eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.9هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini تو کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو فهم رسا، نارسا چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو هیچ گلی ندیده خندیدنت به غیر لحظهٔ حسین دیدنت دایهٔ تو ز کودکی غم شده قامت غم در غم تو خم شده کتاب عشق و عقل تألیف توست مُهر به لب، زبان ز توصیف توست تو گردش ثبات اهل‌بیتی تو مجمع صفات اهل‌بیتی دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو تو برده‌ای فیض حضور همه تو بوده‌ای سنگ صبور همه روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات سایهٔ تو ندیده همسایه‌ات مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود تو عین عرفان وِرا نور عین کشتهٔ حقّی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینةالنّجاتی حسین امید خلق در عالمین ولی به هر غم تو امید حسین نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم چنان که نام خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زیبایی دریاست در اعماق نگاهش این دختر آرام و صبوری كه رسیده از شوق، علی سفره به اندازه یك شهر انداخت، به شكرانهء نوری كه رسیده كاشانهء اهل دل و میخانهء هستی دنیا و سماوات و عوالم همه روشن عطر خوش او پر شده در شهر مدینه به به چه گلی! چشم و دلت فاطمه روشن لبخند نشسته به لب حضرت ساقی مرضیه دلش وا شده از دیدن دختر تا آمده لبریز شده چشمهء تسنیم كامل شده با آیهء او سورهء كوثر بی‌تاب شدی، دختر مهتاب رخ عشق! بارانی اشك است چرا صورت ماهت؟ گریانی و پیش كسی آرام نداری دنبال كدام آیت حق است نگاهت؟ باران بهاری شده‌ای دختر حیدر زهرا چه كند گریه تو بند بیاید باید كه بگویند كنار تو حسینت تا شاد شوی، با گل و لبخند بیاید همسایه ندیده به خدا سایه‌ای از تو تمثیل حیایی تو و تندیس وقاری پیداست ولی دختر سردار حنینی از شور كلام و دل شیری كه تو داری شعر شب میلاد تو هم پر شده از اشك بانو! چه كنم روی دلم سوی فرات است جز اشك چه گویم كه همه هستی عالم عشق تو، حسین تو، قتیل‌العبرات است 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صدای چک‌چکِ چکامه‌خوانِ آسمان رسید سکوت را شکست، رحمتی که ناگهان رسید چقدر شعر، از نمازِ صبحِ ابر، می‌چکد به پای دختری که با ترنّمِ اذان رسید به خاطر نزولش این شهادتین، بر لب است که عشق زینب است و بس؛ حسین عشق زینب است حسین گفتم و درآمد اشکِ مادرِ حسین حسین گفتم آب شد، دلِ برادر حسین صدای «حا و سین و یا و نون» بلند می‌شود از آیه‌های هق‌هقِ زبانِ خواهر حسین صدای زینب است این که می‌رود به آسمان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان من آمدم صدا شوم حسین را صدا کنم به زندگی رسیده‌ام که خویش را فدا کنم بیا به صحنِ کامِ من؛ سلام تربتِ حسین ! بمان و صبر کن ببین چه محشری بپا کنم سلام ای فرات، آبِ تشنه‌ی لبِ حسین ! ببار، ابرِ اشک را به کامِ زینبِ حسین نشسته جبرئیل بر زمین به احترام من دوباره وحی آمده به احترام نام من صدای عرش می‌رسد؛ سلام می‌دهد به عشق و من جواب می‌دهم «سلام بر امام من» تمامِ حرف‌های من خلاصه است در حسین که اولین کلامِ من شده سلام بر حسین در اولین قدم برای این غریب، خواهرم زمان خواهرانه‌های خود براش، مادرم به وقتِ جنگ، مردِ جنگ می‌شوم برای او زمان فتحِ قلعه‌های‌ کفر نیز، حیدرم اگر شهید می‌شوم، اگر اسیر می‌شوم هزار شکر عشق را، که پاش پیر می‌شوم تمام من فدای او؛ کم است ؟!؛ پس تبار هم شهید می‌شوم برای یار، در مزار هم موحدانه می‌پرستم آفریدگار را به عشقِ «لاشریک‌له» خدا یکی‌ست؛ یار هم من از خدا حسین، خواستم فقط همین و بس فقط به عشق بودنِ حسین، می‌کشم نفس خدا نیاورد که روزهای وصل، شب شود اسیرِ جاهلانِ دین، عقیلة‌العرب شود خدا نیاورد زبانِ مدح، روضه‌خوان شود به جای «یاحسین»، «واحسین»، ذکرِ لب شود چقدر حالم از مرورِ آن زمانه بد شده چقدر بد؛ دعای من «خدا نیاورد» شده 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باز دلم رفته به وادى عشق پر زده از شوق به سوى دمشق ز عشق كسب آبرو مى كند به سوى زينبيه رو مى كند گرم طواف حرمش مى شود سائل لطف و كرمش مى شود اين دل عاشق كه به تاب و تب است در طرب از ولادت زينب است مدينه غرق شادى و سرور است خانه مرتضى سراى نور است جلوهء نور احمدى آمده دسته گل محمدى آمده ظهور كرده حيدر ديگرى دوباره نازل گشته كوثرى زينت دامان على زينب است در آسمان فاطمه كوكب است نائبه ء فاطمه است زينب كعبه قلب همه است زينب به صبر و حلم بهترين مقتداست آينه دار حسن مجتباست فروغ ديدگان عالمين است نائبه و شريكة الحسين است عقيله و فصيحه و عالمه سيدة النسا پس از فاطمه آيه اى از صبر على صبر اوست قبلهء اميد همه قبر اوست چادر او حجاب برتر بود نشانهء غيرت حيدر بود نسخهء چون اصل، دلير حيدر دختر بى مثل و نظير حيدر شد همه جا مدافع ولايت بصيرتش فراتر از نهايت اسوهء صبر و حلم در هر بلاست صفحه اى از فصل غمش كربلاست سفرهء روز وصل تا جمع شد شام غريبان شد و او شمع شد سوخت و خاموش نگشت نورش سلام صبر بر دل صبورش به داغ هجده گل پر پر نشست خم شد و نشكست و عدو را شكست ز فاطمه بسى نشانه دارد هنوز درد تازيانه دارد لب چو على به خطبه اش وا نمود يزيد را به شام رسوا نمود رأس حسين ، روى نى ماه اوست شام ، سياه بخت ، از آه اوست شام و دلى ز سوز غربت كباب چوب و لب و طشت طلا و شراب در شب ميلاد تو اى سر عشق اى گهر ناب ديار دمشق زائر مرقد تو گشته دلم همنفس مدافعان حرم زعمق جان تو را صدا مى كنم نوا به ياد شهدا مى كنم عمهء سادات فدايت شوم قبلهء حاجات فدايت شوم 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مثل بارانِ شوق از پسِ ابر روی گلبرگ یاس افتادی اشک‌‌های حسین را دیدی باده‌ی ناب را نشان دادی زینت خانواده‌ی عصمت! دختر نور، دختر دریا! با اصالت‌ترین نواده‌ی وحی خواهر عشق، مادر بابا! تا که گل‌های باغ کامل شد تا که نور جمال تو تابید ماه با دیدنت تبسّم کرد عازم پشت کوه شد خورشید آمدی و به جلوه آوردی عشق خورشید را به یک مهتاب دامنت را ستاره‌باران کرد خنده‌ی آسمانی ارباب لایی لایی خواب شیرینت طبق معمول عشق با عشق است گفته‌ای بین گاهواره‌ی خویش مهد دست حسین را عشق است وصف هرکس به قالب مدح است در قبال تو اینکه تکراری‌ست تو که خود منحصر شدی در خویش مدح تو در مصیبتت جاری‌ست در هیاهوی بزم نامحرم چه وقاری چه شوکتی داری ای حجاب از حجاب تو زنده چه حیایی چه عفّتی داری هیبت تو به عالمی فهماند عصر طاغوتیان سرآمده است چقدَر استوار بودی که همه گفتند: حیدر آمده است جمله‌ی مَا رَاَیتُ اِلّایت فکر تاریخ را به هم زده است جمله‌ی مَا رَاَیتُ اِلّایت قصه‌ی عشق را رقم زده است خطبه‌هایت به ما نشان دادند دختر شیرِ شیر، زینب و بس به ستمدیده‌ها خبر دادی در اسیری امیر زینب و بس نیزه‌ها شاهدند کعبه‌ی درد صبر تو آیتی زِ صبر خداست مانده‌ام که چرا پس از گودال زندگانی هنوز پابرجاست 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به عشق حضرت خیبرشکن آن شافع ِ محشر رسیدی! زینتِ بابا تو را نامید پیغمبر(ص) ملائک بوسه بر قنداقه ات دادند و جبرائیل گشوده بر فراز ساحتِ گهواره بال و پر پدر؛ سرمایهٔ رأفت؛ قسیم ٱلنار وٱلجنّه خدا هم حیفش آمد که نباشد صاحبِ دختر تمام آیه ها در گوش ِ هم یک عمر می خوانند علی(ع) قرآن ناطق بود و زینب؛ کوثرِ حیدر تو بنت ٱلفاطمه(س) نور دلِ إنسیة ٱلحورا برایت نیست هرگز غیر زهرا(س) مادری بهتر اگر نازل شدی بر خانهٔ ارکانِ خلقت حکمتش این بود؛ که باشد جمع روحِ پنج تن در جانِ یک پیکر شدی ناموس اهل ٱلبیت! درّ نابِ نایابی تو زینت بخش ِ اصحاب کسایی؛ بالأخص مادر یقولُ إنّما...خواندی و در پاکیِ اهل ٱلبیت ندارد آیهٔ تطهیر حرفی غیر از این دیگر کلامت وارث نهج ٱلبلاغه! مطقن و گیرا چه برّنده ست لحن خطبه هایت! گوش شیطان کر صلابت از حیا و از وقارت میشود جاری شکوهِ چادرت یادآورِ کعبه ست پا تا سر! 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سِر علی سِتر علی سُکر علی راز علی همه‌ی حرف خداوند از آغاز علی گفت معراج علی آنهمه اعجاز علی در حرا یاکه حرم باز علی باز علی از علی گفتم و گفتند که اما زینب نقطه‌ی با علی و نقطه‌ی زهرا زینب پنج تَن می‌شود اینگونه مجسم : زینب همه از جَدّ و اُم و اَب همه باهم زینب پنج تَن نقطه شده تا بنویسم زینب پنج نقطه زده‌ام تا بزنم دَم زینب نامِ او اول علی بعد ، علی زینب شد آیه‌ی اعظم علی آیتِ عُظمی زینب واژه‌ای کو که کُنَد شرح و بیان بانو را قلمی کو که نویسد به زبان  بانو را که چُنین خاک ندیده است چُنان بانو را که جهان حیرتِ محض است جهان بانو را فاطمه باید از این نام بگیرد پرده بسکه در فهمِ جهان هست معما زینب از همان روزِ تولد نظرش گفت حسین بین آغوشِ همه چشمِ تَرش گفت حسین مادرش گفت حسین و پدرش گفت حسین از دلش گفت حسن از جگرش گفت حسین همه دیدند حسن را به حجاب و غیرت همه دیدند حسین است سراپا زینب آمده تاکه ببینند غمی جاری را آمده تاکه بگوید به بلا آری را به سرِ دوش کشد بیرقِ بیداری را تا به عباس دهد درسِ علمداری را آمده تا بنویسند پس از اعجازش کربلا کربُبلا گشت ولی با زینب معنیِ محض شهود است که آرایه ندید عینِ نوری است پسِ پرده که پیرایه ندید سایه‌ی روشن او را زنِ همسایه ندید غیرِ عباس و حسینش به سرش سایه ندید بعد از آن خطبه شد و خطبه‌ی او تیغِ دو دَم بعد از آن خصم خس و پهنه‌ی دریا زینب فاطمه رفت  ولی نه دلِ خانه او بود جایِ زهرا همه شب  شمعِ شبانه او بود سه امام‌اند به گِردش که بهانه او بود سپرِ هر سه در آن ظلمِ زمانه او بود مادری کرده برای سه امامش جا داشت که  بگویند به او اُمِ ابیها زینب زیرِ دینش همه مدیون بلاءِ زینب کعبه تا کرببلا زیر لواءِ زینب زنده شد دینِ خدا پس به خداءِ زینب باء بسمِ لله ما هست زِ باءِ زینب اول فاتحه شد آخر نامش یعنی  مانده قرانی اگرمانده به یک یازینب مثل یک آه بلند آه که جانکاه گذشت عمرش اندازه‌ی پنجاه و چهار آه گذشت با حسین و حسنش آه چه کوتاه گذشت کَس نفهمید چه بر او همه‌ی راه گذشت همه‌ی راه بجای همه او خورد زمین همه‌ی راه سپر بود به هرجا زینب آن پیمبر که به هنگام سخن گریه کُنَد گفت هرکس به غمِ زینب من گریه کُنَد می‌بَرد گرچه  به یک پلک زدن گریه کُنَد اَجر آنکه به  حسین و به حسن گریه کُنَد در حدیث است که فرمود برای فَرَجَم هفت دفعه قسم ماست به عُلیا زینب روضه‌اش بود که دیدی کفنش را بُردند ناله‌اش بود چرا پیرهنش را بُردند تیغ‌ها زودتر از نیزه تنش را بُردند خورجین‌ها سرِ دور از بدنش را بُردند همه را بُرده ولیکن به تو سوگند نرفت نخی از  مقعنه‌ی عصمتِ کبری زینب 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به نام آنكه خدا با رخش نمايان شد به نام آنكه ز نامش دلم پريشان شد به نام آنكه ز نامش حسين گريان شد مسيح يك شبه از فيض او مسلمان شد براى عرض ارادت سرى خم آورده كتاب خواجه ز اوصاف او كم آورده به نام حضرت زينب كه واژه اى زيباست كتاب زندگى اش راه و رسم عاشق هاست يقيناً علت آن خون سيدالشهداست كه بعد اينهمه مدت هنوز پا بر جاست اگر كه نيست خدا،چيست اين زينب؟ كسى هنوز نفهميده كيست اين زينب كسى شبيه تو با فاطمه برابر نيست كسى شبيه تو بانو شبيه حيدر نيست كسى شبيه تو بر خاك كيمياگر نيست تو خواهرى!به خدا مثل تو برادر نيست "حسين بود و تو بودى..تو خواهرى كردى چه خواهرى تو برادر كه مادرى كردى تو آسمان اباالفضل و آفتاب حسين به هيبت علوى ات ابوتراب حسين هميشه در همه ى عمر پا ركابِ حسين هلاكه خنده ى اربابى و خراب حسين ستاره ى شب ارباب...قبله ى حاجات شهيد زنده ى گودال..عمه ى سادات تويى همان كه نشان داده اى قيامت را همان كه خنده ى او دل ربوده از زهرا همان كه وقت خداحافظى در عاشورا حسين گفت:حضرت عشق التماس دعا فداى ذكر قنوت و سجود تو بانو خلاصه گشته خدا در وجود تو بانو گريز روضه ى شعرم سر شكسته ى توست اسارت تو و ايتام و پاى خسته ى توست خرابه و تو و دست هاى بسته ى توست به روى خاك نماز شب نشسته ى توست چه شد كه وقت ركوع ياد مادر افتادى؟ به ياد مادرتان بين بستر افتادى اگر غلط نكنم مادرى خميده شده جوان خانه چه پژمرده و تكيده شده بگو براى چه مادر نفس بريده شده نگو به سينه ى او ميخ در كشيده شده "حيات در شريان جهان مادر توست نشانه دار ترين بى نشان مادر توست" 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست در آسمان عاطفه اختر نبود و نیست دار و ندار تو همه وقف حسین بود مانند تو به پای برادر نبود و نیست حتی تو از عصاره ی جانت گذشته ای در کربلا، شبیه تو مادر نبود و نیست آیینه ی شکسته ی صحرای کربلا! مانند ماجرای تو دیگر نبود و نیست بر شانه ی صبور تو بار رسالت است مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست در ذیل خطبه های فصیح تو گفته اند: اصلاً کسی شبیه تو "حیدر" نبود و نیست شیوایی کلام تو را هیچ کس نداشت از ذوالفقار نطق تو خوشتر نبود و نیست زینب شدی که زینت شیر خدا شوی یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مخمسی جدید به مناسبت میلاد خانم حضرت زینب(س)... امشبم شورعجیبی در سر است شور و مستی در سرم سرتاسر است جشن میلاد است و می در ساغر است حالِ من انگار حالی دیگر است دف بزن این باده مستی آور است درجهان برپاست غوغایی دگر می شود تعبیر رویایی دگر آمده انگار زهرایی دگر دختری ام ابیهایی دگر بازهم وقت نزول کوثر است با گلاب و می ، زمین را تر کنید کوی و برزن را پر از زیور کنید خانه ها را مملو از گوهر کنید آه! دختردارها باور کنید شاه مردان زینتش یک دختر است زینت شیرِخدا ، حق را ستون مثل او عالم ندیده تاکنون کرده نامش سرکشان را سرنگون زینب است اما میان جنگ و خون شک نکن پایش بیوفتد حیدر است ذولفقار خطبه اش دم دار بود خون مولا در رگش بسیار بود دخت حیدر شیر هر پیکار بود در حقیقت زینب کرار بود خطبه هایش نیز فتح خیبر است نه کسی چون او نمی آید دگر آن جگرداری که شد خونین جگر کربلا در کربلا می ماند اگر زینب کبری نمی شد جلوه گر نطق زینب کربلایی دیگر است چادرش با عرش پهلو می زند آبرو دائم به او رو میزند پیش او خورشید سوسو می زند حضرت عباس زانو می زند او ز درک عارفان بالاتر است برده از من روز و شب دیوانه وار بیتی از عمان سامانی قرار ((زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت الجلال اخت الوقار)) تا ابد این عشق شاعر پرور است امشب از گل پُر شده دنیا ولی... مرتضی شد بازهم بابا ولی... مجلس شادی شده برپا ولی... نیست وقت روضه خوانی ها ولی... جشن گاهی از عزا غمگین تر است جشن گاهی می شود بزمِ شراب وای از آن وقتی که دختِ بوتراب بود دستش مثل بابا در طناب پیش چشمش خیزران خورد آفتاب خنده ی رقاصه ها زجرآور است گرچه با سربند یا زینب مدد هر پرستاری سرآمد می شود بنده اما ماه بانو ، با سند معتقد هستم به این که تا ابد روز میلاد تو روز خواهر است.. دی ۹۸ 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فضه که هست! پس تو چرا کار می کنی!؟ جارو نکش که سرفه امانت نمی دهد نانی بخور! عزیز دلم آب رفته ای! این کاسه های آب توانت نمی دهد دنبال رنگ چهره در آیینه ات نباش آیینه شرم کرده، نشانت نمی دهد تابوت قوس دار و عجیبی که ساختم شرحی ز حجم جسم کمانت نمی دهد دستاس! دست فاطمه ام پینه بسته است از خواهش من است تکانت نمی دهد 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini "باز این چه شورش است" که در خانه ی علیست؟ این سوز گریه های غریبانه ی علیست - "کای مونس شکسته دلان حال ما ببین" در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست "آن در که جبرئیل امین بود خادمش" آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست "خورشید آسمان و زمین" کنج بستر است این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست خاتون خانه ای که در آن سوخت خانمش از این به بعد، دختر دردانه ی علیست حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟ "سرهای قدسیان همه بر" شانه ی علیست باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟ این جان حیدر است که در حال رفتن است دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟ در را که دید فاتح خیبر، زمین نشست جان علی! تو گوشه ی بستر چه می کنی؟ پر می زنی و با دل حیدر چه می کنی؟! ای پاسخ سلام بدون جواب من چادر به چهره ات نکش ای آفتاب من از کار من همیشه گره باز کرده ای تنها تو در به روی علی باز کرده ای هی زل نزن به این در و دیوار رو به رو یا گریه کن سبک بشوی یا سخن بگو باشد قبول همسفر من! برو ولی... از حق خود گذشته ام اصلا، برو ولی... احساس های دخترمان پس چه می شود؟ تکلیف آن قرار مقدس چه می شود؟ زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو! مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو! حرف از فراق بین تو و من نبود که! اصلا قرار زود پریدن نبود که! آتش گرفت بال تو و من گداختم بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم دیگر بخند تشنه ی قدری تبسمم تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم آن روز روی قلب علی خورد میخ در بدجور آبروی مرا برد میخ در آن ذوالفقار خیبر و خندق شکسته بود بانو حلال کن که علی دست بسته بود با ضربه ی لگد شده همدست میخ درن کار تورا به فضه کشاندست میخ در ای چاه!بعد فاطمه با اشک من بجوش دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش ای آسمان به ناله ی شبهای من بساز آه ای زمین تو با تن زهرای من بساز 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو حیدری به تو چشمان تر نمی آید سرت سلامت اگر غصه سر نمی آید رشید شهر چرا دست بر کمر داری؟ به تو گرفتن دست از کمر نمی آید گره گشای همه دست های بسته علی به دست حیدری ات بند و پر نمی آید ‌‎سپرده ام به کنیزان که نان درست کنند ز دست و بازوی من کار برنمی آید میان شعله من و در بهم گره خوردیم علی ز پهلوی من میخ در نمی آید 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صاحبِ عرش مُعلّی؛ یاحسینِ بن علی(ع) ضامنِ اهل تولّی؛ یاحسینِ بن علی(ع) آمدی در هاله ای از نور! فوقَ کلّ نور ماهِ در آغوش ِ زهرا(س)؛ یاحسینِ بن علی(ع) ذکر میگفت و تو را بوسید و شب تا صبح بود- دستِ تو در دستِ بابا؛ یاحسینِ بن علی(ع) عاشقت شد آسمان! از ماهِ خود دلسرد شد گفت ای ماهِ دل آرا؛ یاحسینِ بن علی(ع) فطرس از قنداقه ات یک جفت بال و پر گرفت سجده کرد و گفت آقا؛ یاحسینِ بن علی(ع) آمدی و باز شد قفلِ دخیل سائلان باب شد «اُنظُر إلینا»؛ یاحسینِ بن علی(ع) گوشۂ چشمی بفرما، از کرم لبریز کن- کاسۂ خیلِ گدا را؛ یاحسینِ بن علی(ع) تحتِ فرمان تو و جانش به جانت بند بود عشقِ ساقیِ العطاشی؛ یاحسینِ بن علی(ع)! 🔸شاعر : ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو آمدی که بفهمیم کارمان لنگ است میان ما و حقیقت هزار فرسنگ است به طرز پرچم بالای گنبدت گفتی که رنگ خون خداوند سرخ پررنگ است تو آمدی که ز صلح حسن دفاع کنی حسین ذهن من اما همیشه در جنگ است گلوی اصغر تو قطره قطره ثابت کرد که باغ گل بشود غنچه‌ای که دل، تنگ است غلط شنید تورا گوش های کر یک عمر وگرنه ذکر تو موسیقی اش خوش آهنگ است چگونه بگذرد از این مسیر ،آیینه که دامن همه‌ی کودکان پُراز سنگ است به مکتبی که شروعش هدایت حُر شد کلاس غیرت عباس، آخرین زنگ است به ضرس قاطع کرب و بلا جهان فهمید؛ برای شیعه حسین اسم نیست، فرهنگ است 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فلک گردیده نورانی ، سماوات است گلباران ملک سوغات گل آورده با خود بهرِ تن پوشش علی با آن دلارآمی که هوش از عالمی برده به وقتِ دیدن این ماهپاره گشته مدهوشش قرارِ بی قراران آنکه عالم هست بی تابش محمد جانِ دیگر یافت تا آمد درآغوشش حسینش را به روی شانه می بوسید و می بوئید بدانید اهل عالم اوست بی شک، زینتِ دوشش اگر چه داشت بر لبها اذان و آیة الکرسی گمانم روضه خوانی کرد پیرِ عشق در گوشش چه بسیاری سفارشها که در حقش نبی فرمود ولی افسوسُ صد افسوس امت شدفراموشش 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini می روم تا حرم دوست به دیدار دگر می دهم دیده و دل را به خریدار دگر نیست تا کرب و بلا فاصله ،ای اشک مریز دل به او می دهم و نیست به دل یار دگر مرغ دل بال گرفته است به سوی حرمش عشق بین الحرمین است به سر ،بار دگر "هاتفی گفت به گوش دل من" نیم شبی: لطف او کرده تو را محرم اسرار دگر دفتر شعر من و عشق به ارباب حسین نفروشم هنرم بر سر بازار دگر می شود باز "صفا"زائر بین الحرمین میرود تا حرم دوست به دیدار دگر 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عاشقيم عاشق يك جرعه شرابيم همه سر كيفيم و پىِ باده ى نابيم همه اهل عشقيم خرابيم خرابيم همه مست مستيم ولى عين ثوابيم همه غم ايام نداريم كه اين مى گذرد تلخىِ كام نداريم كه اين مى گذرد شب ميلاد حسين است خداهم شاد است هركه در بند حسين است زغم آزاد است جاده ى عاشقى ام راه حسين آباد است دل بيچاره ام عمريست به پاش افتاد ست ما كه ديديم از او معجزه باور داريم ما در اين قوم از اين پس دو پيمبر داريم نام تو شعر لب عالم بالاست حسين خوش بنازيم به اين نام چه زيباست حسين حرمت آينه ى عرش معلاست حسين كربلايت ته خط و ته دنياست حسين ليلى عالم ذر،ناز كشيدن دارى جان جانان تو به حق سينه دريدن دارى پاى گهواره ى تو مريم اطهر آمد تا تو را ديد دلش رفت و غمش سر آمد آمدى خستگى از جان على درآمد خنده اى كردى و فرمود كه محشرآمد بوسه اى زد به لب و صورت و پيشانى را با تو درهم شكند هرچه پريشانى را كمتر از ذره من و شمس جهان تابم تو هم دل آرامم تو هم كه رگ خوابم تو ظلمت مطلق من جلوه ى مهتابم تو دل خوش از اينكه منم نوكر و اربابم تو خوش به حال تو كه زهراست هلاكت ارباب كل عالم همه افتاده به خاكت ارباب آسمانى و زمين در گره دستانت زير و رو كرده مرا گوشه اى از احسانت انس داريم چقدر با تو و با ايوانت اين هم از لطف شما بود و برادر جانت گفته ام تا بنويسند به روى كفنم من مسلمان شده ى دست امام حسنم عاشقى درد سرم داد دمت گرم ارباب عشق تو بال و پرم داد دمت گرم ارباب شور و حال سحرم داد دمت گرم ارباب جان گرفت بعد حرم داد دمت گرم ارباب تا تو هستى چه خياليست اگر غم باشد همه ى دل خوشى ام ماه محرم باشد ماجرايست تنور تو و سوزاندن تو تشت زر رفتن تو تركه ى تر خوردن تو بدن پاره ى تو غارت پيراهن تو پشت و رو كردن تو بر سر نى بردن تو همگى داغ عظيميست كه سر مى گردد يك نفر مانده از اين قوم كه بر مى گردد 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باز آمدم بر درگهی که فیضِ عام است صاحب کرم ،زیباتر از بدرِ تمام است باز آمدم سائل شوم چیزی بگیرم.. از دستِ آقایی که جُودِ او بنام است بگرفتن از غیرِ اباالفضلِ علمدار ای شیعیان! تا آخرِ دنیا حرام است (ای دل بیا با خاکِ پاهایش عجین باش) (عبد و گدایِ تک یلِ امّ البنین باش) شکر خدا پشت گدایی یا اباالفضل هم باصفا هم با وفایی یا اباالفضل از درگهت حتّی نشد خاری برانی مثلت کجا باشد خدایی یا اباالفضل هرگز ندیدم جمله ای شیواتر از این : سقایِ دشتِ کربلایی یااباالفضل (ای ساقیِ لب تشنگان لب تشنه هستم) (دل را به یک جرعه ز دستانِ تو بستم) من ماندم و شرمندگیِ یک قلم ماند من ماندم و مدح و ثنایت در عدم ماند هرچه بگویم از فضلیت هایت عباس بازم سخن ها از تو و فیضِ کرم ماند امشب هوائی توام مرغِ دلِ من بال و پری زد آمد و بینِ حرم ماند (قربانِ آن صحن و سرایت یااباالفضل) (لطفی نما با دستهایت یااباالفضل) ای شیرِ دشت کربلا چون حیدر هستی باب الحوائج! یاور هر مضطر هستی در شأن تو بس باشد ای بابُ الفضائل در نُه فلک تو صاحبِ دو مادر هستی امّ البنین امّ الادب را نورِ عینی.. در دامن زهرایِ اطهر در بر هستی (آری سزایِ نوکریِ خوب اینهاست) (آری خریدارِ دو دستت دستِ زهراست) 🔸شاعر : ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini الهی نباشم ببینم آقا حیاط حرم خالی از زائره بجز خادمای تو پای ضریح یه جمعیتی کم توی حائره الهی نباشم ببینم آقا نماز جماعت صفا خالیه همه خاطرات من از کربلا برا اربعینه یه چند سالیه یه روز آخه دور تو خالی شد و فقط مونده بودی تو و خواهرت همه دسته دسته ته قتلگاه باشمشیر و نیزه می ریختن سرت میون همه نیزه دارا یکی باخنده کنار لبت تو رسید تو‌داشتی مناجات میکردی ولی با پهنای نیزه صدات و برید بزرگ قبیله وضو می‌گرفت یه نیزه می شد بینشون دست به دست می زد ضربه ای و برا جایزه چوب نیزه رو توو تنت میشکست شب جمعه مادر به قدی کمون میاد دیدن یوسف بی سرش خونای گلو رو تمیز می‌کنه باچشمی ترو گوشه معجرش صدا می زنه پیش چشمام حسین با نعلای تازه بهم ریختنت به قدر کف دستی سالم نموند زیر شمشیر و نیزه ها از تنت 🔸شاعر: _______________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بارالها کوله باری از گناه آورده ام بر حریم امن یزدانت پناه آورده ام از تمام جرم و عصیان و خطایم در گذر بنده ای آلوده ام آه ای خدایم در گذر آمده وقتش که اظهار پشیمانی کنم نفس را در لحظه ی افطار قربانی کنم هر چه دارم خوب میدانم تمامش مال توست خوب میدانی اگر دورم دلم دنبال توست آمدم تنها برای بندگی رخصت دهی توبه کردم که مرا قدری دگر فرصت دهی با نگاه خود کمی حال مناجاتم بده تو کریمی و بیا اذن ملاقاتم بده از خودم شرمنده ام روی سیاهم را ببخش یا حسین میگویم و کوه گناهم را ببخش 🔸شاعر: ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به کوره‌راهم و چشمان سر به راه ندارم چراغ راه، در این جاده‌ی سیاه ندارم ببین خراب شده هر پلی که پشت سرم بود ! پناه آخر من شو؛ پناهگاه ندارم رفیقِ راه، مرا با فریب، چاه‌نشین کرد بگیر دست مرا؛ جز تو خیرخواه ندارم برای بارشِ شب‌گریه‌های بی کسیِ خود به غیرِ گوشه‌ی محراب، سرپناه ندارم همیشه آهِ خجالت کشیده‌ام که فقیرم ببخش، بینِ بساطم به غیرِ آه ندارم گناه، کرده‌ام و مستحقّ آتشم؛ اما ... سئوال می‌کنم از رحمتت؛ گناه ندارم ؟! فضای آینه‌ام را غبارِ آه، گرفته‌ست که روسیاه‌ترین آدمم؛ نگاه ندارم ! به وقتِ گردشِ تسبیح، جای ذکر تو کاری به جز شمردنِ تعدادِ اشتباه ندارم دوباره لشکرِ فاتح مرا به بند، کشیده‌ست شکست خورده‌ام از نفس، چون سپاه ندارم برای مجلسِ بخشیدنِ گناه، گریزی به غیر روضه‌ی گودال قتلگاه ندارم 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای که هستی از رگِ گردن به ما نزدیک تر بی تو باشد بر دلم دامِ خطا نزدیک تر من کی ام؟یک بنده ای که روسیاه و بی وفاست عبد تو با توست بر عهد و‌ وفا نزدیک تر مهربانی..مهربان تر از تمامِ کاینات مهربانی کن دوباره بر گدا نزدیک تر دورم از محراب و منبر،از دعا و از سحر کی رسد چشمانِ زارم بر بُکا نزدیک تر تو خدایی..خالقی و قادرِ مطلق تویی بین سجده می شوم بر توبه ها نزدیک تر زخم‌ ها دارم مرا هم التیامی لطف کن چون که با اسمِ تو‌هستم برشفا نزدیک تر گر که می خواهی ببّرم از گناه و معصیت بر تو هستم از سوی کرببلا نزدیک تر 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باز هم دارد به من مولا محبت می کند بین خوبان از من بد نیز دعوت می کند توبه کن، آغوش وا کرده خدای مهربان گوش کن تا بشنوی دارد صدایت می کند من فراری ام ولی، دائم خودش دنبالم است در بزرگی و کرم دارد قیامت می کند می شود محبوب مولا، نور چشمی می شود از گناهش هرکه اظهار ندامت می کند هر کسی یک جور در این راه خالص می شود شیعیان را آزمایش با ولایت می کند هر که در پای ولایت مثل زهرا ایستاد اجر و مزدش را خود حیدر ضمانت می کند ما دعای دست مجروحیم، زینب شاهد است هر چه بر ما می رسد زهرا عنایت می کند در میان کوچه تنها بود، بی بی را زدند هر که زهرایی شود احساس غربت می کند ریشه های چادر خاکی امید شیعه است گریه کن ها را خود زهرا شفاعت می کند 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم شکسته ی سنگ ملامت است خدایا به روی شانه من بار تهمت است خدایا گل محمدی ام من سلامم و صلواتم* به جامه ام همه عطر نبوت است خدایا ندای دائم تهلیلم و در آینه ی من حدیث لا، همه الای وحدت است خدایا عدم، اگرچه به دنیا کشانده زیستنم را وجود من نگران قیامت است خدایا نه نفس مطمئنی دارم و نه جرئت رجعت تمام دار و ندارم محبت است خدایا مرا رها مکن و ارجعی بگو که اسیرم مرا بخوان که جدایی مصیبت است خدایا گدای راز الستم فقیر ذات تو هستم همین که جز تو ندارم غنیمت است خدایا من از عشیره ی عشق محمدم، به هوایش شهید اگر نشوم کفر نعمت است خدایا *برگرفته از محمدمهدی سیار 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای خطاپوش خطا کار تو باز آمده است واکن آغوش ! گنهکار تو باز آمده است هرکجا رفت جز این در ، به در بسته رسید پشت در مانده به دربار تو باز آمده است رفت سربار کسی غیر تو باشد که نشد پهن کن سفره که سربار تو باز آمده است به خریداری یوسف همه جا رفت و نبود با کلافی سر بازار تو باز آمده است روزه داری که شده تشنه ی من لی غیرک بر سر سفره ی افطار تو باز آمده است گرم سبحانکَ یا مومن و یا وهاب است با اجرنایِ من النارِ تو باز آمده است راهباً راغباً و راجیاً و خائفاً است گر ابوحمزه به دیدار تو باز آمده است لا تؤآخذنی أَلا عشق! که با سوء عمل سر این کوچه بدهکار تو باز آمده است هاربٌ منکَ إلیک است و گرفتار گناه گر به سوی تو گرفتار تو باز آمده است قدر را قدر ندانست و پشیمان برگشت واکن آغوش! گنهکار تو باز آمده است 🔸شاعر: ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جا مانده زِ خوبان شده ام گریه ندارد؟ مجنون و پریشان شده ام گریه ندارد؟ با بارِ کجِ رویِ دلم بین مسیرم وامانده و حیران شده ام گریه ندارد؟ گفتم زرنگی کنم اما ته چاهم بازی خورِ شیطان شده ام گریه ندارد؟ آن سینه زنِ اهل نماز شبِ تو مُرد بدجور هوسران شده ام گریه ندارد؟ دور از علمایم چه نزدیک به مرگم چون قصه ی پایان شده ام گریه ندارد؟ با زَمزَم اشک سحرم زِمزِمه دارم همخانه ی هجران شده ام گریه ندارد؟ هی غرق شدم در دل دنیای مجازی هی دور زِ قرآن شده ام گریه ندارد؟ دیگر به لبم خاطره ايی از شهدا نیست من ننگ شهیدان شده ام گریه ندارد؟ با اینکه بدم باز بمن روضه چشانید سرمست حسین جان شده ام گریه ندارد؟ 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی شرمنده و بیتاب کشیدم دو سه آهی با اشک نشستم دم ِ «ألعفو» گرفتم در بازدمم دیده نشد ذرّه گناهی یکبار نشد راه ببندی و بگویی- برگرد برو! عاصی و گم کردۂ راهی بخشیدی و گفتم چه کنم؟! چارۂ من چیست؟! از نور دلم کم شده و مانده سیاهی این نفْس؛ مرا یکسره از راه به در کرد از راه به در کرده و انداخت به چاهی خوردم به درِ بسته! رسیدم به امیدِ یک گوشۂ چشمی! نظری! نیم نگاهی... از «أسئلکَ» پُر شده این کاسۂ خالی دستی برسان! ای کرمت لایتناهی نزدیکتری از رگِ گردن به منِ بد پس خوب ترین، خوب ترین پشت و پناهی این سلسله ی کوهِ خطاهای پیاپی در سجده شد از لطف ِ تو تبدیل به کاهی ابلیس به عشق من و تو کرد حسادت میگفت هراسان؛ چه گدایی و چه شاهی از دور و برم دور شد آنگاه که گفتم: یا راحمُ یا ساترُ یا ربّ ِ إلهي! 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بیچاره ام، دل خسته ام، زارم، نزارم باز آمدم چون ابر بارانی ببارم قلب سیاه و چشم خشک آورده ام من اشکم نمی آید، گره خورده به کارم غیر از گناه و معصیت انگار اصلا کاری نمی آید از این چشمان تارم حرف جدایی را نزن، دق می کنم من من که به جز این خانه جایی را ندارم چیزی به جز بار گنه بر شانه ام نیست بار مرا بردار که افتاده بارم هی قول توبه می دهم اما چه سودی دیگر به قول خویش اطمینان ندارم من را بسوزان اعتراضی که ندارم نا اهلم و می دانم اصلا اهل نارم بد جور دلتنگ غروب کربلایم ای کاش میشد سر بر آن تربت گذارم این روزه ها، روضه به پا کردند در من این روزها یاد لب خشک نگارم ..... قربان آن خواهر که پای نیزه می گفت: حالا ببین بر ناقه ی عریان سوارم یک روز عباسِ علی دور و برم بود حالا به شمر و حرمله افتاده کارم 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خبر آمد خبری تازه میان راه است سرخوش آن دل که ز مقصود خبر آگاه است سرزده ماه خدا سفره حق باز شده تابش رحمت بی حدِّ حق آغاز شده ساحل دیده ی آلوده ی ما دریا شد موقع بندگی و نوکری و نجوا شد پر فضیلت تر از این ماه ندیدم هرگز با کرامت تر از این شاه ندیدم هرگز در شب پانزدهم وارث مولا آمد حضرت اکرم و اعظم ، شهِ والا آمد پسر فاطمه ی امّ ابیها آمد شرف الشّمس زمین ، قبله ی دلها آمد پسر ارشد مولاست چو قرص قمر است وسط معرکه ی جنگ مثال پدر است یا رب از یُمن قدوم حسن ابن حیدر برسان ناجی و محبوب دل کل بشر 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini