eitaa logo
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
338 دنبال‌کننده
194 عکس
56 ویدیو
1 فایل
گلچین اشعار عاشقانه و اشعار عارفانه 🌸 ارتباط با ما و انتقادات و پیشنهادات: @RuholahQ روح‌الله قادری
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فصل پنجم
فصل پنجم برگزار می‌کند ⏳ "دوره‌های عرفان عملی و سلوک و خودسازی" 💠 دوره ۱ : آغاز سفر إلی الله 💠 🔻عناوین و موضوعات دوره:🔻 🔹 خودسازی بدون‌توقف(چگونه برنامه خودسازی را مستمر انجام دهیم و متوقف نشویم؟) 🧩 🔸 کیفیت ذکر و فکر و طلب، در راه خدا 🔹 عوامل توفیق در سلوک و رهایی از تنبلی و سستی و راهکار استمرار در برنامه‌ها 🎯 🔸 کیفیت مراقبه و محاسبه سلوکی 🔹 راه های افزایش سرعت سیر در سلوک‌إلی‌الله 🔥 🔹 روش توجه به خدا و ذکر حقیقی 🔹 آثار مجاهده با هوای نفس 🔹 آثار محبت و عشق خدا 🔹 از کسب علم تا لقاء خدا 🔹 خطرات نفس و شیطان 🔹 راه تضرّع و زاری و ابتهال 🔹 کیفیت تنظیم خواب و بیداری سالک‌إلی‌الله 🔊 صوت‌های دوره، ضبط شده هستند؛ هرموقع در هفته فرصت داشته باشید، میتونید گوش بدید. 🎙 مدرّس دوره: شیخ روح الله قادری 🎊 به مناسبت ایام نیمه شعبان با تخفیف ویژه ارائه میشود 🎊 ⬇️ روش ثبت‌نام: ⬇️ (با تخفیف ویژه در مدّت محدود) 💳 واریز مبلغ ۱۷۰ هزار تومان، به این شماره: (روی شماره کارت، یکبار بزنید کپی میشود)
6104337621714045
روح‌الله قادری و ارسال فیش‌واریزی به این نام‌کاربری:🔻👇🏼 @admindore @admindore 🔺👆🏼🔺 لینک خصوصی دوره، از طریق همین کاربری، خدمت شما ارسال می‌شود. 🌱💎هدف این دوره: تنظیم برنامه عملی شخصی و تمرینات سلوکی عمومی، برای رشد معنوی مستمر.💎🌱 الآن پیام بفرستید و با ما همراه شوید🔺 @fasl5om
سخت دلتنگ تماشای ضریح نجفم مثل ایوان طلای پدر ، ایوانی نیست @Shernab
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است آری! افطار رطب در رمضان مستحب است روز ماه رمضان، زلف میفشان، که فقیه بخورد روزهٔ خود را به گمانش که شب است! @shernab
آمده شهر صیام سنجق سلطان رسید دست بشوی از طعام مائده جان رسید روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید صبر چو ابریست خوش، حکمت بارد از او زانکه چنین ماه صبر، بود که قرآن رسید نفس چو محتاج شد روح به معراج شد چون در زندان شکست جان بر جانان رسید پرده ظلمت درید دل به فلک برپرید چون ز مَلَک بود دل، باز بدیشان رسید زود از این چاه تن دست بزن در رسن بر سر چاه‌آب گو یوسف کنعان رسید دست و دهان را بشو، نه بخور و نه بگو آن سخن و لقمه جو، کان به خموشان رسيد 📖 دیوان شمس‌تبریزی 🌸 @shernab
چو ماهِ روی تو در شامِ زلف می‌دیدم شبم به رویِ تو روشن چو روز می‌گردید به لب رسید مرا جان و برنیامد کام به سر رسید امید و طلب به سر نرسید @shernab
هرکه دارد هوس ماه خدا بسم‌الله هر که دارد سر سودای خدا بسم‌الله @shernab
مژده ای دوست، که رندی‌ سر خُم را بگشود باده نوشان! لب از این مائده، تَر باید کرد 📖 @shernab
منزل وصل پس از رد شدن از خویشتن است وصل اگر می طلبی روی خودت پا بگذار @shernab
خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد @shernab
من دوستدارِ رویِ خوش و مویِ دلکَشَم مدهوش چشمِ مست و مِیِ صافِ بی‌غَشَم گفتی ز سِرِّ عهدِ ازل یک سخن بگو آنگَه بگویمت که دو پیمانه دَر کَشَم من آدمِ بهشتیَم اما در این سفر حالی اسیرِ عشقِ جوانان مَهوَشَم از بس که چَشمِ مست در این شهر دیده‌ام حقّا که مِی نمی‌خورم اکنون و سَرخوشم شهریست پُر کِرشمهٔ حوران ز شِش جهت چیزیم نیست وَر نه خریدار هر شِشَم @shernab