eitaa logo
شاعرانه
26.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
786 ویدیو
79 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بی‌کران دارد سرفه‌هایش پر از جراحت بود، از لبش قطره قطره خون می‌ریخت چفیۀ خاک خورده‌اش حالا نقشی از باغ ارغوان دارد بین سینه بلال مجروحش غربت و داغ را اذان می‌گفت باز هم روی شاخۀ لب‌هاش مرغ اندوه آشیان دارد حجم بغضی که در گلو دارد کربلا کربلا مصیبت داشت یاد شب‌های حمله می‌افتاد، روضه‌اش طعم شوکران دارد السلام علیک یا باران السلام علیک یا عطشان به فدای لبان خشکی که زخم از داغ خیزران دارد یاس‌ها بین شعله‌ها پرپر، خیمه می‌سوخت یا همان سنگر ماند یک مشت خاک و خاکستر باغ گل صحنۀ خزان دارد قمقمه، مشک بچه‌های جنگ، تیر باران شد از نفس افتاد چشم عباس‌های لب‌تشنه موج دریای خون‌فشان دارد آتش تیر و بمب و خمپاره هر طرف سنگ و نیزه و شمشیر قتلگاه علی‌اکبرها ماجرا با سر و سنان دارد تانک‌ها، اسب‌های فولادی، خاک کردند خاطراتم را آه تنها پلاک و انگشتر یادی از نسل بی‌نشان دارد... 📜 @sheraneh_eitaa
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | به دقت گوش کن انگار... ولادت پیامبر صلوات الله علیه 📜 @sheraneh_eitaa
به زخم پیکر زیتون، به بغض لیموها به داغ لاله، به خون گلوی شب‌بوها به بال‌های کبوتر که غرقه در خون است به زخم‌های نشسته به پیکر قوها به یال‌های پریشان و زخمی اسبان به ردّ جاری خون در نگاه آهوها به گونه‌های به خون‌سرخ از جراحت عشق به زخم تیغِ نشسته میان ابروها به فرق‌های حنابسته در عروسی خون قسم به طرّۀ در خون‌خضاب گیسوها به بغض شیعه که دیری‌ست در گلو مانده به بازوان کبود شکسته‌پهلوها که تیغ حیدر اگر در نیام خود جنبد اثر نماند از این برج‌ها و باروها نشان خیبر صهیون به جا نخواهد ماند چنان‌که نام و نشان نتانیاهوها! 📜 @sheraneh_eitaa
ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود بی‌هنر گر دعوی بی‌جا کند رسوا شود هر که بر مردان حق پیوست، عنوانی گرفت قطره چون واصل به دریا می‌شود دریا شود ای‌ که بر ما می‌کنی از جامه نو افتخار افتخار آدمی کی جامه دیبا شود قیمت گوهر شود پیدا برِ گوهرشناس قدر ما در پای میزان عمل پیدا شود آدمی هرگز نمی‌بیند ز سنگینی گزند از سبک‌مغزی بشر چون سنگ پیش پا شود در مسیر زندگی هرگز نمی‌افتد به چاه با چراغ دین و دانش گر بشر بینا شود ما که در راه طلب دم از حقیقت می‌زنیم طعنه‌های مدعی کی سدّ راه ما شود سر فرو می‌آورد هر شاخه از بارآوری می‌کند افتادگی انسان اگر دانا شود چند روزی گر به کام مدعی گردد فلک غم مخور خسرو که روزی هم به‌کام ما شود 📜 @sheraneh_eitaa
کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت پدر پیر شهیدی که به عشق ایمان داشت سوخت از داغ پسرهای جوان، هیچ نگفت دختر کوچک همسایۀ ما پر زد و رفت دل آیینه شکست و کس از آن هیچ نگفت وقتی از شش جهت آوار تبر می‌بارید مردی از حنجر نامرد جهان هیچ نگفت وطنم زخمی شمشیر دو صد حادثه گشت باز با این همه از زخم زبان هیچ نگفت آن طرف‌تر، پس دیوار بلند تردید شاعری بود که با طبع روان هیچ نگفت خاک خوبم، وطنم، در گذر از آتش و دود آب شد، آب، ولی از غم نان هیچ نگفت خواستم یک شب از خویش که آیینه چه گفت؟ پاسخش باز همان بود، همان، هیچ نگفت 📜 @sheraneh_eitaa
هر كجا هستى بخواب آرامِ جانم شب بخير شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
صبح آمده بی دغدغه و شادبخندیم از غصه و اندوه و غم آزاد بخندیم سودی نبرد آنکه دلش خانه ی حزن است با خنده جهان می شود آباد ،بخندیم | صبحتون پر از امید و نشاط 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
کوچه‌های شهر دل گشتند پاییز و خزان رفتنت حتی بهارم را به یغما برده است! . 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی که دوباره عشق مهمان دارد زخمی است ولی هنوز درمان دارد می آید ویکباره دگر می سوزد آنکس که به کار عشق ایمان دارد ویران کند وبسازد از نو به جهان تا جان به تن وتن به جهان جان دارد این معجزه مسیح چشمان شماست گه خیس وگهی هوای باران دارد آیینه همان کلام و رفتارشماست هرصبح که اندیشه خوبان دارد 📜 @sheraneh_eitaa
ای بی خبر ز خالق هستی چه می کنی تو یادگار روز الستی چه می کنی قالو بلا به نام تو وعهد بسته ای نابخردانه عهد شکستی چه می کنی دست از پرستش حق یکتا کشیده ای غرقی درون نفس پرستی چه می کنی صدها هزار دام به پایت نهاده دیو بنگر کزذاین میانه نجستی چه می کنی بگذشت فصل خوب جوانی و بعد از آن پنجاه رفت و پای به شصتی چه می کنی والعصر در زیانی اگر وقت بگذرد عمرت دوان روان و نشستی چه می کنی شیدای روی اهل زمینی عزیز دل از آسمانیان تو گسستی چه می کنی اکنون تویی به جمع عزیزان و دوستان آنگه که چشم ازاین همه بستی چه می کنی ای دل ز عشق حق تو مداوای خود نما بی او تو مست و باده به دستی چه می کنی ای زاهدی نگرکه دراین زندگانی ات آخر چگونه ای تو چه هستی چه می کنی 📜 @sheraneh_eitaa
دور از تو فضای دهر بر من تنگست دارم دِلَکی که زیرِ صد مَن سنگست عمریست که مدتش زمان را عارست جانیست که بُردنش اجل را ننگست 📜 @sheraneh_eitaa
حاج میرزا احمد عابد نهاوندی متخلص به «ساعی» سال ۱۲۶۷ در نهاوند متولد شد. وی از شاعران و عارفان معاصر است که با بزرگانی چون شیخ رجبعلی خیاط و حاج اسماعیل دولابی در ارتباط بود. میرزا احمد در بازار تهران طباخی داشت و چون به پند و اندرز مردم می‌پرداخت به «مرشد چلویی» معروف شد. کرامت او نسبت به فقرا زبانزد بود و به دلیل برخورد خاص خود با مشتریان او را « کاسب قرن» می‌نامند. مرشد در ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ درگذشت و در امامزاده هادی(علیه‌السلام) جنب ابن‌بابویه به خاک سپرده شد. در زمان حیاتش متأسفانه اشعار او در آتش‌سوزی مغازه‌اش سوخت که پس از جمع‌آوری اشعار به‌جا مانده نام «دیوان سوخته» بر آن نهادند. 📜 @sheraneh_eitaa