#مناجات
#مسمط_مخمس
بکش خط به روی گناه گنهکار
نظر کن به روی سیاه گنهکار
به آه پشیمان، به آه گنهکار
به شرمی که دارد نگاه گنهکار
شدم بد گرفتار، اجرنا من النار
بخر های و هوی مرا بار دیگر
نمانده برایم خدا چاره دیگر
ندارم بغیر از تو دلدار دیگر
ندارم عزیزم خریدار دیگر
فقط دارم اصرار، اجرنا من النار
گرفتار نفسم، گرفتار آتش
فتاده به جانم سر و کار آتش
به شانه کشیدم، فقط بار آتش
به خود تکیه کردم، به دیوار آتش
شده وقت اقرار، اجرنا من النار
مرا عفو کن که شب اعتماد است
زیادی فقیرم، گناهم زیاد است
اگر کار و بارم حسابی کساد است
حساب و کتابم به پای جواد است
کریم است بسیار، اجرنا من النار
برای همه لطف و جودی، مرا هم
برای همه خیر و سودی، مرا هم
از اول تو بخشیده بودی مرا هم
ببر تا نجف پس به زودی مرا هم
منم عبد فرّار، اجرنا من النار
غریبم ولی آشنای حسینم
غبارم ولی زیر پای حسینم
بدم، نوکر بی وفای حسینم
اسیر غم کربلای حسینم
بده وقت دیدار، اجرنا من النار
شنیدم مدینه در آتش گرفته
کمی گوشهء معجر آتش گرفته
سر و صورت مادر آتش گرفته
ببین فاطمه! حیدر آتش گرفته
علی سر به دیوار، اجرنا من النار
به امروز زینب، به فردای زینب
به شام غریبان، به احیای زینب
خدایا چرا سوخته پای زینب
جوابی ندارد تمنای زینب
بجز یار بیمار، اجرنا من النار
صدا زد برادر، پرم سوخت عباس
منم خواهر تو، سرم سوخت عباس
رقیه، حرم، پیکرم سوخت عباس
کمک کن به من معجرم سوخت عباس
کجایی علمدار، اجرنا من النار
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مدح
#غزل
الا ای بهاری ترین استعاره
الا موسم غنچه های بهاره
نگاه تو کشف و شهود غزل هاست
صدای تو زیباترین گوشواره
می آیی که تنها نمانیم در راه
که تنهای تنها تویی راه چاره
می آیی پس از سرفههای درختان
مزین کنی برکه را با ستاره
می آیی که جاری کنی رود ها را
در این خشک سالی فقط با اشاره
و تقوا لباس جهان میشود پس
میافتد لباس ریا از قواره
می آیی بگیری غم مادری را
که تا شد قدش زیر بار اجاره
تو باشی که نومید و حیران نماند
کسی بین دهلیزهای اداره
و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز
خبر می شود از پیاده ، سواره
به دلداری مادران فلسطین
به آرامش کودکان هزاره
می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت
بنا می کنی شهر ها را دوباره
تو تعبیر رویای شیرین وصلی
بیا بهترین معنی استخاره
#سعیده_کرمانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان
#مناجات
#غزل
وقتی که یادت نیستم، بی اعتبارم
وقتی به تو ایمان ندارم، بی قرارم
الحق و الانصاف کم فکر تو هستم
از بس که بر این نفس وامانده دچارم
شاید که از چشم تو افتادم که این طور
دیگر زمان معصیت بی اختیارم
یابن الحسن، با غفلتم سرمایه ام سوخت
رحمی نما، آتش گرفته کوله بارم
باشد بزن اما دگر رو برمگردان
شرمنده ام من از گناه بی شمارم
دیدی پشیمانم، به آغوشم کشیدی
دیدم غریق رحمت پروردگارم
گرچه برایت نوکر خوبی نبودم
با این همه جد شما را دوست دارم
من که نشد یک بار پیش تو نشینم
شاید زمان روضه بنشینی کنارم
رو به برادر، خواهری با گریه می گفت:
با رفتنت آتش زدی بر روزگارم
ای کاش می شد بوسه از رویت بگیرم
قاری قرآنم، عزیزم، نی سوارم
#محمد_جواد_شیرازی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#امام_زمان
#غزل
از شما دوریم آقا، غرق بارانی چرا
ما تو را میخواستیم توضیح عرفانی چرا
جمعههایی که دل ما تنگ رویت میشود
سینهی ما خانهی تو، در بیابانی چرا
میرسیّ و میروی، بی آنکه ما آگه شویم
صاحبِ ما، در کنار ما نمیمانی چرا
راستی آن نامههایی که نوشتم با دلم...
محضرت حتماً رسیده، پس نمیخوانی چرا
در غریبیِ خودت میسوزی و آوارهای
دیدهات گریان نباشد، دیده گریانی چرا
#کربلایی_رضا_باقریان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان
#مناجات
#غزل
کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را
کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را
ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا
صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را
خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید
نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را
تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت
به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را
چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که
نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را
چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد
روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را
محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است
همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را
شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن
از این ترک تعلق یافته راه کمالش را
بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات
که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را
امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل
ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را
#محمد_جواد_شیرازی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#غزل
غفّاری و حکیمی و ربّی و داوری
فوق عروج وهم و فراتر ز باوری
از هر چه دیدهاند و ندیدند خوبتر
وز هر چه گفتهاند و نگفتند برتری
خالیست از ثواب و پر است از خطا وجرم
پروندۀ سیاه مرا هر چه بنگری
من کمترم از اینکه بسوزانیام به نار
تو برتری از اینکه به رویم بیاوری
خواهی ببخش و خواه بسوزان در آتشم
من عبد کوچکم تو خداوند اکبری
پرسی اگر تو کیستی و من که، گویمت:
من بندۀ فراری و تو بندهپروری
در پیش وسعت کرمت نیز کوچک است
حتی گر از گناه همه خلق بگذری
من داخل بهشت ولای علی شدم
باور نمیکنم که تو در دوزخم بری
ما را هماره بار معاصی به روی دوش
تو دمبدم حوائج ما را برآوری
«میثم» گناهکار و تو بخشنده و کریم
کز لطف خویش ناز گنهکار میخری
#غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#قصیده
ما را خریدی و جز خیرت عطا نکردی
عمریست خوب و بد را از هم صوا نکردی
صدبار دیده ای که با دیگران نشستیم
تو سفرهء خودت را از ما جدا نکردی
گفتند افتضاح است پرونده ای که دارم
از بس بزرگواری، تو اعتنا نکردی
بی آبروتر از من در بین جمعیت نیست
هرجا خجالتم را دیدی صدا نکردی
نگذاشتی گناه من را کسی بفهمد
گفتی بیا دوباره...خیلی خطا نکردی
خوابم نبرده از بس شوق وصال دارم
چون روسیاهی ام را هی برملا نکردی
در لیله الرغائب، گفتم به یار غائب
خوردم زمین خدایی هرجا دعا نکردی
باد صبا به حیدر پیغام میفرستم؛
درد زیارتم را از چه دوا نکردی
چونکه قدیم الاحسان ذکر حسین زهراست
گفتم مرا ببخشید، چون و چرا نکردی
والله که رقیه دست مرا گرفته
خالی است دستم اما آنرا رها نکردی
*
بابا مگر نگفتم وقتی بیا که خوبم
چیزی ندارم اینجا ...فکر مرا نکردی؟!
از بسکه تشنه بودی بر نیزه سنگ خوردی
کم با سری شکسته، حاجت، روا نکردی
در چهره ای پر از خون! یک بوسه سهم من نیست
چشمی دگر ندارم بابا حنا نکردی؟!
بالانشین! خرابه جای سر شما نیست
از چه برای این سر، تن، دست و پا نکردی
کو گردنت که دورش حلقه شود دو دستم!
حق مرا عزیزم دیدی ادا نکردی
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مناجات
#غزل
هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه
لا حول و لا قوة الّا به رقیه
هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت
یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه
شد آینهی حضرت زهرا و رسیدهست
ارثیه از او أم أبیها به رقیه
از بس که گرفتند شفا از حرم او
باید که بگویند مسیحا به رقیه
تا اینکه گره واشود از کار خلایق
باید که قسم داد خدا را به رقیه
مانند رکابی که دلش بند نگین است
دلبسته شده شانهی سقا به رقیه
او جان خودش را سر عشقش به پدر داد
دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه
با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه
آشفته شده بعد عمو خواب رقیه
یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند
حاشا که کسی داد تسلا به رقیه
#میثم_کاوسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#غزل
در ماه شعبان آمدم، محزون و گریان آمدم
زار و پشیمان آمدم، یا ربنا اغفرلنا
من رو سیاهم یا اله، نامه تباهم یا اله
پر اشتباهم یا اله، یا ربنا اغفرلنا
من عبد بی ایمان شدم، دور از تو و قرآن شدم
من بنده ی شیطان شدم، یا ربنا اغفرلنا
شیطان هم آغوشم شده، ذکر دل و هوشم شده
مردن فراموشم شده، یا ربنا اغفرلنا
از نفس اماره ببین، خوردم خدا من بر زمین
گویم به حالی دل غمین، یا ربنا اغفرلنا
حاجیِّ احرام توأم، ممنونِ اکرام توام
من تشنۀ نام توام، یا ربنا اغفرلنا
هستی تو کاشف الکروب، هستی تو غفار الذنوب
هستی تو ستار العیوب، یا ربنا اغفرلنا
دیدی که در خلوت چه شد، آن لحظۀ لذت چه شد
پس لطف و غفرانت چه شد، یا ربنا اغفرلنا
من شیعه زاد حیدرم، من نوکر پیغمبرم
مستِ حسینِ بی سرم، یا ربنا اغفرلنا
یارب به حق مصطفی، حق علی مرتضی
بگذر ز کوه جرم ما، یا ربنا اغفرلنا
#رضا_تاجیک
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#مناجات_شعبانیه
#غزل
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده
اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده
دارم فراری می شوم از خود به سوی تو
در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده
ناجی تویی راجی منم در دست های من
بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده
وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد
باید بگیری دست من را که رها مانده
پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را
اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده
از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم
در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده
شعبان به پایان آمد و روی لبان من
وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده
خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است
مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده
لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم
لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده
یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو
پس فَاقْبَل عُذری کهدلیل روضه ها مانده
جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو
تازه عنایات علی موسی الرضا مانده
بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد
تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده
تنها محبت راه ترک معصیت گشته
با دوستت دارم جهانی روی پا مانده
#مهدی_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
#@shia_poem
#شعر_توحیدی
#مناجات
#غزل
همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم
چه شعبانالمعظم، چه محرّم دوستت دارم
دلم با عشق، خویشاوندی دیرینهای دارد
از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم
وضوی گریه میگیرم در استغفار و میریزم
به پایت جان که ای جانان دمادم دوستت دارم
برای این دل بیچاره همدم! عاشقت هستم!
برای زخمهای سینه مرهم! دوستت دارم!
نگو از چشم من افتادهای من چشم در راهم
که از تو بشنوم یکبار من هم دوستت دارم
خودم را بین آغوش تو میبینم شبیه حُر
که با اشک خودش میگفت نمنم دوستت دارم
در این دنیا نبردی آبرویم را در آن دنیا
چه خواهی کرد؟! من در هر دو عالم دوستت دارم
مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی
زنم فریاد در بین جهنّم دوستت دارم
دل دلواپسی دارم، دلی از غصهها سرشار
ولی «یا کاشف الهَم کاشف الغم» دوستت دارم
فراز آخر شعر است و یک اقرار بیپایان
مرا بسیار میخواهی و من کم دوستت دارم
#رضا_خورشیدی_فرد
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem