از یاد بِبَر قصه‌‌ی ما را هم از امروز درباره‌ی ما هرچه شنیدی نشنیدی

گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود! خوش باش که یک چند در این راه دویدی

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم میگذرد آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود،جامه اندوه مپوشان هرگز...! زندگی ذره گاهی ست که کوهش کردیم زندگی نام نگویی ست که خارش کردیم زندگی نیست به جز نم نم باران بهار زندگی نیست به جز دیدن یار زندگی نیست به جز عشق به جز حرف محبت به کسی ورنه هر خار و خسی زندگی کرده بسی زندگی تجربه تلخ فراوان دارد دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم - سهراب سپهری | شـــعر

خبر دهید به صیادِ ما، که ما رفتیم به فکر صید ِدگر باشد و شکار دگر... #وحشی_بافقی

مکن ار چه می‌توانی که ز خدمتم برانی     نزنند سائلی را که دری دگر نباشد #سعدی

دیر کردی، نیمۀ عاشق ترم را باد برد... #حامد_عسگری

زخمی ام التیام می خواهم التیام از امام می خواهم السلامُ علیک یا ساقی من علیک السلام می خواهم مستی ام را بیا دو چندان کن جام می پشت جام می خواهم گاه گاهی کمی جنون دارم من جنونی مدام می خواهم تا بگردم کمی به دور سرت طوف بیت الحرام می خواهم لحظه ی مرگ چشم در راهم از تو حسن ختام می خواهم در نجف سینه بی قرار از عشق گفت: لایمکن الفرار از عشق #حمیدرضا_برقعی

دلی که تنگ نجف نیست، در هوای کجاست…؟

چندیست از تو غافلم ای زندگی ببخش! چنگی به دل نمیزنی این روزها تو هم. #فاضل_نظری

خون می‌رود نهفته از این زخم اندرون ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد #هوشنگ_ابتهاج

تنگ مپسند دلی را که در او جا داری... #شهریار

آنچه در غیبتت اِی دوست به من می‌گذرد نتوانم که حکایت کنم، اِلّا به حضور... #سعدی