من تماشای تو می کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند
گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟
و چنان محو که یکدم مژه بر هم نزنی
مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بقدر مژه بر هم زدنی!
@shernab
چشمت خوش است و بر اثر خواب خوشتر است
طعم دهانت از شکر ناب خوشتر است
🌸 @shernab
تاب بنفشه میدهد طرّه مشک سای تو
پرده ی غنچه میدرد خنده دلگشای تو
🌸 @shernab
سعدی! جفا نبرده چه دانی تو قدر یار؟
تحصیل کام دل، به تکاپوی خوشترست
🌸 @shernab
هدایت شده از شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
گر در آتش می پسندد رای دوست … می روم آن سان که خاطرخواه اوست
عاشقان از نیک و از بد فارغند … هر چه از نزدیک یار آید نکوست
هر که بینی جستجویی می کند … آنکه من جویم برون از جستجوست
هر کسی را آرزویی در دل است … آنکه من خواهم برون از آرزوست
رشته ای بر گردنم افکنده دوست … می کشد هر جا که خاطرخواه اوست
#مولوی
@shernab
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این جفای خلق با تو در جهان
گر بدانی گنج زر آمد نهان
خلق را با تو چنین بدخو کنند
تا تو را ناچار رو آن سو کنند
@shernab
مهر خوبان دل و دین از همه بی پَـــروا برد
رُخ شَــطرنج نبُرد آنــچه رخ زیبـــا برد
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
از سَمَک تا به سُهایش کشش لیلی برد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذرٌه یی بودم و مِهــــر تو مــرا بالا برد
من خَس بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هـــم به دل دریا برد
جام صَهبا ز کجا بود مگر دست که بود
که درین بزم بگردید و دل شیـــدا برد؟
خَمِ ابروی تو بود و کف مینوی تو بود
که به یک جلوه زمن نام و نشان یکجا برد
خودت آموختِیَم مِهر و خودتِ سوختِیَم
با برافروختــه رویی که قــرار از ما بــرد
همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
خـــم ابروت مــرا دید و زمن یغمـا برد
همه دل باخته بودیم وهراسان که غمت
همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد
#علامه_طباطبایی
@shernab