#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
شاه امروز آفریده شاهکار دیگری
احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری
لشکر ارباب میگیرد وقار دیگری
مرتضی باید بسازد ذوالفقار دیگری
بیشتر امشب شب خوشحالی سقا شده
چون که حالا یک نفر مثل خودش پیدا شده
او برای زینب کبری رکاب آورده است
عمه زینب هم برای او نقاب آورده است
هدیه ای را هم برایش بوتراب آورده است
مرکبی در شان پیغمبر....عقاب آورده است
نیست جایی خوش قدو بالاتر از این آینه
ام لیلا تکیه زد بر جایگاه آمنه
از فراز خانه اش نور کرامت می گذشت
قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت
غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت
بود در شانش ولیکن از امامت می گذشت
شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند
تا که اکبر با عمو شمشیر بازی می کند
پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای
بعد پیغمبر به او دل داده هر دل داده ای
ای فقیران سفره دارد ، سفرۀ آماده ای
اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای
در مقام او جهانی بانگِ یا هو می زند
وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می زند
وقت معراجش رسول و وقت خیبر مرتضی
بین خانه چون پیمبر ؛ بین لشکر مرتضی
سر ، رسول الله هست و هست پیکر مرتضی
نیمی از پیکر نبی و نیم دیگر مرتضی
دست هایش چون که بر هم سخت محکم می شود
باز هم عید غدیر خم مجسم می شود
مثل مادر آسمان ها را تماشا میکند
آسمان در گیسویش خورشید پیدا می کند
کیست این آقا که ما را نیز آقا می کند
خواهر کوچکترش هم کار زهرا می کند
صاحب بالاترین عنوان و منصب می شود
شانه ی او تکیه گاه عمه زینب می شود
کعبه از شش گوشۀ ارباب کم می آورد
نام او افلاک را زیر قدم می آورد
صحبت از شش گوشه شد ؛حرفی که غم می آورد
باز هم دارد مرا سمت حرم می آورد
هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام
هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی ام
مرهمی بعد از تو بر داغ پدر پیدا نشد
خواست برخیزد حسین بن علی از جا نشد
خواست جسمت را بگیرد در بغل اما نشد
آخرش هم پیکر تو در عبایش جا نشد
داد زد بابای پیرت ، آه زینب ، اکبرم ...
ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم
#مجید_تال
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
گيسو به باد مى دهى و دلبرى على
پا در ركاب مى كنى و حيدرى على
ابرو نهان كن از نظر خيره حسود
آئينه دارِ صورت پيغمبرى على
#قاسم_نعمتی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#مدح
اى ورق روى تو عنوان حُسن
خال و خطت نقشه ى ايوان حسن
نسل جوان را به جهان رهبرى
جلوه ى توحيد على اكبرى
ريخته از شر م رخت در شفق
گل به گلستان عرق از هر ورق
گر چه خداوند وجود و عدم
خلق نكرده دو نفر مثل هم
ليك چو رخسار تو را آفريد
نقش تو را شكل محمد كشيد
چشم تو بيناى همه ماسوا
گوش تو گنجينه ى صوت خدا
روى تو از آب بقا صاف تر
وز دل عشاق تو شفاف تر
صبح تو از شام ابد دلرباست
شام تو تا صبح ازل جان فزاست
هر كه هواى رخ احمد كند
در تو تماشاى محمد كند
باد نقابت چو به بالا زند
فاطمه لبخند به ليلا زند
منطق شيواى جهانگير تو
در لبه ى تيغه ى شمشير تو
بسكه خدا خوب تو را ساخته
خصم تو در مدح تو پرداخته
دشمن سرسخت شما انجمن
بود معاويه كه گفت اين سخن
تاج خلافت كه ز پيغمبر است
ساخته بر فرق على اكبر است
هر چه سخن گشت برازنده تر
مانده به مدح تو سر افكنده تر
حق سخن گشت به مدحت ادا
از لب جانبخش شه كربلا
گفت تويى اى پسر باوفا
اشبه مردم به رسول خدا
قبر تو شد اى همه را نور عين
جلوه ى شش گوشه ى قبر حسين
جان تو و جان حسين بُد يكى
قبر تو و قبر حسين شد يكى
اى ز تمام شهدا خوب تر
پيش حسين از همه محبوب تر
بين جوانان بنى هاشمى
جانى و جانان بنى هاشمى
بسكه بُدت شور شهادت به سر
كشته شدى از همگى زودتر
خون سرت تا به جبينت چكيد
موى سياه پدرت شد سپيد
خواست شود موى سپيدش خضاب
روى به روى تو نهاد آن جناب
روى تو و روى پدر رنگ شد
عاشق و معشوق هم آهنگ شد
چهره به رخسار منيرت گذاشت
تا دلش آرام نشد برنداشت
زينب مظلومه به حفظ امام
صيحه زنان گشت برون از خيام
تا كه نبازد پدرت جان پاك
ناله كشيد از جگر چاك چاك
گفت كه اى تازه جوانم على
ميوه ى دل، قوت جانم على
ميثم اگر وصف تو را میسرود
جز تو و الهام تو در او نبود
#استاد_غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
آیت اللّهیست در نـوع خـودش اِبـن الـحسین
وَصف یک خط از رُخش هفتاد مِنبر میشود
#مهدی_مقیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
چون الف در مد بسم الله پنهان می شود
گر برابر سرو را با قد رعنایش کنند
#صائب_تبریزی
#بالابلند_خانه_لیلا_تویی_علی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
ظهور کردو تجلی نام مولا شد
علیِ اولِّ ، دوم عزیز زهرا شد
ز خلقت نبوی اش چنان به جلوه نشست
که پیش پای قدومش حسین هم پا شد
نه اینکه آمده تا جلوه ی ولی باشد
نبی به جلوه درامد علی که پیدا شد
((حسینُ و منی انا من حسینِ)) پیغمبر
نظاره کن که چه زیبا دوباره معنا شد
قمر به طایفه ی هاشمی اباالفضل است
به انعکاس قمر از کرم چو دریا شد
چنان به وقت اذان عارفانه از او گفت
حسین گفت که ممسوس ذات اعلی شد
ز قدرت حسنی درس رزم طوری برد
میان معرکه گویا حسن هویدا شد
نجف به یاد قتالش علی علی گفتم
به کربلا که رسیدم ز گریه غوغا شد
علی که جمع همه پنج تن به یک جا بود
ز صدر زین به زمین آمدو مجزا شد
قدی که سایه ی اهل حرم به میدان بود
فقطعوه ُ بسیّوف اربا اربا شد
#محمد_جواد_مطیع_ها
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
May 11
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مسمط_مخمس
آفتاب خدا نمایان شد
بین دریا دوباره طوفان شد
ماه در پشت ابر پنهان شد
خانه ای بازهم چراغان شد
چون رسیده دوباره پیغمبر
به تحقق رسیده رویاها
نعمت آمد دوباره از بالا
کشتی نوح آمده اینجا
گشته مجنون این پسر لیلا
بیقرارش هزار شمس و قمر
در این خانه باز غوغا شد
دو جهان غرق در تمنا شد
باب رحمت در آسمان واشد
یکی از اهل بیت بابا شد
میدهد مژده بر فلک اختر
تو به سمت خدا نظر داری
ارث زهراست گر جگر داری
باغ طوبایی و ثمر داری
بعد از امشب توهم پسر داری
مهر فرزند هست روی جگر
این جهان هر زمان ولی دارد
مشکل و غم سینجلی دارد
ذوالفقارش چه صیقلی دارد
فاطمه بازهم علی دارد
در شجاعت مثال او حیدر
کوثر از لعل او سبو گیرد
عالم از نامش آبرو گیرد
کعبه با بودنش وضو گیرد
عمه بوسه ز روی او گیرد
شافع محشر است و خود محشر
ریزه خوار دعای او افلاک
قدر وشانش فراتر از ادراک
پیش پایش شود سلیمان خاک
او کجا و کجا خس و خاشاک
مثل و همتا ندارد او دیگر
همچو دریا که بر خروش آید
خواب و بیدار هم به هوش آید
خون رگهای ما بجوش آید
از دل دشت چون به گوش آید
بانگ الله اکبر ،، اکبر
همچو یک شیر نر به میدان زد
از همه زودتر به میدان زد
تا که قرص قمر به میدان زد
آرزوی پدر به میدان زد
از پی اش چشم ساقی لشگر
بین آن ازدحام تا افتاد
پیش چشم امام تا افتاد
و علیک السلام تا افتاد
وسط قوم شام تا افتاد
آمد از ره پدر ولی مضطر
هستی اش را به خالقش بخشید
پدر افتاد تا پسر را دید
روی جسم جوان خود خوابید
ثمرش را روی عبایش چید
یک عبا و هزار تا پیکر
#عباس_گروسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#دوبیتی ۱
دلم حال و هوایی تازه دارد
به لب ذکر و دعایی تازه دارد
دوبیتی های من وقتی بیایی
برایت حرف هایی تازه دارد...
#دوبیتی ۲
اگر چشم تو از هم وا نمی شد
زبان شعرهایم وا نمی شد
بدون دست های روشن تو...
گره از کار عالم وا نمی شد
#دوبیتی ۳
بیا در اول نوروز برگرد
که تا برگردد از نو ، روز برگرد
چه فرقی می کند آدینه... شنبه...
"چرا فردا همین امروز برگرد"
#دوبیتی ۴
دلم در حسرت آیینه ای سبز
معطل شد به پشت سینه ای سبز
به رغم جمعه های سرخ تقویم
بیا تا بشکفد آدینه ای سبز
#دوبیتی ۵
تو را می خوانم ای از عشق لبریز
دلم از آه و غم لبریز ، برخیز _
بیا فانوس چشم روشنت را
بر ایوان نگاه من بیاویز
#دوبیتی ۶
دل من شد ذبیح چشم هایت
زدم دم از مسیح چشم هایت
بیا تا من دخیل چشم خود را...
ببندم بر ضریح چشم هایت
#دوبیتی ۷
به خود آمد کویر تفته ی ما
که برگردی! بهار رفته ی ما!
اقامه شد بدون قامت تو
نماز جمعه ی این هفته ی ما
#دوبیتی ۸
شکستن ، سهم دل در بی قراری
شکفتن ، کار گل های بهاری
بیا پلکی بزن آقا ، رها کن
مرا از این همه چشم انتظاری
#دوبیتی ۹
مگر لایق نباشم دیدنت را
گل خورشیدی خندیدنت را
تقاضا می کنم آقا مبادا
نبینم جمعه ی تابیدنت را
#دوبیتی ۱۰
بیا ای عرشی بالا نشینم
که من عاشق ترین مرد زمینم
بیا از باغ سرسبز نگاهت
گل زیبای اشکت را بچینم
#دوبیتی ۱۲
بیا! زیبا ترین صبح رهایی
فروغ چشم های روشنایی
بیا! با ذوالفقارت ای سپیده
بزن بر فرق شب های جدایی
#دوبیتی ۱۳
بیا ای علت فصل شکفتن
بهار تازه ی پاییز خفتن
چه حالی دارد از روی ارادت
دوبیتی در دوبیتی از تو گفتن
#دوبیتی ۱۴
دلم لبریز از امید باشد
به دور از وهم و هر تردید باشد
دعای ندبه ی هر صبح جمعه...
"زیارت نامه ی خورشید" باشد
#دوبیتی ۱۵
جهان یکپارچه چشم انتظارت
زمین در معرض صبح بهارت
امام عاطفه ، ای عدل گستر
بیا با بیرق و با ذوالفقارت
#دوبیتی ۱۶
به شوقت آسمانی سبز دارم
نگاه مهربانی سبز دارم
میان قلب سرخ کوچک خود
همیشه جمکرانی سبز دارم
#دوبیتی ۱۷
دلم آیین آیات تو دارد
ببین تصویر مرآت تو دارد
تو از نسل علی با ذوالفقاری
عدالت ریشه در ذات تو دارد
#دوبیتی ۱۸
اگر داغ از شقایق سر نمی زد
غمی بر قلب عاشق سر نمی زد
بدون مطلع الفجر نگاهت
سحر از صبح صادق سر نمی زد
#دوبیتی ۱۹
تو باشی آسمان آبی در آب است
تمام نقشه ها ، نقش بر آب است
همیشه حالت دریاچه از دور
بدون تو شبیه یک سرآب است
#دوبیتی ۲۰
نثار مقدمت ، گل ، دسته کردم
شقایق ، با گلایل .... ، دسته کردم
شبی فانوس اشک روشنم را
چراغ غربت گلدسته کردم
#دوبیتی ۲۱
کجایی ای چراغ صحن دیده
فراتر از شکوه هر قصیده
به بام وحشت شبهای تاریک
تو را چشم انتظارم ای سپیده
#دوبیتی ۲۱
دلم تا کی برایت ندبه خواند
زمین هم آتش دل را فشاند
نگهدار تو شد دست خداوند
که دنیا خالی از حجت نماند
#دوبیتی ۲۲
دلت پاک و دلت بی کینه برگرد
نگاهت بهتر از آیینه برگرد
دلم قربانی چشمت که دیریست
به عشقت می تپد در سینه برگرد
#دوبیتی ۲۳
دوبیتی های سر سبز و رسیده
مرا بهتر ز یک دفتر قصیده
گمانم وعده ی موعود باشد
که رنگ از صورت شعرم پریده
#دوبیتی ۲۴
غروب جمعه و چشم انتظاری
به پایان می رسد این بی قراری
بگو ای دل اگر آقا بیاید
چه حرف تازه ای در سینه داری؟
#دوبیتی ۲۵
پرستوی دلم در آستانش
گرفته الفتی با زائرانش
بیاویزد شبی فانوس اشکم
بر ایوان بلند جمکرانش
#دوبیتی ۲۶
دلش آیینه را تعبیر می کرد
کلام وحی را تفسیر می کرد
اگر مردم به فکر خود نبودند
کجا او این همه تاخیر می کرد
#دوبیتی ۲۷
سحر شد غرق در دریای نورش
زمین پیوسته در فیض حضورش
الهی جمعه ی این هفته دیگر
فراهم ساز اسباب ظهورش
#دوبیتی ۲۸
ندارد گر چه آدم صبر ایوب
زبانزد شد به عالم صبر ایوب
الهی بعد از این چشم انتظاری
عنایت کن کمی هم صبر ایوب
#دوبیتی ۲۹
همیشه مایه ی هر درد سر ، ما
الهی رحم کن دیگر تو بر ، ما
به موعود شب آدینه سوگند
الهی در فرج تعجیل فرما
#دوبیتی ۳۰
نفس تا در صدایم بند آمد
چو نی در هر نوایم بند آمد
برایش خواستم شعری بگویم
زبان شعر هایم .....................
#رضا_یزدانی_صابونی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
در باغ خدا گلی معطر دادند
یا آل رسول را پیمبر دادند
دیدند که دلتنگ نبی هست حسین
بر دامن او علیِ اکبر دادند
#مجتبی_شکریان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
از لطف مرا گدای این در بپذیر
این سائل خسته را مکرر بپذیر
دلتنگ شدم ، مرا حرم راه بده
ارباب، به حقِ علی اکبر بپذیر
#مجتبی_شکریان
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اکبر که صفای بیتِ خیرالناس است
باب الکرم و کریم چون عباس است
با نام علی برو به درگاهِ حسین
ارباب به نام اکبرش حساس است
#مجتبی_شکریان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem