#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مربع_ترکیب
ماه يكتايى و بی همتا به دنیا آمدی
هم ردیف نور #اعطینا به دنیا آمدی
مثل #حیدر عالی اعلی به دنیا آمدی
تو شبیه حضرت #زهرا به دنیا آمدی
روز میلاد تو در تقویم روز باور است
روز عشق و روز تکریم مقام خواهر است
آمدی و می رسد بانگ مبارک بادها
بی معلم می شوی فرزانه ی استادها
ای علمدار حقیقت بانی فریادها
ای دلیل کاف و ها و یا و عین و صادها
هرچه دارد #کربلا در اختیار جبر توست
پرچم شاه شهیدان هم به سوی قبر توست
آمدی تا که بگویی قصه ی پرواز را
تا کجاها برده ای این شور انسان ساز را
ای رسول عشق می بینم ز تو اعجاز را
زنده کردی نهضت هفتاد دو سرباز را
شام در زیر قدمهای تو در تاب و تب است
این #حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است
آمدی تا انتهای جاده ی عشق و جنون
هم ردیفت بعد زهرا کس نبوده تاکنون
گامهایت در مسیر آیه ی #والسابقون
خواهر صبر و کرم ای دختر والراکعون
آمدي در دفتر دلدادگان يكتا شوي
آمدي اسطوره ي ميدان #عاشورا شوي
ای درخت استوار ای اسوه ی شب زنده دار
شد ردیف شرح تو در هر قصیده (اقتدار)
با حضورت شاه مردان حرز میخواهد چه کار
(آمدی مستانه تر صف می گشاید #ذوالفقار)
دختر شیری و یک جلوه ز #الله الصمد
مادری کردی برایش حضرت بنت اسد
حاصل پیوستن دریا به دریا #زینب است
چشمهایی که ندید الا جمیلا زینب است
نقش بازوبند ساقی حرم یا زینب است
لافتی الاعلی لا عشق الا زینب است
باز هم رو سوی بانوی وفا آورده ام
شصت و نه دفعه به لب نام تو را آورده ام
واژه ی ایثار را باید به پای تو نوشت
در مقام صبر هم باید برای تو نوشت
شاه را مشتاق و بی تاب دعای تو نوشت
بعد او کرببلا را کربلای تو نوشت
جان فدای شاعری که اینچنین زیبا سرود
کربلا در #کربلا می ماند اگر زینب نبود
خیرها از تو رسیده دست ما خیر کثیر
عشق دارد در کنار تو مراعات نظیر
حضرت ام الحیا اخت الحسن بنت الامیر
ای اسیری که اسارت شد به دست تو اسیر
از میان محملت نور خدا تابیده است
دشمنت یک لحظه هم آه تو را نشنیده است
عقل را بازی گرفتی عشق حیرانت شده
مرتضی هم محو در تفسیر قرآنت شده
هر که دیده جلوه هایت را مسلمانت شده
هر که نامت را شنیده بعد گریانت شده
چند وقتی هست پای تو جنون دلباخته
مرز بین حق و باطل را حریمت ساخته
کاش قابل بودم و از یاورانت می شدم
با نشان #زینبیون بی نشانت می شدم
با دو جرعه عشق از لب تشنگانت می شدم
از شهیدان دفاع از آستانت می شدم
ما همان سیل خروشانیم در راه بلا
کلنا اصحابک لبیک بنت المرتضی
#رضا_تاجیک
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مربع_ترکیب
امشب خدا به #کوثر خود داد کوثری
در بر گرفته #فاطمه زهرای دیگری
یا این که در لباس زن آمد #پیمبری
یا اینکه حق به #حیدر خودداد حیدری
این شیردختری است که شمشیر حیدر است
سر تا قدم امام #حسین مکرر است
این پاک تر ز #هاجر و #حوا و #مریم است
سر تا قدم صحیفۀ آیات محکم است
در وصف او مدیحۀ جن و بشر کم است
ام المصائب است نه ام المحرم است
این سیب سرخ باغ بهشت محمد است
آب و گلش تمام سرشت محمد است
زهراست جان #احمد و این جان فاطمه است
ریحانۀ محمد و ریحان فاطمه است
#طاها و #قدر و کوثر و #فرقان فاطمه است
گویی تمام وحی به دامان فاطمه است
تنها #فهیمه ای که ندیده #مفهمه
از کودکی است #عالمۀ بی معلمه
بی او درخت سبز #ولایت ثمر نداشت
دریای آرزوی نبوت گهر نداشت
انگار روز حادثه کم از پدر نداشت
الحق که صبر مادر از این خوب تر نداشت
وقت سکوت هم نفسش انفجار بود
شمشیر اگر نداشت خودش #ذوالفقار بود
ام الکتاب صبر و #رضا کیست زینب است
فصل الخطاب #کرب و بلا کیست زینب است
فریاد خون خون خدا کیست زینب است
آیینۀ حسین نما کیست زینب است
زینب که لحظه لحظه شده غرق در حسین
در گاهواره چشم گشوده است بر حسین
زینب که چشم #یوسف زهرا به سوی اوست
#حبل المتین شیر خدا تار موی اوست
آیینۀ جمال خداوند روی اوست
هرجا حسین جلوه کند گفتگوی اوست
آبی که دارد آبرو از خاک کوی اوست
زین اب است و زین #رسول خداست این
آیینه دار عرصۀ کرب و بلاست این
زینب زنی که بوده به مردان امامتش
اعجاز #سیدالشهدا در کرامتش
هر روز هست روز بزرگ قیامتش
دین سرفراز آمده در ظل قامتش
با خون نوشته اند شهیدان مکتبی
زینب حسینی است و حسین است زینبی
#استاد_غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
🔻 #دیر_راهب 🔻
🥀 هنگامی که سر امام حسین صلواتالله علیه را وارد قِنَّسرین کردند، راهبی از #صومعه خود متوجه #سر مقدس حضرت شد و دید نوری از رأس مبارک خارج میشود و به آسمان صعود میکند.
🥀 راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیه السّلام را از آنان گرفت و داخل #دیر نمود.
🥀 پس آن راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید و آن گوینده به راهب میگفت:
🥀 خوشا به حال تو؛ و خوشا به حال آن کسی که از حرمت #حسین آگاه شد.
🥀 راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق #مسیح قسم میدهم که این #سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت:
🥀 ای راهب! چه منظوری داری؟!
🥀 راهب گفت: تو کیستی؟!
🥀 فرمود: أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ
🥀 من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم! بعد آن سر مقدس ساکت شد.
🥀 فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ عَلَی وَجْهِهِ فَقَالَ لَا أَرْفَعُ وَجْهِی عَنْ وَجْهِکَ حَتَّی تَقُولَ أَنَا شَفِیعُکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَتَکَلَّمَ الرَّأْسُ.
🥀 راهب صورت به صورت امام حسین علیهالسّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود.
🥀 آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود:
به دین جدم محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله ایمان آور...
🥀 راهب گفت: «اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه» و حضرت دعای او را قبول کرد تا در محشر شفیع وی شود.
🥀 هنگامی که صبح شد، موکلین، آن سر مبارک را با درهمها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهمها همگی به سفال مبدل شدهاند!
📕 بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه٣٠٣
📕 محنالابرار، جلد ۲
🆔 @mosibatoratebah
#مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻 #دیر_راهب 🔻
🥀 هنگامی که سر امام حسین صلواتالله علیه را وارد قِنَّسرین کردند، راهبی از #صومعه خود متوجه #سر مقدس حضرت شد و دید نوری از رأس مبارک خارج میشود و به آسمان صعود میکند.
🥀 راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیه السّلام را از آنان گرفت و داخل #دیر نمود.
🥀 پس آن راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید و آن گوینده به راهب میگفت:
🥀 خوشا به حال تو؛ و خوشا به حال آن کسی که از حرمت #حسین آگاه شد.
🥀 راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق #مسیح قسم میدهم که این #سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت:
🥀 ای راهب! چه منظوری داری؟!
🥀 راهب گفت: تو کیستی؟!
🥀 فرمود: أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ
🥀 من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم! بعد آن سر مقدس ساکت شد.
🥀 فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ عَلَی وَجْهِهِ فَقَالَ لَا أَرْفَعُ وَجْهِی عَنْ وَجْهِکَ حَتَّی تَقُولَ أَنَا شَفِیعُکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَتَکَلَّمَ الرَّأْسُ.
🥀 راهب صورت به صورت امام حسین علیهالسّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود.
🥀 آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود:
به دین جدم محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله ایمان آور...
🥀 راهب گفت: «اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه» و حضرت دعای او را قبول کرد تا در محشر شفیع وی شود.
🥀 هنگامی که صبح شد، موکلین، آن سر مبارک را با درهمها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهمها همگی به سفال مبدل شدهاند!
📕 بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه٣٠٣
📕 محنالابرار، جلد ۲
🆔 @mosibatoratebah
#مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج