#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
آیت اللّهیست در نـوع خـودش اِبـن الـحسین
وَصف یک خط از رُخش هفتاد مِنبر میشود
#مهدی_مقیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
چون الف در مد بسم الله پنهان می شود
گر برابر سرو را با قد رعنایش کنند
#صائب_تبریزی
#بالابلند_خانه_لیلا_تویی_علی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
ظهور کردو تجلی نام مولا شد
علیِ اولِّ ، دوم عزیز زهرا شد
ز خلقت نبوی اش چنان به جلوه نشست
که پیش پای قدومش حسین هم پا شد
نه اینکه آمده تا جلوه ی ولی باشد
نبی به جلوه درامد علی که پیدا شد
((حسینُ و منی انا من حسینِ)) پیغمبر
نظاره کن که چه زیبا دوباره معنا شد
قمر به طایفه ی هاشمی اباالفضل است
به انعکاس قمر از کرم چو دریا شد
چنان به وقت اذان عارفانه از او گفت
حسین گفت که ممسوس ذات اعلی شد
ز قدرت حسنی درس رزم طوری برد
میان معرکه گویا حسن هویدا شد
نجف به یاد قتالش علی علی گفتم
به کربلا که رسیدم ز گریه غوغا شد
علی که جمع همه پنج تن به یک جا بود
ز صدر زین به زمین آمدو مجزا شد
قدی که سایه ی اهل حرم به میدان بود
فقطعوه ُ بسیّوف اربا اربا شد
#محمد_جواد_مطیع_ها
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
May 11
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مسمط_مخمس
آفتاب خدا نمایان شد
بین دریا دوباره طوفان شد
ماه در پشت ابر پنهان شد
خانه ای بازهم چراغان شد
چون رسیده دوباره پیغمبر
به تحقق رسیده رویاها
نعمت آمد دوباره از بالا
کشتی نوح آمده اینجا
گشته مجنون این پسر لیلا
بیقرارش هزار شمس و قمر
در این خانه باز غوغا شد
دو جهان غرق در تمنا شد
باب رحمت در آسمان واشد
یکی از اهل بیت بابا شد
میدهد مژده بر فلک اختر
تو به سمت خدا نظر داری
ارث زهراست گر جگر داری
باغ طوبایی و ثمر داری
بعد از امشب توهم پسر داری
مهر فرزند هست روی جگر
این جهان هر زمان ولی دارد
مشکل و غم سینجلی دارد
ذوالفقارش چه صیقلی دارد
فاطمه بازهم علی دارد
در شجاعت مثال او حیدر
کوثر از لعل او سبو گیرد
عالم از نامش آبرو گیرد
کعبه با بودنش وضو گیرد
عمه بوسه ز روی او گیرد
شافع محشر است و خود محشر
ریزه خوار دعای او افلاک
قدر وشانش فراتر از ادراک
پیش پایش شود سلیمان خاک
او کجا و کجا خس و خاشاک
مثل و همتا ندارد او دیگر
همچو دریا که بر خروش آید
خواب و بیدار هم به هوش آید
خون رگهای ما بجوش آید
از دل دشت چون به گوش آید
بانگ الله اکبر ،، اکبر
همچو یک شیر نر به میدان زد
از همه زودتر به میدان زد
تا که قرص قمر به میدان زد
آرزوی پدر به میدان زد
از پی اش چشم ساقی لشگر
بین آن ازدحام تا افتاد
پیش چشم امام تا افتاد
و علیک السلام تا افتاد
وسط قوم شام تا افتاد
آمد از ره پدر ولی مضطر
هستی اش را به خالقش بخشید
پدر افتاد تا پسر را دید
روی جسم جوان خود خوابید
ثمرش را روی عبایش چید
یک عبا و هزار تا پیکر
#عباس_گروسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#دوبیتی ۱
دلم حال و هوایی تازه دارد
به لب ذکر و دعایی تازه دارد
دوبیتی های من وقتی بیایی
برایت حرف هایی تازه دارد...
#دوبیتی ۲
اگر چشم تو از هم وا نمی شد
زبان شعرهایم وا نمی شد
بدون دست های روشن تو...
گره از کار عالم وا نمی شد
#دوبیتی ۳
بیا در اول نوروز برگرد
که تا برگردد از نو ، روز برگرد
چه فرقی می کند آدینه... شنبه...
"چرا فردا همین امروز برگرد"
#دوبیتی ۴
دلم در حسرت آیینه ای سبز
معطل شد به پشت سینه ای سبز
به رغم جمعه های سرخ تقویم
بیا تا بشکفد آدینه ای سبز
#دوبیتی ۵
تو را می خوانم ای از عشق لبریز
دلم از آه و غم لبریز ، برخیز _
بیا فانوس چشم روشنت را
بر ایوان نگاه من بیاویز
#دوبیتی ۶
دل من شد ذبیح چشم هایت
زدم دم از مسیح چشم هایت
بیا تا من دخیل چشم خود را...
ببندم بر ضریح چشم هایت
#دوبیتی ۷
به خود آمد کویر تفته ی ما
که برگردی! بهار رفته ی ما!
اقامه شد بدون قامت تو
نماز جمعه ی این هفته ی ما
#دوبیتی ۸
شکستن ، سهم دل در بی قراری
شکفتن ، کار گل های بهاری
بیا پلکی بزن آقا ، رها کن
مرا از این همه چشم انتظاری
#دوبیتی ۹
مگر لایق نباشم دیدنت را
گل خورشیدی خندیدنت را
تقاضا می کنم آقا مبادا
نبینم جمعه ی تابیدنت را
#دوبیتی ۱۰
بیا ای عرشی بالا نشینم
که من عاشق ترین مرد زمینم
بیا از باغ سرسبز نگاهت
گل زیبای اشکت را بچینم
#دوبیتی ۱۲
بیا! زیبا ترین صبح رهایی
فروغ چشم های روشنایی
بیا! با ذوالفقارت ای سپیده
بزن بر فرق شب های جدایی
#دوبیتی ۱۳
بیا ای علت فصل شکفتن
بهار تازه ی پاییز خفتن
چه حالی دارد از روی ارادت
دوبیتی در دوبیتی از تو گفتن
#دوبیتی ۱۴
دلم لبریز از امید باشد
به دور از وهم و هر تردید باشد
دعای ندبه ی هر صبح جمعه...
"زیارت نامه ی خورشید" باشد
#دوبیتی ۱۵
جهان یکپارچه چشم انتظارت
زمین در معرض صبح بهارت
امام عاطفه ، ای عدل گستر
بیا با بیرق و با ذوالفقارت
#دوبیتی ۱۶
به شوقت آسمانی سبز دارم
نگاه مهربانی سبز دارم
میان قلب سرخ کوچک خود
همیشه جمکرانی سبز دارم
#دوبیتی ۱۷
دلم آیین آیات تو دارد
ببین تصویر مرآت تو دارد
تو از نسل علی با ذوالفقاری
عدالت ریشه در ذات تو دارد
#دوبیتی ۱۸
اگر داغ از شقایق سر نمی زد
غمی بر قلب عاشق سر نمی زد
بدون مطلع الفجر نگاهت
سحر از صبح صادق سر نمی زد
#دوبیتی ۱۹
تو باشی آسمان آبی در آب است
تمام نقشه ها ، نقش بر آب است
همیشه حالت دریاچه از دور
بدون تو شبیه یک سرآب است
#دوبیتی ۲۰
نثار مقدمت ، گل ، دسته کردم
شقایق ، با گلایل .... ، دسته کردم
شبی فانوس اشک روشنم را
چراغ غربت گلدسته کردم
#دوبیتی ۲۱
کجایی ای چراغ صحن دیده
فراتر از شکوه هر قصیده
به بام وحشت شبهای تاریک
تو را چشم انتظارم ای سپیده
#دوبیتی ۲۱
دلم تا کی برایت ندبه خواند
زمین هم آتش دل را فشاند
نگهدار تو شد دست خداوند
که دنیا خالی از حجت نماند
#دوبیتی ۲۲
دلت پاک و دلت بی کینه برگرد
نگاهت بهتر از آیینه برگرد
دلم قربانی چشمت که دیریست
به عشقت می تپد در سینه برگرد
#دوبیتی ۲۳
دوبیتی های سر سبز و رسیده
مرا بهتر ز یک دفتر قصیده
گمانم وعده ی موعود باشد
که رنگ از صورت شعرم پریده
#دوبیتی ۲۴
غروب جمعه و چشم انتظاری
به پایان می رسد این بی قراری
بگو ای دل اگر آقا بیاید
چه حرف تازه ای در سینه داری؟
#دوبیتی ۲۵
پرستوی دلم در آستانش
گرفته الفتی با زائرانش
بیاویزد شبی فانوس اشکم
بر ایوان بلند جمکرانش
#دوبیتی ۲۶
دلش آیینه را تعبیر می کرد
کلام وحی را تفسیر می کرد
اگر مردم به فکر خود نبودند
کجا او این همه تاخیر می کرد
#دوبیتی ۲۷
سحر شد غرق در دریای نورش
زمین پیوسته در فیض حضورش
الهی جمعه ی این هفته دیگر
فراهم ساز اسباب ظهورش
#دوبیتی ۲۸
ندارد گر چه آدم صبر ایوب
زبانزد شد به عالم صبر ایوب
الهی بعد از این چشم انتظاری
عنایت کن کمی هم صبر ایوب
#دوبیتی ۲۹
همیشه مایه ی هر درد سر ، ما
الهی رحم کن دیگر تو بر ، ما
به موعود شب آدینه سوگند
الهی در فرج تعجیل فرما
#دوبیتی ۳۰
نفس تا در صدایم بند آمد
چو نی در هر نوایم بند آمد
برایش خواستم شعری بگویم
زبان شعر هایم .....................
#رضا_یزدانی_صابونی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
در باغ خدا گلی معطر دادند
یا آل رسول را پیمبر دادند
دیدند که دلتنگ نبی هست حسین
بر دامن او علیِ اکبر دادند
#مجتبی_شکریان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
از لطف مرا گدای این در بپذیر
این سائل خسته را مکرر بپذیر
دلتنگ شدم ، مرا حرم راه بده
ارباب، به حقِ علی اکبر بپذیر
#مجتبی_شکریان
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اکبر که صفای بیتِ خیرالناس است
باب الکرم و کریم چون عباس است
با نام علی برو به درگاهِ حسین
ارباب به نام اکبرش حساس است
#مجتبی_شکریان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
هنگامهء جشن عاشقان گردیده
پر شور و شعف با تو اذان گردیده
چشم همه روشن است با تو زیرا؛
با آمدنت روز جوان گردیده
#نرجس_قادری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
از عرش برین یک گل زیبا آمد
آرامش قلب آل طاها آمد
چشمان پدر ز مقدمت روشن شد
زیرا به جهان حیدر لیلا آمد
#نرجس_قادری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مربع_ترکیب
صدف در خویش، گوهر می پسندد
دلم دریاست، کوثر می پسندد
لبم چون ذکر حیدر می پسندد ...
مرا بابای اکبر می پسندد
صدای گریه اش پیچیده اینجا
اذان گوی حسین آمد به دنیا
دهد ذکر علی جان، جان به لیلا
رسیده جزئی از قرآن به لیلا
سلام خالق منّان به لیلا
قریش آورده است ایمان به لیلا
ببین در طور، نور منجلی را
علی بن حسین بن علی را
همین در را بزن، باب المراد است
گدایی پشت این در، فوق العاده است
کسی که پای سائل ایستاده است ...
علیِّ اوّلِ این خانواده است
خدا تا که خدای عالمین است ...
علی اسم پسرهای حسین است
عجب شوری همین آغاز دارد
پیمبر زاده است، اعجاز دارد
دو تا چشمِ کرامتْ ساز دارد
به دوش عمه زینب، ناز دارد
کسی که بر لبش صدآفرین است
بجای فاطمه، ام البنین است
خریدارش اویس صد قرن شد
قدش طوبای جنات عدن شد
مقامش رفت بالا، پنج تن شد
علی بن الحسین، ابن الحسن شد
همیشه سفره دار مجتبی بود
وجودش خرج آن دولتسرا بود
نگاهش نور مصباح الهدی داشت
به دستش پرچمِ صاحب لوا داشت
از اول در مدینه، کربلا داشت
عبا از خامس آل عبا داشت
ببین یکجا در این شهزاده اکبر
جوانی علی را با پیمبر
سحرگاهان دعا را دوست دارم
غم خون خدا را دوست دارم
اگر کرببلا را دوست دارم
همان پایین پا را دوست دارم
میان زائرانش در خروشم
صدای اکبرش خورده به گوشم
میان آنهمه غوغای مرکب
بمیرم، پیکرش شد نامرتب
همینکه مو پریشان کرد زینب
معذب شد، معذب شد، معذب
حسین آنجا نمی دانم چه ها دید؟
صد و ده تا علی را در عبا چید
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem