eitaa logo
شعر شیعه
8.1هزار دنبال‌کننده
745 عکس
267 ویدیو
31 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
《گوشه ای از قصیده بلند و عرفانی و سخت مضمون حضرت روح‌الله امام خمینی (ره) در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها 》 لَمْ یَلِدم بسته لب وگرنه بگفتم دختِ خدایند این دو نور مُطهّر آن یک کون و مکانش بسته به مَقنَع وین یک ملک جهانش بسته به مِعجر چادرِ آن یک، حجابِ عصمت ایزد مِعجَر این یک، نقابِ عفت داور آن یک بر ملک لایزالی تارک این یک بر عرش کبریایی افسر تابشی از لطفِ آن، بهشت مُخَلَّد سایه‌ای از قهر این، جحیم مُقعَّر قطره‌ای از جودِ آن بِحار سماوی رشحه‌ای از فیض این ذخایر اغبر آن یک خاک مدینه کرده مزیّن صفحه قم را نموده این یک انور خاک قم این کرده از شرافت جنّت آب مدینه نموده آن یک کوثر عرصه قم غیرت بهشت برین است بلکه بهشتش یَساولی است برابر زیبد اگر خاک قم به عرش کند فخر شاید گر لوح را بیابد همسر خاکی عجب خاک، آبروی خلایق ملجأ بر مسلم و پناه به کافر گر که شنیدندی این قصیده «هندی» شاعر شیراز و آن ادیب سخنور آن یک طوطی صفت همی نسرودی ای به جلالت ز آفرینش برتر وین یک قمری نمط هماره نگفتی «ای که جهان از رخ تو گشته منوّر» @shia_poem
سالروز ورود ملیکه ی ملک عرب و عجم به قم عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است مثل پرونده ی فقریم که مختومه شدیم از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود رود نوری است که درگیر تلاطم نشود باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود... "السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما" السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد سند فخر عجم تا به ابد امضا شد تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد آن زمینی که شده لانه ی جبریل"قُم" است شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل"قُم" است گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان دومین شافعه ی محشر ما هستی تو مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا بانیِ دردِدل وادی طور بابا به خداوند تویی سنگ صبور بابا "به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر می اُفتاد هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد انبیا شیفته ی مبحث خاصَ‌ ات..،بانو جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو! مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست "چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست" بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد "یا رضاااا "داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن کاش در بین قنوت سحرت یاد شوم من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم چون برادر..،به تو هم آمده خوش‌خو باشی به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی! خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد روی دیده قدم آل نبی جا دارد شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی معجر دخترکی را نکشیده است کسی لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام @shia_poem
《گوشه ای از قصیده بلند و عرفانی و سخت مضمون حضرت روح‌الله امام خمینی (ره) در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها 》 لَمْ یَلِدم بسته لب وگرنه بگفتم دختِ خدایند این دو نور مُطهّر آن یک کون و مکانش بسته به مَقنَع وین یک ملک جهانش بسته به مِعجر چادرِ آن یک، حجابِ عصمت ایزد مِعجَر این یک، نقابِ عفت داور آن یک بر ملک لایزالی تارک این یک بر عرش کبریایی افسر تابشی از لطفِ آن، بهشت مُخَلَّد سایه‌ای از قهر این، جحیم مُقعَّر قطره‌ای از جودِ آن بِحار سماوی رشحه‌ای از فیض این ذخایر اغبر آن یک خاک مدینه کرده مزیّن صفحه قم را نموده این یک انور خاک قم این کرده از شرافت جنّت آب مدینه نموده آن یک کوثر عرصه قم غیرت بهشت برین است بلکه بهشتش یَساولی است برابر زیبد اگر خاک قم به عرش کند فخر شاید گر لوح را بیابد همسر خاکی عجب خاک، آبروی خلایق ملجأ بر مسلم و پناه به کافر گر که شنیدندی این قصیده «هندی» شاعر شیراز و آن ادیب سخنور آن یک طوطی صفت همی نسرودی ای به جلالت ز آفرینش برتر وین یک قمری نمط هماره نگفتی «ای که جهان از رخ تو گشته منوّر» @shia_poem
سالروز ورود ملیکه ی ملک عرب و عجم به قم عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است مثل پرونده ی فقریم که مختومه شدیم از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود رود نوری است که درگیر تلاطم نشود باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود... "السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما" السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد سند فخر عجم تا به ابد امضا شد تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد آن زمینی که شده لانه ی جبریل"قُم" است شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل"قُم" است گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان دومین شافعه ی محشر ما هستی تو مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا بانیِ دردِدل وادی طور بابا به خداوند تویی سنگ صبور بابا "به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر می اُفتاد هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد انبیا شیفته ی مبحث خاصَ‌ ات..،بانو جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو! مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست "چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست" بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد "یا رضاااا "داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن کاش در بین قنوت سحرت یاد شوم من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم چون برادر..،به تو هم آمده خوش‌خو باشی به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی! خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد روی دیده قدم آل نبی جا دارد شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی معجر دخترکی را نکشیده است کسی لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام @shia_poem
از جگر سوختگان آه شرربار ببین خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین کاش میشد که دل سیر تماشات کنم یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم چقدَر کوه و کمر را پی تو آمده ام به تمنای رُخت ناله ی هجران زدم چندماه است که آوارگی اقبال من است چادر خاکی من شاهد احوال من است منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟! کاش یک‌بار به این خسته نظر میکردی خبری باد صبا از تو نیاورد آخر دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال سربه زیر آمده بودند همه استقبال سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند مثل پروانه همه دور و برم میگردند دور بودم همه جا از نظر بیگانه خانه ام خانه ی نور است نه یک ویرانه گریه کردیم ولی حین مناجات فقط کوچه رفتیم ولی کوچه سادات فقط کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم من در این شهر فقط گریه به زینب کردم کاش میشد بنویسند دروغ است دروغ رفتن عمه ما بر سر بازار شلوغ چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند.. عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند! فکر کن‌ دور نوامیس خدا معرکه بود فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟! @shia_poem