eitaa logo
شاعرانه
27هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
778 ویدیو
78 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت در دست شمر گمراه، أین بقیة الله 📜 @sheraneh_eitaa
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 9روز تا عید هر قطره دریا می‌شود وقتی بیایی صحرا شکوفا می‌شود وقتی بیایی آئینه در آئینه در آئینه لبخند دنیا چه زیبا می‌شود وقتی بیایی چیزی شبیه آن‌چه در باور نگنجد مانند رویا می‌شود وقتی بیایی رمز تمام قفل‌های بسته ما یک لحظه پیدا می‌شود وقتی بیایی یوسف که در مصر ملاحت پادشاه است محو تماشا می‌شود وقتی بیایی در باور ما ریشه دارد وعده وحی فتحا مبینا می‌شود وقتی بیایی تلخ است صبر و انتظار اما به کامم شهد گوارا می‌شود وقتی بیایی آن پرچمی که عصر عاشورا زمین خورد در کعبه برپا می‌شود وقتی بیایی بر نیزه آیاتی که ثارالله می‌خواند تفسیر و معنا می‌شود وقتی بیایی یابن‌الحسن عقده ز کار بسته ما با لطف تو وا می‌شود وقتی بیایی 📜 @sheraneh_eitaa
یکی از جمعه ها جان خواهد آمد به درد عشق درمان خواهد آمد . غبار از خانه های دل بگیرید که بر این خانه مهمان خواهد آمد . کفن امروز بر تن کن بسیجی که فردا جان جانان خواهد آمد . زشرق کعبه تابان است خورشید فروزان پرتو افشان خواهد آمد . قسم بر خطبه غرای زینب که خونخواه شهیدان خواهد آمد . گروهی منکر حکم ظهورند ولی مهدی دوران خواهد آمد . ((کلامی)) آخرین معصوم عترت برای نشر قرآن خواهد آمد 📜 @sheraneh_eitaa
labibi.gif
8.5K
لَبیبی شاعر ایرانی نیمه نخست سدهٔ پنجم هجری و از استادان مسلم زبان پارسی بوده اما امروز از اشعار او جز از اندکی در دست نیست. وی ظاهراً از مردم خراسان و از دوستان فرخی سیستانی و از کسانی بوده که عنصری با وی خصومت داشته است. مسعود سعد سلمان در قصیده‌ای که به استقبال او ساخته است او را استاد و سیدالشعرا خوانده است. 📜 @sheraneh_eitaa
گر فرخی بمرد، چرا عنصری نمرد؟ پیری بماند دیر و جوانی برفت زود فرزانه‌ای برفت و ز رفتنْش هر زیان دیوانه‌ای بماند و ز ماندنْش هیچ سود 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی جذاب دهه فجر با گویش های مختلف 🇮🇷 📜 @sheraneh_eitaa
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید 📜 @sheraneh_eitaa
باز هم جمعه ی مان ردشد وهنگام غروب بی تو خون گریه کند دیده ی آرام غروب باز شب تیره به تن کرد ز اندوه فراق شده خاموش جهان از غم اعلام غروب 📜 @sheraneh_eitaa
ته که ناخوانده‌ای علم سماوات ته که نابرده‌ای ره در خرابات ته که سود و زیان خود ندانی به یاران کی رسی هیهات هیهات 📜 @sheraneh_eitaa
به قربانت شوم یارا کجایی نه پیغامی نه خطی نه صدایی به دنبال توام هر روز و هر شب از این ترسم بگویم بی وفایی | شبتون در پناه حق 🌙✨ 📜 @sheraneh_eitaa
گل ها نشانی قلبت را به من داده اند هر صبح به آفتابگردان ها سلام می دهم اما تو پاسخم را می دهی... |صبحتون بخیر و در برکت❄️☃️ 📜 @sheraneh_eitaa
اگر برای تو شعری بخوانم این شعر تا ابد با تو خواهد زیست حتی وقتی که من دیگر نباشم یا وقتی که میان ما دیگر عهدی نباشد شعر من می ماند عاشقانت تو را ترک می کنند اما شعر من همیشه با تو خواهد بود پس بگذار برایت شعری بخوانم شعری از اعماق وجودم که مرا به یاد تو آورد شعری که همیشه با تو زندگی کند و جاودانه بماند. 📜 @sheraneh_eitaa
عشقت آموخت به من رمز پریشانی را چون نسیم از غم تو بی سر و سامانی را بوی پیراهنی ای باد بیاور، ور نه غم یوسف بکشد، عاشق کنعانی را 📜 @sheraneh_eitaa
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 8روز تا عید بهار آمد و عطری به هر دیار زدند به جای‌جای زمین نقشی از بهار زدند فرا رسیدن نوروز و موکب گل را به نغمه جارچیان بهار جار زدند... به هر کجای در آید نسیم، عطرافشان مگر که بر نَفَسش بوی زُلف یار زدند به روی جامۀ سبزی که بر تنش کردند هزار برگ به پیراهن چنار زدند هزارها عَلَم سرخ و زرد و آبیِ گل به این نوید به گلزار و کوهسار زدند... شکوه موکب میلاد حضرت مهدی‌ست که بر زمین و زمان این همه نگار زدند رسید مهدی موعود کز ولادت او به فرق عشق و وفا تاج افتخار زدند... عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست طلایه‌دار سحرگاه نور می‌آید امير قافلۀ شوق و شور می‌آید... گشوده پنجرۀ نور بر زمین و زمان امام نور که در سال نور می‌آید امام يازدهم را به شادی و تبريک مَلَک ز هر طرفی در حضور می‌آید به منزل دل ویران ما بُوَد نزدیک طنین قافله کز راه دور می‌آید ز شوق تابش این آفتاب آزادی ز ذرّه ذرّه سرود سرور می‌آید پس از سه روز سفر در عوالم ملکوت ز ميهمانی ربِّ غفور می‌آید ز غیب یافته اَلواح مهدویّت را کَلیم عالَم رَجَعت ز طور می‌آید بود کريم و همين بس کرامتش که مدام از او عنايت و از ما قصور می‌آید عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست نظام‌بخش جهان و جهانِ جان مهدی‌ست امام منتقم و صاحب‌الزمان مهدی‌ست کسی که عدل علی را به معنی اعلی برای نوع بشر آرَد ارمغان مهدی‌ست کسی که با کلماتش به ظاهر و باطن کتاب حُسن خدا راست ترجمان مهدی‌ست کسی که رجعت والای صالحان زمین برای یاری او می‌شود عیان مهدی‌ست کسی که فیض نگاه ولایتش امروز نگاهدار زمین است و آسمان مهدی‌ست وجود او همه لطف است و غیبتش همه لطف کمال لطف خدا بر جهانیان مهدی‌ست کسی که زمزمۀ عاشقانه‌اش آرد نزول بارش رحمت به انس و جان مهدی‌ست عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست 📜 @sheraneh_eitaa
وزآن پس جهاندیده کوش سترگ رها کرد راه بد و خوی گرگ چو برگِرد آن پادشاهی بگَشت به فرمان او شد همه کوه و دشت ز هر کشوری ساو و باژ آمدش که هر ماه گنجی فراز آمدش ز مغرب سوی قرطبه بازگشت به آرام بنشست و دمساز گشت به چیز کسان در نیاویختی نه با کودک و با زن آمیختی اگر داد جُستی کسی زانجمن همه داد دادی میان دو تن همه ساله دور از بد بدگمان شده زیر دستان او شادمان 📜 @sheraneh_eitaa
manoochehri.gif
6K
ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد دامغانی شاعر نیمهٔ اول قرن پنجم هجری قمری است. وی پس از تحصیل علوم و فضایل به خدمت امیر منوچهر فلک المعالی پسر شمس المعالی امیرقابوس وشمگیر والی گرگان رسید و به همین جهت تخلص منوچهری را اختیار کرد. وی بر ادب عربی و اشعار شاعران عرب و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه داشت و نیز بر علوم دینی واقف بود و در دربار سلطان محمود غزنوی منزلتی والا داشت. وی ظاهراً مبتکر مسمط است. دیوان او مکرر به طبع رسیده و قریب به سه هزار بیت دارد. وفات او به سال ۴۳۲ هجری قمری اتفاق افتاده است و گویا در جوانی وفات یافته است. 📜 @sheraneh_eitaa
شاد باشید که جشن مهرگان آمد بانگ و آوای درای کاروان آمد کاروان مهرگان از خزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمد نه ازین آمد، بالله نه از آن آمد که ز فردوس برین وز آسمان آمد مهرگان آمد، در باز گشائیدش اندرآرید و تواضع بنمائیدش از غبار راه ایدر بزدائیدش بنشانید و به لب خرد بخائیدش خوب دارید و فراوان بستائیدش هر زمان خدمت لختی بفزائیدش خوب داریدش کز راه دراز آمد با دو صد کشی و با خوشی و ناز آمد سفری کردش و چون وعده فراز آمد با قدح رطل و قنینه به نماز آمد زان خجسته سفر این جشن چو باز آمد سخت خوب آمد و بسیار بساز آمد نگرید آبی وان رنگ رخ آبی گشته از گردش این چنبر دولابی رخ او چون رخ آن زاهد محرابی بر رخش بر، اثر سبلت سقلابی یا چنان زرد یکی جامعهٔ عتابی پر ز برخاسته زو، چون سر مرغابی وان ترنج ایدر چون دیبهٔ دیناری که بمالی و بمالند و بنگذاری زو به مقراض ارش نیمه دو برداری کیسه‌ای دوزی و درزش نپدید آری وانگه آن کیسه ز کافور بینباری در کشی سرش به ابریشم زنگاری نار مانند یکی سفر گک دیبا آستر دیبه زرد، ابرهٔ آن حمرا سفره پر مرجان، تو بر تو و تا بر تا دل هر مرجان چو لؤلؤکی لالا 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | موجیم که آسودگی ما عدم ماست شعرخوانی آقای حسین طاهری در حضور رهبر انقلاب 📜 @sheraneh_eitaa
جایی که یخ پاره ها آویزانند و شکوفه ها می رقصند؛ ولی در قلب من بهاری نیست تو بهار من بودی ، تابستان من هم بی تو ، همیشه زمستان است تو بهار من بودی ، تابستان من هم من به شمال می روم و تا تو را جستجو کنم مانند پرنده ای بر بال باد ، قلب من پیش می رود.... 📜 @sheraneh_eitaa
من از آن روز که دربند توأم آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌نکند در من از بس که به دیدار عزیزت شادم خرم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت تا بیایند عزیزان به مبارک بادم من که در هیچ مقامی نزدم خیمه انس پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم دانی از دولت وصلت چه طلب دارم هیچ یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم به وفای تو کز آن روز که دلبند منی دل نبستم به وفای کس و در نگشادم تا خیال قد و بالای تو در فکر منست گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم به سخن راست نیاید که چه شیرین سخنی وین عجبتر که تو شیرینی و من فرهادم دستگاهی نه که در پای تو ریزم چون خاک حاصل آنست که چون طبل تهی پربادم می‌نماید که جفای فلک از دامن من دست کوته نکند تا نکند بنیادم ظاهر آنست که با سابقه حکم ازل جهد سودی نکند تن به قضا دردادم ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنم داوری نیست که از وی بستانَد دادم... 📜 @sheraneh_eitaa
نام تو نام مجنون نام تو نام بیستون نام تو نام دیگر شیرین نام تو هند نام تو چین است و شاعران عاشق در عهد جاهلیت ویرانه‌های نام تو را می‌گریستند نام تو نام دیگر لیلا نام تو نام دیگر سلماست نام تو باغ‌های معلق نام تو فتح قیصر و کسری ست... 📜 @sheraneh_eitaa
‍ امشب ای ماه کجایی که دلم غمگین است دیده بگشا که مرا آمدنت تسکین است تو که هم صحبت تنهایی شب‌های منی پس کجا مانده‌ای امشب که سحر نزدیک است |شبتون در پناه حق 🌙✨ 📜 @sheraneh_eitaa
‍ برخیز و بخند و زندگی کن با عشق صبح دگری دوباره از راه رسید |صبحتون پر انرژی و شاد ❄️☃️ 📜 @sheraneh_eitaa
چه مبارک است این غم، که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم، ندهم به هیچ شادی ز تو دارم این غمِ خوش به جهان ازا ین چه خوشتر تو چه دادیَم که گویم که از آن به‌اَم ندادی چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین به از این درِ تماشا که به روی من گشادی تویی آن که خیزد از وی همه خرمی و سبزی نظرِ کدام سروی؟ نفسِ کدام بادی؟ همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی همه رنگی و نگاری مگر از بهار زادی ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی که ندیده دیده رویت به درونِ دل فتادی به سرِ بلندت ای سرو که در شبِ زمین‌کن نفسِ سپیده داند که چه راست ایستادی به کرانه‌های معنی نرسد سخن چه گویم که نهفته با دل سایه چه در میان نهادی 📜 @sheraneh_eitaa
شعری زیبا از شاعر و دبیر پیشکسوت دارابی، خانم دکتر احمدی به لهجه‌ ی دارابی خدایا ای غَما اَ دِل پَروُن کن جِمِزَه‌ش دِلخوشییامون فَرَوُون کن دلُم ناخوش شده اَ خُشکَه‌سالی دَر و دَشت و بیاوُون لاله‌گون کن 📜 @sheraneh_eitaa
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 7روز تا عید بزرگ تنهايم و به عالم من جز تو کسي ندارم از بس زدم صدايت ديگر صدا ندارم عشق تو سر نوشتم اي روي توبهشتم بر لوح سينه خود نام تو را نوشتم جز گفتگوي وصلت من گفتگو ندارم جز ديدن جمالت من آرزو ندارم کي جلوه مي نمايي اي جان من فدايت در کوچه مدينه زهرا زند صدايت 📜 @sheraneh_eitaa
«چو آه رفته» خراب خلسه ای کو تا که پیچد در هوس ما را نبرد از خاطر مستی خمار دیررس ما را بدار از الفت دیرینه این دامن کشیدن ها که محو دوستی گردید گلبانگ نفس ما را چنان از خود برآ ای دل که در آیین درویشی چو آه رفته ای یابند دور از دسترس ما را فضای لامکانی کو، خیال انگیز و رویایی که پژمرده ست بال و پر به کنج این قفس ما را بر این بی برگ و باری ها چنان گریم در این وادی که دامنگیر گردد از ترحم خار و خس ما را «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل» مگر دریادلی گردد در این ره دادرس ما را. 📜 @sheraneh_eitaa
سید عمادالدین حسنی برقعی(مبرقعی)، معروف به عماد خراسانی (۱۳۰۰ - ۲۸ بهمن ۱۳۸۲) شاعر غزل‌سرا و قصیده‌سرای مشهور خراسانی است و از نام‌آوران شعر و غزل معاصر ایران به‌شمار می‌آید. عماد خراسانی به روایت مهدی اخوان ثالث متولّد بهار ۱۳۰۰ خورشیدی در توس ( مشهد )روستای کاهو است اما خود در مصاحبه‌ای گفته تولدش را بدون هیچ توضیح دیگری در ۱۲۹۹ ثبت کرده‌اند. پدرش «سید محمد تقی معین دفتر»(از صاحب منصبان آستان قدس رضوی) و مادرش «بی‌بی حرمت» نام داشتند. نسب عماد به احمد بن موسی مبرقع امام محمد تقی جواد می‌رسد و نام کاملش عمادالدین حسن برقعی است. عماد در ۳ سالگی مادرش را از دست داد و در ۶ سالگی پدرش را و از آن پس تحت سرپرستی پدربزرگ و مادر بزرگ رشد کرد. عماد از ۹ سالگی با تشویق دایی خود، شعرخوانی و سرودن شعر را آغاز کرد. او در جوانی با تخلص «شاهین» یا «شاخص» شعر می‌گفت و سپس تخلص «عماد» را برگزید. تخلص عماد خراسانی را فریدون مشیری برای او انتخاب کرد. عماد یک بار ازدواج کرد اما همسرش هشت ماه بعد درگذشت. او از سال ۱۳۳۱ به تهران رفت. عماد خراسانی فرزندی نداشت و تا آخر عمر تنها زندگی کرد. وی پس از یک دورهٔ بیماری در صبح روز شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۲ در تهران در سن ۸۲ سالگی درگذشت. 📜 @sheraneh_eitaa
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست،ندانم غمم این است که چون ماه نو انگشت نمایی ورنه غم نیست که در عشق تو رسوای جهانم دم به دم حلقه ی این دامن شود تنگ تر و من دست و پایی نزنم،خود ز کمندت نرهانم سر پر شور مرا نه،شبی ای دوست به دامان تا شوی فتنه ی ساز دلم و سوزِ نهانم ساز بشکسته ام و طائر پر بسته،نگارا عجبی نیست که اینگونه غم افزاست فغانم سرو بودم،سر زلف تو بپیچید سرم را یاد باد آن همه آزادگی و تاب و توانم آن لئیم است که چیزی دهد و بازستاند جان اگر نیز ستانی ز تو من دل نستانم گر ببینی تو هم آن چهره به روزم بنشینی نیم شب مستچو بر تخت خیالت بنشانم که تو را دید که در حسرت دیدار دگر نیست آری آنجا که عیان است،چه حاجت به بیانم؟ بار ده بار دگر ای شه خوبان،که بترسم تا قیامت به غم و حسرت دیدار بمانم مرغکان چمنی راست بهاری و خزانی من که در دام اسیرم،چه بهارم،چه خزانم؟ گریه از مردم هشیار،خلایق نپسندند شده ام مست که تا قطره ی اشکی بفشانم ترسم اندر بَرِ اغیار بَرم نام عزیزت چه کنم؟بی تو چه سازم؟شده ای ورد زبانم 📜 @sheraneh_eitaa