eitaa logo
شاعرانه
27.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
760 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شاعرِ ریاضیدانی که کنج عزلت را به دربار شاه ترجیح داد! 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید در منای دل وقوف از حج روحانی کنید تا نیفتاده است جان در پنجة گرگ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ ها از مشعر وصل الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حلة احرام از انوار ربانی کنید در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید از سر من، موی بتراشید و محو هو شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین حلة احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شوی سر تا قدم آیینة حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغ از الماس در دست پدر برنده تر ای عجب نازک تر از گل آن گلوی نازنین نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز از چه کندی می کنی در امر رب العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پر تو به من گویی ببر اما خدا گوید نبر ناگهان آمد ندا از جانب رب جلیل مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو فدیه آورده است بر فرزند پاکت جبرییل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی تو خلیلی تو خلیلی تو خلیل ما تو را در بوته اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست فرق ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح این سرش بر سینه تو، او سرش بر نیزه هاست حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست جسم اسماعیل تو چون روح در آغوش تو پیکر مجروح او از سم اسبان توتیاست ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود ذبح زهرا با لب عطشان سرش از تن جداست ای خلیل ما بود تا سیل اشکت در دوعین آب شو چون شمع سوزان گریه کن بهر حسین کیستی تو مروه و سعی و صفایی یا حسین بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی یا حسین تو طوافی تو مطافی تو نمازی تو دعا تو ذبیحی تو ذبیحاً بالقفایی یا حسین آب زمزم تشنه لعل لب خشکیده ات تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین خون تو جاری است در رگ های احکام خدا بلکه خود خون خدا، خون خدایی یا حسین تو حسینی تو حسین کل خلق عالمی تو شهیدی تو شهید کربلایی یا حسین تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت تو کتاب انبیا و اولیایی یا حسین آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه ای نخل "میثم" از کتاب زخم هایت آیه ای 📜 @sheraneh_eitaa
مثل ملکند، حاجیان عرفه از فیض پر است آسمان عرفه نومید نمی‌رود ز درگاه خدا جاری است شفا ز ناودان عرفه 📜 @sheraneh_eitaa
اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد دف بزن ، ساغر بچرخان ، قل هوالله احد گفتم از عشق و زبانم شعله ور شد ناگهان آه از این مضمون سوزان ! قل هوالله احد حضرت لیلی ! بیا در صحنه و چرخی بزن یک غزل مجنون برقصان ، قل هوالله احد ساغری آغوش وا کن ، یک تبسم مِی بریز اندک اندک جمع مستان ... ، قل هوالله احد می کنم سجاده را رنگین به می ، فتوا بده " زهد " من را می بنوشان ، قل هوالله احد بر سر آنم به حکم عشق ، رقص خون کنم با دلی عاشق ، غزلخوان ، قل هوالله احد در کمند زلف تو پیچید دل ، یا للعجب ! دید صدها عید قربان ، قل هوالله احد زیر شمشیر غمت ، عشق ست سر دادن به شوق دست افشان ، پایکوبان ، قل هوالله احد من شبی تاریک تاریکم ، تبسم کن مرا جلوه کن ای ماه تابان ! قل هوالله احد تشنۀ وصلم ، الا یا ایهاالساقی ! وصال اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد 📜 @sheraneh_eitaa
فکر و ذکر هر شبم تو ، مونس جانم تویی سرو قامت یا شکر لب ، هرچه میدانم تویی گر تمام این جهان توقیع بر نامم شود برنتابم من نگارا سقف و سامانم تویی می دهندم وعدهٕ جنّت بهشتان برین ناپذیرم وعده این چون ، باغ و رضوانم تویی گر تمام سنگ های قیمتی را آورند در نظر ناید که مارا ، گوهر کانم تویی تا تو را دیدم خداحافظ بگفتم بر قضا چون غذای جانمی گویم که جانانم تویی در تمام زندگی ام علّت کارم شدی یار! حتّا باعث این درد دندانم تویی مبتدا و منتهایی ، آدمیّت را جدایی چون فرشته زان خدایی ، نُقلِ قندانم تویی انتهای شعر گویم ، این تویی و آن تویی بیت پایانی ندارد زی که پایانم تویی 📜 @sheraneh_eitaa
‍ در آرزوی جلوه‌ی مهتاب جمالش یا رب! گذراندیم چه شب‌های سیاهی... شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ صبح است و هوای دل من مثل بهار است پلکی بزن و صبح بخیر غزلم باش.... |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
دل به دریا زد و دل از او کند گرچه این عشق شعله‌ور شده بود تیغ اما دگر نمی‌برید محو زیبایی پسر شده بود پدر آن لحظه خوب می‌دانست امتحانی بزرگ در پیش است آه! گویی مقابل این سرو تیغ اندازه تبر شده بود باز می‌شد میان آن برهوت، جاده‌ای به دریچۀ ملکوت سفر وحی بود و... اسماعیل، اینچنین راهی خطر شده بود و زنی که تمام جانش را تکه تکه به آسمان می‌داد جان و دل می‌سپرد دست خدا گویی از راز باخبر شده بود ناگهان دید آسمان منا سبز شد با ندای لبیکش او که در امتحان ابراهیم باز هم صاحب پسر شده بود و خدا گفت: وقت اعجاز است مرد این‌بار هم سرافراز است دیگر آن زن نبود هاجر، او از فرشته فرشته‌تر شده بود... عید قربان مبارک🌺🌺🌺🌺 📜 @sheraneh_eitaa
گه احرام، روز عید قربان سخن می‌گفت با خود کعبه، زین‌سان که من، مرآت نور ذوالجلالم عروس پردۀ بزم وصالم مرا دست خلیل اللَه برافراشت خداوندم عزیز و نام‌ور داشت نباشد هیچ اندر خطۀ خاک مکانی همچو من، فرخنده و پاک چو بزم من، بساط روشنی نیست چو ملک من، سرای ایمنی نیست... مقدس همتی، کاین بارگه ساخت مبارک نیَّتی، کاین کار پرداخت در این درگاه، هر سنگ و گل و کاه خدا را سجده آرد، گاه و بی‌گاه «أنا الحق» می‌زنند این‌جا در و بام ستایش می‌کنند اجسام و اَجْرام در اینجا عرشیان تسبیح‌خوان‌اند سخن‌گویان معنی، بی‌زبان‌اند... در این‌جا رخصت تیغ‌آختن نیست کسی را دست بر کس تاختن نیست نه دام است اندر این جانب نه صیاد شکار آسوده است و طائر آزاد خوش آن استاد کاین آب و گل آمیخت خوش آن معمار کاین طرح نکو ریخت... مرا زین حال بس نام‌آوری‌هاست به گردون بلندم برتری‌هاست بدو خندید «دل» آهسته، کای دوست ز نیکان، خود پسندیدن نه نیکوست چنان رانی سخن، زین تودۀ گِل که گویی فارغی از کعبۀ دل تو را چیزی برون از آب و گل نیست مبارک کعبه‌ای مانند دل نیست تو را گر ساخت ابراهیم آذر مرا بفراشت دست حیِّ داور تو را گر آب و رنگ از خال و سنگ است مرا از پرتو جان، آب و رنگ است تو را گر گوهر و گنجینه دادند مرا آرامگاه از سینه دادند تو را در عیدها بوسند درگاه مرا باز است در، هرگاه و بی‌گاه تو را گر بنده‌ای بنهاد بنیاد مرا معمار هستی، کرد آباد... تو جسم تیره‌ای، ما تابناکیم تو از خاکی و ما از جان پاکیم تو را گر مروه‌ای هست و صفایی مرا هم هست تدبیری و رایی در این‌جا نیست شمعی جز رخ دوست وگر هست، انعکاس چهرۀ اوست تو را گر دوست دارند اختر و ماه مرا یارند عشق و حسرت و آه تو را گر غرق در پیرایه کردند مرا با عقل و جان، همسایه کردند در این عزلت‌گه شوق، آشناهاست در این گم‌گشته کشتی، ناخداهاست... چه محرابی‌ست از دل با صفاتر چه قندیلی‌ست از جان روشناتر... خوش آن‌کس، کز سر صدق و نیازی کند در سجدگاه دل، نمازی... 📜 @sheraneh_eitaa
فاش می گوییم شما را یک کلام شده دوران بزن در رو تمام گر زنید از پشت یک خنجر به ما صد زنیم از روبرو ما والسلام 📜 @sheraneh_eitaa
مردان میدان در عروج از آسمان ها بردند بر دوش خود اسماعیل جان را امروز ابراهیم ها در آتش عشق مبهوت خود کردند چشمان جهان را جان بر کفان عرصه اخلاص و ایثار پیوسته در جنگیم با کفر جهانی قربان حق تنها نه این تن های فانی است داریم با شیطان مصافی جاودانی امروز قربانگاه طفلان است غزه در خون خود غرق اند اسماعیل هامان در قدس باید بست احرام منا را «موسی» کنار ما و نابود است «هامان» دیروز اگر تنها سلاح ات بود یک سنگ امروز پشتیبان تو خلق جهان است شد وعده صادق شکست دشمنانت مثل همیشه یاورت صاحب زمان است روز سقوط آل نمرود است نزدیک اهل یمن، سوریه، لبنان و فلسطین تا آسمان ها گلسرود فتح بر لب از نهر تا بحر است جاری صوت آمین از نو بزن بر خانمان غاصبان سنگ چون کعبۀ ما مسجدالاقصی است امروز مردانگی، تقوا و رسم پاکبازی در زندگی از حیدر کرار آموز صهیون بداند هست این پایان بازی دیگر نخواهد دید روز خوش در این خاک از طور سینا هست پیدا معجزاتی تأیید بر نابودی این قوم ناپاک 📜 @sheraneh_eitaa
سيدحبيب نظاری سال ۱۳۵۱ در آبادان متولد شد. وی سالیانی است در قم زندگی می‌كند و سابقۀ مدیریت مرکز آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قم را بر عهده داشته است. اشعار او از اوايل دهۀ ۷۰ در مجلات منتشر شد و رباعی قالب مورد علاقۀ او است. از آثار او می‌توان به «بگو تا صبح چند آدینه مانده است»، «از این دست»، «تنها برای تو می‌بارد» و «خدا تسبیحی از گنجشک دارد» اشاره کرد. 📜 @sheraneh_eitaa
بیا، با اشک‌های ما وضو کن جهان را با نگاهی زیر و رو کن تو که سنگ صبور اهل دردی کمی بنشین و با ما گفت‌وگو کن جهان در انحصار بیش و کم‌ها شکستن‌ها، بریدن‌ها، ستم‌ها تو حتماً خوب می‌دانی که بی‌تو به روز ما چه آوردند غم‌ها؟ جهان ما جهان بی‌کسی‌ها خزان لاله‌ها و اطلسی‌ها اگر تو سایه‌سار ما نبودی چه می‌کردیم با دلواپسی‌ها؟ همه صبحیم، شب در بین ما نیست یکی بی‌تاب و تب در بین ما نیست به درد دوری تو خو گرفتیم دلی راحت‌طلب در بین ما نیست بهار تا ابد! زخم است با ما زمان تا می‌رود، زخم است با ما بیا تاریخ ما را منتشر کن هزار و چارصد زخم است با ما به ما ای کاش پاکی یاد می‌داد به غنچه، سینه‌چاکی یاد می‌داد زبان آسمان را انتظارت به آدم‌های خاکی یاد می‌داد! شب توفان، کسی باید بیاید بهار نورسی باید بیاید کسی که باعث آرامش ماست در این دلواپسی باید بیاید 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | دلم قربانِ شادیِ تو، قربانِ غمت حتی... شعرخوانی آقای علی چاوشی در حضور رهبر انقلاب 📜 @sheraneh_eitaa
🕋 چه خوش است اگر ببینیم عرفات و کربلا را شب بین الحرمین و شب مشعر و منا را 🌷 چه نکوتر اَر ببینیم رخ یار را در آنجا که شود به روی او دید جلوات کبریا را 🌹 عرفات کوی مهدی، عرفات روی مهدی چه شود اگر که مهدی نظری کند گدا را 🌸 گل فاطمه کجایی تو تمام حج مایی چه شود دمی نمایی تو جمال دلربا را 🌺 تو مقام را مقامی تو به حاجیان امامی تو حرم کنی حرم را تو صفا دهی صفا را 🎊🎈🎉 عید سعید قربان بر مولایمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه و شیعیان آن حضرت مبارک باد. 🤲🏻 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 📜 @sheraneh_eitaa
شعر گفتم تا بسوزم بلکه کردم راضی اش هرکسی یکجور میباشد غزل پردازی اش یک جهان با من همش جنگ جهانی میکند هیتلری در چشم های توست با آن نازی اش پای لنگت را بپوشان این جهان پر کلک خوب نامرد است و خیلی خوب سنگ اندازی اش فکر فردای فراق از عمر ماها میخورد حال ما هر روز بدتر میشود از ماضی اش آن دلی که با دو صد لبخند آوردی به دست گاه از یک اخم ساده، ساده تر میبازی اش 📜 @sheraneh_eitaa
هاجر امشب می زند شانه فرق اسماعیل قربانی رخت نو بر قامت اش کرده خلعتت،ای مادر ارزانی امر ایزد تا شود اجرا تیغ ایراهیم،در دست است می رود با پای خود مسلخ گوئیا جشن است و مهمانی دست و پایش بسته محکم چون گوسفندی نزد قصاب اش چشم بر چشم پسر دارد رحم بابا می کند،آنی سست ابراهیم شد آن دم گفت اسماعیل: بابا را ای پدر, محکم ببر اکنون کن اطاعت حکم یزدانی چشم بر هم کرد ابراهیم می کشد چاقو ی‌ خود محکم ناگهان جبریل نازل شد یک خبر ،از حیّ سبحانی امتحان خویش پس دادی گوسفندی می رسد اکنون تا شود او،جای اسماعیل , قربانی امتحان هر چند سنگین است سر به طاعت, می کند تسلیم نور چشم خویش را،آری چون رسد دستور ربانی 📜 @sheraneh_eitaa
«💚💚8 روز تا عید بزرگ غدیر💚💚» 🔹با علی هم‌مسیرم🔹 اگر نوبهارم، اگر زمهریرم اگر آبشارم، اگر آبگیرم اگر تیره مانند شب‌های ابری اگر مثل خورشید، روشن‌ضمیرم تپش‌جوش اگر مثل امواج دریا عطش‌نوش اگر مثل خاک کویرم اگر هرچه هستم، سحر، شب، طرب، غم فقیرم، فقیرم، فقیرم، فقیرم همینم که هستم، همین روح خاکی اگر بر گلیمم، اگر بر حریرم رها از حصار نفس‌گیر حرصم مگیرید خرده اگر بر حصیرم لبالب ز شعرم، لبالب ز آتش اگر لب گشایم، اگر گُر بگیرم... گزیر و گریزی مرا نیست از عشق «که بر عهد و پیمان روز غدیرم» علی بوده تا بوده ورد زبانم «شناسند مردان، صغیر و کبیرم» اگر خفته‌ام، با علی هم‌خیالم اگر می‌روم، با علی هم‌مسیرم مرام علی را فقط دوست دارم کلام علی را فقط می‌پذیرم اگر بی‌علی شاد باشم، بگریم اگر بی‌علی زنده هستم، بمیرم علی بوده در بیقراری، قرارم علی بوده در گم‌شدن، دستگیرم اگر از کلامم نظر برندارد به شش‌گوش گیتی نیابی نظیرم علی عزّتم داده گر عزّتی هست اگرنه حقیرم، حقیرم، حقیرم 📜 @sheraneh_eitaa
طنز انتخاباتی دوره ی چهاردهم ریاست جمهوری... 🌸🌺🌟💫💐🌺🌸 چک برگشتی ام کرده حساب بانک را مسدود ریالی نیست دیگر در حساب خالی ام موجود برای من که تعطیل است کل کاسبی هایم چه فرقی می کند <باقر>شود پیروز یا<مسعود> اگرچه ارتباطی نیست با ایشان ولی حتمن شوم از ازدحام رای در صندوق ها خشنود به عشق مملکت هر بار می آیم مصمم تر چرا که هست من را اعتلای این وطن مقصود هواداران نامزدها خوشند از قول نامزدها چنان که بُرد برخی را به اوج کهکشان <محمود> چنان که شد سبیل عدّه ای چرب از <حسن> وقتی که برجام بلا یک آفت سنگین و ممتد بود نخند از من که دست من ز لطف این و آن خالیست علیرغم وفاداری ، از این و آن ندیدم سود نه پُستی، نه مقامی، نه پرستیژی ، نه ماوایی گرانی بیشتر آمد شدم از این و آن مطرود خدا رحمت کند هردم رجایی و رئیسی را عروج سختشان غم را به درد سخت ما افزود هم از چپ فاجعه دیدند هم از راست چندین بار جفا دیدند و کوچیدند از این خاک ِ فسق آلود رها کن باند بازی را، کسی را برگزین کز وی خدا از کارها راضی، وطن از حجمه ها آسود کسی از لافهای باند چپ یا راست خوشدل نیست خوشا بر آنکه بیرون‌ زد از این باند و جناحی زود خوشا بر آنکه وقتی رای آورد و به پاستور رفت به میدان عمل هرگز نگردد فاسد و مردود 📜 @sheraneh_eitaa
‍ ‍ تنها پناه گریه‌ی عاشق، دل شب است شب را برای گریه، سیاه آفریده‌اند! شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
بیاای قاصدعشقم که من مشتاق دیدارم که صبح دیگری آمد،من از عشقِ توسرشارم کجا بایدسرت باشد به غیراز شانه‌ی عشقت که من کوهی سرافرازم تویی خورشیدِ بیدارم |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
غمخوار من! به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی با من به «جمع» مردم تنها خوش آمدی بین جماعتی که مرا سنگ می‌زنند می‌بینمت... برای تماشا خوش آمدی راه نجاتم از شب گیسوی دوست نیست ای من به آخرین شب دنیا خوش آمدی پایان ماجرای دل و عشق، روشن است ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی با برف پیری‌ام سخنی غیر از این نبود منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی 📜 @sheraneh_eitaa
منم آن هم‌سفرِ برگِ زمستان و خزان که رها گشته از این خلسه‌ی تاریک جهان من همان صخره‌ی تنهایِ دلِ امواجم و همان لحظه‌ی تاریکی و خاموشیِ جان من سکوتِ سخن و مجری احوال دلم آن سکوتی که پر از ناله و اشک است و فغان من همان حسرتِ ناگفته سخن های دلی که فقط شاهد نامردی گرگان جهان منم آن قصه‌ی تنهایی شب های عزا که غمش جنس سکوت و به دلش غصه نهان 📜 @sheraneh_eitaa
«🌷💚🌷7روز تا بزرگترین عید🌷💚🌷» گفتیم اول از علی و آخر از علی پُر شد ورق ورق ورقِ دفتر از علی با خلقتش چکامه‌ی خلقت تمام شد دیگر نیافرید خدا بهتر از علی یک قطره‌اش به عمرِ زمین و زمان رسید سیراب می‌شود عطشِ محشر از علی از عرشِ ابرهای لبش وحی می‌چکید در بارشِ تلاوتِ پیغمبر از علی نهج‌البلاغه نقطه‌ی عطف خطابه شد قیمت گرفت آبروی منبر از علی از خاک رفت بر درِ افلاکیان نشست تا بال و پر گرفت، درِ خیبر از علی پا روی حقّ مورچگان هم نمی‌گذاشت حتی خیالِ ظلم نمی‌زد سر از علی در روزگارِ برده‌فروشان نمی‌خرید جز آبروی نوکری‌اش قنبر از علی حیّ علیَ الصلوة، زمان گدایی است حیّ علیٰ گرفتنِ انگشتر از علی از یا حسینِ‌ِ حل شده در اشک‌های آب سیراب می‌شویم، چنان کوثر از علی 📜 @sheraneh_eitaa