هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️163
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 46 (قسمت چهاردهم)
🍃يوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۴۶﴾
ترجمه: [سپس به زندان نزد يوسف رفت و گفت:] تو اى يوسف! اى راستگوىِ [راست كردار!] درباره هفت گاو فربه كه هفت [گاو] لاغر آنان را میخورند، و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه] خشک ديگر، نظرت را براى ما بيان كن. اميد است نزد مردم برگردم، باشد كه [از تعبير اين خواب عجيب] آگاه شوند.
#یوسف_اعتدال_پرور
عاقبت دُرّ از صدف بيرون شود
كاشف صد گنج اين ويرون شود
علم حق را معدنش بيرون كند
جهل از كون و مكان بيرون كند
پر شود عالم ز حق با واسطه
تا ببينندش همه بی واسطه
از درايت ملک حق رونق گرفت
داد قحطی را و صد نعمت گرفت
داد، در عالم بساط خود گشود
ديده حقبين آدم را گشود
طی كند با باغ گل سبعٌ شداد
آنكه دادِ تشنگی با رخ بداد
قامت نازش عدالتپرور است
ديدن عادل عدالتپرور است
روی عادل، اعتدالش جاذب است
روی ناموزون، بقايش كاذب است
ظالمان هم تشنگان اين رهند
با خم چوگان عدلش میرهند
با عدالت جمله خواهشها رود
رونق بازار دانشها رود!
حرصها زاييده ترس نهان
از نبود عدل و بيداد جهان
راستی گر راست كردی قامتش
خلق را آرامش آيد عادتش
مست عدل خود كند درويش را
پس نگيرد گرگ صحرا ميش را
حاجتِ اندوختن در كار نيست
حاجب و دربان در اين دربار نيست
فاش میبينند يوسف را همه
میرود صد غصه از روی همه
ليک اينجا يوسف از خود نيستش
تا نبيند خلق را جز بيستش
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir