🟩بسم الله الرحمن الرحیم🟩
📗کنفرانس: #ویژه_فاطمیه
🔻🔻🔻
✍محوریت: عبرت های فاطمیه
✨✨✨✨
🛑 ترس وسست عنصری
🔰با ما همراه باشید🔰
🚨« #ترس» از صفاتی است رذیله که عامل بازگشت انسان از موضع حق میگردد...
✍و باعث میشود انسان در مقاطع تاریخی حساس، حمایت از حق را وا گذارد.
🔷🔷🔷🔷🔷
🟫مرحوم « سید جمال الدین اسدآبادی» سخنی زیبا درباره نکوهش ترس دارد:...
⚠️ #ترس است که پایههای استقلال کشور را سست میکند؛ 🚫
⚠️ #ترس است که روابط ملتها را مختل میسازد؛🚫
⚠️ #ترس است که درهای خیر و برکت را به روی جویندگان میبندد؛ 🚫
✨✨✨
⚠️ #ترس است که درخشش هدایت را از نظرها دور میدارد؛ 🚫
⚠️ #ترس است که نفوس بشری را به کرنش و خواری وامی دارد؛ 🚫
⚠️ #ترس است که یوغ بردگی را بر گردن مردم میافکند؛ 🚫
✨✨✨✨
⚠️ #ترس است که جامه ننگ بر تن انسان میپوشاند؛ ننگی که جانهای پاک و همتهای بلند، کشته شدن را بر آن ترجیح میدهند. 🚫
〰〰〰〰〰〰©
📗 بیدارگران اقالیم قبله، صفحه۵۶.
✍حال که صفحههای سیاه تاریخ #حوادث_فاطمیه را ورق میزنیم،...
🔰🔰🔰
↩️درمی یابیم که از مهم ترین عوامل سکوت بعضی یاران رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) و برگشتشان از موضع حق، همین صفت رذیله #ترس بوده است؛...
🔻🔻🔻🔻🔻
🟫 زیرا با رحلت پیامبر ا کرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) تشنگان قدرت با شمشیرهای برهنه، 🗡 مرگ پیامبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم) را انکار کردند
↩️و ناشران این خبر را تهدید به #مرگ_نمودند؛⚔
✍جالبه که #ابوبکر در روز رحلت پیغمبر اصلا در مدینه نبود!!!
🍃✨🍃✨🍃
👈 او در یکی از روستاهای اطراف مدینه به نام #سنح بود
↩️ اینجا بود که وجود او را ضروری میدانستند؛
✍ از این جهت، تا آمدن #ابوبکر، با این روش مانع
ِانتشار #خبر_وفات_رسول_خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) شدند.
🟥🟥🟥🟥🟥🟥
💠با اقدامی سازمان دهی و از پیش تعیین شده، #ورود به مدینه و #خروج از آنجا را را ممنوع اعلام کردند ⛔️
⚠️ کسانی که قصد فرار و خارج شدن از #مدینه را داشتند، ترور کردند🗡
⬅️و با هجوم به
مخالفان، توسط #قبیله_بنی_اسلم، بیعت با خلیفه را قطعی نمودند!!
↩️↩️و مخالفان خود را به اتهام #ارتــــــداد، از صحنه خارج و این چنین بخش نامه کردند:🗞
📝 «هرکه سر به فرمان حکومت نسپرد، باید کشته یا سوزانده شود و زن و فرزندش تار و مار و اسیر گردند».
🍃🍃🍃🍃🍃
ــــــــــــــــــــــــــــــ
📒تاریخ ابن کثیر، جلد۵، صفحه۳۴۲.
[۱]: تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۲۶ و ص۲۲۷
🟨عده ای را با تهدید به #قتل و عده ای را با ضرب و شتم از صحنه خار ج کردند....
🗡 شمشیر «زبیر» را شکسته و بر سینه اش نشستند.
🔻🔻🔻🔻
🔶 «ابوذر» و «سلمان» و «مقداد» را آن گونه زدند که سلمان میگفت: «گردنم همچون غده ای ورم کرد و بالا آمد. »
🌴🌴🌴🌴
🔷 «بُریده اسلمی» را به خاطر دروغگو خواندن آنها در مسجد، زدند و بیرون انداختند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
📘اسرار آل محمد (صلّی الله علیه و آله وسلّم)، صفحه ۳۹.
👳♂« #مالک_ابن_نویره» را که به خلیفه اعتراض کرد و گفت:
«از منبر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) پایین بیا؛ آن جا جایگاه علی (علیه السّلام) است. »، زدند و از مسجد بیرون انداختند...
🔰🔰🔰🔰
🛑و بعدا به خاطر عدم پرداخت #زکات،
سر از تن او جدا کردند.
♻️♻️♻️♻️
💠« #حباب_ابن_منذر» آن بزرگ صحابی و مجاهد بدری را با آن همه سابقه درخشان به جرم این که در #سقیفه در برابر خلیفه شمشیر کشیده، و خلافت او را قبول نکرده بود،⚡️⚡️⚡️
↩️ در همان #سقیفه لگدکوب کردند و دهانش را پُر از خاک نمودند.
🟨🟨🟨🟨
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
📗بحارالانوار، جلد۳۰، صفحه ۴۸۸.
📘 الغدیر، جلد ۷، صفحه ۷۷.
🔶« #ام_ایمن» (پرستار پیامبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم) ) را به خاطر اعتراض به غاصبین، از مسجد بیرون انداختند.
✨✨✨✨✨✨
🔶« #سعد_ابن_عباده»، بزرگ قبیله #خزرج را، که بیعت نکرده و غاصبین را هم تهدید نموده بود، شبانه در تاریکی با تیری کشتند و آن گاه اعلام کردند که جنها او را کشتند.🏹
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
💠 #فجائه (ایاس بن عبدالله) را با برچسب #ارتــداد، به درون آتش انداختند و زنده زنده سوزاندند؛🔥🔥
🔻🔻🔻🔻
🔶 او در آن حال فریاد میزد: «أنا مسلمٌ » اما کسی به فریادش نرسید و مظلومانه در آتش سوخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
📗شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد۱۷، صفحه۲۲۲
✍مردم، در آن هیاهو و آشوب جز نهیب و سایه شمشیر چیزی نمی دیدند🗡
🌕🌕🌕
↩️ و آنان که #ترس و
زبونی در قلوبشان ریشه افکنده بود و جان و مال خویش را اندکی دوست داشتند
🍁🍁🍁🍁
👈و اصالتی برای دین و ایمان قائل نبودند، #دم_فرو_بستند
⚡️✨✨🍃🍃🍃🍃
⬅️ سفارشات رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) را به #فراموشی سپردند..
✨✨✨✨
🖊و #سقیفه را با بیعتشان پایدار کردند و فضا چنان غبارآلود شد که 🔻🔻🔻
خانه وحی، به عنوان خانه فتنه معرفی شد
😔😔😔😔
دوستان عزیز!!
👈طوری شد که صدای ریحانه نبی (صلّی الله علیه و آله وسلّم) از بین در و دیوار به گوش رسید!
🔰🔰🔰🔰
اما #ترس و #زبونی و #سست_عنصری، سکوت خفت باری بر مدینه حاکم نمود و اهل مدینه را به ذلت و خواری کشاند و آنان برای همیشه، محکوم تاریخ شدند؛ 🚫
🍃🍃🍃🍃
📝چنان که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) فرمودند:
«هان ای فرزندان قیله!
آیا در حضور شما مرا از ارث پدر محروم سازند؟ ⁉️
✨✨✨✨
👈میبینید و میشنوید و در مجلسی و مجمعی که من شما را میخوانم و از ظلمی که به من میرود آ گاه هستید؟⁉️
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
👈 و شما افراد و یاران زیادی دارید و ساز و برگ و نیروی دفاع از مرا دارید.
↩️به ندای من #پاسخ_نمی_دهید و به فریاد من #فریادرسی نمی کنید.
🔻🔻🔻🔻
👈شما مردان جنگید و به خیر و صلاح معروف و شناخته شده اید.
🌿🌿🌿🌿
👈شما برگزیدگان و صالحانی بودید که به جنگ با عرب انتخاب شدید و در این راه متحمل رنج و زحمت و با امتها شاخ به شاخ شدید و رودرروی شجاعان ایستاده اید، و پیوسته به شما فرمان میدادیم
🟩🟩🟩🟩
دوستان عزیز!!
یکی از علل سکوت مردم مدینه #ترس بود
➿➿➿➿
👈 #ترس مانع حمایت اهل مدینه از حقانیت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) گشت.
🔘🔘🔘🔘🔘
⚠️البته ترس از #خداوند_متعال و ترس در حد مهیا شدن در برابر خطر، #ستودنی_است؛....
▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🔴 ولی در حد #خودباختگی و خضوع در برابر خطر «اگر خطر از ناحیه مخلوق باشد»
چنین #ترسی_نکوهیده_است.
⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️
اسماء میگه من آب میریختم و علی«ع» بدن فاطمه«س» را از زیر پیراهن غسل میداد
😔😔😔
یه دفه دیدم علی(ع) دست از غسل دادن کشید و سر رو تکیه به دیوار نهاد،
شروع کرد به گریه کردن
😔😔😔😔
اسماء میگه عرضه داشتم: یا علی!
خودت به بچه ها سفارش کردی آرام گریه کنن
🔻🔻🔻🔻
👈 اما چه شد که به یکباره صدای گریه شما بلند شد!؟؟
😔😔😔
امیرالمومنین فرمود؛
اسماء! همینطور که یدن زهرا رو غسل میدادم دستم به بازوی شکسته وی خورد،
دستم به پهلوس شکسته فاطمه خورد،
🔻🔻🔻
آخه بی بی زهرا از این بازوی مجروح و پهلوی شکسته به علی شکایت نکرده بود😔😔😔
بدن رو غسل داد
کفن کرد،
یه مرتبه صدا زد: حسنم حسینم، زینبم، ام کلثوم
برسد با بدن مادر وداع کنید😔😔
اسماء میگه دیدم بچه های بی مادر زهرا ریختن بر سر پیکر بی جان مادرشان😔😔
حسن صورت رو به صورت مادر مالید،
زینب و ام کلثوم خودشون رو رو پیکر بی جان مادر انداختن😔
اسماء میگه: دیدم حسین خم شد صورت رو مالید کف پای مادر
🔰🔰
صدا زد: مادر! من حسین توام مادر
قبل اینکه روح از بدنم جدا بشه جواب من را بده😔😔😔
اسماء نقل میکنه:
میگه دیدم دستان مجروح زهرا از کفن بیرون آمد
یه دست دور گردن حسن یه دست دور گردن حسینش انداخت😔😔😔
یه مرتبه یه هاتفی از آسمان صدا زد: یا علی! بچه ها رو ازبدن مادر جدا کن 😔
ملائکه آسمان طاقت ندارن این صحنه را ببینند😔
May 11
محراب لحظههای دعايت چه ديدنیست
قرآن بخوان چقدرصدايت شنيدنیست...
آقا بگو قرار شما با خدا كی است؟
آياحيات ما به زمانت رسيدنیست؟
#سلام_مولای_من
#امام_زمان"عج"
سلام دوستان محترم
شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت میگم
اعزاداریهاتون قبول حق ان شاءالله 🥀🤲
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی عالی و پیشنهادی عالیتر برای قانون عفاف و حجاب
⁉️ کارمندان مرد چگونه، کارمندان زن را با شوخی برهنه میکردند؟!
🔻 این داستان ۱دقیقهای ذهن شما را در بسیاری از مراحل تبیین یاری خواهد کرد
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
سند داستان
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔