نحن ندفن في قلوبنا كل يوم أشياء لم نُخبر أحداً عنها.
ما هر روز
چیزهایی را در قلبِ خود
دفن میکنیم که دربارهی
آنها به کسی چیزی نگفتهایم
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بارانی آرام در پاییزی دور
وَ گنجشکها آبیاند… آبی
وَ زمین، ضیافتی...
به من مگو که من، ابرِ فرودگاهام،
چون من هیچ نمیخواهم،
از سرزمینی که افتاد از پنجرهی قطاری بیرون
جز دستمالِ مادرم،
وَ دلایلی برای مرگی نو!
بارانی آرام در پاییزی غریب
وَ پنجرهها سفیدند…سفید
وَ خورشید،
اناری در گرگ و میش عصر
وَ من نارنجبُنی متروک!
پس از چه رو میگریزی از تنام
حال که من هیچ نمیخواهم
از سرزمینِ خونواژهها و بلبل
جز دستمالِ مادرم،
وَ دلایلی برای مرگی نو...
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تو نه دوری تا انتظارت کشم
و نه نزدیکی تا دیدارت کنم
و نه از آنِ منی
تا قلبم آرام گیرد
و نه من
محروم از توام
تا فراموشت کنم
تو در میانهی همه چیزی...
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
وطنم،
من تو را در تو
جستجو میکنم
و جز چینهای دستانت را
بر پیشانیها نمیبینم
وطنم!
آیا در ویرانهها
روزنی باز خواهی کرد؟
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
وطن!
مرا به نخل آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم
این زمین و مزرعه ی من است
اینجا در گودالهای آن افتادهام،
و دستانم در آتش سوخته است
در اینجا شیر شتر
را در کودکی سر کشیدهام
وطن من روایت روزهای شاد و غمگین نیست
وطن در رویا نمیزید
و نه در مزرعهای در آغوش ماه،
و نه در قطرهای نورانی بر گل رز
وطن من غریبهای خشمگین است
در اضطراب قرنها
با ماشهای کشیده بر شقیقهاش
وطن من، کودکی است
که دستانش را با امید و شجاعت
به سوی شادی دراز میکند
او بادی است در زندان
و شاخههایی است
در نور و تاریکی،
پیرمردی است که
در این شاخساران جاودان
در ماتم زمین و پسرانش نشسته است
این سرزمین پوست و استخوان است
مرا در آن رها کنید
قلب من و درخت خرما با هم
از آن
به سوی سالهای سخت اوج میگیریم
مرا به خرما آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم. ..
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
«مَطَر
مطر
_كرسالة حب_
تسيلُ إباحيَّةٌ من مُجُون السماء»
باران
باران
-مانند نامههای عاشقانه-
بی امان از آسمان فرو میریزد.
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عاشقی بد اقبالم
نه میتوانم به سویت بیایم
و نه میتوانم به خودم برگردم.
دلم بر من شوریده است.
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عاشقی بداقبالم
نه میتوانم به سویت بیایم
و نه میتوانم به خودم برگردم
دلم بر من شوریده است.
#محمود_درويش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
سلام بر کسانی
که بیهوده دوستشان دارم
سلام بر کسانی
که جراحتهایم
روشنشان میدارد.
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تمام راهها به تو ختم میشوند؛
حتی آنهایی که برای فراموش کردنت
پیمودهام!
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تو نه دوری تا انتظارت کشم
و نه نزدیکی تا دیدارت کنم
و نه از آنِ منی
تا قلبام آرام گیرد
و نه من
محروم از توام
تا فراموشات کنم
تو در میانهی همه چیزی...
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
پیشانیات وطن من است
به من گوش کن
و چون علفی هرز
پشت این نردهها رهایم نکن
همچون کبوتری در کوچ
مرا وانگذار
همچون ماه تیرهروز
و بسان ستارهای دریوزه
در میان شاخسار
مرا با اندوهم رها نکن،
زندانیام کن با دستی که آفتاب میریزد...
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa