#منزلگاههای_حضرت_امام_حسین
#علیه_السلام_از_مکه_تا_کربلا
❇️ امروز بیست و دوم ذی الحجه♻️
نزول اجلال کاروان حسینی به
منزلگاه #ثعلبيه
🌴🌴🌴در کتاب الامام الحسین (علیه السّلام) و اصحابه ذکر شده است که کاروان حسینی در روز سه شنبه بیست و دوم ذی الحجه به منزلگاه ثعلبیه رسیدند.
📚الامام الحسین (علیه السّلام) و اصحابه، صفحه 164
👈🏻 رویای صادقه حضرت امام حسین(علیه السّلام) و سخن آگاهانه و شجاعانه حضرت على اكبر (عليه السّلام)
❇️ثمَّ سَارَ (ع) حَتَّى وَصَلَ الثَّعْلَبِيَّةَ نِصْفَ النَّهَارِ فَرَقَدَ وَ اسْتَيْقَظَ فَقَالَ قَدْ رَأَيْتُ هَاتِفاً يَقُولُ أَنْتُمْ تُسْرِعُونَ وَ الْمَنَايَا تُسْرِعُ بِكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ فَقَالَ لَهُ ابْنُهُ عَلِيٌّ يَا أَبَتِ أَ فَلَسْنَا عَلَى الْحَقِّ قَالَ بَلَى يَا بُنَيَّ وَ الَّذِي إِلَيْهِ مَرْجِعُ الْعِبَادِ فَقَالَ إِذَنْ لَا نُبَالِيَ بِالْمَوْتِ.
📚مثير الأحزان، صفحه 44
✅ حضرت امام حسین(علیه السّلام) در وقت نصف النّهار به ثعلبيّه رسيدند، در آن حال قيلوله فرمودند پس از خواب برخاستند و فرمودند: در خواب ديدم كه هاتفى ندا مى كرد كه شما در رفتن شتاب می کنید و حال آن كه مرگهاى شما، شما را به سوى بهشت مى برد.
حضرت على بن حسين (عليه السّلام) گفت: اى پدر، آيا ما بر حقّ نيستيم؟
فرمودند: بلى ما برحقّيم به حقّ آن خداوندى كه بازگشت بندگان به سوى او است.
پس على (عليه السّلام) عرض كرد: اى پدر، الحال كه ما برحقيم پس از مرگ چه باك داريم.
حضرت فرمود كه خدا تو را جزاى خير دهد اى فرزند جان من.
📚منتهى الآمال، جلد 2، صفحه 768 – 767
◼️برخی از مقاتل رسیدن خبر شهادت حضرت مسلم بن عقیل(علیه السّلام) را در این منزلگاه دانسته اند. منتهى الآمال آگاهی از شهادت مسلم بن عقیل و هانی(رضوان الله علیهما) را در منزلگاه ثعلبیه ذکر کرده است.
📚منتهى الآمال، جلد1، صفحه 605 - 603 - منتهى الآمال، جلد 2، صفحه 766 - 765
◼️مهربانی و ملاطفت حضرت سیدالشهدا(علیه السّلام) با دختر مسلم بن عقیل پس از شهادت پدرش
◾️و از بعض تواريخ نقل شده كه مسلم بن عقيل (علیه السّلام) را دخترى سيزده ساله بود كه با دختران حضرت امام حسین(علیه السّلام) بود و شبانه روز با ايشان مصاحبت داشت، چون حضرت امام حسین(علیه السّلام) خبر شهادت مسلم بشنيد به سرا پرده خويش درآمد و دختر مسلم را پيش خواست و نوازشى به زيادت و مراعاتى بيرون عادت با وى فرمود، دختر مسلم را از آن حال صورتى در خيال مصوّر گشت، عرض كرد: يا بن رسول اللّه، با من ملاطفت بى پدران و عطوفت يتيمان مرعى مى دارى مگر پدرم مسلم را شهيد كرده اند؟
حضرت را نيروى شكيب رفت و بگريستند و فرمودند: اى دختر، اندوهگين مباش اگر مسلم نباشد من پدر تو باشم و خواهرم مادر تو و دخترانم خواهران تو باشند و پسرانم برادران تو باشند.
دختر مسلم فرياد برآورد و زار زار بگريست و پسرهاى مسلم سرها از عمامه عريان ساختند و به هاى هاى بانگ گريه در انداختند و اهل بيت (عليهم السّلام) در اين مصيبت با ايشان موافقت كردند و به سوگوارى پرداختند و حضرت امام حسین(علیه السّلام) از شهادت مسلم سخت آزرده خاطر گشت.»
📚منتهى الآمال، جلد 2، صفحه 767- 766
🌴🌴🌴به نقل از موسوعه کربلا در منزلگاه ثعلبیه وهب بن حباب الکلبی نصرانی به امام ملحق شدند.
📚موسوعۀ کربلاء، جلد 1،صفحه 561 به نقل از مقتل الحسین المنسوب لأبی مخنف، صفحه 43
#منزلگاههای_حضرت_امام_حسین
#علیه_السلام_از_مکه_تا_کربلا
منزل پانزدهم #عــقـــبــــه
از منزلگاههای مسیر مکه به کوفه است.
. امام در روز جمعه بیست و پنجم ماه ذی حجة الحرام در این منزل بار نهادند. کسی که مسیر مکه را طی می کند، قبل از قاع به این منزل می رسد. بنابراین , عقبه منزلی در مسیر حج است.(۱)
در واقعه کربلا، امام حسین(ع) در این منزل با عمرو بن لوذان دیدار و گفتگو کرد. عمرو وقتی خبردار شد که امام حسین قصد کوفه را دارد، ضمن خبر دادن از کمین سربازان ابن زیاد میان قادسیه و عذیب، امام را سوگند داد که از سفر به کوفه صرفنظر کند. وی به امام حسین(ع) گفت:« تو را به خدا سوگند میدهم که برگردی زیرا جز سرنیزه و دم شمشیر چیزی تو را پیشواز نخواهد کرد. آنهایی که به تو نامه نوشته و تو را دعوت کردهاند اگر تو را از جنگ بینیاز و راهها را هموار و باز میکردند ممکن بود به تصمیم خود ادامه دهی ولی با این وضع، من صلاح نمیدانم که تو چنین کنی.»
امام خواسته وی را نپذیرفت و به وی گفت: «ای بنده خدا مطلب بر من پوشیده نیست. اما فرمان الهی تغییرپذیر نیست، به خدا سوگند آنها دست از من برنمیدارند تا این که رگ حیاتم را قطع کنند و هرگاه این کار را انجام دهند، خداوند کسی را بر آنان مسلط خواهد کرد که خوارشان میکند آنگونه که خوارترین مردمان باشند.[۲]» امام حسین بعد از این نقطه راهی شراف شد.[۳] ابن اثیر محتوای این گفتگو را از مرد عربی نقل کرده، و از عمرو بن لوذان نامی نبرده است.[۴]
این منزلگاه پس از زباله و قبل از عمیه قرار دارد.[۵] در برخی منابع از این منزل به عقبه البطن یاد شده است. امام حسین(ع) در آن از کشته شدن خود خبر داد و فرمود: «[در خواب] سگهایی را دیدم که مرا گاز میگیرند و بدتر و شدیدترین آن ها بر من سگی بود که به برص و پیسی مبتلا بود»[۶]
📚 منابع ⬇️
۱_ معجم البلدان، ج ۴ ، ص ۱۳۴
۲_↑ مفید، ارشاد(۱۴۱۳ق)، ج۲، ص۷۶؛ طبری، تاریخ(۱۳۸۷ق)، ج۵، ص۳۹۹؛ ابن اثیر،
الکامل(۱۳۸۵ق)، ج۴، ص۴۳.
۳_↑ مفید، ارشاد، ج۲، ص۷۶؛ طبری، تاریخ(۱۴۱۳ق)، ج۵، ص۳۹۹.
۴_↑ ابن اثیر، الکامل(۱۳۸۵ق)، ج۴، ص۴۳.
۵_↑ جعفریان، اطلس شیعه(۱۳۸۷ش)، ص۶۶.
۶_↑ ابن قولویه، کامل الزیارات(۱۳۵۶ق)، ص۷۵.
کـاروان_در_دل_صحراست 💔😔
#منزلگاههای_حضرت_امام_حسین
#علیه_السلام_از_مکه_تا_کربلا
منزل هفدهم #ذو_حــســـم
از منزلگاههای مسیر مکه به کوفه است.
بیست وهفتم ذی الحجه♻️
نزول اجلال کاروان حسینی به منزلگاه ذوحسم
🌴🌴🌴نزل (عليه السّلام) به يوم الأحد السابع و العشرين من ذي الحجة.
الامام الحسین علیه السلام و اصحابه، صفحه ۱۸۳
حضرت امام حسین (علیه السّلام) به این منزلگاه در روز یکشنبه بیست و هفتم ذی الحجه رسیدند و اقامت نموده اند.
ذو حُسَم یا ذی حُسَم، از منزلگاههای میان مکه و کوفه. در واقعه کربلا، امام حسین(ع) در این منزل با سپاه اعزامی ابن زیاد به فرماندهی حر بن یزید روبه رو شد. آن حضرت دستور داد تا سپاهیان آنان را سیراب کنند. سپاهیان حر نماز ظهر و عصر را به امام حسین(ع) اقتدا کردند. سخنانی از امام خطاب به آنان در این منزل گزارش شده است. امام در این سخنان به دعوت کوفیان و نامههای آنها اشاره کرد. همچنین بین امام و حر در این منزل گفتگویی صورت گرفت.
امام حسین پیش از این منزل در شراف و پس از آن در بیضه منزل کرد.[۲]
نخستین مواجهه با سپاه کوفه
ذوحسم نخستین جایی بود که کاروان امام حسین با سپاه کوفه برخورد کرد. کاروان امام حسین (ع) پس از اقامت یکشبه در شَراف، به مسیر خود ادامه داد؛ اما در نیمه روز سیاهی سپاه دشمن را مشاهده کردند. امام از یارانش پرسید آیا جایی هست که به آنجا پناهنده شویم تا فقط از یکجهت با آنان روبهرو شویم؟ یاران منطقه ذو حُسَم را معرفی کردند. هنگامی که کاروان امام حسین به ذوحسم رسید و مستقر شد، لشکریان کوفه رسیدند. آنان هزار نفر به فرماندهی حر بن یزید بودند.[۳]
سیرابکردن سپاه کوفه
#حر و سوارانش در گرمای نیمروز به محل اتراق یاران امام حسین (ع) رسیدند. در این هنگام امام به جوانان دستور داد: «این جماعت را آب بدهید و سیرابشان کنید و به اسبهایشان نیز آب بنوشانید». جوانان پس از سیرابکردن سپاهیان کوفه، ظرفها را پر از آب کرده و مقابل اسبها گذاشتند و همه اسبها را نیز سیراب کردند.[۴]
سخنرانی امام حسین (ع)
وقت نماز ظهر، امام به حجاج بن مسروق جعفی گفت که اذان بگوید. پس از آن امام خطبهای خواند و خطاب به سپاه حر بن یزید فرمود:
ایها الناس: من نزد خدا و شما معذور هستم. من به اینجا نیامدم مگر پس از رسیدن نامههای شما و نمایندگان شما مبنی بر این که زود نزد ما بیا و این که ما امام و پیشوا نداریم. شاید خداوند به واسطه تو ما را هدایت کند. اگر شما به من اطمینان دهید که عهد خود را حفظ کنید من به شهر شما میآیم و اگر آمدن مرا ناگوار بدانید من منصرف میشوم و بجای اولی خود که از آن آمدم برمیگردم.[۶]
پس از سخنرانی، امام به مؤذن گفت که اقامه بگوید. سپس به حرّ گفت: آیا میخواهی با یارانت نماز بخوانی؟ حر گفت: ما با شما نماز میخوانیم. و حر و سپاهش نیز به امام اقتدا کردند. [۷]
گفتگوی امام و حر
در هنگام عصر نیز هر دو سپاه نماز عصر را به امامت امام حسین (ع) خواندند و پس از آن امام مجددا خطاب به سپاه حر بن یزید سخنانی ایراد کرد. او در این سخنان به دعوت کوفیان و نامههای آنان اشاره کرد که بر اساس آن راهی کوفه شده است، اما حر بن یزید از دعوت کوفیان و نامههای آنان اظهار بیاطلاعی کرد. به دستور امام حسین(ع)، عقبة بن سمعان نامههای کوفیان را از خورجین بیرون آورد. حر گفت: ما از کسانی که نامه نوشتهاند، نیستیم. امام (ع) جمله «ثکلتک أمّک! ما ترید؛ مادرت به عزایت بنشیند! چه میخواهی؟» را در همین جا خطاب به حر به کار برد.[۸]
📚 منابع ⬇️⬇️
حموی، معجمالبلدان، ج۲، ص۲۵۸.
ر.ک: طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۰۰ـ۴۰۴.
طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۰۰-۴۰۱.
طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۰۰-۴۰۱.
مظاهری، محسنحسام، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۳۰.
ابناثیر، الکامل، ج۴، ص۴۷؛ شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۷۹.
ابناثیر، الکامل، ج۴، ص۴۶؛ شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۷۹.
ابناثیر، الکامل، ج۴، ص۴۷؛ شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۷۹.
کـاروان_در_دل_صحراست 💔
خـــدا_رحـم_کــنـــد 😔