنایی نیلگون
نقش میبندد
ای خلیج مهربانی !!
وقتی به خروش می آیی
طعم تو تلخ میشود
پهنای تو
داغدار تاریخ است
و هنوز
صدای گریهی کودکان
از لا به لای مرجانها،
از میان پاره آهنهای
لاشهی ایران ایر،پرواز" ۶۵۵"
به گوش میرسد
اما دل تو بزرگ است
به اندازه ی تمام آبها
حجمی از مهربانی
در خود جا دادهای
ای خلیج همیشه فارس!!
ای درونت
پر از مرواریدهای لب سیاه!!
ای دریایی از
جلبکهای قهوه ای!!
ای بستری نرم برای
خواب شناورها
و پر از دلهره برای
ناوشکنهای اهریمن
تو را آرام میخواهم
دوست دارم
مادر صدایت کنم
چون زاییدهای
از تو چندین جزیرهی ناب
متولد شده است
"زرکوه" و "آریانا" را
به آغوشت بر میگردانیم
و در "ابوموسی"
جشن تولد میگیریم
و در "تنب بزرگ و کوچک"
دل به دریا میزنیم
و غبار از تن خستهی خویش
می زداییم
همیشه "فارس" بمان
ای جگر گوشه ی من
ای "خلیج" من
تو را
پر از فانوس می خواهم...
#فرهاد_کرمی #شعر #ارسالی_مخاطب #خلیج_فارس
📜 @sheraneh_eitaa
ما تشنهی قطرههای باران هستیم
ما پیش قراولان جانان هستیم
پس زود بیا طاقت ما کم شده است
در زمرهی چشم انتظاران هستیم
#فرهاد_کرمی #شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی #ارسالی_مخاطب
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
📜 @sheraneh_eitaa
ما،حاصل جمع آدم و حوّاییم
تقدیر چنین است اگر اینجاییم
منهای تفاوتی که در ظاهر ماست
دیگر همه زیر پرچم مولاییم
#شعر #فرهاد_کرمی #امام_علی #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
سرافرازیم چون کوهِ دماوند
به سرها نام یا زهراست سربند
اگر دشمن خطایی کرد ما هم
به تن داریم صد لایه پدافند
#فرهاد_کرمی #شعر #ارسالی_مخاطب #انتقام_ملی #مرگ_بر_اسرائیل
📜 @sheraneh_eitaa
ما نوحهگرانی! که مجرّب هستیم
ما سینهزنانی! که مودّب هستیم
شاعر! تو اگر شعر مناسب گفتی
آنگاه در این خانه مقرّب هستیم
#شعر #فرهاد_کرمی #امام_حسین #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
شب برای آرامش بود
و ما آسمان را
با ستارههایش دعوت کرده بودیم
تا صبحانه را با رویت خورشید
جشن بگیریم
ما دل به روشنی داده بودیم
و خیال ما از جنگ خالی بود.
ذهن ما میرفت به سمت خیابان
به سمت نشستن بر صندلیهای پارک،
به سمت خریدنهای روزانه.
شب بود آری شاید
نزدیکهای صبح،
نجوای ما رنگ و بوی سحر داشت.
و جانماز مادرم هنوز باز بود
قرآنی که پدرم گشوده بود
هنوز سورهی یاسین را تلاوت می کرد.
هوای گرگ و میش
کمی دلهرهام را بیشتر می کرد
ناگهان لرزید
ستونهای یک آسمانخراش
و پله پله
در هم فرو ریختیم
ناگوار،
بی هوا،
غبار، گلوهای ما را خشک کرده بود
چشمهای ما رو به سیاهی میرفت
راه نفس بسته میشد
و ریزپرنده هایی با نوکهای بلند
شیشه ها را کوبیدند
دیوارها را مثل دارکوبهایی فلزی
سوراخ کردند
پهبادها،
این مهمانهای ناخوانده
بر سر میز صبحانه نشستند
و ما آن صبح،
مربای توت را با طعم باروت
با لقمههای کوچک ترکش
میل کردیم...
#فرهاد_کرمی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
قسم به سیب
هنوز!
چشمهای من
ز خندههای تو
مانده بی نصیب....
#فرهاد_کرمی
#شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa