هزار بار گذشتی به ناز و هیچ نگفتی
که چونی ای به سرِ راهْ انتظارکشیده ...!؟
#هوشنگ_ابتهاج
خون میرود نهفته از این زخم اندرون
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
#هوشنگ_ابتهاج
دل چون توان بريدن ازو مشكل است اين
آهن كه نيست جان من آخر دل است اين
من میشناسم اين دل مجنون خويش را
پندش دگر مگوی كه بی حاصل است اين
#هوشنگ_ابتهاج
به کویت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم
به دل امید درمان داشتم درمانده تر رفتم
#هوشنگ_ابتهاج