هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️159
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 46 (قسمت دهم)
🍃يوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۴۶﴾
ترجمه: [سپس به زندان نزد يوسف رفت و گفت:] تو اى يوسف! اى راستگوىِ [راست كردار!] درباره هفت گاو فربه كه هفت [گاو] لاغر آنان را میخورند، و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه] خشک ديگر، نظرت را براى ما بيان كن. اميد است نزد مردم برگردم، باشد كه [از تعبير اين خواب عجيب] آگاه شوند.
#قصه_خواب_مَلک
قصه خواب ملک چون باز كرد
باز راز سر به مهری باز كرد
شد غذای خلق تا روز قضا
آنچه بود از سوی حق عينالقضا
قصه خواب ملک بيداری است
داستان ماندگان و ياری است
هفت گاو لاغرش در خوان ماست
هفت گاو چاق هم در جان ماست
هفت اقليم بشر گر سبز شد
هفت شهر عشق هم در قبض شد
هفت بطن قصه بل هفتاد آن
گر نباشد كی برد افتادهگان
خواب شاه خام ريش بی فضول
كی كند دريای هفتادش نزول
ليک اينجا خواب و حيوان راه شد
كودكی مه پارهای در چاه شد
تا شود پيدا كه در چه ماندهايم
گر حديث چاه و يوسف خواندهايم
گر بخوابی هفت گاوت حملهور
تا نماند از تو قدر نمله بر
گر نخوابد شاه كی بيدار شد
گاو لاغر، چاق كی بر دار شد
بلكه باشد خوشهی خشكی چنين
قاتل آن خوشهی سبزين جبين
باز باشد عبرت جانهای پاک
كو نگردد از كلامی سينه چاک
يا نگيرد از طريق گوش رنگ
يا نباشد از نگاهی مرد جنگ
چشم وگوش و بطن و فرجت گاو شد
لمس و ذوق و شامه هم زين باب شد
اين همه از مار نفس هفت سر
میزند سر، تا بدانی رفت سر
ای بسا جانهای پاک سربلند
ای بسا جانها كه چون باغ گلند
بشكند يك بوی بد از ساق و بن
آن كه فرمانش برندی مر دو كون!
لاجرم اين گاو لاغر قاتل است
هم قياسش با ضعيفان باطل است
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir