eitaa logo
شاعرانه
27.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
768 ویدیو
78 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
عباس کی‌منش مشهور به مشفق کاشانی (زاده ۲۳ مرداد ۱۳۰۴ خورشیدی در کاشان – درگذشته ۲۸ دی ۱۳۹۳) شاعر ایرانی بود. خیابانی در تهران سه راه آذری بنام وی نامگذاری شده است. وی در جوانی از دوستان نزدیک سهراب سپهری بود و به گفته خود وی سهراب را نخستین بار با شعر گفتن و سرودن آشنا کرد. او تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ادامه داد و مدت ۳۷ سال در آموزش و پرورش به‌کار مشغول بود. او ریاست هیئت مدیرهٔ انجمن شاعران ایران را به‌عهده داشت. مشفق کاشانی، از سال های جوانی با دوستان صمیمی ، از جمله مهرداد اوستا ، صفا لاهوتی ، محمود شاهرخی ، یاور همدانی و... ، در انجمن ها و محافل ادبی بسیاری شرکت می کرد. همچنین با همه افراد مذکور ، به مدت ۲۰ سال، در شورای شعر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری نمود. او همچنین تا پایان عمر، ریاست شورای شعر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عهده داشت. 📜 @sheraneh_eitaa
زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ی ﺧﻮﺩ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ دﺍﺭﺩ.... ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ. ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ آﻥ ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭد ﺯﻧﺪﮔﯽ آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ ﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ که پایان دارد زندگی کن... ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ، ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ . ﻗﺼﻪ ی ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ .... ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ . ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ .... ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ .... ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ .... ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ .... ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ... ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎهى. 📜 @sheraneh_eitaa
به پایت سر نهادم تا سر و سامان من باشی به راهت جان فدا کردم مگر جانان من باشی به سوز من نمی‌سازی که با من همنوا گردی ز دردم نیستی آگاه ، تا درمان من باشی به دریای محبت پا نهادم بر سر هستی بدین سودا که دریای من و طوفان من باشی مرا شد طاق ابروی تو محراب دعا ز آن رو که همچون اشک بالای صف مژگان من باشی تو را آلوده دامن دیگران خواهند و من خواهم چو شبنم پاک و چون گل تازه در دامان من باشی شد از شیرین و تلخ زندگی عشقت مرا حاصل نشد از شوربختی گوهر غلتان من باشی درین وادی که با من سایهٔ من سر گران دارد چه سازم تا دلیل روح سرگردان من باشی؟ به رویت چهرهٔ جان بیند از روشندلی (مشفق) گر ای خورشیدوش آیینه ی تابان من باشی 📜 @sheraneh_eitaa
بهار آمد بهار من نیامد گل آمد گل عذار من نیامد برآوردند سر از شاخ، گل ها گلی بر شاخسار من نیامد چراغ لاله روشن شد به صحرا چراغ شام تار من نیامد جهان را انتظار آمد به پایان به پایان ، انتظار من نیامد همه یاران کنار از غم گرفتند چرا شادی کنار من نیامد چه پیش آمد درین صحرا که عمری گذشت و شهسوار من نیامد سر از خواب گران برداشت عالم سبک رفتار ، یار من نیامد به کار دوست طی شد روزگارم دریغ از من ، به کار من نیامد #مشفق_کاشانی #شعر #امام_زمان #سه_شنبه_های_مهدوی 📜 @sheraneh_eitaa
امیر قافله دشت کربلاست حسین به راه بادیه عشق، آشناست حسین ببین که در پی قربان شدن به تیغ ستم چو نخل سر زده از باغ کربلاست حسین... به قامتی شرف‌آموز آسمان بلند ستاده در بر شمشیر کینه راست حسین... چو آسمان، تنش آذین به گُل‌ستاره زخم صبور مانده به نیزار نیزه‌هاست حسین به راه دوست، گذشت از جهان و جان بنگر به استقامت و ایثار، تا کجاست حسین رها ز رنگ تعلق، به ملک استغنا رضا به داده حق داده و رضاست حسین چو شیر شرزه، شکارافکن است و دشمن‌گیر به کارزار، همانند مرتضاست حسین خدای را، مشو از موج حادثات ملول که در سفینه تقدیر، ناخداست حسین به خون پاک شهیدان کربلا سوگند که در حریم وفا رحمت خداست حسین 📜 @sheraneh_eitaa
شبی كه مطلع مهر از، طلوع زینب بود فروغ روز نشسته، به دامن شب بود هزار رود نواگر ز كوثر و تسنیم روان به خانهٔ زهرا، به بوی زینب بود هزار چشمۀ خورشید، از كرانۀ شب دمیده از دل مهتاب و چشم كوكب بود شكوفه‌بار لب مرتضی به باغ دعا ستاره‌ریز دم مصطفی، به یا رب بود شراب نور ز خمخانۀ سحر، جوشید كه جام سرخ شقایق، ز می لبالب بود اگرچه «زینِ اَب» او را نهاد نام، رسول خدای داند، كاو زینت «اُم و اَب» بود... 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از فراسوی شب تیره، چو خورشید بر‌آی که به سودای تو شوریده‌سرانند هنوز شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa